جمهوری اسلامی ایران الگوی استقلال و آزادی در سراسر جهان است - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 60398
  پرینتخانه » اخبار, بین الملل تاریخ انتشار : 19 بهمن 1400 - 22:21 |
سید حسن نصرالله در گفتگو با العالم:

جمهوری اسلامی ایران الگوی استقلال و آزادی در سراسر جهان است

سید حسن نصرالله در گفتگویی اختصاصی با العالم، به نقش امام و رهبری در پیروزی و استمرار انقلاب ایران، محور مقاومت، نقش حزب‌الله لبنان و دیگر اعضای این محور اشاره کرد.
جمهوری اسلامی ایران الگوی استقلال و آزادی در سراسر جهان است

سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران گفتگویی اختصاصی و مشروح با شبکه العالم انجام داد.

سید حسن نصرالله در این گفتگو به نقش امام و رهبری در پیروزی و استمرار انقلاب ایران، محور مقاومت، نقش حزب‌الله لبنان و دیگر اعضای این محور اشاره کرد. وی تاکید کرد: زمانی که امام خمینی (ره) از تبعید به ایران بازگشت، دل همه مردم با ایشان بود… آن روزها واقعاً از مصادیق ایام الله بود.

سید حسن نصرالله بیان داشت: وقتی که از ایام الله سخن می‌گوئیم … این روز، از باشکوه‌ترین روزهای خداست… وقتی که انسان، آن روز را به خاطر می‌آورد، همواره احساس شادی، شعف و امید به آینده دارد. این احساسات ماست، همانطور که احساسات همه دوستداران انقلاب است.

وی تصریح کرد: طبیعتاً، انسان در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، مملو از احساساتی همراه با شادی و سعادت و شور شعف بسیار است. من به خاطر دارم که در سال ۱۹۷۹ [۱۳۵۷ هجری شمسی]، کل جهان، دوست و دشمن، نهضت امام خمینی قدس سره شریف را در پاریس دنبال می‌کردند، و به نظر من زمانی که ایشان در داخل هواپیما در حال انتقال از فرانسه به تهران بودند، قلب‌های ده‌ها میلیون نفر با امام همراه بود، قلب‌های آنان با امام میان زمین و آسمان همراه بود، که آیا امام به فرودگاه تهران خواهند رسید؟ آیا هواپیما سالم به مقصد خواهد رسید؟ پس از آنچه اتفاقی خواهد افتاد؟

وی بیان داشت: سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، همواره این احساسات و خاطره و برداشت‌ها را زنده می‌کند بنابراین، خوشحالی که بعد از ورود امام به فرودگاه تهران حاصل شد و استقبال میلیونی و عظیم و بی نظیر از ایشان صورت گرفت که در طول تاریخ بی همتا بوده است و سخنرانی ایشان در بهشت زهرا و آرامگاه شهدا و رویدادهایی که تا زمان اعلام پیروزی انقلاب صورت گرفت، در واقع از بارزترین و مهم‌ترین مصداق‌های یوم الله بزرگ بود.

بارزترین خصوصیات رهبر معظم انقلاب

سید حسن نصرالله در مورد بارزترین خصوصیات رهبری در ایران تاکید کرد: چه زمانی که درباره امام خمینی (قدس سره) صحبت می‌کنیم و چه زمانی که درباره حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله) سخن می‌گوئیم، ویژگی‌های بارزی وجود دارد، یعنی ما اولاً با شخصی فقیه با درجه‌ای والا از فقه و اجتهاد و علم و تخصص در علوم اسلامی و در شریعت اسلامی روبرو هستیم، قبل از اینکه درباره فقیه بودن او سخن بگوییم، با انسانی مؤمن روبرو هستیم، انسانی با ایمان و پرهیزگار و باتقوای که تقوای خدا را دارد و جز خداوند سبحان و متعان از کسی بیم و هراس ندارد … ایشان به مرحله فقه و عالم بودن و اندیشمند بودن و انسان حکیم بودن و انسان شجاع بودن رسیدند، بدین معنا که تدبیر و شجاعت، مهمترین ویژگی است که رهبر انقلاب در این سطح باید از آن برخوردار باشد.

دبیر کل حزب الله لبنان بیان داشت: دارا بودن دیدگاه یا تفکر استراتژیک، پیشینه تاریخی، افق گسترده و فراگیر هم از دیگر خصوصیاتی است که یک رهبر باید دارا باشد؛ نگاه ایشان فقط به شهر یا به کشور خود نیست، بلکه نگاهش همواره به کل جهان است، یعنی با پیشینه عقیدتی و ایمانی و شناخت خود، دارای قدرت بسیار در تحمل سختی‌ها و آماده فداکاری است و دارای تجربه بسیار است، ما از رهبرانی سخن می‌گوئیم که دارای تجربه بسیار و فشرده هستند که صرفاً حاصل تجربه و یا تحصیل علم و دانش نیست. هیچ تردیدی نیست که شخصیت امام و شخصیت رهبری، از مهم‌ترین عوامل اساسی تأثیرگذار در پیروزی انقلاب و تشکیل نظام جمهوری اسلامی و نیز پایداری این نظام و پیشرفت جمهوری اسلامی ایران تا به امروز هستند.

ایران، کشوری دارای حاکمیت کامل و دارای استقلال واقعی است
دبیر کل حزب الله لبنان در اشاره به جایگاه ایران تاکید کردند: می‌توان از چند جهت به ارزیابی جایگاه ایران پرداخت.. از جنبه الگو بودن، امروز، جمهوری اسلامی ایران، که نتیجه و حاصل انقلاب اسلامی مردمی است که در ایران روی داد، الگویی برای جهان اسلام، جهان سوم و برای کل جهان است، به‌ویژه برای کشوری که دارای حاکمیت واقعی است … می‌دانید ما مشکلی به نام مشکل حاکمیت و استقلال و آزادی در جهان سوم داریم، این شعارها در بسیاری از کشورها و برای بسیاری از ملت‌ها مطرح می‌شود، اما در زمان اجرا شدن و در عالم واقع، مسئله متفاوت است، بسیاری از حاکمیت سخن می‌گویند، درحالیکه وابسته به سفارت خانه‌ها هستند.

وی بیان داشت: بسیاری از استقلال سخن می‌گویند، درحالیکه وابسته و پیرو کشورهای خارجی هستند و منافع کشورهای بیگانه را به منافع کشورهای متبوعشان ترجیح می‌دهند. وقتی که امروز از این زاویه به ایران نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که ایران، کشوری دارای حاکمیت کامل و دارای استقلال واقعی است، ایران کشوری دارای آزادی مطلق است و کسی که در ایران حکومت می‌کند، مردم ایران هستند، مردم هستند که رهبر را انتخاب می‌کنند، مردم هستند که رئیس جمهور را انتخاب می‌کنند، مردم هستند که نمایندگان مجلس را انتخاب می‌کنند، مردم هستند که اعضای مجلس خبرگان رهبری و اعضای شوراهای شهر و غیره را انتخاب می‌کنند؛ یک حاکمیت واقعی مردمی در ایران وجود دارد. از سوی دیگر، همچنین از جهت الگو، ما با تجربه جالبی به نام کشور اسلامی روبرو هستیم، در جهان اسلام به همه کشورها، کشورهای اسلامی گفته می‌شود، یعنی با درنظر گرفتن و توجه به هویت که شخصی از والدین مسلمان متولد شود، اکثر مردم در این کشور مسلمان هستند، بنابراین، این کشور، کشوری اسلامی است و این تعریف با کمی ملاحظه، تعریف کشور اسلامی است، بدین معنا که حکومت اسلام را برقرار می‌کند.

نصرالله تاکید کرد: در جمهوری اسلامی ایران از روز اول و از زمان امام خمینی و تاکنون در دوران رهبری آیت الله خامنه ای و همین طور مسئولان و مؤسسات و نهادها و نخبگان و عامه مردم، تلاش مداوم برای برقراری حکومت اسلامی واقعی صورت گرفته است … قطعاً نه حضرت امام خمینی و نه حضرت آیت الله خامنه ای، هیچگاه مدعی نشده‌اند که آنچه در ایران داریم، اجرای کامل اسلام است، آنها می‌گویند که ما همه تلاش خود را با اخلاص کامل برای اجرای دین اسلام به کار می‌گیریم و اسلام را اجرا می‌کنیم و یک کشور اسلامی واقعی را به عنوان الگو به کل جهان معرفی می‌کنیم. اما از سوی دیگر، وقتی که از باب ارزیابی سیاسی سخن می‌گوئیم، شما اکنون با یک قدرت بزرگ و مقتدر منطقه‌ای روبرو هستید و این صرفاً سخن من نیست، بلکه همه جهان با ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای بزرگ تعامل و برخورد می‌کنند و ایران دارای تأثیر و حضور عمده در مسائل منطقه و نیز در سرنوشت جهان است.

سید حسن نصرالله تاکید کرد: با وجود همه این موارد جمهوری اسلامی از این مسائل عبور کرده است. همچنین وقتی از نظر پیشرفت به ایران می‌نگریم، بین ایران در زمان شاه در سال‌های ۱۹۷۸ و ۱۹۷۹ و ایران امروز در حوزه‌های علوم، تکنولوژی، دانشگاه‌ها (تعداد دانشجویان در داخل و خارج و در تخصص‌های علمی)، زیرساختی (همچون فرودگاه‌ها و بندرها و بزرگراه‌ها و مسکن و شهرسازی) و پیشرفت مالی بالا و در حوزه‌های خودکفایی و کشاورزی و صنایع و تجارت و موضوع صنایع نظامی و قدرت نظامی فرق زیاد را شاهد هستیم. من در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب سخنرانی داشتم و در طول یک ساعت و نیم سخنرانی خود اطلاعاتی را جمع آوری کردم که از منابع ایرانی نبود بلکه از منابع سازمان ملل بود، یعنی چیزی که دنیا در خصوص درجه ایران در هر مسئله علمی و تکنولوژی و مقامی که به آن رسیده می‌گویند، امروز وقتی که دنیا از ایران صحبت می‌کند از مسئله هسته‌ای و مذاکرات هسته‌ای و مشکلات سیاسی در منطقه می‌گویند اما در طی این سال‌ها باید در خصوص نمونه انقلاب اسلامی صحبت کنیم، در خصوص نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و اینکه رهبری حکیم و شجاع چگونه ایران را به پیشرفت رساند و ایران در همه موضوعات به چه جایگاهی رسید، توضیح این مسئله وقت زیادی را می‌خواهد و ما اینجا به اشاره چند نکته اکتفا می‌کنیم.

آمریکا اسلام اصیل را نمی‌پذیرد
وی در پاسخ به این سوال که دشمنی آمریکا با ایران دشمنی با عقیده انقلاب نظام اسلامی است یا دشمنی است که ممکن است در یک روزی با تحقق منافع آمریکا پایان یابد تاکید کرد: شما باید به اصل مسئله برگردید، ایران در زمان شاه توسط آمریکا اداره می‌شد، درست است که شاه و دولت شاه وجود داشت اما در آن زمان در ایرانی که بین ۳۰ تا ۳۵ میلیون جمعیت داشت، بیش از ۶۰ هزار مستشار آمریکایی در آن وجود داشت یعنی مستشاران آمریکا در همه قسمت‌ها حضور داشتند، در مسائل امنیتی، نظامی، نفت، حمل و نقل، مسکن، اقتصاد، امور مالی، فرهنگ و … انقلاب اسلامی ایران آمد و ببینید ایران انقلابی چه کرد، باید ببینیم که موضع آمریکا چه بود، در کشوری که آمریکا بر آن تسلط داشت، ثروت‌ها، نفت و گاز آن را به غارت می‌برد و آن را هرگونه که می‌خواست اداره می‌کرد، سال‌ها سعی کرد هویت عقیدتی و فرهنگی و فکری آن را تغییر دهد، غربی سازی که شاه و پدرش در تلاش برای آن بودند، می‌دانیم که شاه مزدور آمریکا بود و در خدمت اهداف آمریکا و صهیونیست‌ها در منطقه اقدام می‌کرد، ژاندارم منطقه خلیج فارس بود و تمام کشورهای منطقه خلیج فارس از او می‌ترسیدند.

نصرالله بیان داشت: امام خمینی (ره) آمد و همراه او مردم انقلابی ایران بودند، اینگونه انقلاب اسلامی ایران آمد و این نظام را سرنگون کرد و این مزدور و ۶۰ هزار مستشار را بیرون کرد، یعنی نه فقط شاه و نظام ساقط بکند و مستشاران آمریکایی را نگه دارد؛ خیر آمریکا و اسرائیل با شاه از ایران خارج شدند و برای همین انقلاب اسلامی روابط با اسرائیل را قطع کرد و سفارت اسرائیل را تعطیل کرد و تحویل سازمان آزادی‌بخش فلسطین داد. فلسطین دارای یک سفارت شد که تاکنون فعال است، بله آمریکا به طور کامل از ایران خارج شد، یعنی به تعبیر امام (ره) دست آمریکا را در ایران قطع کردند، در هر حال مشکل آمریکا این نیست که ما نماز می‌خوانیم یا نمی‌خوانیم یا روزه می‌گیریم یا نمی‌گیریم، نه … آمریکا ضد این نظام اسلامی است که می‌خواهد کشورش و مردمش آزاد و صاحب تصمیم‌گیری های خود باشد و اجازه ندهد که ثروت‌های آن به غارت برود.

دبیر کل حزب الله لبنان بیان داشت: اما اسلامی که نماز می‌خواند روزه می‌گیرد و به حج می‌رود و در مقابل اشغالگری سکوت می‌کند یا با اشغالگر سازش می‌کند و یا به هیمنه آمریکا تن در می‌دهد، آمریکا با آن مشکلی ندارد و این همان اسلامی است که امام خمینی آن را اسلام آمریکایی نامید، اسلام آمریکایی این است که آمریکا با آن مشکلی ندارد، نماز بخوانید روزه بگیرید و به حج بروید، اصلاً هر ساله به حج بروید، آمریکایی‌ها با این موضوع مشکلی ندارند و مساجدی را در آمریکا ساخته‌اند و مشکلی ندارند، اما شما در قبال موضوع فلسطین و قدس و کشورت و منابع کشورت و امت ات و تصمیم گیری ات در کجا ایستاده‌ای؟ آیا آلت دست آنها هستی؟ آیا از پیروان آنها هستید؟ یا تو بنده خدایی؟ اسلامی که تو را بنده خدا قرار می‌دهد قطعاً آمریکا با آن مشکل دارد و این همان اسلامی است که در ایران پیروز شد.

سید حسن نصرالله تاکید کرد: آنها (آمریکایی‌ها) وارث سنت انگلیسی‌ها هستند، انگلیسی‌ها هم در طی سال‌های گذشته مشکلی ندارند که این جنبش اسلامی باشد یا لائیک یا مارکسیست، نماز می‌خواند یا روزه می‌گیرد یا نمی‌گیرد آنها به این مسائل کاری ندارند، مهم برای آنها این است که در موضوع هیمنه و تسلط و استعمار و استکبار و اشغالگری موضع ات چیست؟ اسلام اصیل شما را در موضع رد اشغالگری و مبارزه و جهاد و مقاومت در مقابل هر ظلم و تسلط و هیمنه و استکبار قرار می‌دهد و این اسلام قطعاً با این مسائل مخالف است و این اسلامی است که امام خمینی (ره) و ملت ایران به آن ایمان داشتند و برای آن به پا خواستند و در سال ۵۷ به پیروزی رسیدند.

حمایت ایران از فلسطین و از قدس تنها دلیل دشمنی با ایران نیست
دبیر کل حزب الله لبنان در پاسخ به این سوال که یعنی هیچ پایانی برای این دشمنی با آمریکا تا زمانی که نظام اسلامی در ایران وجود دارد نیست، تاکید کرد: ببینید در داخل ایران هم برخی به دلیل تلاش رسانه‌های خارجی به دنبال خلط مبحث هستند، می‌گویند که حمایت ایران از فلسطین و از قدس تنها دلیل دشمنی با ایران است، من می گویم این یکی از دلایل است، قطعاً از دلایلی است که در آن شکی وجود ندارد، اما از مهم‌ترین دلایل این است که نظام اسلامی در ایران نظامی آزاده و مستقل است و سرسپردگی را بر نمی تابد و آلت دست آمریکا نیست و اجازه نمی‌دهد که ثروت‌های آن به غارت برود، تا زمانی که این نظام در ایران حکومت می‌کند و این رهبری وجود دارد و اراده ملت ایران اراده استقلال و آزادی و استفاده از ثروت‌هایش و ممانعت کردن مستکبرین از غارت ثروت است این دشمنی ادامه دارد.

صحبت از جنگ همیشه برای جنگ روانی است
سید حسن نصرالله در پاسخ به این سوال که آیا تهدیدهای نظامی آمریکا می‌تواند واقعی باشد و آمریکا با ایران وارد جنگ شود، بیان داشت: این موضوع در دوره دولت فعلی آمریکا بعید به نظر می‌رسد اما این احتمال همچنان وجود دارد، و ممکن است، در زمان ترامپ این احتمال بسیار بالا بود، ترامپ تهدید به جنگ کرد و تا نزدیک جنگ مسائل منطقه را پیش برد اما به سوی جنگ نرفت، این دولت آمریکا بعید است به سوی جنگ برود، صحبت از جنگ همیشه برای جنگ روانی است و برای فشار و تهدید ایران است اما اینکه آمریکا بتواند به سوی جنگ برود، ایران دولت عادی نیست، ایران دولت قوی منطقه است که در منطقه حضور بسیار گسترده‌ای دارد و من در گذشته گفته‌ام که هر جنگی با ایران به انفجار کامل منطقه منجر خواهد شد که به هیچ وجه به نفع آمریکا نیست، علاوه بر اینها اولویت‌های فعلی آمریکا جنگ با ایران نیست، اولویت فعلی آمریکا بیشتر تلاش برای توافق با ایران در موضوع توافق هسته‌ای است. اولویت آمریکا مسائل دیگری است، یعنی چین و روسیه … با توجه به صحبت‌های مسئولان آمریکایی اعم از وزارت خارجه، پنتاگون و ….. روشن است که اولویت آنها اکنون جنگ علیه ایران نیست. تصمیم آنها برای امضای توافق هسته‌ای به این معنی است که امور به سمت تنش زدایی مشخصی پیش می‌رود؛ اگر توافقی صورت نگیرد، آنها گزینه‌های تحریم‌های بیشتر، تحریک، فشار و استفاده از فضای داخلی ایران را اجرا خواهند کرد، همان اقدامی که در زمان ترامپ انجام شد.

دبیر کل حزب الله لبنان همچنین به تهدیدات اسرائیل علیه ایران پرداخت و در پاسخ به این سوال که آیا با وجود امتناع آمریکا از جنگ، رژیم صهیونیستی می‌تواند با متحدان کنونی خود در منطقه دست به این اقدام بزند، تاکید کرد: متحدان رژیم اشغالگر اسرائیلی هیچ کمکی نمی‌کنند زیرا خود به کسی نیاز دارند که از آنها حمایت کند. من با این فرضیه بیشتر موافقم که هدف اسرائیلی‌ها از این صحبت‌ها تنها ارعاب است؛ در داخل اسرائیل شکافی واقعی در سطح سیاسی، امنیتی و نظامی وجود دارد و من به خاطر پیگیری این مسئله از آن اطلاع دارم؛ اکثر مقامات امنیتی و نظامی این رژیم با حمله نظامی به ایران مخالف هستند؛ به دو دلیل: نخست اینکه این حمله را بی فایده می‌دانند زیرا تأسیسات هسته‌ای ایران برخلاف تصور بسیاری، در یک مکان واحد نیستند بلکه پراکنده هستند؛ مهم‌تر از مسئله مادی، مسئله علم هسته‌ای است که هزاران دانشمند متخصص در ایران دارد. حال آیا می‌توان هزاران نفر را با بمباران هوایی از بین برد؟ حتی عملیات‌های امنیتی نیز نتوانستند پیشرفت برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران را متوقف کنند؛ آنها خودشان می‌گویند که این کار بی حاصل است و نتیجه عکس دارد و برنامه هسته‌ای ایران را که از آن می‌ترسند تسریع می‌کند. آیت الله خامنه ای در مناسبت‌های بسیاری اعلام کرده است که ایران قصد ساختن سلاح هسته‌ای یا استفاده نظامی از انرژی هسته‌ای را ندارد و مسئولان دیگر ایران نیز بر این مسئله تاکید کرده‌اند، حتی اگر اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها باور نکنند و این مسئله را بهانه خود قرار دهند. دلیل دوم، حجم پاسخ ایران است. ایران شوخی ندارد و از زبان رهبر معظم انقلاب و مسئولینش بارها گفته است: ایران پاسخ خواهد داد. برخی تصور می‌کنند که اگر اسرائیل به ایران حمله نظامی کند، جمهوری اسلامی به یاران خود در منطقه تکیه خواهد کرد، درحالیکه جمهوری اسلامی اگر از سوی اسرائیلی‌ها مورد چنین حمله‌ای قرار گیرد، خود مستقیماً پاسخ خواهد داد و پاسخش سخت، شدید و خشن خواهد بود، اسرائیلی‌ها نیز این را به خوبی می‌دانند. از همین رو است که اکثریت مقامات نظامی و امنیتی آنها مخالف چنین اقدام نظامی هستند. من نیز چنین اقدامی را از سوی دشمن اسرائیلی بعید می دانم و اگر دست به این کار بزند، حماقتی کرده که پیامدهای ناگواری برایش به دنبال خواهد داشت.
وی تاکید کرد: روشن است که پاسخ سختی از سوی جمهوری اسلامی ایران وجود خواهد داشت. در پرتو این پاسخ قاطعانه ایران، میزان بازتاب‌ها و تحولات را خواهیم دید و در آن لحظه محور مقاومت آماده است و متناسب با شرایط آن زمان تصمیم خواهد گرفت.

امارات در نخستین مواجهه مستقیم با انصارالله، شکست خورد
نصرالله همچنین تاکید کرد: ممکن است عادی سازی این دولت‌ها (رژیم‌های عربی) با رژیم اشغالگر اسرائیلی به لحاظ اقتصادی به سود اسرائیل باشد و برخی دولت‌های خلیج فارس اقدام به سرمایه گذاری در فلسطین اشغالی و برقراری روابط اقتصادی با این رژیم کنند یا به لحاظ رسانه‌ای، سیاسی، شکستن موانع روانی و ارتش‌های سایبری در شبکه‌های اجتماعی برای آن سودبخش باشند، اما از بعد نظامی نه تنها نمی‌توانند هیچ نفعی برای اسرائیل داشته باشند، بلکه باری بر دوش آن نیز خواهند بود. نمونه اخیر آن تحولاتی بود که میان انصارالله و امارات متحده عربی اتفاق افتاد. گذشته از اینها، نکته بسیار عجیب این است که دولت امارات از بدو تأسیس خود تا به امروز به عنوان دولتی نوپا، ده‌ها میلیارد دلار موشک، جنگنده، سلاح و فناوری نظامی خریداری کرد، اما در اولین درگیری مستقیم با انصارالله، فریاد کمک خواهی سر داد و آمریکایی‌ها برای حمایت از آن، کشتی، موشک و جنگنده فرستادند. انگلیس و فرانسه نیز به کمک آن شتافتند و اسرائیل نیز به کمک فراخوانده شد. دولت امارات در مقابل انصارالله و در اولین درگیری با آن، به ابرقدرت‌های جهان و اسرائیل پناه برد تا از آن حمایت کنند. حال امارات و بحرین چگونه می‌توانند در منطقه خلیج فارس یا جای دیگر، به اسرائیلی‌ها کمک نظامی کنند؟

وی در پاسخ به این سوال که آنها به حمایت شدن از سوی رژیم صهیونیستی امید دارند، گفت: آنها امیدشان را از شن و در بهترین حالت از شیشه می‌سازند.

سید حسن نصرالله به تهدیدهای اسرائیل علیه حزب الله نیز اشاره و تاکید کرد: آنها همیشه در حال تهدید کردن هستند. لبنان از سال ۱۹۴۸ یعنی پیش از به وجود آمدن حزب الله و حتی پیش از به دنیا آمدن من و شما، همواره در معرض تهدید بوده است. از همان زمان دشمن اسرائیلی لبنان را تهدید می‌کرد و این تهدیدها همچنان ادامه دارد. در موضوع مقاومت این تهدیدها مشخص هستند و ما با آن برخوردی جدی داریم. ما با تهدیدها صرفاً به عنوان یک جنگ روانی برخورد نمی‌کنیم، البته شکی نیست که جنگ روانی است، اما آنها را جدی می‌گیریم. حال آیا آنها قادر به عملی کردن تهدیدهای خود هستند؟ یعنی مثلاً وقتی اسرائیل می‌گوید که می‌خواهم موشک‌های نقطه زن حزب الله را به طور کامل از بین ببرم، آیا از تعداد این موشک‌ها اطلاع دارد؟ آیا از مکان آنها چیزی می‌داند؟ این موشک‌ها در یک، دو، سه یا چهار محل ذخیره نشده‌اند تا اسرائیلی‌ها بتوانند بیایند، آنها را نابود کنند و این ماجرا را خاتمه دهند.

اسرائیل قادر به نابودی موشک‌های حزب الله نیست

دبیر کل حزب الله لبنان در پاسخ به این مسئله که درون اسرائیل اشغالی دیدگاهی وجود دارد که می‌گوید باید جنگی علیه حزب الله صورت بگیرد حتی اگر هزینه بر باشد، تا از تبدیل این حزب به یک قدرت نظامی بزرگ جلوگیری شود، گفت: توجه کنید ما الحمدلله از این مرحله عبور کرده‌ایم، از مرحله‌ای که دشمن اسرائیلی بتواند برای از بین بردن توانایی‌های مقاومت، توانایی‌های حزب الله لبنان، جنگی به راه بیندازد. از اینها عبور کرده‌ایم و بهترین دلیل اینکه حجم ظرفیت‌های موجود از نظر کمی و کیفی و ظرفیت انسانی نیز نزد حزب الله موجود است و در تاریخ لبنان و تاریخ جنبش‌های مقاومت در مواجهه با دشمن صهیونیستی بی سابقه بوده است.
ما به این مرحله رسیده‌ایم. پس آنها قادر نخواهند بود کاری از پیش ببرند، حتی اگر به جنگ متوسل شوند، نمی‌توانند به این هدف برسند، بنابراین انتخاب واقعی آنها در سال‌های اخیر، گزینه جنگ نیست. بنده به طور قاطع آن را انکار نمی‌کنم.. اما ما در مورد احتمالات صحبت می‌کنیم، اگر دشمن اسرائیلی از ۵۰ درصد، نه ۵۱ درصد رهبران سیاسی و ژنرال‌های نظامی برخوردار بود، اگر آنها ۵۰ درصد چنین نیروهایی داشتند که جنگ امروز، دیروز، پریروز یا فردا علیه لبنان می‌تواند به توانایی مقاومت خاتمه دهد. اما چون به نتایج مطمئن نیستند و از حجم واکنش‌ها در هراسند.. از شکست خیلی واهمه دارند.. از شکست و چیزی بزرگ‌تر از شکست می‌ترسند.. آنها به اقدامی با چنین حجمی متوسل نمی‌شوند. مکانیزم‌های آنها جای دیگری است، و همان چیزی است که در سال‌های گذشته درباره آن صحبت کردیم و هنوز هم وجود دارد: فشار اقتصادی، محاصره اقتصادی، که لبنان را به عنوان یک دولت، ملت و مردم به سقوط اقتصادی.. ناامنی و به آنچه انقلاب مردمی علیه مقاومت می‌خوانند، سوق داد. یعنی فشار اعم از فشارهای بین المللی، منطقه‌ای، استفاده از مسائل معیشتی، مالی و اقتصادی… شاید بتوانند به این نتیجه برسند که می‌گوید – این سلاح را بگیر- اگر به خاطر داشته باشید چند ماه پیش گانتز وزیر جنگ دشمن صهیونیستی به فرانسه رفت و صحبت شد که فرانسوی‌ها می‌خواهند به لبنان کمک کنند وکنفرانس بین المللی تشکیل دهند. و امثال اینها.. او به فرانسه رفت و با مکرون رئیس جمهور ملاقات کرد. این چیزی است که در رسانه‌ها گفته شد و اطلاعات بخصوصی از آن درز نکرد.. وی اعلام کرد که من به فرانسه آمدم و از مقامات فرانسوی خواستم که هیچ گونه اقتصادی یا مالی به لبنان ارائه نکنند جز در ازای این نتیجه… حداقل مشکل موشک‌های نقطه زن را برای ما حل کنند… اگر او راهی برای حل مشکل موشک‌های نقطه زن داشت به فرانسه نمی‌رفت. برای انجام این کار از مدت‌ها قبل، در اشکال نظامی یا امنیتی این کار را انجام می‌داد. می‌دانید که اسرائیلی‌ها گزینه‌هایی از این دست دارند، اما آنها به خوبی می‌دانند که به نتیجه‌ای نمی‌رسد، نگاه آنها همچنان روی وضعیت داخلی لبنان مانند وضعیت اقتصادی..و وضعیت مردم متمرکز است و تا الان به شدت ناامید شده‌اند، حتی برای انتخابات پارلمانی شرط بندی کرده بودند که اگر فرصت شد، در موردش صحبت می‌کنیم، از آخرین آنها می گویم: اینها توهم است… مقاومت امروز یعنی حضور، استقبال بزرگ مردمی از آن، قدرت اجتماعی اش، قدرت مردمی آن، حضورش، انسجام، اتحادش، صلابتش، اعتماد به نفس و روحیه‌اش. نظر شخصی من است که ما موضوع خطر را به مقاومت منتقل کرده‌ایم، اما این بدان معنا نیست که من بروم بخوابم، ما محتاط و حاضر خواهیم بود.

غافلگیری‌های ما همواره وجود دارد
سید حسن نصرالله در جواب مجری العالم که پرسید، پس از موشک‌های نقطه زن و ورود به الجلیل و ۱۰۰ هزار جنگنده، آیا در این زمان غافلگیری برای اشغالگران اسرائیلی وجود دارد، گفت: غافلگیری‌های ما همواره وجود دارد، به طبع آنچه را که برای شما آشکار کنم غافلگیری نخواهدبود … همیشه همانطور که همه ما در حزب الله می‌گوئیم دنبال جنگ نیستیم. ما هشدارها، عواقب و آثار جنگ را درک می‌کنیم، اما از آن نمی‌ترسیم، در برابر تهدیدات تسلیم نمی‌شویم. ما به خاطر تهدید به جنگ، از کشورمان و منافع ملی خود دست نمی کشیم. به هر حال مسلماً عواملی غافلگیری دشمن وجود دارد، اما البته در طول سالیان تحولات به دست آمده است، مثلاً مهمترین تحولی که اسرائیلی‌ها شروع به صحبت در مورد آن کردند. مدتی است که در فکر ارائه گزارش مفصل بودم. اما هنوز فرصت نشده.. موضوعی است که شروع کردیم یعنی پدافند هوایی، بعد از یک حادثه که خساراتی به حومه جنوبی وارد شد، اعلام کردیم که با پهپاد با این موضوع مقابله خواهیم کرد و ما برای اولین بار در مقاومت اسلامی پدافند هوایی را فعال کردیم که تاکنون نتایج بسیار خوبی داشته است. البته اگر پهپادها سقوط کند بهتر است اما هدف فقط پایین انداختن پهپاد ها نیست بلکه رفع خطر و تهدید آنهاست و مهم‌ترین خطر برای آنها در زمان صلح جنبه اطلاعاتی است. پهپادها پایین می‌آمدند و جزئیات روزانه را در طول روز پوشش می‌داند و ضبط می‌کردند. در طول دو سال گذشته یعنی از زمانی که این رویه را شروع کردیم به شما و بینندگان محترم می گویم که این حرکت اسرائیلی کاهش چشمگیری داشته است، بسیار بسیار زیاد، البته برادران می‌توانند انشاالله گزارش تهیه کنند و آن را با اعداد و جزئیات منتشر کنید. مثلاً در منطقه بقاع که پهپادها روزانه و در محدوده‌های مختلف به پرواز درمی آمدند، گاهی یک ماه می‌گذرد، دو ماه، سه ماه می‌گذرد و حتی یک پهپاد هم نمی‌آید البته این موضوع از زمانی که دشمن شروع به فرستادن پهپاد به آسمان لبنان کرد، سابقه نداشته است. این مسئله در جنوب نیز کاهش چشمگیری داشته است، البته در جنوب نمی‌توانم ادعا کنم که ظرف یکی دو هفته هیچ پهپادی مشاهده نشده است.

وی درمورد وجود موشک‌های روسی در نزد حزب الله گفت: البته در مورد آن چیزی نمی گویم (می خندد) همه اینها – اگر وجود داشته باشد – نشان داده می‌شود. همه چیز ممکن است.. همه چیز احتمال دارد. داشتن هر سلاحی که بتواند از این کشور و این مردم در مقابل اسرائیل دفاع کند.

نصرالله همچنین تاکید کرد: بخشی از قواعد درگیری هوایی با دشمن اسرائیلی تغییر کرده است و آنچه من گفتم یعنی فعال سازی.. وقتی می‌گوئید تغییر کرد یعنی ما به سمت فعال شدن رفتیم.. «فعال سازی در مقابل پهپادها» این تصمیم از زمان حادثه سقوط پهپادها بر فراز حومه جنوبی گرفته شده است یعنی سرنگون شده است.

حزب الله از فرق سر تا نوک پا لبنانی و همه اعضایش لبنانی هستند

دبیر کل حزب الله لبنان همچنین در پاشخ به سوال خبرنگار العالم که پرسید: برخی حزب الله را متهم می‌کنند که یک حزب ایرانی است نه لبنانی، آنها ادعا می‌کنند که شما هیچ تعهد و وابستگی ملی به لبنان ندارید، پاسخ شما چیست، گفت: ما این قبیل سخنان را از الان تا زمان برگزاری انتخابات به وفور خواهیم شنید اما این ادعاها جدید نیستند و از قدیم مطرح بوده‌اند و سخنان بی سر و تهی هستند اما من می‌خواهم پاسخی علمی به این موضوع بدهم. می‌خواهم بگویم این حزب در لبنان حضور دارد و به جز انبوه نهادها و تشکیلات دیگر، صد هزار رزمنده دارد. اگر یک حزبی با تمام تشکیلات و نهادها و توده هوادارانش می‌گوید من لبنانی هستم اما متهم می‌شود به اینکه ایرانی است یا سعودی یا آمریکایی، قطعاً در نهایت معیارهایی وجود دارند. طبق چه معیاری و تحت چه عنوانی می‌گویند فلان حزب لبنانی است یا غیر لبنانی. طبق ابتدایی‌ترین و ساده‌ترین معیارها، همه رهبران، اعضا و کادرهای حزب الله اعم از زن و مرد و پیر و جوان همه و همه لبنانی هستند آنها از وقتی که لبنان به وجود آمده است و تابعیت لبنانی وجود داشته است، هویت و تابعیت لبنانی داشته‌اند. لبنانی‌ها از صدها سال پیش در این کشور حضور داشته‌اند و این یک معیار است و اگر کافی نیست باید بگوییم رهبرانی که برای حزب الله تصمیم گیری می‌کنند و عملیات‌ها و نهادهای آن را اداره می‌کنند، اگر ایرانی هستند، پس غیر لبنانی هستند و این حزب هم لبنانی نیست یا حزبی دو تابعیتی است که این، غیر ممکن است. حزب الله از فرق سر تا نوک پا لبنانی و همه اعضایش لبنانی هستند. دومین معیار و مهمترین آن، این است که این حزب یا گروه یا جماعت، برای منافع لبنان فعالیت می‌کند یا کشوری دیگر؟ این یک معیار مهم و اصلی است. زیرا در مرحله ادعا همه حزب‌ها، خود را لبنانی می‌دانند، اما معیار واقعی (در این ادعا) این است که وابسته به این کشور و تاریخ و فرهنگ و بافت اجتماعی باشد که اگر اینگونه باشد جواب آری است و معیار این است که آیا برای منافع ملی این کشور تلاش می‌کنید یا منافع کشورهای دیگر. حال طبق این معیار آیا ارتش آنتوان لحد، لبنانی است یا یک سازمان یا حزب لبنانی است، قطعاً نه. این ارتش یک ارتش مزدور است که به طور کامل در خدمت رژیم صهیونیستی است که در نوار مرزی اشغال شده در آن زمان، برای اسرائیل کار می‌کرد. لذا به نفع این رژیم و در خدمت آن است. بنابراین معیار، در اینجا منافع ملی است.

اینجا ماجرایی را تعریف می‌کنم. یک بار در سال ۲۰۰۶ قبل از آغاز جنگ، دور یک میز جمع بودیم. همه حاضر بودند. در این گفتگو (نمایندگان) پارلمان به ریاست نبیه بری هم حضور داشتند و من هم بودم. بحث درباره رابطه با ایران و وابستگی و تصمیمات سیاسی و غیره بود. من به آنها گفتم بسیار خوب، معیار ملی بودن و لبنانی بود این حزب را می‌خواهید آیا این حزب به دنبال منافع کشور خودش بوده یا کشورهای دیگر. آیا می‌توانید حتی یک مثال بیاورید که حزب الله از زمان تأسیسش در سال ۱۹۸۸ تا امروز حتی یک بار هم به نفع ایران کار کرده باشد. ایران و نه برای مصلحت لبنان، برای من مثالی بیاورید، کسی جواب نداد، نیم ساعت بعد که قضیه تمام شد، یکی از آنها یادش آمد که مثالی وجود دارد، نبیه بری از او خواست صحبت کند. او در پاسخ گفت هواپیمای tw800 در دهه هشتاد قرن بیستم از فرودگاه بیروت ربوده شد و ادعا شد که این اقدام به مصلحت ایران است، خواستم که پاسخ وی را بدهم اما بری از من خواست که منتظرم بمانم و خودش پاسخ داد. به او گفت که موضوع ارتباطی به سید ندارد، بلکه عده‌ای این هواپیما را ربودند و من با آنها برای حل این مشکل گفت وگو کردم که یکی از نتایج آن آزادی هزاران زندانی لبنانی در انصار و عتلیت بود. لذا ایران هیچ ربطی به این موضوع ندارد، آن شخص ساکت شد و نتوانست جواب دهد، به آنها بارها گفتم که اگر موضع، عملکرد، رفتار یا اقدامی از سوی حزب الله را به یاد دارند که به نفع لبنان نبوده و به نفع ایران بوده را بگوید و آن را یادآوری کند، این موضوع در سال ۲۰۰۶ روی داد.

مقاومت در لبنان یک مصلحت بزرگ ملی است
وی تاکید کرد: الان در فوریه ۲۰۲۲ این سوال را برای همه کسانی مطرح می‌کنم که متهم می‌کنند و صحبت می‌کنند، من مشکلی با این موضوع ندارم که صحبت کنند، آنچه می‌گویند هیچ تأثیری ندارد، اما اگر بخواهیم با منطق صحبت کنیم، یک نفر بیاید بگوید: ای سید، ای حزب الله شما فلان کار را انجام دادید که به نفع لبنان نبود بلکه به نفع ایران بود، یک مثال بیاورند. مهمترین چیزی که بیانگر رابطه ما و اتکای ما به جمهوری اسلامی ایران است، مقاومت است، مقاومت در لبنان یک مصلحت بزرگ ملی است، آن، مصلحت حاکمیت، امنیت، موجودیت، عزت و آزادی است. برخی ما را متهم می‌کنند که این موضوع بدان معنا نیست که ما یک حزب لبنانی هستیم بلکه لبنانی تر از هر موضوع دیگری هستیم، من می گویم در واقع ما خودمان تصمیماتمان را می‌گیریم، این مشکلی است که در سیاست در لبنان به آن اهمیت نمی‌دهند، مثلاً آنها تصورشان بر اساس رفتار کشورها با احزاب است و موضوعات را با معیارهای قدیمی مقایسه می‌کنند.

زمانی که در آخرین سخنرانی در مراسم سالگرد شهید حاج قاسم سلیمانی رحمت الله علیه پادشاه عربستان سعودی سخن گفتم، آنها تصور کردند که مذاکرات بین ایران و عربستان شکست خورده است، سید نصرالله به پادشاه سعودی پاسخ داد. اما برخی از آنها فکر می‌کردند که امور در وین روشن نیست. امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران فردای آن روز گفت که مذاکرات با عربستان ادامه دارد و تدابیری برای روابط با عربستان سعودی ترسیم شده است. اینجا بود که بهانه شأن در لبنان خنثی شد، گاهی می‌گویند که میان حزب الله و ایران اختلاف وجود دارد، برخی می‌گویند که نقش‌ها را تقسیم می‌کنند تا اشتباهاتشان را توجیه کنند، زیرا اصلی که به آن استناد می‌کنند، ادعاهای نادرست است، زیرا تصمیمات حزب الله، لبنانی و بر اساس منافع کشور و ملت است، بنابرین ایران می‌تواند دوست این کشور یا هر کشور دیگری باشد که ما با آن دوست نباشیم.

دوستی جمهوری اسلامی با یک کشور شما را ملزم به این دوستی نمی‌کند. ما بر اساس اصول، محاسبات و منافع کشورمان با این کشور یا آن کشور دوست هستیم، بنابراین آنها اشتباه ارزیابی می‌کنند زیرا نمی‌توانند بفهمند که حزب الله خودش تصمیم گیرنده است. در یمن انصارالله و رهبری انصارالله تصمیم گیرنده هستند نه ایران که به آنها بگوید این کار را انجام بده یا انجام نده یا به آنها چیزی را دیکته کند، همچنین وقتی به عرصه‌های دیگر می‌رویم، اینگونه است، نتیجه این سردرگمی آن است که به اشتباه مسائل را تحلیل می‌کنند و تصمیمات اشتباه اتخاذ می‌کنند. معروف است که ما در حزب واقعیت‌ها را متواضعانه می‌گوئیم. واقعیتی که باید بررسی شود آن است که این لبنانی است یا غیر لبنانی یا این حزب لبنانی است یا غیرلبنانی، برخی احزاب و اشخاص در لبنان از دستورات سفارتخانه‌ها پیروی می‌کنند و به دستورات سفارتخانه‌ها پایبند هستند و علیه مقاومتی که از حاکمیت، نعمت‌ها، آب‌ها و مرزهای لبنان دفاع می‌کند، توطئه می‌کنند. من می‌خواهم با شما موضوع را بررسی کنم، آیا تو لبنانی هستی یا غیرلبنانی، اما ما این مساله را بررسی نمی‌کنیم، و اتهام زنی نمی‌کنیم، نمی‌گوییم که این حزب آمریکایی است یا این حزب سعودی است یا این حزب اماراتی است یا غیره، زیرا باعث می‌شود

آمریکایی‌ها با تروریست‌ها همکاری می‌کنند
سید حسن نصرالله در پاسخ به مجری العالم در این مورد که آیا شما توضیحاتی درباره خواسته آمریکا برای برگزاری نشست با حزب الله دارید؟ آیا از شما چنین درخواستی شده بود، گفت: بیش از یک بار و بیش از چند نوبت. به آمریکایی‌ها نگاه کنید، آنها خود را پراگماتیک و واقع گرا می‌دانند، آنها مشکلی ندارند، او می‌گوید که با تروریست‌ها مذاکره نمی‌کنم و این درحالیست که با تروریست‌ها همکاری می‌کند نه اینکه مذاکره بکند. سازمان‌های تروریستی را تشکیل می‌دهد و آنها را اداره می‌کند و با آنها همکاری می‌کند، و این مسأله‌ای است که ترامپ به آن اذعان کرد و اوباما و کلینتون به تشکیل داعش متهم هستند.. کلینتون به تشکیل القاعده اقرار کرده است.
بنابراین، اینها موضوعاتی هستند که مطرح هستند، اینکه می‌گویند که ما با سازمان‌های تروریستی مذاکره نمی‌کنیم، و با آنها ارتباط نداریم، کلامی بیهوده است. با اینکه آنها ما را طی سال‌ها به عنوان سازمان تروریستی توصیف می‌کنند. از پیش از سال ۲۰۰۰ و پس از آن و بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر و قبل از سال ۲۰۰۶ و بعد از آن و همچنین در برهه اخیر، تلاش‌هایی برای ایجاد کانال ارتباطی وجود داشته است، قطعاً ما مجبور به این مساله نیستیم و به آن افتخار نمی‌کنیم.می‌خواهیم اعتبار خود را ثابت کنیم، زیرا کانال‌هایی که آن را به کار گرفتند، و به آنها متوسل شدند، بیش از یک کانال است، کانال فلانی آمد و ما به آنها نه گفتیم و یک کانال دیگر آمد و به آنها هم نه گفتیم، چهار پنج میانجی را بدین منظور فرستادند و می‌دانید که در لبنان، دوستان مشترک زیادی با آمریکا وجود دارند. آنها مشکلی ندارند، ممکن است که بخواهند با تو بجنگند و برائت مشکل ایجاد کنند و محاصره کنند و بخواهند با تو به شکل مستقیم مذاکره کنند، و رودررو با تو سخن بگویند تا از همه این کارها علیه تو استفاده کنند، این کاری است که در رابطه با ایران انجام می‌دهند.
اکنون تمام حکایت ایران و وین چیست؟ آمریکایی‌ها از ایران می‌خواهند که با آنها به شکل مستقیم مذاکره کند، الان کل ماجرا این است، امروز در وین به طور اساسی در مورد این موضوع بحث می‌کنند، به تو می‌گویند که من با تو می‌نشینم و از این رو، از طریق میانجی‌ها بحث بر این است که ما هیچ نیازی نداریم و دیدار می‌کنیم، ما دو دشمنی هستیم که ازهم دوریم، من نمی‌خواهم که مذاکره کنم، ای آمریکایی، در منطقه چه می‌کنی؟ در دنیا چه می‌کنی؟ من فقط به عنوان یک لبنانی با تو سخن می گویم، تو از اسرائیل دشمن حمایت می‌کنی، تو مسئول همه جنگ‌های اسرائیل علیه لبنان هستی، تو مسئول همه کشتارهایی هستی که اسرائیل در لبنان مرتکب شده است، تو به عنوان جاسوس در لبنان در جهت خدمت به اسرائیل دشمن فعالیت می‌کنی، میان من و تو چه چیزی هست (چه وجه اشتراکی هست) که بنشینیم و صحبت کنیم، آنها به ما پاسخ دادند که دشمنان پشت سر ما کانال می‌زنند و با یکدیگر سخن می‌گویند، ما به آنها گفتیم که ما از آن دسته دشمنانی نیستیم که با شما سخن بگوییم، او می‌خواهد که این راه را باز کند.. مشکل باز کردن روزنه ارتباط با آمریکاست، که درنهایت، وقتی که آمریکایی با تو می‌نشیند، می‌خواهد به تو بگوید: یک، دو، سه، چهار، پنج. (یعنی اینکه هر چه می‌گوید اجرا کنی)، می‌خواهد تو را تحت فشار قرار دهد و می‌خواهد با تو چانه زنی کند، می‌خواهد با تو بر سر مسائلی که روا نیست از آنها عقب نشینی کنی، با تو چانه زنی کند. تا اینکه با منطق سیاسی واقعی سخن میگوییم، باید موضوع اصولی و عقیدتی را رها کنیم، او می‌خواهد که با تو درباره موشک‌های با دقت اصابت بالا و درباره سلاح و فلسطین و قدس و موضوعت درباره اسرائیل سخن بگوید، او در لبنان سوای موضوع اسرائیل، با ما مشکل اساسی ندارد. حزب سیاسی و تعدادی نماینده پارلمان و دو یا سه وزیر در کشور و برخی از مدیران کل.. ساختار کشور چیست؟ این همان چیزی است که می‌خواهد، آنها از سال ۲۰۰۰ به ما پیشنهاد کردند، آنها می‌خواهند به ما بگوید که من می‌خواهم که تحریم‌ها را لغو کنم، اگر بخواهی که چنان کنم و چنان.. همه هجمه ای که علیه تو به کار می‌گیرد، اگر می‌خواهی این کسانی را که به تو ناسزا می‌گویند و تو را فحش می‌دهند و مقالات می‌نویسند، ساکت کنم که دیگر درباره تو چیزی نگویند، باید هرچه را که می‌گوئیم انجام دهید و ما اساساً این کار را انجام نخواهیم داد.
درسال ۲۰۰۰ و بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر، شخصی نزد من آمد و من پس از آن، نامش را گفتم، وی از طرف دیک چنی آمده بود و معاون رئیس جمهور بود. و گفت ما شما را از لیست (تروریست) ها خط خواهیم زد و پیام را برای من خواند. من اشتباهی کردم و اشتباهم این بود که حاضر نشدم نامه را بگیرم، تا این حد خشمگین بودم.. به من گفت این نامه را به تو می‌دهم، گفتم نه بگذار پیش خودت باشه. من برگه‌ای را از آمریکایی‌ها نمی‌گیرم. شروع کرد به خواندن که نام شما را از فهرست تروریست‌ها حذف خواهیم کرد. دوم اینکه، می‌خواهیم شما را مانند جنبش‌های آزادیبخش ملی در جهان به رسمیت بشناسیم، وتویی که برای جلوگیری از ورود شما به دولت لبنان قرار دادیم، حذف می‌کنیم و ما می‌خواهیم که شما در دولت لبنان حضور داشته باشید. ما در آن زمان خواهان آن نبودیم، و شما همچنان سلاح داشته باشید و مشکلی در این نیست، قطعاً موشک نه، زیرا سلاح برای جنگ داخلی، مشکلی ندارد، اما موشک نه.. شما حزب سیاسی هستید که ما شما را به عنوان یک تشکیلات نظامی به رسمیت می‌شناسیم، مشکل شما را از لحاظ حقوقی حل می‌کنیم، همچنین به شما یک میلیارد دلار می‌دهیم. من آن موقع، در قالب مزاح به او گفتم که آن مبلغ را به ما می‌دهید یا به دولت لبنان، گفت نه آن را به تو می‌دهیم، در داخل چمدان، به او گفتم، با این پول‌ها چه کنم، گفت آباد کنید، مناطقی را که در نتیجه جنگ ویران شده‌اند، آباد کنید، و به مردم خسارت بدهید و محبوبیت خود را افزایش دهید، طرح‌های توسعه اجرا کنید، میلیاردها دلار.. به او گفتم، ماشاالله به این همه کرم و بخشش، در مقابل چه می‌خواهید؟ بمان، سخنرانی‌های ضد اسرائیل انجام بده، مشکلی وجود ندارد. ما سه چیز می‌خواهیم، اول می‌خواهیم که موضوع فلسطین و قدس وملت فلسطین و مقاومت فلسطین و حمایت و سلاح و آموزش و حمایت مالی باید متوقف شود.دیگر اینکه باید هیچ اقدامی را علیه اسرائیل انجام ندهی، نه هیچ گلوله‌ای ضد اسرائیل شلیک شود، به او گفتم، حتی اگر اسرائیل به لبنان تجاوز کند. مساله سوم در آن زمان از ما می‌خواهند که برای آنها به عنوان یک دستگاه امنیتی در مقابله با تشکیلات القاعده فعالیت کنیم. این مسائل اساساً برای ما قابل بحث و بررسی نیست. یعنی هر چیزی که مقاومت و سلاح مقاومت و وجود مقاومت را که تنها ضامن حمایت از لبنان است، نشانه گیرد قابل چانه زنی نیست. چیز دومی وجود ندارد.
دبیر کل حزب الله تاکید کرد: ما در آستانه آزادسازی (جنوب لبنان) در سال ۲۰۰۰ هستیم، زیرا در آن موقع، گفته شد که اسرائیل ممکن است که از یک منطقه عقب نشینی کند و در منطقه‌ای دیگر بماند. من در سخنرانی گفتم که ما در حزب الله این موضوع را بررسی کردیم و تصمیم این بود: ما به عنوان مقاومت، در موضوع ترسیم مرزها دخالت نمی‌کنیم، زیرا از نظر ما، چیزی به نام اسرائیل وجود ندارد، چیزی به نام مرزهای با اسرائیل وجود ندارد، باید برویم و بخشی از ترسیم با آنها باشیم، ما وجود اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسیم. در مقابل، سرزمینی به نام فلسطین وجود دارد و در رابطه با آب، آب‌های فلسطین وجود دارد. از این رو، ما موضعی اصولی داریم که پیشینه آن به معنای واقعی کلمه عقیدتی است، یعنی اولین باری است که ممکن است کمی درباره آن توضیح دهم. برای همین از همان اول راه گفتیم که ای دولت لبنان طبیعی است که بخواهید مرزها را تعیین کنید، خیلی خوب مرزها را تعیین کنید و ما در موضوع تعیین مرزها دخالت نمی‌کنیم. تا اینجای صحبت بحث مرزهای آبی و زمینی بود، بعد از آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ یک حرکتی به وجود آمد و هیئت‌های سازمان ملل آمدند و رفتند و هیچ بحثی در خصوص تعیین مرزها نبود بلکه مرزهای مرسوم معمولاً به رسمیت شناخته می‌شد و برخی مناطق مورد اختلاف وجود داشت مانند مزارع شبعا، ما هیچ دخالتی در موضوع نمی‌کردیم و نمی‌گفتیم این تپه متعلق به ماست یا آن تپه متعلق به ما نیست یا این دشت متعلق به ماست و آن یکی نیست، دولت در آن زمان چه می‌گفت؟ ارتش در آن زمان موضوع تعیین مرزها را دنبال می‌کرد و هر چه گفته می‌شود از زبان مسئولین این موضوع است. در موضوع دریا هیچ مرز مشخصی وجود نداشت و این فرق آن با مرزهای زمینی است، چرا که در زمین مرز مشخص است، مثلاً فلان جا مرز است و فلان جا نقطه مورد اختلاف است، در دریا می‌خواستند مرزها را ترسیم کنند، از ابتدا ما مسئول ترسیم مرز نبودیم. سازمان‌های مختلف دولت لبنان در خصوص آن تصمیم گیری می‌کند، یعنی تصمیم را یک نفر در دولت لبنان نمی‌گیرد، موضوع تعیین مرزها یک موضوع راهبردی است که ربطی به مساحت ندارد، بلکه مسئله مربوط به سهم آب لبنان و منطقه اقتصادی و غیره است. دولت لبنان هر چه که مقرر کند و بگوید این مرزهای ماست همان مرزهای ما خواهد بود والسلام. من به عنوان مقاومت به این مرزها پایبند خواهم بود و در تعیین آن دخالت نمی‌کنم، اجازه بدهید اضافه کنم که خیلی‌ها از ما سوال می‌کنند که موضع حزب الله چیست؟ به آنها گفتیم که علیرغم اینکه ما در حزب الله سازمان‌های متخصص در بحث‌های از این دست داریم، اطلاعات داریم و نقشه داریم و غیره در درون حزب الله بحث نکردیم که مرزهای دریایی کجاست. می‌گویند چرا شما خط ۲۹ یا خط ۲۳ را تائید می‌کنید؟ می‌گوئیم که ما اصلاً در موضوع تعیین مرزها دخالت نکردیم چون نمی‌خواهیم در این موضوع وارد شویم، ما خودمان را مسئول این بحث‌ها نمی‌دانیم.

با هرگونه سازش با دشمن مخالفیم
نصرالله همچنین تاکید کرد: دو مسئله وجود دارد، به عنوان یک شهروند لبنانی امیدوارم که مساحتی که در جریان این مذاکرات آزاد می‌شود بزرگ باشد، این مسئله طبیعی و منطقی است اما ما یک سری اصولی داریم، یک سری صحبت‌های می‌شنویم که اصلاً نمی‌شود به آنها گفت تعیین مرز، ما یک اصلی داریم که هر موضوعی که شبهه همکاری یا سازش با دشمن را باعث شود ضد آن هستیم و از الان می‌گوئیم ضد آن هستیم، مصداق‌های این مسئله ممکن است مورد بحث باشد که آیا به نوعی سازش به حساب می‌آید یا نه، این اصول ماست، اما چون تصمیم گیری با دولت لبنان است ما نظر خودمان را تحمیل نمی‌کنیم. تصمیم دولت لبنان که امیدواریم ثابت بماند این است که هیچ سازشی با دشمن صورت نگیرد، در کل ما ضد هر گونه سازش یا امور مشابه آن هستیم و غیر از آن در مسئله‌ای دخالت نداریم.
وی در مورد پیشنهادات ۱۲ گانه خصوصاً قطعنامه ۱۵۵۹ و مسئله بی طرفی و حملات لفظی علیه کشورهای منطقه خلیج فارس بیان داشت: ما در آن زمان نمی‌خواستیم نظری بدهیم و اصلاً کسی از ما نظری نخواست، جواب را دولت لبنان و مسئولین لبنانی باید بدهند، آنها بین خودشان مسئله را بررسی کردند و جواب را فرستادند و منتظر جواب کشورهای عرب هستند برای همین در دوره قبل ما نظری ندادیم چرا که مسئول جواب دادن به این پیشنهادات نبودیم و ما طرف مخاطب پیشنهادات کشورهای عربی نبوده‌ایم، اما اینجا می‌خواهم به صورت کلی بگویم، می‌گوئیم که لبنان در نهایت دولت مستقلی است و امیدواریم که مستقل باشد و درست نیست که کسی بیاید و یک سری شروط را به لبنان دیکته کند، به طور کلی ۱۲ پیشنهاد آوردند و گفتند ۵ روز برای پاسخ فرصت دارید، این مسئله خوب نیست، این در مورد شکل کلی پیشنهادات. می‌خواهم بیشتر از این بگویم، یک بار می آیند می‌گویند که ای دولت لبنان این طرح پیشنهادی ماست و ما می‌خواهیم در خصوص آن با شما مذاکره کنیم، ما عضو کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس هستیم و لبنان را دوست داریم و ما یک سری نظرهایی داریم و معتقدیم که این مسائل را از شما باید مطالبه کنیم پس خوب است که گفتگو کنیم و یک ساز و کار لبنانی – عربی یا لبنانی – خلیجی ایجاد کنیم، ما با این نوع از مذاکرات مشکلی نداریم، ما نمی‌خواهیم موضعی بگیریم و به دولت بگوییم که نباید گفتگوهای لبنانی – عربی یا لبنانی – خلیج فارسی رخ بدهد بلکه بالعکس بروند و گفتگو کنند، حتی گفتگو های لبنانی – سعودی و لبنانی – اماراتی و هر چه که آنها می‌خواهند.

چون گفتگو هیچ مشکلی ندارد، این شکل از گفتگوها خیلی بهتر از این بود که یک نفر بیاید و برای شخص دیگری امتحان برگزار کند و از او بخواهد که به این امتحان جواب بدهد که این درست است و این غلط، این موضع در خصوص لبنان مناسب نیست، وقتی به مضمون نگاه می‌کنیم ما طرفدار گفتگو هستیم که دولت لبنان گفتگو کند، اگر از ما خواسته شود که بخشی از گفتگو باشیم این موضوع قابل بحث است یعنی من و برادرانم به این موضوع زیاد فکر نکرده‌ایم. گفته می‌شود که در امور داخلی کشورهای حاشیه خلیج فارس و کشورهای عربی دخالت نشود، خوب است، بیایید بنشینید و صحبت کنیم، من دو سوال دارم، در این پیشنهادات توقف دخالت عربستان در لبنان وجود ندارد، آیا کسی هست که بحث کند که آیا عربستان در لبنان دخالت دارد یا خیر؟ همه می‌دانند که عربستان در لبنان دخالت می‌کند؛ عربستان در لبنان دخالت می‌کند، امارات در لبنان دخالت می‌کند، کشورهای حاشیه خلیج فارس در لبنان دخالت می‌کنند، کشورهای عربی دیگر در لبنان دخالت می‌کنند، دنیا دخالت می‌کند. وقتی تو می آیی از لبنان و لبنانی‌ها یا یک طرف لبنانی می‌خواهی که در امور کشورهای عربی دخالت نکند، من می گویم که ما در امارات و عربستان و هیچ کشور دیگری دخالت نمی‌کنیم، اگر ما در کنار ملت یمن که علیه آن جنگ به راه انداخته‌اید می‌ایستیم دخالت در امور آنها نیست، جنگ سختی علیه یمنی‌ها به راه انداخته‌اند، من اینجا حامی مردم مظلوم یمن هستم، من در امور عربستان دخالت نمی‌کنم، سعودی بود که به یمن تجاوز کرد و یمنی‌ها به سوی عربستان نیامدند. ما در امور داخلی دخالت نمی‌کنیم. شما نه فقط در امور داخلی لبنان بلکه در امور داخلی کشورهای منطقه دخالت می‌کنید، در سوریه دخالت کرده و همچنان می‌کنید، شما در سوریه ۱۰ سال جنگ به راه انداختید، آیا این دخالت نیست؟ در عراق هر ساعت دخالت می‌کنید، در لیبی، تونس دخالت می‌کنید، در یمن با جنگ و سیاست دخالت می‌کنید، در سودان دخالت می‌کنید و این مسئله مشخص است، کسی که از دولت لبنان یا یک حزب لبنانی می‌خواهد که در امور داخلی اش دخالت نکند باید از خودش شروع کند، این مسئله مورد بحث است، یعنی اگر من لبنانی باشم و بخواهم مذاکره کنم مشکلی ندارد، بیا و من با تو توافق می‌کنم، نمی‌خواهی در امور داخلی ات که اصلاً در آن دخالتی ندارم دخالت نکنم؟ این موضوع قابل بحث است، تو هم نباید در امور داخلی ما دخالت کنی، آیا قبول می‌کند یا نمی‌کند؟ ما نباید فقط طرفی باشیم که به ما دیکته می‌شود، این مورد اول، مورد دوم اینکه در خصوص حملات لفظی، حملاتی که به کل دولت لبنان و ملت لبنان و مسئولین لبنان از رئیس جمهوری به پایین از طرف رسانه‌های وابسته به کشورهای خلیج فارس و روزنامه‌ها و ارتش‌های سایبری خلیج فارس در پیشنهادات آنها ندیده‌ایم؛ فقط دیدیم که کسی نباید در لبنان نفس بکشد، نباید کسی در لبنان دهانش را باز کند، نباید کسی حرف بزند یا کلمه‌ای در لبنان بنویسد، اما آنها چکار می‌کنند؟
این موضوع باید مورد بحث قرار بگیرد، در خصوص موضوع مقاومت و قطعنامه‌های بین المللی من اگر با عرب‌ها بنشینم و به آنها بگویم که موضوع سلاح مقاومت و قطعنامه ۱۵۵۹ و اینکه لبنان در دایره تهدید و خطر است و این موضوع مرزهای دریایی و نفت و گاز و غیره و تهدیدهای اسرائیل، جایگزینی که به ما می‌دهید چیست؟ یعنی شما به عنوان کشورهای حاشیه خلیج فارس راه حل جایگزین‌تان چیست؟ ما از کشورمان حمایت می‌کنیم، جایگزین به ما معرفی کنید، در واقع آنها اهل منطق نیستند و جایگزینی ندارند و تمام آن چیزی که می‌خواهند همان چیزی است که گفتم. میزان انتشار موشک‌های مقاومت و تعداد این موشک‌ها و اقدامات امنیتی اتخاذ شده درخصوص آنها، هیچیک به آنها اجازه چنین کاری را نمی‌دهد. صحبت کردن آنها از مسئله‌ای آن هم در چنین سطحی، مبالغه است. وقتی می‌گویند می‌خواهیم موشک‌های نقطه زن مقامت در لبنان را نابود کنیم، یعنی این کار نیازمند یک جنگ است و عملیات نظامی محدود برای آن کافی نیست. در هر حال، عملیات نظامی هم واکنش‌های در خور، قوی و بازدارنده‌ای از سوی مقامات لبنان در پی خواهد داشت. ما در آخرین بمباران اسرائیلی که مکان‌های خالی را هدف قرار داده بود نیز سکوت نکردیم، پس چگونه در مقابل بمباران مکان‌های مهم سکوت کنیم؟ من به شما می گویم ممکن است در عمل “اسرائیل” قادر به کار باشد یا نباشد، ولی ما در اینجا می‌خواهیم این موضوع را در سطح نظری بررسی کنیم که آنها چگونه می‌خواهند با توانمندی موشکی ما مقابله کرده و آن را نابود کنند. ما از کشورمان حمایت می‌کنیم. اگر سلاح ما را می‌خواهند به ما جایگزینی پیشنهاد دهند. در حقیقت آنها هیچ منطق، جایگزین و گزینه‌های دیگری ندارند. تمام آنچه می‌خواهند همان چیزی است که در ابتدای صحبت گفتم. تاکنون جنگ نظامی علیه مقاومت در لبنان بی نتیجه بوده و در سال ۲۰۰۶ هم آن را دیدیم. عملیات‌های امنیتی حتی یک روز علیه حزب الله متوقف نشد و باز هم نتوانستند سد راه مقاومت شوند. حتی با فشار سیاسی هم به نتیجه نرسیدند، لذا به مسئله اقتصاد و معیشت روی آوردند و مشکلات اقتصادی را بر گردن حزب الله انداخته و سپس، به مردم گفتند که اگر نان می‌خواهید، باید سلاح مقاومت را تحویل دهید. حزب الله هیچ مخالفتی با گفتگوی لبنان با دولت‌های خلیج فارسی و عربی ندارد. ما با منطق با آنها سخن می‌گوئیم و برپایه منافع ملی لبنان با آنها مذاکره می‌کنیم. تحریم‌ها وجود دارد و دیگر چیزی برای تحریم شدن نمانده است. آنها هر کاری که می‌توانستند انجام داده‌اند. من دریافتم که حامل این پیشنهاد همان شخصی است که خبر را به ما می‌دهد و نیازی به نشستن پای میز مذاکره و گفتگو نیست.

نصرالله درخصوص تصمیم نخست وزیر سعد الحریری مبنی بر شرکت نکردن در انتخابات و تعلیق همکاری سیاسی با جریان المستقبل گفت: ما هیچ بیانیه یا موضعی صادر نمی‌کنیم، زیرا پس از اعلام موضع سعد الحریری فضا دچار نوعی مزایده کلامی شده است. اما ما از طریق ارتباط با برخی دوستان مشترک در روزهایی که در اینجا حضور داشتند و من به یکی از این دوستان مشترک پیش از اعلام تصمیم الحریری که ما از آن اطلاع داشتیم پیام دادم، نسبت به تجدیدنظر در این تصمیم ابراز امیدواری کردیم. ما در رسانه‌ها چیزی نگفتیم تا نگویند که حزب الله چاپلوسی یا دورویی می‌کند، با اینکه واقعاً این کار را نمی‌کند، یا اینکه حزب الله می‌خواهد از شرایط سو استفاده کند یا درصدد اشغال بخشی از سهم سنی‌ها است، همانطور که پیشتر درپی اظهار برخی مواضع ما، گفته شده بود. ما می‌گوئیم که این تصمیم تأسف آور است. امیدوار بودیم این اتفاق نیفتد اما افتاد. آیا تأثیری بر انتخابات دارد؟ بله، البته. با وجود غیبت جریان بزرگی مثل المستقبل، این تأثیر بسیار گسترده خواهد بود. هنوز چشم انداز روشنی وجود ندارد. باید اندکی منتظر بمانیم تا مشخص شود که پس از خروج جریان المستقبل از انتخابات مجلس، چه اتفاقاتی خواهد افتاد. موضوع اعتدال و صحبت از باز شدن راه تندروی به نظر من بسیار مبالغه آمیز است. عموماً خصلت برادران اهل سنت ما در لبنان، اعتدال است. آنها فرهنگ و ساختار خاص خود را دارند. حالت‌های تندروی که بوجود آمده محدود بود و حتی می‌توان گفت که به صورت سرخود اتفاق افتاد. لذا نگرانی از بابت این نیست که سنی‌های لبنان از اعتدال به سمت تندروی حرکت کنند، نه مسئله این نیست. نگرانی ما از این است که وقتی چنین جریان بزرگی به این صورت عقب نشینی می‌کند، نوعی ناامیدی و پس رفت در فعالیت کلی کشور برجای می‌گذارد. این کار بر ائتلاف و فرمول سیاسی ترکیبی جدید نیز تأثیر می‌گذارد. بله چنین اتفاقی تأثیرگذار است اما اینکه کسی بیاید و اهل سنت لبنان را متهم کند که خروج جریانی سیاسی از انتخابات، که البته ممکن است به عرصه سیاسی بازگردد، میدان اسلامی سنی لبنان را به سیطره گروه‌های تندرو و تکفیری سوق خواهد داد، حتی اگر مصداقی هم داشته باشد، مبالغه است. اهل سنت رهبران، علما، چهارچوب‌ها، مراجع و ارزیابی‌هایی دارند، لذا ما از این بابت نگرانی نداریم.

دبیر کل حزب الله لبنان درباره شعاری که حزب الله با آن در انتخابات مشارکت خواهد کرد گفت: مانند انتخابات گذشته و پیش از آن، شعاری که برادرانمان تعیین می‌کنند رسماً اعلام خواهد شد. مثلاً «باهم کشور را می سازیم»، «به حمایت و سازندگی ادامه خواهیم داد» یا «همیشه در کنار هم» یا عبارت‌هایی مشابه اینها. اساس حضور ما در مجلس و انتخابات آن، همواره از اصول روشن و ثابتی سرچشمه می‌گیرد. قبلاً شعارمان «حمایت از طرح مقاومت» بود و البته این شعار و این مساله همچنان پابرجاست. اما امروز شعاری که برخی طرف‌ها سر می‌دهند، «جنگ علیه مقاومت» است. شاید در سالهای ۲۰۱۸ و یا ۲۰۱۹ چندان این شعار واضح و آشکارا نبود اما در انتخابات فعلی به وضوح دیده می‌شود. برخی علناً اعلام می‌کنند که طرح انتخاباتی آنها اجرای قطعنامه ۱۵۵۰ است و یا آنکه طرح انتخاباتی ما خلع سلاح مقاومت است. از این رو در انتخابات پارلمانی شاهد حملاتی هستیم که عنوان اصلی آنها جنگ علیه مقاومت و خلع سلاح مقاومت و محاصره مقاومت است. اما در واقع حمایت از مقاومت موجب حمایت از کشور می‌شود. ما به ملت لبنان و یا رأی دهندگان می‌گوئیم که بیایید از ما حمایت کنید. این مقاومت که از شما حمایت می‌کند، شما باید از لحاظ سیاسی در پارلمان و دولت از آن محافظت کنید.
مهم است که مقاومت در مجلس نمایندگان دوستان بسیاری داشته باشد. این مساله مصونیتی ایجاد می‌کند. امروز مقاومت دوستان و دشمنانی دارد و برخی افراد بی طرف هستند یعنی نه با مقاومت و نه علیه آن هستند. از این رو اشتباه است که بگوییم امروز دو گروه وجود دارند زیرا برخی حامی مقاومت هستند و برخی علناً می‌گویند که علیه مقاومتند و برخی دیگر بی طرفند.
این افراد می‌گویند که اگر مقاومت وجود دارد ما با آن کنار می آییم و اگر نباشد، اهمیتی ندارد. ما این گروه را دشمن نمی‌دانیم و خطری برای مقاومت نمی‌دانیم. این دسته بندی با دسته بندی ۸ مارس و ۱۴ مارس متفاوت است. از سوی دیگر حضور ما در مجلس نمایندگان در راستای خدمت به منافع مردم است. تلاش‌های ما در طول سال‌های گذشته در مجلس در همین راستا بوده است. حضور ما در مجلس همچنین بر انتخاب رئیس و تشکیل دولت تأثیر دارد. این امر در راستای تحقق دو هدف است: نخست حمایت از مقاومت که ضامن کشور در مقابل تهدیدات و جاه طلبی‌های اسرائیلی است و هدف دوم که یک مساله داخلی است به بازسازی دولت و اوضاع اقتصادی و منافع مردم مرتبط می‌شود.

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای جمهوری اسلامی ایران الگوی استقلال و آزادی در سراسر جهان است بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.