اصلاحطلبان، تاوان خسارتها را برعهده گیرند
|حانيه مسجودي|
نگارش اتفاقات سياسي نياز به عقبهاي تاريخي دارد که با علم به آن، اهداف و روزهاي در انتظار جريانات سياسي هويدا ميشود، بعد از انقلاب اسلامي جناحهاي سياسي به دودسته تقسيم شدند که نظراتشان مقابل هم بود اما مدعي بودند و هستند که در راستاي اهداف ملي قدم برميدارند، اين قدمزني در راستاي اهداف ملي اما گاهي بهقدري تخريبگر است که حتي منجر به توقف رشد اقتصادي يا بينالمللي کشور شده است. روزهايي که به انتخابات نزديک ميشويم بازهم شاهد جنجالها و شوهاي تبليغاتيشان هستيم اما بعد از پيروزي، وعدههايشان به رويايي دور تبديل ميشود که يادآوري آن هم براي خودشان خندهدار و گويا سخت است، اکنون بعد از گذشت نزديک به دو سال از دولت دوم دست نشانده اصلاح طلبان حاميان آن خودشان را از خسارتهاي به بار آمده حاصل از مديريت دولتمردان روحاني بري ميدانند. اين بار براي بررسي وضعيت حيات جريان چپ سياسي با سيدمصطفي ميرسليم، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام به گفتوگو نشستيم؛ او معتقد است اصلاحطلبان بايد تاوان خسارتهاي به بار آمده را برعهده گيرند.
ادامه گفتوگو را در زير ميخوانيد.
* با توجه به کارنامه و تاريخچه چپگرايان وضعيت حيات آنها را چطور ميبينيد؟ آيا اصلاحطلبان با اين کارنامه و تاريخچه، در حال مرگ هستند؟
«سرنوشت چپ سياسي در کشور ما غمبار است. معتقدم يک حکومت نميتواند بدون منتقد به کمال برسد و جريان چپ سياسي اگر باصداقت وارد صحنه رقابت سياسي ميشد ميتوانست در اصلاح نواقص و کاستيها موفق شود. واقعيت اين است که در جريان چپ عدهاي مبنا را بر تجديدنظرطلبي گذاشتند يعني از ابتدا به نام اصلاحات، مقابله با قانون اساسي را سرلوحه اقدامات خود قراردادند. بديهي است چنان روشي و انتقادهاي منبعث از آن جز تخريب و تضعيف، ثمرهاي ندارد؛ آنها اگر خود را با مقتضيات نظام جمهوري اسلامي تطبيق ندهند و دست از فتنهانگيزي برندارند نابود ميشوند؛ اما عدهاي هم باانصاف درصحنه رقابتهاي سياسي حاضر شدند و کار انتقادي خود را بر پايه علمي گذاشتند و سعي بر رفع کاستيها داشتند؛ آنها در اقليت هستند و هيچوقت نبايد خواهان سقوط و اضمحلالشان باشيم: سياستمدار وارسته همواره به استقبال منتقد منطقي و علمي ميرود تا راه پيشرفت را هموار سازد. انحصارگرايي شگرد ناموفقي است.»
* آيا اصلاحطلبان چنين وضعيتي را پيشبيني ميکردند؟
«اصلاحطلبان پس از آنکه حکومت را دست گرفتند گمان کردند ميتوانند بهسادگي باب مذاکره را با آمريکا باز کنند و با آنها مراوده داشته باشند و مشکلاتي را که بعد از پيروزي انقلاب پديدار شده حلوفصل و بدسگالي آمريکا را متوقف کنند و نيز تحريمها را برچينند و درهاي واردات را با استفاده از عوايد حاصل از فروش نفت خام بگشايند و با کنار زدن سياستهاي اقتصاد مقاومتي کشور را اداره کنند. مذاکرت برجامي که به بنبست رسيد عدهاي از اصلاحطلبان واقعگرا از خواب بيدار شدند و از خوشخيالي بيرون آمدند و فهميدند که فريب مذاکرات طولانيمدت تصنعي را که شگرد آمريکا بوده، خوردهاند و نتيجهاي جز فرصت سوزي نداشته و سرعت ما را درصحنه پيشرفتهاي مادي کند کرده است. هيچگاه چنين وضعي را پيشبيني نميکردند و حتي بعضي از آنها باکمال تاسف هنوز اميد دارند که با ابراز سرسپردگي به آمريکا، مسائل کشور که در اثر ناکارآمدي خودشان ايجادشده است، حل شود!»
* با کارنامه نامناسب دو دوره حسن روحاني و جريان اصلاحطلبان و اميد، و بياعتمادي به وجود آمده نسبت به جريانات سياسي، اصولگرايان فرصتي به دست آوردهاند؛ حال بايد چه اقداماتي براي بازسازي اين اعتماد ازدسترفته انجام دهند؟
«جريان اصولگرايي بايد بر مبناي اصول، نه در شعار که در عمل، روش شايستهسالاري را پيش گيرد، روشي که متروکشده است و بايد انتصاب مسئولاني که آمادگي حضور فداکارانه درصحنه مقاومت مقابل دشمن و اصلاح کاستيها دارند احيا شود و اداره کشور را در محدوده تواناييهاي دوستان و اقوام و ياران سياسي خودشان منحصر نکنند. در اصولگرايي تنگنظري جايي ندارد، منشا مفاسد کشور که متاسفانه به سه قوه سرايت کرده، در دولت است. بنابراين براي جلب اعتماد مردم بايد با مفسدان و متخلفان در هر دورهاي که بودهاند برخورد کرد حتي اگر متخلفان و مفسدان خود را در لباس اصولگرايي
جا زده باشند. در برخورد با فساد و خلاف، جاي هيچ نوع ابراز رافتي نيست. مطالبات معيشتي مردم، رفع بيکاري، مبارزه با فقر، تبعيض، اشرافي گري و رواج شفافيت راهحل منطقي و علمي دارد. کساني بايد سررشته امور را به دستگيرند که جرات، دانش، تجربه و باور آن را دارند.»
* اين شبهه و ايده بين چپگرايان وجود دارد که عدم حضور اصلاحطلبان پاي صندوقهاي انتخاباتي باعث سرکار آمدن اصولگرايان ميشود و اين راي همه مردم و واقعيت نيست. نظر شما در اين باره چيست؟
«اصلاحطلبان منصف، خود از ناکارآمديها و تزويرها به ستوه آمدهاند. امروز تمام کساني که به فکر نجات کشور و نجات از بنبستي که اصلاحطلبان ايجاد کردهاند هستند پاي صندوقهاي راي حاضر خواهند شد تا حق بر کرسي بنشيند و ما از بينشهاي خودکامانه و تنگ نظرانه و طايفهگرايانه که مانع پيشرفت کشور شده است، رها شويم.»
* جريان اصلاحات که حاميان دولت روحاني بودند و روحاني با حمايت مستقيم آنها سرکار آمد بعد از کارنامه غيرقابلقبول دولت دوازدهم سعي دارند مسير خود را از دولت روحاني جدا کنند؛ آيا آنها با اين رويکرد سياسي درصدد فريب براي جلبتوجه مجدد مردم در انتخابات هستند؟
«آنها به فکر زندگي سياسي خودشان هستند و اگر از دولت جدا نشوند بايد تاوان خسارتهايي را که تاکنون به بار آمده است را بر عهده گيرند. اين تاوان بسيار سنگين است و ممکن است به نابودي آنها بينجامد، پس بهتر است خود را اصلاح کنند اما اصلاحي صادقانه و نه فريبکارانه.»ش
انقلاب , جريانات سياسي , حانيه مسجودي , میرسلیم
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.