اخبار ویژه »
شناسه خبر : 47839
پرینتخانه » اسلایدر, سیاسی
تاریخ انتشار : 04 مرداد 1400 - 23:42 |
«صیاد دلها» در مرصاد با منافقین همان کرد که «سردار دلها» با داعشیان
کمین صیاد و سقوط جاویدان منافقان
اهمیت یادآوری وقایع گذشته و بازخوانی جزئیات و عبرتهای آنها وقتی روشن و مشخص میشود که بدانیم «تحریف تاریخ» یکی از مهمترین و اثرگذارترین ترفندها و ابزار دشمنان حق و حقیقت در طول تاریخ بوده است که متأسفانه منجر به تغییر در مسیر تاریخ و فریب جمع زیادی از بشریت در راستای تأمین منافع شوم و نامشروع زورگویان و ظالمان شده است.
حجت الاسلام رضا رستمی
اهمیت یادآوری وقایع گذشته و بازخوانی جزئیات و عبرتهای آنها وقتی روشن و مشخص میشود که بدانیم «تحریف تاریخ» یکی از مهمترین و اثرگذارترین ترفندها و ابزار دشمنان حق و حقیقت در طول تاریخ بوده است که متأسفانه منجر به تغییر در مسیر تاریخ و فریب جمع زیادی از بشریت در راستای تأمین منافع شوم و نامشروع زورگویان و ظالمان شده است. این تهدید بزرگ و این خطر در عصر کنونی و درباره حوادث تاریخ معاصر هم وجود دارد و نمونههای آن را تا به امروز، زیاد دیدهایم که سبب فریب بخشی از مردم و هموارشدن راه جلادان دیروز برای مظلومنمایی و طلبکاری شده است! تا آنجا که رهبر انقلاب کلیدواژه «شهید» و «جلاد» را مطرح نموده و هشدار دادند که مبادا «جای شهید و جلاد عوض شود.»
در این میان، پرداختن به سوابق سیاه و جنایتهای وحشتناک گروهک منافقین به دلیل حمایتهای گستردهای که توسط آمریکا و اروپا از آنها میشود، از اولویتها محسوب میشود تا مثل برخی مقاطع زمانی «ازجمله در ایام تبلیغات انتخابات ۱۳۹۶» روی جهل برخی از مردم سوار نشوند و اهداف خود را محقق نکنند.
یکی از سیاهترین نقاط کارنامه منافقین، عملیات مرصاد است؛ نبرد غرورآفرین «صیاد» با «جلاد».
به همین دلیل، این روزها که مصادف با حمله منافقین به خاک پاک ایران در سال ۱۳۶۷ است، نگاهی خواهیم داشت به آن خیانت بزرگ و وصفنشدنی که هرچه از ابعاد آن گفته شود کم خواهد بود.
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، صدام دیکتاتور را در یک مخمصه حیثیتی و شوک محاسباتی قرار داده بود چون پسازآن همه ادعاها و رجزخوانیها برای تصرف چندروزه ایران، اینک هشت سال از جنگ گذشته بود و او علاوه بر تحمل خسارتهای فراوان مادی و آبرویی، هیچ دستاوردی کسب نکرده بود. به همین دلیل، تهاجم نظامی به کرمانشاه در دستور کار حکومت بعثی قرار گرفت تا دستكم بخشی از خاک ایران را در تصرف خود داشته باشد تا از آن بهعنوان یک اهرم فشار در جهت تحقق خواستههای خود، استفاده نماید. صدام برای تحقق این هوس دور از دسترس، از گروهک خائن رجوی بهره گرفت تا خود را از تجاوز پس از آتشبس تبرئه کند و ماجرا را صرفایک اختلاف درونی میان دو گروه ایرانی، جلوه دهد. با این ترفند، عملیات گسترده «فروغ جاویدان» در تاریخ ۳۱ تیرماه سال ۱۳۶۷ یعنی فقط چهار روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، آغاز شد. محل وقوع آن محور غرب بود که منجر به پیشروی تا مناطق قصر شیرین، سرپل ذهاب و سی کیلومتری کرمانشاه شد.
مسعود رجوی ادعا کرده بود که ۴۸ ساعته تهران را تصرف خواهد کرد و به نیروهای تحت امر خود نسبت به پشتیبانی همهجانبه نیروی هوایی عراق اطمینان داده بود! همچنین بر اساس اطلاعاتی که از بازجویی اسرای منافقین به دست آمد، معلوم شد که قصد آنان، تصرف پایگاه هلیکوپتری ارتش در کرمانشاه بود تا بتوانند بالگردها را به مقصد تهران به پرواز درآورده و با حمله به زندان اوین منافقین زندانی را آزاد کنند و سپس با تهاجم به جماران، رهبر انقلاب را هدف قرار دهند و به خیال خود، طومار جمهوری اسلامی را در هم بپیچند؛ اما نکته بسیار مهم که محاسبات و توهمات فرقه رجوی در این حمله را به فروپاشی کشاند، واکنش مردم شریف ایران بود که نهتنها حمایت و اعتنایی از این گروهک خونآشام نکردند بلکه با تمام قوا به مقابله با آنها پرداختند و حاضر نشدند مسیر عبور خیانتکاران به ایران اسلامی و همدستان صدام جانی را هموار کنند و این باوجود تصورات خام سران این فرقه بود که خیال همراهی و همکاری ملت ایران را در سر میپروراندند! در حقیقت سازمان مجاهدین خلق به یک رکورد دستیافته است. چراکه کمتر سازمان تروریستی علیه کشوری که از آن برخاسته نهتنها عملیات تروریستی که یک عملیات اشغالگرانه بهتماممعنا به راه میاندازد.
منافقین البته با تمام هیاهو و هیجانی که برای این عملیات داشتند، تنها جادهصافکن ارتش بعثی بودند. منافقین حتی با فرض محال پیروزی نیز باز ذلیل میشدند؛ چراکه در آن صورت هم تنها ابزاردست صدام بودند.
در این میان، نقش کلیدی و محوری دلیرمردان نظامی این مرزوبوم را با فرماندهی عزیزان جانبرکف و مخلصی مانند شهید سپهبد علی صیاد شیرازی نباید ازنظر دور داشت که با ترتیبدادن عملیات برقآسا و کوبنده «مرصاد» درس فراموشنشدنی به سازمان تروریستی منافقین دادند و پنج مرداد ۱۳۶۷ را بهعنوان نمادی ماندگار برای گوشمالی و تأدیب خائنان به این ملت و مملکت ثبت کردند.
گویی منافقین داعشیان زمان بودند و صیاد نیز مثل حاجقاسم. هردوی این سپهبدها که یکی نگین ارتش و دیگری عقیق سپاه بود، با بیرحمترین موجودات تاریخ که سودای خاک پاک ایران را در سر میپروراندند چنان جانانه جنگیدند که آرزویشان در نطفه خفه شد. منافقین کجا میتوانستند سد عظیم اراده صیادها را در نظر آورند؟ عارف عاشقی که سالها پیش شهید چمران در صحن مجلس او را حجت حقانیت ارتش مثال زده بود، آنهم در مقابل کسی که معتقد بود ارتش را باید منحل کرد. شهید چمران میدانست و آن بنده خدا که بعدها رئیسجمهور این مملکت شد و تا چند روز دیگر حسابوکتاب او علاوه بر خدا، با تاریخ خواهد بود، نمیدانست. چمران میدانست این ارتش و این صیاد بعدها در مرصاد چه گلی خواهند کاشت و تودهنی به داعشیصفتان مجاهدین خلق را حسن ختام دفاع هشتساله قرار خواهند داد. ایکاش امروز هم رئیسجمهور منتخب، راه آنکس که خواستار انحلال ارتش بود را در پیش نگیرد و در زمانه «جلاد»ها، «صیاد» باشد.
اهمیت یادآوری وقایع گذشته و بازخوانی جزئیات و عبرتهای آنها وقتی روشن و مشخص میشود که بدانیم «تحریف تاریخ» یکی از مهمترین و اثرگذارترین ترفندها و ابزار دشمنان حق و حقیقت در طول تاریخ بوده است که متأسفانه منجر به تغییر در مسیر تاریخ و فریب جمع زیادی از بشریت در راستای تأمین منافع شوم و نامشروع زورگویان و ظالمان شده است. این تهدید بزرگ و این خطر در عصر کنونی و درباره حوادث تاریخ معاصر هم وجود دارد و نمونههای آن را تا به امروز، زیاد دیدهایم که سبب فریب بخشی از مردم و هموارشدن راه جلادان دیروز برای مظلومنمایی و طلبکاری شده است! تا آنجا که رهبر انقلاب کلیدواژه «شهید» و «جلاد» را مطرح نموده و هشدار دادند که مبادا «جای شهید و جلاد عوض شود.»
در این میان، پرداختن به سوابق سیاه و جنایتهای وحشتناک گروهک منافقین به دلیل حمایتهای گستردهای که توسط آمریکا و اروپا از آنها میشود، از اولویتها محسوب میشود تا مثل برخی مقاطع زمانی «ازجمله در ایام تبلیغات انتخابات ۱۳۹۶» روی جهل برخی از مردم سوار نشوند و اهداف خود را محقق نکنند.
یکی از سیاهترین نقاط کارنامه منافقین، عملیات مرصاد است؛ نبرد غرورآفرین «صیاد» با «جلاد».
به همین دلیل، این روزها که مصادف با حمله منافقین به خاک پاک ایران در سال ۱۳۶۷ است، نگاهی خواهیم داشت به آن خیانت بزرگ و وصفنشدنی که هرچه از ابعاد آن گفته شود کم خواهد بود.
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، صدام دیکتاتور را در یک مخمصه حیثیتی و شوک محاسباتی قرار داده بود چون پسازآن همه ادعاها و رجزخوانیها برای تصرف چندروزه ایران، اینک هشت سال از جنگ گذشته بود و او علاوه بر تحمل خسارتهای فراوان مادی و آبرویی، هیچ دستاوردی کسب نکرده بود. به همین دلیل، تهاجم نظامی به کرمانشاه در دستور کار حکومت بعثی قرار گرفت تا دستكم بخشی از خاک ایران را در تصرف خود داشته باشد تا از آن بهعنوان یک اهرم فشار در جهت تحقق خواستههای خود، استفاده نماید. صدام برای تحقق این هوس دور از دسترس، از گروهک خائن رجوی بهره گرفت تا خود را از تجاوز پس از آتشبس تبرئه کند و ماجرا را صرفایک اختلاف درونی میان دو گروه ایرانی، جلوه دهد. با این ترفند، عملیات گسترده «فروغ جاویدان» در تاریخ ۳۱ تیرماه سال ۱۳۶۷ یعنی فقط چهار روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، آغاز شد. محل وقوع آن محور غرب بود که منجر به پیشروی تا مناطق قصر شیرین، سرپل ذهاب و سی کیلومتری کرمانشاه شد.
مسعود رجوی ادعا کرده بود که ۴۸ ساعته تهران را تصرف خواهد کرد و به نیروهای تحت امر خود نسبت به پشتیبانی همهجانبه نیروی هوایی عراق اطمینان داده بود! همچنین بر اساس اطلاعاتی که از بازجویی اسرای منافقین به دست آمد، معلوم شد که قصد آنان، تصرف پایگاه هلیکوپتری ارتش در کرمانشاه بود تا بتوانند بالگردها را به مقصد تهران به پرواز درآورده و با حمله به زندان اوین منافقین زندانی را آزاد کنند و سپس با تهاجم به جماران، رهبر انقلاب را هدف قرار دهند و به خیال خود، طومار جمهوری اسلامی را در هم بپیچند؛ اما نکته بسیار مهم که محاسبات و توهمات فرقه رجوی در این حمله را به فروپاشی کشاند، واکنش مردم شریف ایران بود که نهتنها حمایت و اعتنایی از این گروهک خونآشام نکردند بلکه با تمام قوا به مقابله با آنها پرداختند و حاضر نشدند مسیر عبور خیانتکاران به ایران اسلامی و همدستان صدام جانی را هموار کنند و این باوجود تصورات خام سران این فرقه بود که خیال همراهی و همکاری ملت ایران را در سر میپروراندند! در حقیقت سازمان مجاهدین خلق به یک رکورد دستیافته است. چراکه کمتر سازمان تروریستی علیه کشوری که از آن برخاسته نهتنها عملیات تروریستی که یک عملیات اشغالگرانه بهتماممعنا به راه میاندازد.
منافقین البته با تمام هیاهو و هیجانی که برای این عملیات داشتند، تنها جادهصافکن ارتش بعثی بودند. منافقین حتی با فرض محال پیروزی نیز باز ذلیل میشدند؛ چراکه در آن صورت هم تنها ابزاردست صدام بودند.
در این میان، نقش کلیدی و محوری دلیرمردان نظامی این مرزوبوم را با فرماندهی عزیزان جانبرکف و مخلصی مانند شهید سپهبد علی صیاد شیرازی نباید ازنظر دور داشت که با ترتیبدادن عملیات برقآسا و کوبنده «مرصاد» درس فراموشنشدنی به سازمان تروریستی منافقین دادند و پنج مرداد ۱۳۶۷ را بهعنوان نمادی ماندگار برای گوشمالی و تأدیب خائنان به این ملت و مملکت ثبت کردند.
گویی منافقین داعشیان زمان بودند و صیاد نیز مثل حاجقاسم. هردوی این سپهبدها که یکی نگین ارتش و دیگری عقیق سپاه بود، با بیرحمترین موجودات تاریخ که سودای خاک پاک ایران را در سر میپروراندند چنان جانانه جنگیدند که آرزویشان در نطفه خفه شد. منافقین کجا میتوانستند سد عظیم اراده صیادها را در نظر آورند؟ عارف عاشقی که سالها پیش شهید چمران در صحن مجلس او را حجت حقانیت ارتش مثال زده بود، آنهم در مقابل کسی که معتقد بود ارتش را باید منحل کرد. شهید چمران میدانست و آن بنده خدا که بعدها رئیسجمهور این مملکت شد و تا چند روز دیگر حسابوکتاب او علاوه بر خدا، با تاریخ خواهد بود، نمیدانست. چمران میدانست این ارتش و این صیاد بعدها در مرصاد چه گلی خواهند کاشت و تودهنی به داعشیصفتان مجاهدین خلق را حسن ختام دفاع هشتساله قرار خواهند داد. ایکاش امروز هم رئیسجمهور منتخب، راه آنکس که خواستار انحلال ارتش بود را در پیش نگیرد و در زمانه «جلاد»ها، «صیاد» باشد.
برچسب ها
حجت الاسلام رضا رستمی
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=47839
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای کمین صیاد و سقوط جاویدان منافقان بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.