داوريکه قلم وکاغذ دارد!
تيم سازنده برنامه عصرجديد ليست داوران مسابقه استعداديابي را منتشر کرد و چهار داور
برنامه در يک تيزر تلويزيوني بيواسطه با مردم سخن گفتند. آنها از مردم خواستند تا فيلم استعدادها و تواناييهايشان را براي برنامه ارسال کنند:
امين حيايي(بازيگر)،رويا نونهالي(بازيگر) آريا عظيمينژاد(موسيقيدان) و سيدبشير حسيني(استاددانشگاه). اما چرا اين داوران و اين ترکيب بايد بزرگترين مسابقه استعداديابي ايران را داوري کنند؟
۱) امين حيايي بهعنوان بازيگر شناخته شده سينما و تئاتر، باتوجه به محبوبيتي که دارد احتمالا نيازي به اقامه دليل و برهان براي حضورش در اين ترکيب چهارتايي وجود ندارد، همين که او امين حيايي است براي ما قانع کننده است. يک بازيگر توانمند و محبوب!
۲) بدون شک از ابتدا قابل پيشبيني بود که حجم زيادي از فيلمهاي ارسالي به برنامه در حوزه موسيقي و مشخصا خوانندگي باشد پس حضور يک آهنگساز کاربلد و خلاق در ترکيب چهارتايي داوران لازم مي نمود.
کسي که بتواند به صورت تخصصي شرکت کنندههايي را داوري کند که قطعهاي ميخوانند يا ريتمي مي نوازند. چه کسي بهتر از آريا عظيمي نژاد که هم خوش ايده
است، هم خوش بيان و صريح و هم مسلط به موسيقي و آواهاي بومي کشورمان؟
۳) رويا نونهالي يک بازيگر تئاتر درجه يک و داراي تجربه هاي موفق سينمايي و تلويزيوني است. شيوه بيان خاص او و تسلطي که بر اجرا دارد شايد به تنهايي ما را قانع نکند که او در ليست داورها قرار بگيرد، اما وقتي اين را در نظر بگيريم که تعداد قابل توجهي از شرکت کنندگان برنامه زن هستند، احتمالا نظرمان تغيير خواهد کرد. پس حتما لازم است که يکي از چهار داور با رويکرد خاص زنانهاش به ارزيابي اجراها بپردازد و بتواند با خانمهايي که “عصر جديد” را براي ارائه توانمنديها و استعدادهايشان انتخاب کردهاند بيشتر همذات پنداري کند.
۴) اما چهارمين داور، شخصيت کمتر شناخته شدهاي است که احسان عليخاني او را يک استاد دانشگاه در رشته ارتباطات معرفي مي کند. او را نمي شناسيم و به انتخاب تيم برنامهساز عصر جديد براي داور چهارم شک مي کنيم.
سيدبشير حسيني چرا اينجاست؟ بدون تعارف بايد گفت در عصر جديد چهار داور نداريم بلکه
سه به علاوه يک داور داريم! سه نفري که ترکيبشان کنار هم معنا دار و موزون است و يک نفري
که سازش با بقيه کوک نيست و احتمالا خارج ميزند! همان يک نفري که خشک و بي روح نشان ميدهد و معلوم نيست چرا انتخاب يا انتصاب شده؟!
گمانه زنيها شروع ميشود. بعد از مشاهده فرضيهسازي اولين مرحله پژوهش علمي است. فرضيه ها بدون آزمايش شدن نظريه ميشوند و در دل رسانههاي ريزو درشت جا خوش ميکند.
“داور نچسب برنامه عصر جديد” و “وصله ناجور” دو تا از همان فرضيههاي آزمون نشده است.
قسمت اول برنامه عصرجديد با مشکلات عديده صدابرداري و تدوين آغاز ميشود. روز آزمايش فرا ميرسد. بعد از اجراي هر شرکت کننده نظر
هر داور را به تفکيک ميشنويم. بي اختيار مقايسه ميکنيم. هر داور چه شرکت کنندهاي را رد يا تاييد مي کند. هنگام اجراي هر شرکتکننده دوربين عصرجديد واکنش داورها را شکار ميکند.
شگفت زده شدم! يکي از داورها جلوي خودش روي ميز کاغذهاي رنگي و يکسري خودکار چيده بود. حين اجراها تنها داوري بود که چيزهايي را يادداشت مي کرد. وقتي نوبت نطق داورها شد “نظر” نداد، بلکه “استدلال” کرد. مي نوشت و “استدلال” ميکرد.
در همان قسمت اول برنامه ميشد حدس زد استاد دانشگاهي که از کليد واژههايي مثل “فنون اقناع” و “قانونبان” استفاده ميکند احتمالا آمده تا ارزيابي تخصصيتر و علميتري نسبت به
سه داور شناخته شده داشته باشد. اگر از او اين جمله را شنيديم که: با اجرايت ارتباط برقرار نکردم و دوستش نداشتم بلافاصله براي اين اظهارنظر دليل و منطقي آورده شد، اما اين پايان ماجراي قسمت اول نبود، “داور نچسب” اينبار تصميم گرفت در همان گام ابتدايي برنامه خطر کند و يکي از سه “اعتبارنامه” اش را خرج کند. آنهم براي دختري نوزدهساله که چند شخصيت را همزمان دوبله مي کرد و داور کمتر شناخته شده اجرايش را با درنظر گرفتن همه محدوديتهاي
عزيز و مقدسي که براي بانوان کشورمان وجود دارد پسنديد و او را به “باشگاه مهارت” عصرجديد فرستاد. و باز هم يک استدلال: ” ما قرار است در اين برنامه استعداديابي کنيم و اين دختر جوان ۱۹ساله با توجه به شرايط سني و تواناييهاييکه دارد، بدون شک در باشگاه مهارت شکوفا خواهد شد.”
اين يعني چهارمين داور به بهانه برنامه تلويزيوني عصرجديد آمده تا رويکرد تربيتي را در مسابقه استعداديابي ارائه دهد. نميدانم، شايد اين به تجربه معلمي اين وصله ناجور برگردد.
دکتر سيدبشير حسيني در اتاق دانشگاهياش زير باد کولر، پشت ميزش و پشت کلي مقاله علمي تلنبار شده روي ميز سنگر نگرفت! بيرون آمد از اتاقش و سعي کرد، ادبيات دانشگاهياش را به زبان ساده براي مردم کوچه و بازار ترجمه کند.قاطع نظر داد. به حداقلها راضي نشد و سعي کرد سليقهاي و احساسي قضاوت نکند. حالا داور کمتر شناخته شده درحال شناسايي شدن است…. کمکم وصله ناجور، جور ميشود و داور نچسب ميچسبد به دلهاي مخاطبيني که براي اظهار نظر داوران بزرگترين مسابقه استعداديابي ايران، قاعده ، شاخص و معيار را ضروري ميدانند.
فرضيهها در اين آزمايش رد ميشوند، اما ما عادت کرده به نظريههايي که در آزمايشگاه واقعيتها آزمون نشدهاند.
هنوز هم نظرم عوض نشده، عصرجديد چهار داور ندارد، “سه به علاوه يک ” داور دارد. داور چهارم فرق ميکند بازيگر و موسيقي دان نيست سلبريتي نشده، اما مينويسد و “استدلال” مي کند.
“داوري که قلم و کاغذ دارد”!
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.