زمانی که همهپرسی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۶ میلادی برگزار شد و شهروندان این کشور روند برگزیت را با رأی خود به جریان انداختند، سران اتحادیه اروپا ضمن ابراز تأسف ازآنچه در لندن رخداده، مدعی حفظ ساختار کلان اتحادیه اروپا بهواسطه حضور بازیگران قدرتمند در آن شدند.
نبردهای کلاسیک بعضا از قواعد مشترک و خاصی پیروی می کنند. یکی از این قواعد، ناظر بر تاب آوری افکار عمومی یک کشور در قبال جنگ و متعلقات آن است. معمولا این پیش فرض در ذهن بازیگران حوزه روابط بین الملل حاکم است که گذشت زمان ، قادر به عادی سازی جنگ در اذهان و تثبیت آن به عنوان پدیده ای قابل مدیریت است.
آشفتگی اتحادیه اروپا از بازگشت ترامپ بر مسند قدرت، کاملا محرز است. اظهارات اخیر جوزف بورل، ماکرون، اولاف شولتس و دیگر سیاستمداران اروپایی بیانگر نگرانی آنها نسبت به آینده ای نامعلوم و بلکه تاریک در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی قاره سبز بوده و جایی برای مانور موثر اروپای واحد در مناسبات پیرامونی خود باقی نخواهد گذاشت.
هریس و دموکراتها در شوک سختی به سر میبرند. حتی برخی نزدیکان و مشاوران هریس که تا قبل از برگزاری انتخابات پنجم نوامبر تصوری مبهم از شکست در انتخابات داشتند، قدرت هضم این کابوس واقعی را ندارند.
سران اروپایی صراحتا نسبت به پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری هفته آینده ابراز ترس میکنند! این هراس، بیش از آنکه نشات گرفته از ماهیت گردش قدرت میان دموکراتها و جمهوریخواهان در کاخ سفید باشد، منبعث از ساختار نامتوازن و وابسته ایست که اروپای واحد خود را در بطن آن تعریف کرده است!
شهید یحیی السنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس و معمار عملیات غرور آفرین طوفان الاقصی، به آرزوی دیرینه خود دست یافت و در مسیر آزادی قدس شریف به همراهان شهید خود پیوست.
بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی و بن گویر، وزیر امنیت داخلی رژیم اشغالگر قدس،همچنان بخش مهمی از معادلات جنگ غزه و لبنان را در کابینه نتانیاهو تعریف و مدیریت می کنند. اسموتریچ رهبر جریان موسوم به صهیونیستی مذهبی و بن گویر رهبر جریان موسوم به صهیونیسم ملی در اراضی اشغالی بوده و ارتباط بسیار نزدیکی با اوانجلیستها و نومحافظه کاران آمریکایی دارند.
طی روزهای اخیر ،خصوصا پس از شهادت مظلومانه سید مقاومت، اخباری در خصوص نگرانی مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی کاخ سفید و پنتاگون در قبال تشدید و تعمیق دامنه جنگ در لبنان شنیده میشود.
طی روزهای اخیر بیروت تبدیل به کانون تحولاتی حساس در منطقه و نظام بینالملل شده است. جنایات اخیر صهیونیستها در جنوب لبنان (که منجر به شهادت تعداد زیادی از شهروندان این کشور شده است) و حوادث تروریستی اخیر (انفجار پیجرها و بیسیمها در لبنان) نماد آشکارساز تغییر بازی تاکتیکی صهیونیستها در مواجهه با مقاومت لبنان است.
روایتگری اعضای پیمان آتلانتیک شمالی در خصوص جنگ اوکراین بهمانند تصویرسازیهای القایی دیگری که آمریکا و متحدانش در خصوص پدیدههای گذشته و جاری در نظام بینالملل صورت میدهند، معکوس یا در بهترین حالت ممکن ناقص است.
اگرچه دیوان عالی آمریکا و ساختار قضایی این کشور، مدعی استقلال سیاسی و حقوقی در قبال پرونده های جنجالی این کشور بوده و همواره بر این گزاره دروغین پافشار کرده است، اما اراده خاص دیوان عالی و برخی دادگاه های ایالتی در به تعویق انداختن صدور حکم رئیس جمهور سابق آمریکا در پرونده های گوناگون ( که جرم ترامپ در آنها محرز شده است) حکایت از موضوع دیگری دارد!
مهار حداکثری ایران، گزاره ایست که دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا به صورت مستمر بر روی آن تاکید داشته و آن را به مثابه یک استراتژی کلان در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی خود قلمداد می کنند. البته این گزاره در ابتدا، «مهار همه جانبه ایران»بود که به دلیل ناتوانی واشنگتن و شبکه متحدانش در مواجهه با تهران، تبدیل به راهبرد مهار حداکثری شده است.
کامالا هریس نامزد احتمالی حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ میلادی، تلاش کرده دریک چرخش ظاهری و البته وقیحانه، خود را به چهرهای ضد نتانیاهو و جنگ غزه تبدیل کند! نوع مواجهه سرد هریس با نتانیاهو و سخنان وی در تقبیح شکل اقدام و عملیات رژیم کودک کش صهیونیستی در نوار غزه، مصداق نوعی آدرس انحرافی و غلط به افکار عمومی دنیا ، خصوصا منطقه غرب آسیا محسوب میشود.