مذاکرات وین و کنشگری مورد انتظار از ژاپن - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 55886
  پرینتخانه » آخرین اخبار تاریخ انتشار : 18 آذر 1400 - 6:27 |
نقش حاشیه‌ای ژاپن در مذاکرات هسته‌ای بررسی شد

مذاکرات وین و کنشگری مورد انتظار از ژاپن

ژاپن به‌عنوان سومین قدرت اقتصادی در جهان، پیوند جدایی‌ناپذیری با منطقه خاورمیانه و به‌طور خاص خلیج‌فارس دارد. کمبود منابع طبیعی در ژاپن و وابستگی شدید اقتصاد این کشور به انرژی سبب شده است تا موضوعات منطقه نه‌تنها بر اقتصاد بلکه بر امنیت ملی این کشور نیز تأثیرگذار باشند. علی‌رغم وجود این شدت از وابستگی و تأثیرپذیری از مسائل و موضوعات منطقه، مرور سیاست خارجی ژاپن در خاورمیانه حکایت از آن دارد که این کشور به مسائل امنیتی و نظامی منطقه هیچ‌گاه ورود نظامی نداشته است و در برابر فشارهای خارجی و داخلی برای مداخله نظامی در بحران‌های منطقه‌ای همواره مقاومت کرده و از ارسال نیروی نظامی به این منطقه امتناع ورزیده است.
مذاکرات وین و کنشگری مورد انتظار از ژاپن

دکتر عابد اکبری
ژاپن به‌عنوان سومین قدرت اقتصادی در جهان، پیوند جدایی‌ناپذیری با منطقه خاورمیانه و به‌طور خاص خلیج‌فارس دارد. کمبود منابع طبیعی در ژاپن و وابستگی شدید اقتصاد این کشور به انرژی سبب شده است تا موضوعات منطقه نه‌تنها بر اقتصاد بلکه بر امنیت ملی این کشور نیز تأثیرگذار باشند. علی‌رغم وجود این شدت از وابستگی و تأثیرپذیری از مسائل و موضوعات منطقه، مرور سیاست خارجی ژاپن در خاورمیانه حکایت از آن دارد که این کشور به مسائل امنیتی و نظامی منطقه هیچ‌گاه ورود نظامی نداشته است و در برابر فشارهای خارجی و داخلی برای مداخله نظامی در بحران‌های منطقه‌ای همواره مقاومت کرده و از ارسال نیروی نظامی به این منطقه امتناع ورزیده است.
ژاپن همواره با آمریکا روابط خوبی دارد و این کشور تأمین‌کننده امنیت ژاپن است اما این روابط شبیه روابط استعمارگر و مستعمره نیست. به‌عبارت‌دیگر ژاپن در مواردی که تمایل به همکاری در موضوعات پیشنهادی آمریکا نداشته باشد به‌طور واضح از درخواست‌های آمریکا پیروی نمی‌کند. نمونه‌های متعددی در مورد این مسئله می‌توان ذکر کرد که از آن جمله: جنگ اول خلیج‌فارس و عدم ورود ژاپن به منطقه و قناعت کردن به دیپلماسی دسته‌چک، جنگ عراق و افغانستان، بحران داعش و حمله به نفتکش‌های ژاپنی در تابستان سال ۲۰۱۹ و عدم ورود ژاپن به ائتلاف آمریکایی در خلیج‌فارس در جهت تأمین امنیت خطوط کشتیرانی. به‌عنوان نمونه در ائتلافی که برای حفاظت از کشتیرانی آزاد تشکیل شد ژاپن علی‌رغم درخواست آمریکا به این ائتلاف نپیوست. امتناع دولت ژاپن از پیوستن به این ائتلاف‌ و اعلام ارسال جداگانه «نیروهای دفاع از خود» نشان داد که این کشور از هرگونه اقدامی که باعث تحریک ایران و درنتیجه خدشه وارد شدن به روابط دوجانبه می‌شود پرهیز می‌کند. علاوه بر این، ژاپن در حوزه دیپلماتیک و سیاسی نیز همواره تلاش کرده است تا اصل بی‌طرفی را در مناقشات میان دولتی در منطقه و همچنین در بحران‌های داخلی کشورهای منطقه رعایت کند. مجموعه این رفتارها و عملکردها سبب شده است تا حضور ژاپن در منطقه خاورمیانه هیچ‌گاه مورد حساسیت و بدبینی کشورهای منطقه قرار نگیرد و آن‌ها ژاپن را نه به‌عنوان یک دولت تهدیدکننده بلکه به‌عنوان یک عنصر مطلوب و درعین‌حال خنثی قلمداد نمایند.مرور سابقه مذاکرات هسته‌ای میان ایران و آمریکا حکایت از آن دارد که ژاپن جزء کشورهایی بوده که همواره به دنبال حل‌وفصل مسالمت‌آمیز موضوع هسته‌ای ایران و از میان برداشتن تحریم‌ها و سایر محدودیت‌های اقتصادی بوده است. آنچه از رویکرد ژاپن در چند سال گذشته به‌خصوص از دوران نخست‌وزیری شینزو آبه به بعد (۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱) استنباط می‌گردد آن است که ژاپن همواره از گفت‌وگو و ابزارهای دیپلماتیک برای حل بحران موجود استقبال کرده و طرفین را به این امر تشویق کرده است.
این نوشتار در چهار بخش ساماندهی شده است: در بخش نخست به روابط ایران و ژاپن به‌اختصار پرداخته‌شده است. در بخش دوم برای درک بهتر چرایی تلاش ژاپن برای ورود به موضوع مذاکرات هسته‌ای به پاره‌ای از گزاره‌ها اشاره می‌گردد. در بخش سوم به ظرفیت‌هایی که ژاپن به‌عنوان یک بازیگر برجسته درصحنه بین‌المللی دارد و می‌تواند به‌عنوان کنشگری فعال در جریان مذاکرات عمل کند پرداخته می‌شود و در بخش چهارم توصیه‌های راهبردی در رابطه با روابط ایران و ژاپن مورداشاره قرار می‌گیرند. 
۱- روابط ایران و ژاپن؛ دوستانه اما نه راهبردی
برخلاف بسیاری از کشورهای لیبرال دموکرات ژاپن هیچ‌گاه به دنبال برقراری ارزش‌های لیبرال دموکراسی در جهان نبوده است. این کشور تاجر مسلک همواره روابط خود با سایر کشورها را نه از دریچه مسائل امنیتی بلکه از لنز مسائل اقتصادی و تجاری ‌نگریسته که ایران نیز از این مسئله مستثنی نبوده است.
مرور سابقه روابط ۹۰ ساله ایران و ژاپن حکایت از آن دارد که دو کشور تعاملات سازنده و مثبتی با یکدیگر داشته‌اند. ژاپن جزء بازیگرانی است که ایران هیچ‌گاه با آن به‌طور مشخص دچار تنش یا چالش در روابط نبوده و همین مسئله سبب شده است تا در افکار عمومی ایران و سیاست‌گذاران ایرانی همواره ژاپن به‌عنوان یک کشور دوست و شریک تجاری نگریسته شود و چنانکه شاهد هم بوده‌ایم تا پیش از وقوع تحریم‌ها و مداخلات آمریکا شرکت‌های ژاپنی از عمده خریداران نفت ایران بوده‌اند.
علی‌رغم روابط حسنه و نگرش مثبت طرفین به یکدیگر روابط دو کشور هیچ‌گاه به سطوح بالا و راهبردی  نرسیده است و تبادلات و دیدارهای سیاسی میان مقامات دو کشور چندان قابل‌توجه نیست. در رابطه با موانع موجود در تعمیق روابط میان دو کشور علل متعددی را می‌توان مطرح کرد. اگرچه کنشگری ژاپن در باب مذاکرات هسته‌ای و میانجی گری
 این کشور در بحران موجود مانع داخلی جدی در دو کشور ژاپن و ایران ندارد اما این موانع بین‌المللی هستند که محدودکننده روابط دو کشور در سطح کلان و سپس نقش ژاپن در فرآیند مذاکرات هسته‌ای عمل کرده‌اند. ناگفته پیداست که متغیر آمریکا، تحریم‌های اعمالی این کشور علیه ایران و محدود کردن تبادلات تجاری ایران و ژاپن مهم‌ترین مانع در مسیر افزایش روابط ایران و ژاپن و بالطبع فعالیت بیشتر ژاپن در باب موضوع هسته‌ای ایران است.
در رابطه با چرایی این مسئله و نقش آمریکا می‌توان گفت که مهم‌ترین علت نیازمندی امنیتی ژاپن به آمریکا و عدم توانایی در جهت‌گیری مستقلانه از این کشور بوده است. در سال‌های اخیر ژاپن گام‌هایی برای کنشگری فعالانه در حوزه‌های نظامی برداشته است اما واقعیتی که در رابطه با ژاپن وجود دارد این است که این کشور در قبال تهدیدات سنتی و نزدیک نظیر کره شمالی و یا چین توانمندی چندانی ندارد و نمی‌تواند این تهدیدات را مهار کند. از طرف دیگر بنا به دلایل داخلی نظیر پیر شدن جمعیت، مشکلات ساختاری و نهادی و مخالفت قشر عظیمی از جمعیت با فعالیت‌های نظامی این کشور علی‌رغم تمایل به مداخلات نظامی، دامنه عمل زیادی ندارد. لذا استمرار روابط امنیتی با آمریکا کاملا  منطقی و بدیهی به نظر می‌رسد.
 روابط پرتنش ایران و آمریکا از یک‌سو و تهدیدات فزاینده در شرق آسیا و نیاز روزافزون ژاپن به آمریکا برای استمرار چتر امنیتی سبب شده تا ژاپن همواره در دوراهی میان آمریکا (نیاز امنیتی) و ایران (نیاز اقتصادی به‌خصوص در رابطه با نفت) گرفتار آید. خروجی این سیاست خارجی اقتصادمحور و نه استراتژی محور و باقی ماندن روابط دو کشور در مسائل غیر سنتی امنیتی و فرا نرفتن از سطوح عادی روابط بوده است.
در کنار نقش متغیر خارجی، به نظر می‌رسد خطای شناختی در روابط دو کشور یکی دیگر از علل این مسئله باشد. در جامعه ایرانی و به‌خصوص در حوزه مسائل امنیتی و سیاست خارجی ژاپن  به‌عنوان یک بازیگر و کنشگر مستقل تعریف‌نشده و همواره به‌عنوان متحدآمریکا تعریف‌شده است؛ که همین تعریف محدود و مضیق از ژاپن سبب عدم تلاش برای روابط عمیق‌تر و راهبردی‌تر شده است. در طرف ژاپنی گاها نیز این برداشت‌ها مشاهده‌شده است که در طی آن ایران نه به‌منزله یک قدرت و بازیگر عادی به‌مانند سایر کنشگران منطقه خاورمیانه بلکه گاها با برچسب‌هایی که آمریکا بر ایران زده نظیر تروریسم و یا محور شرارت و یا تهدیدکننده نظم و امنیت منطقه و جهان شناخته‌شده است.در جمع‌بندی نهایی به نظر می‌رسد که دو متغیر شناختی(خطاهای شناختی) و دولت خارجی (آمریکا) تعیین‌کننده شدت و میزان روابط دو کشور ایران و ژاپن بوده‌اند.
۲- چرا ژاپن برای حل‌وفصل موضوع هسته‌ای ایران تلاش می‌کند؟
۱٫ ژاپن در سال‌های اخیر به‌خصوص از دوران شینزو آبه به دنبال ارتقا جایگاه ژاپن در مسائل بین‌المللی برآمده است. این کشور در سطوح متفاوت و از طرق مختلف به دنبال تقویت موقعیت ژاپن است که از آن جمله می‌توان به تقویت توانمندی‌های دفاعی و نظامی، تقویت روابط راهبردی با آمریکا، گسترش شبکه متحدین و برقراری ارتباط با مجموعه زیادی از کشورها و… اشاره کرد. در کنار ابعاد سیاسی، توکیو به دنبال افزایش بهره‌گیری از ظرفیت‌های دیپلماتیک در حل‌وفصل مسائل بین‌المللی است. این سنت که همواره در دستگاه سیاست خارجی حاکم بوده سبب شده است تا توکیو بیش از آنکه به‌عنوان یک کشور با چهره نظامی درصحنه بین‌المللی تعریف شود دولتی صلح‌دوست با تعهد به اصول دیپلماتیک مبدل گردیده است. تلاش‌های شینزو آبه برای ورود به مسائل بین‌المللی و دیپلماسی فعالانه وی نسبت به مسائل مختلف سبب شده است تا چهره توکیو به‌عنوان یک بازیگر مثبت و صلح‌دوست در عرصه بین‌المللی بیش‌ازپیش تقویت گردد. ورود به موضوع هسته‌ای ایران و تلاش برای نزدیک ساختن دیدگاه‌های طرفین و رسیدن به یک توافق در جریان مذاکرات میان ایران و کشورهای ۱+۵  این امکان را به ژاپن می‌دهد که بتواند وجهه بین‌المللی خود را ارتقا ببخشد و مجددا به‌عنوان یک بازیگر تأثیرگذار در مسائل امنیتی جهان مطرح شود.
۲٫ محبوبیت حزب محافظه‌کار لیبرال دموکرات  ژاپن در سال گذشته و در دوران نخست‌وزیری یوشیدا سوگا به‌شدت کاهش پیداکرده است. یکی از دلایل کاهش محبوبیت دولت پیشین ژاپن از نگاه مردم، عملکرد نامناسب آن در خصوص جلوگیری از شیوع ویروس کرونا بوده است. آنچه از نخست‌وزیر جدید و سیاستمداران کنونی ژاپن انتظار می‌رود آن است که وجهه خدشه‌دار حزب حاکم را هر چه سریع‌تر ترمیم کند. ورود به مذاکرات هسته‌ای و کمک به موفقیت آن می‌تواند برای این حزب فرصت خوبی برای افزایش پرستیژ بین‌المللی و افزایش محبوبیت داخلی باشد.
۳٫ با پیچیده شدن محیط امنیتی شرق آسیا نیاز ژاپن به آمریکا برای کسب اطمینان از تأمین امنیت ملی بیشتر شده است. در فضایی که کره شمالی مصمم به ادامه توانمندی‌های هسته‌ای خود می‌باشد و اقدام به ازسرگیری آزمایش‌های موشکی کرده و چین رفتارهای متناقض و گاها تهدیدکننده‌ای در دریای شرقی و جنوبی چین اعمال می‌کند و به دنبال افزایش ردپای خود در منطقه است ژاپن ناگزیر از تقویت روابط راهبردی با آمریکا است. برای این کشور 
باقی ماندن در حلقه دوستان و متحدان منطقه‌ای آمریکا به‌منزله کسب اطمینان نسبی از حمایت‌های آمریکا در مواقع نیاز می‌باشد. گذار از چالش‌های ایجادشده در دوران ترامپ و رسیدن به یک ثبات و آرامش نسبی در روابط   دوران حکومت بایدن، متغیر دیگری است که سبب شده ژاپن بتواند در مورد موضوع هسته‌ای ایران بهتر رایزنی کند. به‌عبارت‌دیگر به نظر می‌رسد که ژاپن در دوره بایدن نسبت به دوره ترامپ امکان مانور بیشتر و حضور فعالانه‌تری درروند مذاکرات داشته باشد. این مسئله از یک‌سو به ژاپن این امکان  را می‌دهد که با حضور فعال در یکی از مسائل و دغدغه‌های مهم سیاست خارجی آمریکا خود را به‌عنوان یک متحد وفادار به آمریکا ثابت کند و از سوی دیگر اطمینان نسبی از استمرار حمایت‌های آمریکا در فضای پرتنش شرق آسیا را کسب کند. برای ژاپن حفظ اتحاد با آمریکا نه یک گزینه بلکه یک ‌ضرورت راهبردی است.
۴٫ با توجه به پیامدهای اقتصادی ناشی از کرونا و چالش‌های موجود در حوزه اقتصادی در کشور ژاپن کیشیدا اقتصاد و مسائل مرتبط با آن را اولویت نخست سیاست خارجی خود قرار داده است. ژاپن جزء کشور‌هایی است که به‌شدت از بحث تحریم‌های آمریکا علیه ایران، به‌ویژه در بحث نفت متضرر شده است، چراکه صنایع نفتی توکیو با نفت ایران بیشتر سازگار است تا سایر کشورها. حل بحران هسته‌ای ایران و از میان برداشتن تحریم‌های تحمیلی بر ایران برای ژاپن فرصت‌های خوبی در حوزه اقتصادی به‌خصوص درزمینه انرژی فراهم می‌کند و موجب می‌شود تا توکیو فرصت‌هایی در بحث انرژی یا حوزه سرمایه‌گذاری بازارهای خود را به دست آورد.
۵٫ نگاه ژاپن به خاورمیانه، اقتصادی و راهبردی است. ژاپن ازجمله بازیگرانی است که برای تأمین بیش از ۸۰ درصد از منابع موردنیاز خود در حوزه انرژی به منابع خاورمیانه و خلیج‌فارس نیازمند است. بدیهی است این میزان از وابستگی سبب می‌شود تا صلح و ثبات در خاورمیانه به‌عنوان یک منطقه حیاتی برای ژاپن به یکی از اولویت‌های اساسی دستگاه سیاست خارجی ژاپن مبدل گردد. از دید ژاپن هرگونه ناامنی در منطقه خاورمیانه در وهله اول باعث ضربه سنگین به ژاپن به‌عنوان یک کشور وابسته به سوخت‌های فسیلی می‌شود؛ بر همین مبنا می‌توان ادعا کرد که تمامی تلاش توکیو معطوف به کاستن از تنش‌های بالقوه و تضمین امنیت، صلح و ثبات در منطقه است. با توجه به حساسیت مسئله هسته‌ای ایران و درک این موضوع که عدم حل‌وفصل موضوع هسته‌ای ایران پیامدهای منفی بر منطقه خاورمیانه خواهد داشت این کشور تلاش خود را می‌کند تا مذاکرات به نتیجه برسد.
۶٫ ژاپن اهمیت ایران به‌عنوان یکی از کشور‌های تأثیرگذار در منطقه و به‌عنوان بخشی از راه‌حل صلح منطقه را به‌خوبی درک کرده است. همان‌طور که در گزاره قبل نیز اشاره شد امنیت منطقه به‌خصوص آبراه‌های بین‌المللی برای ژاپن اهمیت فوق‌العاده‌ای دارند. برای ژاپن تلاش برای مطرح‌شدن به‌عنوان میانجی به‌عنوان یک فرصت در جهت تعمیق روابط میان ایران و ژاپن و سپس بهره بردن از ظرفیت‌های ایران برای تضمین امنیت خاورمیانه دیده می‌شود.
مرور این گزاره‌ها حکایت از آن دارد که ژاپن دلایل کافی برای ورود به این مسئله دارد. حال این سؤال مطرح می‌شود که
۳-  ژاپن چه ظرفیت‌هایی برای ورود به‌عنوان یک کنشگر در جریان مذاکرات دارد؟ و چرا باید طرفین به ژاپن توجه ویژه‌ای داشته باشند؟
۱٫ ژاپن ازجمله بازیگرانی است که درصحنه بین‌المللی همواره به‌عنوان یک بازیگر صلح‌دوست مطرح بوده است. حمایت‌های این کشور از عملیات‌های حفظ صلح سازمان ملل، حمایت‌های مالی از کشورهای درحال‌توسعه، ورود به طرح‌های بازسازی در کشورهای جنگ‌زده و ابتکار عمل‌های متعدد  در حوزه‌های آموزشی، فرهنگی و بهداشتی دلایل کافی برای جامعه جهانی فراهم کرده است که این کشور نه یک بازیگر تهدیدساز در عرصه بین‌المللی بلکه یک کشور صلح‌دوست با نیات بشردوستانه می‌باشد. از این منظر ژاپن برخلاف پیشینه منفی که در اذهان کشورهای شرق آسیا دارد؛ در بازه زمانی بعد از جنگ جهانی دوم توانسته چهره محبوبی از خود در مسائل مرتبط با صلح و امنیت بین‌المللی ارائه کند. با چنین پشتوانه  مثبت به‌ویژه در اذهان و افکار عمومی جهانی، ورود ژاپن به موضوعات حساس و پیچیده نظیر مسئله هسته‌ای ایران نه‌تنها با واکنش منفی مواجه نمی‌شود بلکه به‌عنوان یک فرصت دیده‌شده و از جانب طرفین درگیر مورد استقبال مواجه می‌شود.
۲٫ نخست‌وزیر جدید ژاپن قابلیت‌ها و ظرفیت‌های خوبی برای طرح شدن به‌عنوان یک رایزن و میانجی در جریان مذاکرات هسته‌ای را دارد. آقای فومیو کیشیدا که پیش‌ازاین در آبان سال ۱۳۹۲ به ایران نیز سفر داشته و در دوره‌ای رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و ژاپن بوده از سیاستمداران کهنه‌کار ژاپن  محسوب می‌شود. وی در مقام وزیر خارجه ژاپن از ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ فعالیت کرده که از این نظر دارای رکورد در این کشور است. بااینکه بسیاری در ژاپن معتقدند کیشیدا در مقایسه با شینزو آبه کاریزمای لازم برای نشستن بر مسند نخست‌وزیری کشور را ندارد اما لحن ملایم، رفتار خوب و همچنین سابقه پاک او و تعهد به دیپلماسی سبب شده است تا وی به‌عنوان یک سیاستمدار قابل‌اعتماد هم در سطح ملی و هم بین‌المللی مطرح شود. نکته قابل‌توجه در رابطه با آقای کیشیدا این است که او اهل هیروشیما است و همواره در رابطه با موضوعات هسته‌ای موضع‌گیری کرده است. وی ازجمله افرادی بود که سفر باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا در سال ۲۰۱۶ به هیروشیما را ترتیب داد که اولین سفر یک رئیس‌جمهور آمریکا در قدرت به این شهر بمباران‌شده بود. آنچه از مرور موارد فوق برمی‌آید آن است که تجربه آقای کیشیدا در سمت وزیر امور خارجه و رویکردهای سیاسی وی به مسائل مرتبط با صلح و امنیت به‌ویژه در حوزه هسته‌ای سبب می‌شود تا بتواند در موضوع چنین حساسی وارد شود.
۳٫ ژاپن سرمایه اعتماد طرفین را دارد. از یک‌سو ژاپن متحد استراتژیک آمریکا در شرق آسیا است و روابط خوبی با این کشور دارد. در میانه رقابت‌های چین و آمریکا، ژاپن برای آمریکا یک شریک حیاتی است که می‌تواند نقش بسزایی در موازنه قدرت منطقه‌ای ایفا کند. از سوی دیگر ایران و ژاپن از دیرباز روابط دوستانه و خوبی داشته‌اند. تاریخ ۹۰ ساله روابط دیپلماتیک تهران و توکیو حکایت از یک رابطه مبتنی بر اعتماد متقابل و منافع مشترک دارد. آنچه از مرور روابط ژاپن با ایران و آمریکا درک می‌شود آن است که ژاپن یکی از بهترین گزینه‌ها برای مطرح‌شدن به‌عنوان یک کنشگر فعال در روند مذاکرات است.
۴٫ توکیو همواره از برجام به‌عنوان یک توافق بین‌المللی حمایت کرده و در مواردی که این توافق دچار مشکل شده برای حل آن ورود پیداکرده است. سابقه تلاش ژاپن برای ورود به موضوع هسته‌ای ایران سبب شکل‌گیری یک نگاه مثبت به این کشور هم در ایران و هم آمریکا شده است. دیدارها در سطح مقامات عالی‌رتبه نظیر سفر آقای آبه به ایران برای اولین بار پس از ۴۰ سال در سال ۱۳۹۸، سفر وزیر امور خارجه ژاپن در سال جاری حکایت از عزم جدی ژاپن برای تقویت روابط با ایران دارد. چنین پیشینه‌ای سبب می‌شود تا بتوان این ادعا را مطرح کرد که ژاپن ظرفیت کافی برای ورود به جریان مذاکرات را دارد.
در پایان باید گفت که آنچه از مرور گزاره‌های فوق برمی‌آید آن است که ژاپن دلایل کافی برای ورود به مسئله هسته‌ای ایران را  دارد از طرف دیگر این کشور ظرفیت‌های مطرح‌شدن به‌عنوان یک میانجی قابل‌قبول را نیز دارد؛ امری که می‌تواند تأثیرات مثبتی در فرآیند مذاکرات از خود بر جای بگذارد. با در نظر داشتن این دو نکته می‌توان چنین پیش‌بینی کرد که این امکان وجود دارد که در جریان مذاکرات پیش رو ژاپن به‌عنوان یک میانجی و کنشگر فعال برای نزدیک ساختن دیدگاه‌های دو طرف ورود پیدا کند؛ مسئله‌ای که به‌احتمال‌زیاد با استقبال طرفین روبه‌رو خواهد شد
۴- توصیه‌های راهبردی
در جمع‌بندی نهایی به نظر می‌رسد که ظرفیت‌های رایزنی ژاپن در کنار وجهه مناسب این کشور در ایران و سایر کشورهای منطقه خاورمیانه و همچنین منابع مالی و فناوری‌ای که این کشور در اختیار دارد به این کشور این امکان را می‌دهد تا فرصت‌های زیادی برای کشورهایی نظیر ایران فراهم کند. در راستای بهبود و تعمیق روابط در ادامه برخی از توصیه‌ها ارائه می‌گردد:
۱- مرور روابط ایران و ژاپن در چند سال گذشته حکایت از آن دارد که روابط سیاسی دو کشور اگرچه بدون تنش بوده اما مناسبات سیاسی در سطح کلان و مقامات بلندپایه کم بوده است. لذا به نظر می‌رسد یکی از نواقص روابط دو کشور مبادلات و رفت‌وآمدهای سیاسی نه‌چندان زیاد است. بر همین مبنا به نظر می‌رسد که افزایش همکاری‌ها و دیدارهای سیاسی میان مقامات دو کشور گام اول در جهت بهره‌مندی از توانمندهای ژاپن در حوزه‌های امنیتی در خلیج‌فارس باشد.
۲- تجربه، سابقه و عملکرد ژاپن در حوزه دیپلماسی سبب شده است تا تلاش‌های دیپلماتیک ژاپن در میانجی‌گری با استقبال سایر بازیگران روبه‌رو شود. این کشور که روابط و مناسبات خوبی با کشورهای منطقه به‌خصوص کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس دارد می‌تواند نقش مهمی در تسهیل روابط و تنش‌زدایی در منطقه داشته باشد. بر همین مبنا به نظر می‌رسد که بهره‌گیری از ظرفیت‌های دیپلماسی ژاپن در بحث تنش‌زدایی کشورهای منطقه با یکدیگر به‌خصوص ایران، عربستان و آمریکا فرصت بیشتری برای صلح در منطقه فراهم خواهد کرد. 
۳- نخست‌وزیر ژاپن، آقای فومیو کیشیدا، دنباله‌رو سیاست‌های آقای شینزو آبه در حوزه دیپلماتیک و سیاسی می‌باشد. به‌مانند آقای آبه در حوزه سیاسی ایشان به دنبال احیای جایگاه ژاپن در سطح منطقه و نظام بین‌الملل است. در همین راستا آقای کیشیدا جهت بازیابی جایگاه ژاپن در حوزه سیاست بین‌الملل و طرح مجدد ژاپن به‌عنوان یک قدرت بزرگ آمادگی انجام اقدامات بسیاری را دارد. در حوزه دیپلماتیک، سابقه فعالیت‌های دیپلماتیک ایشان ظرفیت‌های زیادی به ایشان برای ورود به مسائل دیپلماتیک را داده است. با مرور گزاره‌های فوق می‌توان این ادعا را مطرح کرد که دوران نخست‌وزیری آقای کیشیدا فرصت بسیار مناسبی برای مقامات ایران جهت رایزنی و استفاده از ظرفیت‌های این کشور در حوزه‌های امنیتی خاورمیانه فراهم نماید. لذا به نظر می‌رسد تا پیش از اتمام دوران نخست‌وزیری ایشان میزان و دامنه تعاملات باید به‌شدت افزایش پیدا کند.
۴- ژئوپلیتیک ژاپن این کشور را در محذوریت‌های بسیاری قرار داده است که پاره‌ای از آن‌ها به کمبود منابع معدنی و پاره‌ای به مسائل زیست‌محیطی ارتباط پیدا می‌کند. آسیب‌پذیری شدید ژاپن از مسائل زیست‌محیطی به دلیل جزیره‌ای بودن این کشور، رشد بالای اقتصادی ژاپن، سطح پیشرفته فناوری، همراه با جمعیت انبوه و سطح بالای مصرف موجب شده است تا تلاش‌های زیادی از جانب این کشور در حوزه‌های زیست‌محیطی انجام شود که بیشترین آن‌هم مواردی است که با گرمایش زمین و افزایش سطح آب دریاها ارتباط پیدا می‌کند. لذا به نظر می‌رسد با توجه به اهمیتی که این مسئله در امنیت ملی این کشور دارد و از طرف دیگر تجربه‌ای که در سال‌های اخیر این کشور کسب کرده است، محیط‌زیست یکی از حوزه‌هایی باشد که امکان افزایش روابط و تعاملات فراهم است. با توجه به مستثنی بودن بخش محیط‌زیست از مسائل مربوط به تحریم‌ها این حوزه بیش از سایر حوزه‌ها قابل‌پیگیری است. ۵- جزیره‌ای بودن و وابستگی شدید ژاپن به آب‌های بین‌المللی نیروی دریایی این کشور را به یکی از قدرتمندترین، مدرن‌ترین و پیشرفته‌ترین نیروهای دریایی جهان تبدیل است. در سال‌های گذشته به دلیل افزایش مناقشات با چین در دریای جنوبی چین و تهدیدات فزاینده پیونگ-یانگ این کشور سرمایه‌گذاری‌های فراوانی در این حوزه و باهدف برقراری موازنه با این دو کشور داشته است. این گزاره‌ها نمایانگر سطح توانمندی و قابلیت کنشگری مؤثر نیروی دریای ژاپن هستند؛ امری که به ژاپن این اجازه را می‌دهد که در حوزه‌های دریایی درگیر شده و به کاهش و از بین بردن تهدیدات کمک کند. مبارزه با دزدی دریایی یکی از این حوزه‌ها است که ژاپن در سال‌های اخیر ژاپن نقش قابل‌توجهی در آن ایفا کرده است. با در نظر داشت خطرات فزاینده دریایی به‌خصوص در رابطه با دزدی دریایی می‌توان از ظرفیت‌های ژاپن درزمینهٔ آموزش، همکاری مشترک، پیمان‌های امنیتی در خصوص مبارزه با دزدی دریایی در منطقه خاورمیانه بهره برد. لازم به ذکر است که این کشور در خلیج عدن و بخش‌های از آفریقا در رابطه با دزدی دریایی مشغول عملیات است. به‌مانند حوزه محیط‌زیست، مبارزه با دزدی دریایی یکی از زمینه‌هایی است که با بهره‌گیری از ظرفیت‌های ژاپن امکان همگرایی کشورهای منطقه و افزایش سطح ثبات وجود دارد. با درک دزدی دریایی به‌عنوان یک تهدید مشترک و فراهم آوردن کالای عمومی امنیت در این زمینه توسط ژاپن بهتر می‌توان نقشی که ژاپن در این حوزه را ایفا می‌کند را تصور کرد. 
۶- ژاپن در حوزه سایبری ژاپن یکی از کشورهای پیشگام و پیشرفته است. با در نظر داشت سطح وابستگی و درعین‌حال پیشرفته بودن حوزه سایبر این کشور از یک‌سو و تهدیدات متعدد این حوزه از جانب بازیگران غیردولتی و غیردولتی از سوی دیگر سبب شده است که ژاپن به یکی از کشورهای توانمند درزمینهٔ مهار تهدیدات سایبری تبدیل شود. با در نظر داشت این سطح از تجربه و پیشرفت حوزه فناوری و به‌خصوص مهار تهدیدات سایبری ژاپن و نیازمندی کشورهای منطقه به آموزش‌ها و فناوری‌های لازم در مقابله با تهدیدات سایبری نظیر تروریسم سایبری به نظر می‌رسد که حوزه سایبر و تأمین امنیت فضای سایبر یکی از زمینه‌ها و ظرفیت‌هایی است که ژاپن می‌تواند به امنیت بیشتر منطقه کمک کند. با در نظر داشت این گزاره که بسیاری از تهدیدات سایبری از سوی گروه‌های تروریستی انجام می‌شود و خاورمیانه مهد بسیاری از این گروه‌ها است اهمیت کمکی که ژاپن در این زمینه می‌تواند کند بیش‌ازپیش آشکار می‌شود. 
۷- ژاپن در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم و به‌خصوص پس از جنگ سرد در عملیات متعدد حفظ صلح سازمان ملل شرکت کرده است. بیشتر خدماتی که ژاپن در قالب این عملیات‌ انجام داده متمرکز بر بازسازی‌های پس از جنگ و حوزه‌های آموزشی، بهداشتی و… بوده است. بحران‌های اخیر در عراق و سوریه و آسیب‌های که جنگ داخلی بر این کشورها وارد کرده سبب شده است خاورمیانه در سال‌های اخیر با بحران‌های متعدد در حوزه مهاجرت اجباری روبه رو شود که همین مسئله منشأ بسیاری از معضلات بوده است. کمک‌های اقتصادی و پشتیبانی ژاپن در این کشورها اگرچه در وهله اول دارای پیامد ملی است اما در بلندمدت از تبعات منفی جنگ‌های داخلی بر منطقه می‌کاهد و بدین‌وسیله در تأمین ثبات و امنیت منطقه مؤثر می‌افتد.
۸- جریان‌های تروریستی و افراط‌گرایی در خاورمیانه منبع تهدید و نگرانی برای بسیاری از کشورها چه در سطح منطقه و چه فرا منطقه شده است. کشته شدن دو شهروند ژاپنی توسط گروه تروریستی داعش سبب شد که این کشور بیش‌ازپیش به مسائل مرتبط با تروریست در منطقه توجه کند. اگرچه هیچ‌گاه این نگرانی به سطح مداخله نظامی برای مهار تروریسم نرسید اما سبب افزایش حمایت این کشور از مبارزات ضد تروریستی شد. تردیدی نیست که نقش ایران در مبارزه با تروریسم برای بازیگران منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای برای همگان آشکار است. با در نظر داشت جایگاه ایران درزمینهٔ مبارزه با تروریسم در منطقه و عملکرد آن در مقابله با داعش از یک‌سو و اهمیتی مبارزات ضد تروریستی در سیاست خارجی ژاپن از سوی دیگر به نظر می‌رسد که دو کشور بتوانند در این زمینه همکاری‌های مناسبی را داشته باشند. طیف این همکاری‌ها از جمع‌آوری اطلاعات تا حمایت‌های مالی و… قابل‌تصور است. تردیدی نیست که همراهی تهران و توکیو در این زمینه یک فرصت و غنیمت است که باید به شکل درست مدیریت و از ظرفیت‌ها استفاده گردد. طبعاً نقش‌آفرینی ژاپن با اهداف سیاسی و غیرسیاسی و مقابله با جریان تروریستی جاری یک زمینه بسیار مثبت برای تعامل است.
۹- مبارزه با قاچاق مواد مخدر یکی از حوزه‌هایی است که ژاپن توانمندی لازم برای تقویت اقدامات مرتبط با آن را دارد. ترانزیت مواد مخدر از کشور افغانستان به بازارهای بین‌المللی سبب تحمیل هزینه‌های مالی و انسانی بر منطقه و خارج از آن شده است که در این میان ایران یکی از کشورهایی است که متحمل هزینه‌های انسانی و مالی بسیاری شده است. همکاری‌های اطلاعاتی به‌خصوص در رابطه با شناسایی شبکه‌های قاچاق یکی از حوزه‌هایی است که ژاپن می‌تواند به کشورهای منطقه کمک نماید. 
۱۰- راهبرد نگاه شرق در چند سال اخیر و با شدت گرفتن چالش‌های ایران با غرب و به‌طور خاص ایالات‌متحده آمریکا در دستور کار مقامات ایرانی قرارگرفته و با جدیت در حال پیگیری است. در این نگاه شرق آسیا به‌عنوان مجموعه‌ای از فرصت‌ها دیده می‌شود که می‌تواند به ایران در مسیر بیشینه‌سازی منافع ملی کمک نماید. با در نظر داشت ظرفیت‌هایی که ژاپن در حوزه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دارد به نظر می‌رسد که ژاپن می‌توان در مسیر تحقق اهداف این راهبرد به ایران کمک کند.
۱۱- سطح شناخت دو کشور از یکدیگر بسیار پایین است؛ و تمامی موارد آن نیز مرتبط با حوزه‌های فرهنگ اقتصاد و… بوده و در حوزه سیاست خارجی و مطالعات امنیت مرتبط با دو کشور تلاش‌های زیادی صورت نگرفته است. از طرف دیگر اجلاس‌ها و همایش‌های مشترک با ژاپن و یا در مورد ژاپن به‌ندرت در ایران رخ‌داده است. لذا برای شناخت بیشتر باهدف بهره‌مندی از توانمندی‌های این کشور لازم است ابتکاراتی با محوریت دیپلماسی علمی و انديشكده‌ای با ارائه یک طرح مشخص از سوی وزارت علوم تحقیقات فناوری و وزارت امور خارجه و شورای عالی امینت ملی پیش برده شود.

نویسنده : عابد اکبری |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای مذاکرات وین و کنشگری مورد انتظار از ژاپن بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.