جنگ حق وباطل از ابتداي خلقت با در گيري هابيل وقابيل فرزندان حضرت آدم شروع شد که تا کنون و در طول تاريخ ادامه داشته وتا بشر در روي زمين زندگي مي کند ادامه خواهد داشت. ريشه اين ناسازگاري در زياده خواهي ناشي از روحيه استکباري انسان است . نقش پيامبران در جامعه بشري تعديل گرايشات انسان وهدا يت او در مسيري است که به عدالت اجتماعي منتهي شود بطوري که هر انسان متناسب با ظرفيت هاي مادي ومعنوي خود بتواند از حيا ت طيبه برخوردارشود.
*نمونه هاي درگيري
تا کنون جامعه بشري بسيار شاهد خون هاي بناحق ريخته اي بوده که درتقابل اين دو جبهه صفحات تاريخ را رنگين کرده است، اولين قرباني وشهيد اين تقابل، هابيل به دست برادرش قابيل است، تقابل حضرت موسي وفرعون، پيامبر اسلام وابوسفيان، حسين ابن علي ويزيد نمونه هايي از درگيري حق وباطل در تاريخ است که همچنان ادامه دارد وصفحات تاريخ مزين به خون شهداي راه حق است. البته شهيد مرگ ندارد، قرآن مجيد شهدا را زنده و نزد پروردگار متنعم معرفي مي کند و مي فرمايد: هرگز مپنداريد که شهيدان مرده اند بلکه زنده وجاويدند ونزد پروردگارشان روزي دريافت مي کنند.(آل عمران -۱۶۹)
*حماسه حسيني
آنچه که واقعه کربلا را در تاريخ مانا وپويا نگهداشته و هر روز که مي گذرد امواج خروشان آن گستردگي عظيم تري پيدا مي کند حماسه حسيني است. درست است که يک روي سکه حادثه کربلا بيانگر خباثت و ددمنشي سربازان يزيد وعبيدالله زياد است که دل هر انساني را به درد مي آورد، اما روي ديگر سکه حماسه است که امام حسين عليه السلام واهل بيت ويارانش را در تاريخ دراوج عظمت واقتدار قرار داده است وآن دفاع از حق وآزادي وتسليم نشدن دربرابر روحيه استکباري يزيد است ولذا مشاهده مي کنيم مردم آزاده دنيا صرف نظر از اعتقادات وگرايش هايي
که دارند وقتي با واقعه کربلا مواجه مي شوند در مقابل عظمت روح حسين عليه السلام سر تعظيم فرود مي آورند وحماسه مقدس او را تجلي حق پرستي معرفي مي کنند.
در زمان ما که شبکه هاي اطلاع رساني گسترش يافته نهضت امام حسين عليه السلام ابعاد
گسترده تري پيدا کرده به طوري که در سراسر جهان و در بين اقوام وملل، شيفتگان فراواني را جذب نموده است و در ايام عزاداري عاشورا جهان يکپارچه در برابر روح بلند و حماسي حسين عليه السلام بپا مي ايستد واداي احترام مي کند.
*امام حسين عليه السلام با دشمن حرف مي زند
امام حسين عليه السلام در روز عاشورا خطاب به مردم کوفه که به جنگ او آمده بودند مي فرمايد: امير شما آن‌کس که شما به فرمان او اينجا آمده ايد مرا سر دو راهي قرار داده است يا تسليم يا شمشير اما هيهات که حسين ابن علي تن به ذلت دهد. نه خدا و نه دامن هاي پاکي که مرا پرورش داده اند
اجازه نمي دهند که حسين تسليم ذلت شود که هيهات من الذله.
*علامه حلي وزيارت امام حسين عليه السلام
از قول علامه نقل شده که ايشان تعجب داشت از اينکه خداوند براي ثواب زيارت امام حسين عليه السلام پاداش عظيمي قرار داده است.
زماني ايشان تصميم گرفت به زيارت کربلا برود در راه به عابري برخورد مي کند در همراهي با او و سؤال وجوابي که ردوبدل مي شد علامه احساس مي کند اوشخصيت فرهيخته اي است. به صورت آزمايشي در مورد گفته هايش از او سند مطا لبه مي کند. همراه علامه نشاني اسناد را دقيق ارائه مي کند، علامه بسيار متعجب مي شود با خود مي گويد نکند او امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف باشد؛ لذا اين سؤال را مطرح مي کند که چه کنيم تا موفق به زيارت اقا امام زمان شويم؟ همراه پاسخ مي دهد وقتي شما در محضر ايشان هستيد اين سؤال چه مقامي دارد؟علامه وقتي اين سخن را مي شنود بر زمين مي افتد و از خود بي‌خود مي شود. زماني که خود را مي يابد مشاهده مي کند اثري از همراه نيست. علامه به نکاتي که بين‌شان در طول سفر مبادله شده بود متمرکز مي شود. يکي از آن نکات اين داستان بود؛ پادشاهي همراه نگهبانانش به قصد شکار به صحرا رفته بود در بيابان همراهان را گم مي کند هر چه تفحص مي کند کسي را نمي يابد، از گرسنگي به کلبه اي خود را مي رساند که متعلق به يک پير زن بود وارد مي شود ودرخواست غذا مي‌کند. پير زن مي گويد من يک گوسفند دارم خودت آن را ذبح کن تا برايت غذا درست کنم. پادشاه گوسفند را ذبح مي کند، غذايي تهيه مي شود و مورد استفاده قرار مي گيرد. پادشاه اين داستان را درجمع مشاورانش مطرح مي کند و از آنان مي خواهد پاسخ دهند که چه پاداشي شايسته اين پيرزن است؟ يکي مي گويد آن زن يک گوسفند به شما هديه کرده شما دو و يا سه عدد گوسفند هديه کنيد، ديگري مي گويد ۱۰ عدد، پادشاه پيشنهادات را نمي پذيرد و به مشاوران مي گويد يادتان باشد که تمام هستي پيرزن فقط يک گوسفند بود که نثار ما کرد، من اگر همه تاج وتختم را به او بدهم تازه مثل او عمل کردم.
علامه خاطراتش که به اينجا رسيد پاسخ اشکال خود را دريافت که امام حسين عليه السلام همه امکانات خود وخانواده اش را در راه خدا داد و درست نيست که بگوييم اگر خدا همه امکاناتش را به امام حسين عليه السلام بدهد مشابه او عمل کرده است، اما حد اقل مي توانيم بگوييم و باور کنيم که هر چه خداوند بابت زيارت امام حسين عليه السلام به زائران او پاداش دهد همه درست است واضافي نيست.
*آينده بشر در سايه تداوم نهضت حسيني
امروز درگيري سازمان يافته سران شرک وکفر جهاني به سرکردگي آمريکا با انقلاب اسلامي ايران تداوم مبارزات رهايي بخش خداجويان وعدالت خواهان تاريخ است. در صدر اسلام بزرگان شرک وکفر مکه به پيامبر اسلام ديکته مي کردند حاکميت شرک وکفر را بپذيرد، به بت‌ها بي احترامي نکند و دعوت به توحيد را تعطيل کند، در آن صورت هرچه بخواهد مضايقه نخواهند داشت، يعني پذيرش تسليم. ديروز هم يزيد به امام حسين عليه السلام پيام مي داد حاکميت مرا برجهان اسلام بپذير هيچ مشکلي نخواهي داشت يعني تسليم .امروز ترامپ از آمريکا براي ما پيام مي دهد، ايران همه پيش شرط هاي ما را بپذيرد، ما ايران را بهشت روي زمين مي کنيم، يعني پذيرش تسليم. پاسخ ايران به آمريکا همان است که پيامبر اسلام به سران شرک وکفر مکه داد و همان پاسخي است که امام حسين عليه السلام
به يزيد داد. پيام هرسه پاسخ دو کلمه بيش تر نيست «هيهات من الذله» واين همان پاسخي است که همه آزادي خواهان تاريخ به ديکتاتور هاي زمان خود داده اند.
آمريکا اکنون که از ايران نااميد شده تلاش مي کند تفکراسلام ستيزي و ايران هراسي را در جهان تئوريزه کند، اما نه با صراحت بلکه در قالب عباراتي با ظاهري پسنديده از قبيل حقوق بشر وکنوانسيون هاي بين المللي ودفاع ازآزادي تلاش مي کند در تفکر وانديشه ايراني رسوخ کند اما مردم غيرتمند ايران که با حمايت الهي واراده آهنين خود تا کنون با همه دسيسه ها بر خورد کرده و اين‌بار هم با توفيق الهي سلطه خواهان را نا اميد وبر مشکلات داخلي فائق خواهند آمد، زيرا پيروزي از آن کسي است که با پشتوانه الهي اهل استقامت است .