اخبار ویژه »
شناسه خبر : 47346
پرینتخانه » اجتماعی, اسلایدر
تاریخ انتشار : 26 تیر 1400 - 22:54 |
استانی که بهرغم داشتن پنج رود بزرگ با مشکل کمآبی مواجه است
تشنهلب کنار آب
بحران بیآبی، وضعیت حوضههای آبریز کشور را چنان نامساعد کرده که زل زدن به آسمان هم برای حل ورشکستگی آبی ایران کافی نیست اما دامنه بحران آب در خوزستانی که دمای بالای ۵۰ درجه دارد، بسیار گستردهتر است. ساکنان حــدود 11 شهر این استان آبی ندارند تا گلویی تر کنند و 700 روستا دارای مشکل تأمین و توزیع آباند که به گفته استاندار پیش از تنش آبی هم با تانکر آبرسانی میشدند!
گروه اجتماعی
بحران بیآبی، وضعیت حوضههای آبریز کشور را چنان نامساعد کرده که زل زدن به آسمان هم برای حل ورشکستگی آبی ایران کافی نیست اما دامنه بحران آب در خوزستانی که دمای بالای ۵۰ درجه دارد، بسیار گستردهتر است. ساکنان حــدود ۱۱ شهر این استان آبی ندارند تا گلویی تر کنند و ۷۰۰ روستا دارای مشکل تأمین و توزیع آباند که به گفته استاندار پیش از تنش آبی هم با تانکر آبرسانی میشدند! همین است که صدای اعتراض ساکنان این منطقه از گوشه و کنار به گوش میرسد و عمدتا به نبود آب شرب و كشاورزی معترضاند و میگویند، «تشنهایم و آب میخواهیم.» ناکارآمدی و سوء مدیریت چنان ابعاد وسیعی یافته که دیگر خوزستانیها طاقتشان طاق شده. ازاینرو قرار است بحران آبی خوزستان در جلسه سران قوا بررسی شود تا برای تنش آبی و حجم آب کمی که پشت ذخایر سدهاست چارهای بیندیشند، آبی که کفاف تالابها، دامها و کشاورزی و شرب را نمیدهد و باید از این بابت هراسان بود اما نقلقولها را که میخوانیم هراسهایمان بیشتر میشود. محمدرضا کرمینژاد مدیرعامل سازمان آب و فاضلاب میگوید، «از مجموع دو هزار و ۸۰۰ روستای تحت پوشش آبفا خوزستان حدود ۸۰ تا ۹۰ روستا تحت تنش آبیاند» و ذخایر سدها نیز ناچیز است.
سعید رئوفی مدیرعامل سد و نیروگاه دز ظرفیت این سد را برای یکسال آبی حدود ۷ تا ۸ میلیارد مترمکعب اعلام کرده اما پیشبینی رئوفی حکایت از آن دارد که در سال آبی جاری بین ۵/ ۳ تا ۴ میلیارد مترمکعب آب آورد داشته باشیم، یعنی کمتر از نصف نرمال!
سال ۹۸ که خوزستان درگیر سیل شد این رقم به ۱۶ میلیارد مترمکعب رسیده بود! دراینبین، وضعیت سد مارون و کرخه نیز بد است. مهدی خواجه پور مدیر امور آب منطقه شرق خوزستان در مورد وضعیت سد مارون گفته: طبق آخرین آمارها حجم فعلی سد ۶۱۴ میلیون مترمکعب، حجم مفید ۴۵۹ میلیون مترمکعب، حجم حداکثر یکهزار و ۱۴۸ میلیون مترمکعب، حجم خالی ۵۳۴ میلیون مترمکعب، ورودی چهار مترمکعب بر ثانیه و خروجی کنونی ۱۳ مترمکعب بر ثانیه است.
یزدانیپور مدیرعامل سد کرخه نیز در تشریح وضعیت این سد میگوید: حجم آب تاکنون ۲۳۳۶ میلیون مترمکعب است که نسبت به سال گذشته (با ۴۳۷۶ میلیون مترمکعب) ۵۳ درصد کاهش داشته است.
شاید گفتن اینکه«خوزستان تشنه است و در عطش بیآبی میسوزد»، بهظاهر یک عبارت ساده باشد اما پشت این عبارت کلی حرف پنهان است و این روزها خشکسالی مدیریتی، وضعیت را چنان بغرنج کرده که این سرزمین دچار تنش آبی شده، قصهای پر غصه که مربوط به حالا نیست و همیشه مشکل کمبود و نبود آب آشامیدنی سالم با این مردم نجیب و صبور همراه بوده و بسیاری از خانهها در ۵۰متری رودخانه کارون آبی برای آشامیدن ندارند و سالهاست که بهرغم داشتن ۵ رود بزرگ بدون جرعهای آب، روزشان را سپری میکنند و در شرایط کنونی، نهفقط خودشان که دامهایشان نیز تشنهاند. در خبرها آمده که به دلیل کمآبی بیش از ۴ هزار گاومیش دریکی از روستاهای خوزستان تلفشدهاند. نماینده ولیفقیه در خوزستان هم میگوید، در منطقه گمبوعه حدود ۲۰۰ راس و در منطقه تالاب هورالعظیم نیز تعدادی از احشام مردم به دلیل نبود آب تلف شدند.
پیامدهای ناگوار انتقال آب/ صدور محرمانه مجوز فعالیت كارگاه انتقال آب بهشتآباد
سرگردانی گاومیشهای تشنه و تبدار در بستر خشکیده هورالعظیم اتفاق تلخ این روزهاست که از وقوع فاجعهای زیستمحیطی در پاییندست کرخه و کارون خبر میدهد و کاهش ۲۶۰ درصدی دبی آبکارون نسبت به سال قبل، پیامآور روزهای نامبارک و مخاطرات محیطزیستی است. متوسط ۶۰ ساله آورد آب کارون بزرگ ۱۹ میلیارد مترمکعب بوده که در ۲۰ ساله اخیر به متوسط ۱۴ میلیارد مترمکعب رسیده است و سدسازیهای بیرویه و انتقال آب از سرشاخههای کارون به فلات مرکزی سبب شده تا بزرگترین رودخانه کشور که دشت خوزستان را سیراب میکند، با کمآبی و شوری آب روبهرو شود. بر روی حوضه کرخه، کارون، مارون و جراحی در مجموع ۱۷۰ سد احداثشده، که ۷۰ سد آن در کارون است؛ در بالادست کرخه در کرمانشاه ۱۵ سد و در ایلام بیش از ۱۰ سد ساختهشده که به اذعان صاحبنظران هیچکدام این سدها نباید ایجاد میشد. این سدسازیهای افراطی در کنار انتقال آب، خوزستان را تشنه و تشنهتر کرده است.
یکی از طرحهای انتقال آب طرح «بهشتآباد» است که سال ۱۳۹۰ با پیگیریهای مسئولان و نمایندگان استان اصفهان در شورای عالی آب به تصویب رسید و بهرغم همه مخالفتها، عملیات اجرایی آن آغاز شد. طرحی که برای انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به استانهای اصفهان، یزد و کرمان درنظر گرفته شد تا سالانه حدود یک میلیارد و صد میلیون مترمکعب، آب به فلات مرکزی ایران منتقل و موجب انتقاد برخی از کارشناسان، مسئولان، نمایندگان و مردم این استان شد و از همان ابتدا قابل پیشبینی بود که طرح انتقال آب بهشتآباد، تبعات اجتماعی بسیار سنگینی برای استانهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری در پی دارد اما قاسم تقیزاده خامسی، مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران میگوید: هر طرح انتقال آب، مخالفان و موافقانی دارد اما وقتی مراحل قانونی را طی کرد، همه باید آن را قبول کنند.
تقی زاده خامسی این را هم به گفتههایش اضافه کرده که طرح بهشتآباد برای بررسی زیستمحیطی به سازمان محیطزیست ارسال شد که تونل را رد کردند. بررسی مجدد در حال انجام است و باید مراحل قانونی طی شود. اکنون این تونل تعطیل است و کار در آن انجام نمیشود. حالآنکه نماینده مردم آبادان در مجلس فاش کرده است که در روزهای اخیر همزمان با خشكی تالاب هورالعظیم و كاهش ورودی رودخانههای استان خوزستان، مجوز فعالیت كارگاه انتقال آب بهشتآباد بهصورت محرمانه صادرشده است.
اجرای پروژههای انتقال آب بدون ارزیابیهای زیستمحیطی، باعث آسیبدیدن منطقه مبدأ و در درازمدت باعث تخریب منطقه مقصد هم شدهاند و علیمحمد آخوندعلی، عضو گروه هیدرولوژی و منابع آب دانشکده مهندسی علوم آب با انتقاد از اجرای طرحهای انتقال آب از سرشاخههای کارون به فلات مرکزی گفته: توزیع عادلانه آب به این معنی نیست که فکر کنیم کسی که در کویر لوت زندگی میکند در آب رودخانه دز شریک است، اگرچه وظیفهداریم در تأمین آب شرب به آنها کمک کنیم اما باید بپذیریم که طبیعت هر منطقه اکولوژی خاص خود را دارد و باید ویژگیهای طبیعت را بپذیریم؛ اگر کسی نپذیرد باید جای خود را عوض کند نه اینکه طبیعت را جابهجا و دستکاری کنیم، این باعقل سازگاری ندارد، ولی متأسفانه این اتفاقات افتاده است.
کشت شلتوک به ۹۰ هزار هکتار رسید
عبدالله ایزدپناه، رئیس مجمع نمایندگان خوزستان نیز بر توقف پروژههای انتقال آب تأکید دارد، به گفته او خشکسالی یکطرف قضیه است. انتقال آب است که موجب شده خوزستان به این حالوروز دچار شود. ایزدپناه بابیان اینکه سدهای کشاورزی بالادست کرخه نیز باید به سدهای برقآبی تبدیل شوند؛ عنوان کرده، آنجا آب را برای کشاورزی استانهای بالادست نگهداری کردهاند و خوزستان را دچار مشکل کردهاند.
برمبنای آنچه رئیس مجمع نمایندگان خوزستان میگوید، در حالی از منع کشت یا کشت کم آببر صحبت میشود که آموزشی به کشاورزان داده نشده، به نظر میرسد این سخن ایزدپناه در پاسخ به اظهاراتی ازایندست است که گفته میشود، کشت شلتوک در خوزستان ۶۰ هزار هکتار بوده و در حال حاضر این کشت به ۹۰ هزار هکتار رسیده است. مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان توضیح میدهد که از ابتدای کشت در سال جاری تاکنون از ۳۲ هزار هکتار کشت شلتوک ممانعت شد. ۹ هزار و ۷۸۰ هکتار کشت شلتوکی که آبگیری شده را نیز از طریق قطع برق، خشک کردهایم.
گویا در دهه سوم خردادماه برداشت انفجاری از منابع آب برای کشت شلتوک رخداده است بهگونهای که از ۲۶ تا ۲۹ خردادماه، حدود ۳ هزار هکتار به اراضی آبگیری شلتوک افزودهشده و مدیر دفتر مطالعات منابع آب سازمان آب و برق خوزستان با اعلام این مسئله، گفته در خردادماه بهطور متوسط حدود ۶ مترمکعب در ثانیه نسبت به برنامه عقب بودیم اما در پایان خردادماه به دلیل برداشتهای ناگهانی و گسترده در رودخانه دز و کارون بهویژه برای کشت شلتوک در برخی روزها دبی رودخانه به کمتر از ۱۶۰ مترمکعب در ثانیه هم رسید. مسئله آن است که در حال حاضر تمام خوزستان گرسنه است و نمیتوان همه قصورات را متوجه خشكسالی و کشاورزی دانست، آنهم وقتی معیشت این مردم بر پایه کشاورزی و دامداری بنانهاده شده و بیآبی آه از نهاد خوزستانیها برآورده است، پرسش این است که چه باید کرد؟ این سؤال خیلیهاست و صاحبنظران و مسئولان به دنبال ارائه راهکاری مشخص هستند، راهکاری که بتوان با آن از این مشکل دیرینه خلاصی یافت و به همین علت، رئیس دستگاه قضائی برای پیگیری فوری حل مشکل آب در استان خوزستان، با صدور دستوری یک هیئت ارشد قضائی و اجرایی را متشکل از نمایندگان ارشد وزارت نیرو و دادستان کل کشور برای بررسی مشکلات پیشآمده و علل وضعیت موجود، عازم خوزستان کرد.
راهکار چیست؟
عمده این وضعیت به تعبیر کارشناسان همانطور که پیشتر اشاره شد، به انتقال آب از سرچشمههای خوزستان به فلات مرکزی و احداث سدهای فراوان در مناطق بالادستی رودخانههای کرخه و کارون بازمیگردد و راهکاری که از سوی کرامت حافظی از فعالان محیطزیست خوزستان ارائهشده، تجدیدنظر روی سدهای فراوان حوضه آبریز کرخه و همچنین جلوگیری از انتقال آبهای کارون است چراکه هیچ آب مازادی در کشور برای انتقال وجود ندارد و در صورت انتقال رودها و چشمههای آب شیرین کشور علاوه بر نابودی محیطزیست و غیراقتصادی بودن این اقدامات تعارضهای اجتماعی نیز به وجود میآید.
بررسی راهکارهای موجود نیازمند همفکری و انعکاس دیدگاههای کارشناسی است. در ادامه نظرات فعالان و کنشگران محیطزیست را در قالب یادداشت ازنظر میگذرانید.
***
هژیر کیانی- دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست خوزستان: بحران آب و سند ملی حفاظت از محیطزیست
بیش از ۶ سال از ابلاغیه سند ملی حفاظت از محیطزیست کشور از سوی مقام معظم رهبری میگذرد. سندی پویا که میتوانست سیر قهقرایی نابودی طبیعت و محیطزیست ایران را متوقف نماید و بخش مهمی از مسائل امروز بهویژه بحران فراگیر آب و مشکلات خوزستان را شاهد نباشیم. دولت مدعی محیطزیست با همه هجمه بیسابقهاش بر رودخانههای کشور بهویژه کارون، روزهای پایانی را طی میکند. سازمان بهاصطلاح حفاظت از محیطزیست با تنزل بیسابقه جایگاه نظارتی از سوی مدیر ناکارآمد این سازمان یعنی عیسی کلانتری به حال خود رهاشده است. سازمانی که میتوانست بنا بر ماهیت ذاتی وظایف خویش زمینه اجرای این سند حیاتی و تحقق اهداف آن را رقم بزند اما متأسفانهشأن این سازمان تا سرحد تسهیلگر پروژههای انتقال آب بین حوضهای بهویژه بر رودخانه کارون سقوط نموده و زمزمه صدور مجوزهای محرمانه برای طرح سد و انتقال آب بهشتآباد در این روزها نشان میدهد این سازمان یکی از مسببین اصلی پیدایش حوادث اخیر در خوزستان است.
وزارت نیرو نیز درنتیجه تداوم سلطه تفکر سازهای حاکم بر آن، این روزها کاسه چه کنم چه کنم دست گرفته تا در عمل ثابت شود وضعیت موجود کشور برآیند خودکامگیهای این وزارتخانه در سدسازیهای بیرویه، انتقال آب بین حوضهای و فاقد ارزیابیهای محیط زیستی و اجتماعی و بیبرنامگی در مدیریت بر مصرف آبهای کشور است. وضعیتی که سالها از سوی دلسوزان این آبوخاک پیشبینی و هشدار داده شد ولی تب سدسازی و پروژههای انتقال آب و سرمستی شرکتهای کارفرما و مجری و مشاور وابسته به این وزارتخانه به خاطر پولهای هنگفت و سودهای نجومی هیچگاه اجازه نداد صدای فعالان محیطزیست شنیده شود تا جهل توسعه یکجانبهگرایی اینگونه کشور را در بحرانی عمیق فروبرد. برخلاف ادعای وزارت نیرو اما در همین شرایط نیز مشکل آب شرب و کمبود آب بسیار مضحک به نظر میرسد و دلیل این مشکلات نه کمبود آب شرب ناشی از خشکسالی بلکه سوء مدیریت و خشکسالی مدیریتی است که مردم را در رنج فرو برده است.
آمارها نشان میدهد تنها از سطح دریاچههای سدهای کارون۳ و ۴ معادل آب شرب مردم خوزستان تبخیر شده و از دسترس خارج میشود اما به گواه و اعتراف مسئولین خوزستان ۹۰ درصد آب مورداستفاده مردم خوزستان مطلوب نیست یا در میان همین سدهای کارون۳ و ۴ جمعیت ۳۰ هزارنفری ۱۱۰ روستا و شهر دهدز ۱۷ سال است در محاصره ۵ میلیارد مترمکعب آبهای شیرین، جیرهبندی آب طاقتشان را به سر آورده است و سدهایی که قرار بود توسعه پایدار و آرامش و رفاه را برای جامعه محلی و کشور به ارمغان آورد، یکی پس از دیگری حتی از مدار تولید برق نیز خارج میشوند تا مهر باطلی بر ادعای سدسازان ثبتشده و دست از تداوم رودخانه کشی با سدسازی و انتقال آب بین حوضهای بردارند. امید که حاکمیت و دولت آینده در ساختار مدیریت بر منابع آب کشور بازنگری اساسی نموده، شورای عالی آب منحل و قانون شتابزده آب کشور پیش از تصویب به شکل اساسی بازنگری و با مشارکت همه ذینفعان تدوین گردد و نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای پاسخ به مطالبه جدی موکلین خویش تحقیق و تفحص از طرحهای انتقال آب و سدسازی را در دستور کار قرار دهند. آنچه این روزها میتواند به آرامش جامعه کمک نموده و امیدها را برای اصلاح سیاستهای غلط وزارت نیرو و تقویت سازمان افول یافته حفاظت از محیطزیست کشور افزون نماید ارائه یک برنامه مشخص برای اجرای سند ملی حفاظت از محیطزیست کشور است و البته توقف بدون قید و شرط طرحهای انتقال آب و سدسازی بر رودخانه کارون همچون بهشتآباد، خرسان و کوهرنگ ۳ است. هرچند هدرروی آب در بخش کشاورزی را نمیتوان ازنظر دور داشت. وزارتخانهای که دست روی دست گذاشته و با هدر دادن بیش از ۵۰ درصد منابع آب کشور بیشترین نقش را در بروز بحرانهای آبی کشور دارد و هنوز نتوانسته است راندمان آبیاری را به بیش از ۳۰ درصد افزایش دهد، درحالیکه با اصلاح الگوی کشت و شیوههای غلط آبیاری رایج فعلی و کنترل هدرروی و صرفهجویی در حد ۱۰ درصد میتوان دهها برابر به دارایی آب شرب هر استان افزود و هیچ نیازی به کشتن رودی برای نجات غیرممکن رودی دیگر نخواهد بود.
کرامت حافظی-فعال محیطزیست: انتقال آب، رمق کارون و کرخه را گرفت
انتقال آبهای کارون از سال ۱۳۳۲ با تونل اول کوهرنگ برای غیر شرب به زایندهرود آغازشده است. مطالعات انتقال آبهای کوهرنگ که چند طرح بود پس از جنگ جهانی دوم و در هنگام فراوانی بارش برف و باران که تغییرات اقلیمی رخ نداده بود، صورت پذیرفت، به تصور اینکه آب مازاد وجود دارد اما امروز کارون بیرمق از انتقال آب و سدسازی حتی توان ورود به دریا را ندارد و آبشور دریا به علت کاهش آورد آب؛ وارد بستر کارون میشود و نخلستانها و آب شرب آبادان و خرمشهر را نابود کرده است؛ وزارت نیرو برای جلوگیری از ورود آبشور دریا به کارون دو سد مارد و چوئبده را در انتهای کارون و در محل ورود به خلیجفارس میسازد تا جلوی ورود آبشور دریا را بگیرد و حالآنکه این سدهای ضد محیط زیستی باعث جلوگیری از مهاجرت ماهیان مهاجر دریا به رود میشوند ؛ یعنی امروز کارون اقتصاد کشتیرانی؛ تأمین آب شرب ؛ ظرفیت کشاورزی و حتی اقتصاد صیادی خود را ازدستداده و هرروز وضع وخیمتری دارد؛ چراکه انتقال آبها و سدسازیها همچنان ادامهدارند و هرساله آب سرشاخههای برفگیر کارون را به سمت فلات مرکزی انتقال میدهند؛ آب سرشاخههای برفگیر که تأمینکننده آب تابستان خوزستان است.
حالا کارون؛ توان تأمین آب شرب ندارد؛ آب شرب حاشیه کارون در اهواز و خرمشهر و آبادان با فشار به کرخه و طرح غدیر تأمین میشود ؛ کرخه ناتوان از تأمین آب هور العظیم و کارون به سیال مسموم فاضلاب تبدیلشده است. کارون توان ورود به دریا ندارد و سد مارد و چوئبده برای جلوگیری از ورود آبشور دریا به کارون ساختهشده که فاجعه محیط زیستی بوده و مانع از مهاجرت ماهیان دریا به رود میشود. در اصفهان مدیریت آب زایندهرود بهطور غیرقانونی تأمین جریان زیستی زایندهرود و تالاب گاوخونی را بعد از شرب انجام نمیدهد و اولویت را به صنعت و کشاورزی میدهد و طبیعی است وقتی این صنایع روزبهروز بزرگتر میشوند و اولویت برداشت آبدارند، برای جریان زیستی و حقآبه گاوخونی آبی باقی نمیماند و اما در مورد رودخانه کرخه باید گفت، عمده تأمین آب هور العظیم (هور الهویزه) از آب کرخه و بخشی از رود دجله است. مصارف فراوان بالادستی و سدهای فراوان بر رودهای حوضه آبریز کرخه چشمانداز فاجعه باری را برای کرخه ،هور العظیم و خوزستان رقم میزند. حوضه آبریز کرخه از استانهای کرمانشاه،لرستان،همدان، ایلام و خوزستان آب کرخه را تأمین میکند و در این استانها سدهای فراوان بر کرخه در حال بهرهبرداری یا در حال ساخت است. در خصوص قطع جریان زیستی رودخانه کرخه و حقآبه هورالعظیم بیش از بیست سد در بالاست در حال بهرهبرداری یا در حال ساخت توسط وزارت نیرو است و آب سدهای حوضه آبریز کرخه را تعیین میکند که در انتهای حوضه هور العظیم واقعشده است. در سالهای کمآبی بعد از نیاز شرب و بهداشت طبق قانون حفاظت از تالابها، حقآبه زیستی تالابها باید تأمین شود و حقآبه زیستی تالابها مقدم بر کشاورزی و صنعت است و اکنونکه با تنش آبی روبهرو هستیم باید جهاد کشاورزی به کشاورزان کشت کم آب بر را توصیه کند؛ کشاورز برای معیشت و تأمین مالی کشت میکند و در سالهایی که آب نیست میتوان خسارت مالی آنان را پرداخت نمود تا آب طبق قانون به تالابها برسد چراکه خشکی تالابها خسارت جبرانناپذیری مانند از میان رفتن تنوع زیستی و تبدیل به کانون ریز گرد را در پی دارد و تالاب بدون آب معنا ندارد. طبق قانون، امسال به دلیل کمآبی و کمبارشی کشت برنج باید در همه استانها بهجز شمال کشور ممنوع باشد و خسارت عدم کشت به کشاورزان پرداخت شود؛ اما همین امسال آب برای کشاورزی در زایندهرود بازشده که آب انتقالی کارون است و در خوزستان ممنوع شده و از سوی دیگر استانهای دیگر فلات مرکزی مانند یزد و کرمان در رقابت با اصفهان از کارون آب طلب میکنند!
رضا نیکفلک-فعال محیطزیست: برداشتهای آب و خشکی تدریجی رودخانهها
بیش از ۶۷ سال است که آب رودخانه کارون (طولانیترین رودخانه ایران) از سرچشمهها بهوسیله سد و تونل از مسیر اصلی خود منحرفشده و جهت استفاده در کشاورزی، صنعت و شرب به استانهای اصفهان، یزد و کرمان انتقال داده میشود. یکی از دلایل کم آب شدن و خشک شدن تدریجی رودخانه کارون، انتقال آب از سرچشمههاست؛ ازجمله پروژههای انتقال آب کارون، پروژه سد و تونل کوهرنگ یک سال ساخت ۱۳۲۲ در استان چهارمحال و بختیاری. پروژه سد و تونل کوهرنگ دو _ سال ساخت ۱۳۶۶ در استان چهارمحال و بختیاری. پروژه سد و تونل چشمه لنگان _ سال ساخت ۱۳۸۴ از سرچشمه رود کارون در استان اصفهان. پروژه سد و تونل خدنگستان سال ساخت ۱۳۹۲ از سرچشمه رود کارون در استان اصفهان. تونل انتقال آب از سرچشمههای رودخانه دز در استان لرستان ( رود دز درنهایت در نزدیکی اهواز به کارون میپیوندد ) و پروژه سد کمال صالح سال ساخت ۱۳۹۰ در اراک. همچنین ۳ پروژه دیگر به نامهای سد و تونل کوهرنگ ۳، سد و تونل ونک_ سولگان و پروژه سد و تونل بهشتآباد در استان چهارمحال و بختیاری در حال ساخت هستند که در این میان پروژه کوهرنگ ۳ تقریبا تکمیلشده است. این حجم عظیم انتقال آب کارون از سرچشمهها که مقصد عمده این انتقالها استان اصفهان است، ازجمله دلایل خشک شدن تدریجی رودخانه کارون است. علاوه بر انتقال آب از سرچشمهها، ساخت سدهای متعدد بر روی رودخانه کارون و سرشاخههای آن ازجمله دلایل خشک شدن تدریجی رودخانه کارون است. حجم عظیمی از آب ذخیره شد در پشت دریاچه سدها با توجه به گرمای شدید هوا در تابستان تبخیر شده و از دسترس خارج میشود درواقع دریاچههای بزرگ سدها همانند تشت تبخیر عمل میکنند. کشاورزی بیحدومرز، برداشتهای مجاز و غیرمجاز آب از رودخانه جهت تأمین آب حوضچههای پرتعداد پرورش ماهی، حجم بسیار عظیمی از آب رودخانههای کارون، کرخه و دز را برداشت میکند به شکلی که در حوضه رودخانه کرخه آبی برای ورود به تالاب باقی نمانده است. مزارع وسیع کشت و صنعت نیشکر در خوزستان بخش وسیعی از آب رودخانه کارون و دز را برداشت کرده و پساب شور و سمی آن را بدون تصفیه و بازگشت به رودخانه به یک تالاب مصنوعی به نام ناصری در نزدیکی خرمشهر هدایت میکنند. همچنین بخشی از این پسابهای شور و خطرناک به تالابهای شادگان و هورالعظیم وارد میشود و مشکلات بسیار زیادی برای تنوع زیستی تالاب و ساکنانش به وجود آورده است.
یوسف فرهادی بابادی-عضو کمپین حمایت از زاگرس مهربان: دولت با جامعه مدنی وارد گفت وگوهای اقناعی شود
سد کرخه ازجمله ۱۳۴ فقره سد پیشنهادی در گزارش جامع توسعه خوزستان بود که از طرف دیوید لیلیینتال مدیر مهندسین مشاور عمران و منافع آمریکا موسوم به دی اند آر در سال ۱۳۳۵ به سازمان برنامه و بودجه پیشنهادشده بود. سدی که امروز بهواسطه رسانهای شدن بحران زیستی در تالاب هورالعظیم و اعتراضات گسترده اجتماعی در خوزستان به مرکز توجه رسانه و مردم تبدیلشده است. شاید اگر این سد و مجموعه دیگر از پروژههای توسعه مهندسین مشاور عمران و منافع آمریکا که در ایران دنبال میکرد موردتوجه ، بازبینی و بررسی بیشتر انجام میگرفت امروز شاهد این حجم از پیامدهای تخریبگر اجرای برنامههای توسعه در ایران نبودیم. متأسفانه باوجود آشکار شدن پیامدهای ویرانگر طرحهای توسعه مهندسین مشاور عمران و منافع آمریکا در خوزستان دستهایی در کار است که بیتوجه به این پیامدها درصدد بوده دیگر طرحهای معوق مانده این شرکت را دنبال و اجرا کنند. صرفنظر از نیت پیگیریکنندگان این طرحها ضروری است تا نظام تصمیم سازی کشور بار دیگر عملکرد شرکتهای مشاور خارجی را در طرحهای توسعه موردتوجه قرار دهد تا حداقل بتوان پیامدها و آثار منفی طرحهای توسعه ناپایدار را کاهش داد. شوربختانه نهتنها هیچ ارادهای برای بازبینی در این طرحها وجود ندارد بلکه نوع مواجه غلط ساختار حکمرانی با پیامدهای اینگونه طرحها به ابعاد چالش در کشور بهویژه در خوزستان افزوده است. اکنون میزان ۸۰۰ میلیون متر ذخیره سد کرخه، آنگونه که کارشناسان ادعا دارند پاسخگوی نیاز ۵ ماه آینده نیست اما در عمل فشار رسانهای و اعتراضات میدانی باعث افزایش خروجی این سد شد. حالآنکه دولت میتوانست در رویهای تعاملی نه بعد از وقوع بحران بلکه مدتها قبل از این بحران قابل پیشبینی با جامعه مدنی وارد گفتوگوهای شفاف، علنی و اقناعی شود. اما بهصراحت باید گفت وضعیت پیش رو حاصل نگاههای خاص و عمدتا اشتباه امنیتی است که نهتنها خود را بینیاز از تعاملات اقناعی با جامعه مدنی میداند بلکه نیروهای دغدغه مند کشور را باهدف مرجعیت زدایی از جامعه بیاثر میکنند. البته در کنار این رویکرد غلط امنیتی تمکین به مطالبات برخی جریانهای جامعه مدنی نظیر کشاورزان اصفهان که مطالباتشان تناسبی با واقعیتهای فنی حاکم بر سد زایندهرود بیارتباط با خواست مجموعه مدیریتی اصفهان نیست؛ آنچنانکه از تحلیل رویدادها میتوان دریافت مجموعه مدیریتی حاکم بر آب اصفهان بنا دارد در سایه خالی شدن سد زایندهرود و بازنمایی فاجعهبار آن از یکسو و از سویی دیگر با بهرهگیری از اعتراضات کشاورزان پروژه فاقد وجاهت قانونی انتقال آب گلاب را در پایان موعد آبرسانی همزمان با مراسم تحلیف ریاست جمهوری بهرهبرداری کند. درمجموع برای تحلیل وضعیت بحرانی حاکم بر آب کشور جامعه نیازمند گفتوگوهای بیپرده، شفاف و صادقانه است گفتوگوهایی که اگرچه تحقق آن زمان بیشتری را میطلبد اما دستاورد آن برای سرزمین مان نویدبخش خواهد بود.
بحران بیآبی، وضعیت حوضههای آبریز کشور را چنان نامساعد کرده که زل زدن به آسمان هم برای حل ورشکستگی آبی ایران کافی نیست اما دامنه بحران آب در خوزستانی که دمای بالای ۵۰ درجه دارد، بسیار گستردهتر است. ساکنان حــدود ۱۱ شهر این استان آبی ندارند تا گلویی تر کنند و ۷۰۰ روستا دارای مشکل تأمین و توزیع آباند که به گفته استاندار پیش از تنش آبی هم با تانکر آبرسانی میشدند! همین است که صدای اعتراض ساکنان این منطقه از گوشه و کنار به گوش میرسد و عمدتا به نبود آب شرب و كشاورزی معترضاند و میگویند، «تشنهایم و آب میخواهیم.» ناکارآمدی و سوء مدیریت چنان ابعاد وسیعی یافته که دیگر خوزستانیها طاقتشان طاق شده. ازاینرو قرار است بحران آبی خوزستان در جلسه سران قوا بررسی شود تا برای تنش آبی و حجم آب کمی که پشت ذخایر سدهاست چارهای بیندیشند، آبی که کفاف تالابها، دامها و کشاورزی و شرب را نمیدهد و باید از این بابت هراسان بود اما نقلقولها را که میخوانیم هراسهایمان بیشتر میشود. محمدرضا کرمینژاد مدیرعامل سازمان آب و فاضلاب میگوید، «از مجموع دو هزار و ۸۰۰ روستای تحت پوشش آبفا خوزستان حدود ۸۰ تا ۹۰ روستا تحت تنش آبیاند» و ذخایر سدها نیز ناچیز است.
سعید رئوفی مدیرعامل سد و نیروگاه دز ظرفیت این سد را برای یکسال آبی حدود ۷ تا ۸ میلیارد مترمکعب اعلام کرده اما پیشبینی رئوفی حکایت از آن دارد که در سال آبی جاری بین ۵/ ۳ تا ۴ میلیارد مترمکعب آب آورد داشته باشیم، یعنی کمتر از نصف نرمال!
سال ۹۸ که خوزستان درگیر سیل شد این رقم به ۱۶ میلیارد مترمکعب رسیده بود! دراینبین، وضعیت سد مارون و کرخه نیز بد است. مهدی خواجه پور مدیر امور آب منطقه شرق خوزستان در مورد وضعیت سد مارون گفته: طبق آخرین آمارها حجم فعلی سد ۶۱۴ میلیون مترمکعب، حجم مفید ۴۵۹ میلیون مترمکعب، حجم حداکثر یکهزار و ۱۴۸ میلیون مترمکعب، حجم خالی ۵۳۴ میلیون مترمکعب، ورودی چهار مترمکعب بر ثانیه و خروجی کنونی ۱۳ مترمکعب بر ثانیه است.
یزدانیپور مدیرعامل سد کرخه نیز در تشریح وضعیت این سد میگوید: حجم آب تاکنون ۲۳۳۶ میلیون مترمکعب است که نسبت به سال گذشته (با ۴۳۷۶ میلیون مترمکعب) ۵۳ درصد کاهش داشته است.
شاید گفتن اینکه«خوزستان تشنه است و در عطش بیآبی میسوزد»، بهظاهر یک عبارت ساده باشد اما پشت این عبارت کلی حرف پنهان است و این روزها خشکسالی مدیریتی، وضعیت را چنان بغرنج کرده که این سرزمین دچار تنش آبی شده، قصهای پر غصه که مربوط به حالا نیست و همیشه مشکل کمبود و نبود آب آشامیدنی سالم با این مردم نجیب و صبور همراه بوده و بسیاری از خانهها در ۵۰متری رودخانه کارون آبی برای آشامیدن ندارند و سالهاست که بهرغم داشتن ۵ رود بزرگ بدون جرعهای آب، روزشان را سپری میکنند و در شرایط کنونی، نهفقط خودشان که دامهایشان نیز تشنهاند. در خبرها آمده که به دلیل کمآبی بیش از ۴ هزار گاومیش دریکی از روستاهای خوزستان تلفشدهاند. نماینده ولیفقیه در خوزستان هم میگوید، در منطقه گمبوعه حدود ۲۰۰ راس و در منطقه تالاب هورالعظیم نیز تعدادی از احشام مردم به دلیل نبود آب تلف شدند.
پیامدهای ناگوار انتقال آب/ صدور محرمانه مجوز فعالیت كارگاه انتقال آب بهشتآباد
سرگردانی گاومیشهای تشنه و تبدار در بستر خشکیده هورالعظیم اتفاق تلخ این روزهاست که از وقوع فاجعهای زیستمحیطی در پاییندست کرخه و کارون خبر میدهد و کاهش ۲۶۰ درصدی دبی آبکارون نسبت به سال قبل، پیامآور روزهای نامبارک و مخاطرات محیطزیستی است. متوسط ۶۰ ساله آورد آب کارون بزرگ ۱۹ میلیارد مترمکعب بوده که در ۲۰ ساله اخیر به متوسط ۱۴ میلیارد مترمکعب رسیده است و سدسازیهای بیرویه و انتقال آب از سرشاخههای کارون به فلات مرکزی سبب شده تا بزرگترین رودخانه کشور که دشت خوزستان را سیراب میکند، با کمآبی و شوری آب روبهرو شود. بر روی حوضه کرخه، کارون، مارون و جراحی در مجموع ۱۷۰ سد احداثشده، که ۷۰ سد آن در کارون است؛ در بالادست کرخه در کرمانشاه ۱۵ سد و در ایلام بیش از ۱۰ سد ساختهشده که به اذعان صاحبنظران هیچکدام این سدها نباید ایجاد میشد. این سدسازیهای افراطی در کنار انتقال آب، خوزستان را تشنه و تشنهتر کرده است.
یکی از طرحهای انتقال آب طرح «بهشتآباد» است که سال ۱۳۹۰ با پیگیریهای مسئولان و نمایندگان استان اصفهان در شورای عالی آب به تصویب رسید و بهرغم همه مخالفتها، عملیات اجرایی آن آغاز شد. طرحی که برای انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به استانهای اصفهان، یزد و کرمان درنظر گرفته شد تا سالانه حدود یک میلیارد و صد میلیون مترمکعب، آب به فلات مرکزی ایران منتقل و موجب انتقاد برخی از کارشناسان، مسئولان، نمایندگان و مردم این استان شد و از همان ابتدا قابل پیشبینی بود که طرح انتقال آب بهشتآباد، تبعات اجتماعی بسیار سنگینی برای استانهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری در پی دارد اما قاسم تقیزاده خامسی، مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران میگوید: هر طرح انتقال آب، مخالفان و موافقانی دارد اما وقتی مراحل قانونی را طی کرد، همه باید آن را قبول کنند.
تقی زاده خامسی این را هم به گفتههایش اضافه کرده که طرح بهشتآباد برای بررسی زیستمحیطی به سازمان محیطزیست ارسال شد که تونل را رد کردند. بررسی مجدد در حال انجام است و باید مراحل قانونی طی شود. اکنون این تونل تعطیل است و کار در آن انجام نمیشود. حالآنکه نماینده مردم آبادان در مجلس فاش کرده است که در روزهای اخیر همزمان با خشكی تالاب هورالعظیم و كاهش ورودی رودخانههای استان خوزستان، مجوز فعالیت كارگاه انتقال آب بهشتآباد بهصورت محرمانه صادرشده است.
اجرای پروژههای انتقال آب بدون ارزیابیهای زیستمحیطی، باعث آسیبدیدن منطقه مبدأ و در درازمدت باعث تخریب منطقه مقصد هم شدهاند و علیمحمد آخوندعلی، عضو گروه هیدرولوژی و منابع آب دانشکده مهندسی علوم آب با انتقاد از اجرای طرحهای انتقال آب از سرشاخههای کارون به فلات مرکزی گفته: توزیع عادلانه آب به این معنی نیست که فکر کنیم کسی که در کویر لوت زندگی میکند در آب رودخانه دز شریک است، اگرچه وظیفهداریم در تأمین آب شرب به آنها کمک کنیم اما باید بپذیریم که طبیعت هر منطقه اکولوژی خاص خود را دارد و باید ویژگیهای طبیعت را بپذیریم؛ اگر کسی نپذیرد باید جای خود را عوض کند نه اینکه طبیعت را جابهجا و دستکاری کنیم، این باعقل سازگاری ندارد، ولی متأسفانه این اتفاقات افتاده است.
کشت شلتوک به ۹۰ هزار هکتار رسید
عبدالله ایزدپناه، رئیس مجمع نمایندگان خوزستان نیز بر توقف پروژههای انتقال آب تأکید دارد، به گفته او خشکسالی یکطرف قضیه است. انتقال آب است که موجب شده خوزستان به این حالوروز دچار شود. ایزدپناه بابیان اینکه سدهای کشاورزی بالادست کرخه نیز باید به سدهای برقآبی تبدیل شوند؛ عنوان کرده، آنجا آب را برای کشاورزی استانهای بالادست نگهداری کردهاند و خوزستان را دچار مشکل کردهاند.
برمبنای آنچه رئیس مجمع نمایندگان خوزستان میگوید، در حالی از منع کشت یا کشت کم آببر صحبت میشود که آموزشی به کشاورزان داده نشده، به نظر میرسد این سخن ایزدپناه در پاسخ به اظهاراتی ازایندست است که گفته میشود، کشت شلتوک در خوزستان ۶۰ هزار هکتار بوده و در حال حاضر این کشت به ۹۰ هزار هکتار رسیده است. مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان توضیح میدهد که از ابتدای کشت در سال جاری تاکنون از ۳۲ هزار هکتار کشت شلتوک ممانعت شد. ۹ هزار و ۷۸۰ هکتار کشت شلتوکی که آبگیری شده را نیز از طریق قطع برق، خشک کردهایم.
گویا در دهه سوم خردادماه برداشت انفجاری از منابع آب برای کشت شلتوک رخداده است بهگونهای که از ۲۶ تا ۲۹ خردادماه، حدود ۳ هزار هکتار به اراضی آبگیری شلتوک افزودهشده و مدیر دفتر مطالعات منابع آب سازمان آب و برق خوزستان با اعلام این مسئله، گفته در خردادماه بهطور متوسط حدود ۶ مترمکعب در ثانیه نسبت به برنامه عقب بودیم اما در پایان خردادماه به دلیل برداشتهای ناگهانی و گسترده در رودخانه دز و کارون بهویژه برای کشت شلتوک در برخی روزها دبی رودخانه به کمتر از ۱۶۰ مترمکعب در ثانیه هم رسید. مسئله آن است که در حال حاضر تمام خوزستان گرسنه است و نمیتوان همه قصورات را متوجه خشكسالی و کشاورزی دانست، آنهم وقتی معیشت این مردم بر پایه کشاورزی و دامداری بنانهاده شده و بیآبی آه از نهاد خوزستانیها برآورده است، پرسش این است که چه باید کرد؟ این سؤال خیلیهاست و صاحبنظران و مسئولان به دنبال ارائه راهکاری مشخص هستند، راهکاری که بتوان با آن از این مشکل دیرینه خلاصی یافت و به همین علت، رئیس دستگاه قضائی برای پیگیری فوری حل مشکل آب در استان خوزستان، با صدور دستوری یک هیئت ارشد قضائی و اجرایی را متشکل از نمایندگان ارشد وزارت نیرو و دادستان کل کشور برای بررسی مشکلات پیشآمده و علل وضعیت موجود، عازم خوزستان کرد.
راهکار چیست؟
عمده این وضعیت به تعبیر کارشناسان همانطور که پیشتر اشاره شد، به انتقال آب از سرچشمههای خوزستان به فلات مرکزی و احداث سدهای فراوان در مناطق بالادستی رودخانههای کرخه و کارون بازمیگردد و راهکاری که از سوی کرامت حافظی از فعالان محیطزیست خوزستان ارائهشده، تجدیدنظر روی سدهای فراوان حوضه آبریز کرخه و همچنین جلوگیری از انتقال آبهای کارون است چراکه هیچ آب مازادی در کشور برای انتقال وجود ندارد و در صورت انتقال رودها و چشمههای آب شیرین کشور علاوه بر نابودی محیطزیست و غیراقتصادی بودن این اقدامات تعارضهای اجتماعی نیز به وجود میآید.
بررسی راهکارهای موجود نیازمند همفکری و انعکاس دیدگاههای کارشناسی است. در ادامه نظرات فعالان و کنشگران محیطزیست را در قالب یادداشت ازنظر میگذرانید.
***
هژیر کیانی- دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست خوزستان: بحران آب و سند ملی حفاظت از محیطزیست
بیش از ۶ سال از ابلاغیه سند ملی حفاظت از محیطزیست کشور از سوی مقام معظم رهبری میگذرد. سندی پویا که میتوانست سیر قهقرایی نابودی طبیعت و محیطزیست ایران را متوقف نماید و بخش مهمی از مسائل امروز بهویژه بحران فراگیر آب و مشکلات خوزستان را شاهد نباشیم. دولت مدعی محیطزیست با همه هجمه بیسابقهاش بر رودخانههای کشور بهویژه کارون، روزهای پایانی را طی میکند. سازمان بهاصطلاح حفاظت از محیطزیست با تنزل بیسابقه جایگاه نظارتی از سوی مدیر ناکارآمد این سازمان یعنی عیسی کلانتری به حال خود رهاشده است. سازمانی که میتوانست بنا بر ماهیت ذاتی وظایف خویش زمینه اجرای این سند حیاتی و تحقق اهداف آن را رقم بزند اما متأسفانهشأن این سازمان تا سرحد تسهیلگر پروژههای انتقال آب بین حوضهای بهویژه بر رودخانه کارون سقوط نموده و زمزمه صدور مجوزهای محرمانه برای طرح سد و انتقال آب بهشتآباد در این روزها نشان میدهد این سازمان یکی از مسببین اصلی پیدایش حوادث اخیر در خوزستان است.
وزارت نیرو نیز درنتیجه تداوم سلطه تفکر سازهای حاکم بر آن، این روزها کاسه چه کنم چه کنم دست گرفته تا در عمل ثابت شود وضعیت موجود کشور برآیند خودکامگیهای این وزارتخانه در سدسازیهای بیرویه، انتقال آب بین حوضهای و فاقد ارزیابیهای محیط زیستی و اجتماعی و بیبرنامگی در مدیریت بر مصرف آبهای کشور است. وضعیتی که سالها از سوی دلسوزان این آبوخاک پیشبینی و هشدار داده شد ولی تب سدسازی و پروژههای انتقال آب و سرمستی شرکتهای کارفرما و مجری و مشاور وابسته به این وزارتخانه به خاطر پولهای هنگفت و سودهای نجومی هیچگاه اجازه نداد صدای فعالان محیطزیست شنیده شود تا جهل توسعه یکجانبهگرایی اینگونه کشور را در بحرانی عمیق فروبرد. برخلاف ادعای وزارت نیرو اما در همین شرایط نیز مشکل آب شرب و کمبود آب بسیار مضحک به نظر میرسد و دلیل این مشکلات نه کمبود آب شرب ناشی از خشکسالی بلکه سوء مدیریت و خشکسالی مدیریتی است که مردم را در رنج فرو برده است.
آمارها نشان میدهد تنها از سطح دریاچههای سدهای کارون۳ و ۴ معادل آب شرب مردم خوزستان تبخیر شده و از دسترس خارج میشود اما به گواه و اعتراف مسئولین خوزستان ۹۰ درصد آب مورداستفاده مردم خوزستان مطلوب نیست یا در میان همین سدهای کارون۳ و ۴ جمعیت ۳۰ هزارنفری ۱۱۰ روستا و شهر دهدز ۱۷ سال است در محاصره ۵ میلیارد مترمکعب آبهای شیرین، جیرهبندی آب طاقتشان را به سر آورده است و سدهایی که قرار بود توسعه پایدار و آرامش و رفاه را برای جامعه محلی و کشور به ارمغان آورد، یکی پس از دیگری حتی از مدار تولید برق نیز خارج میشوند تا مهر باطلی بر ادعای سدسازان ثبتشده و دست از تداوم رودخانه کشی با سدسازی و انتقال آب بین حوضهای بردارند. امید که حاکمیت و دولت آینده در ساختار مدیریت بر منابع آب کشور بازنگری اساسی نموده، شورای عالی آب منحل و قانون شتابزده آب کشور پیش از تصویب به شکل اساسی بازنگری و با مشارکت همه ذینفعان تدوین گردد و نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای پاسخ به مطالبه جدی موکلین خویش تحقیق و تفحص از طرحهای انتقال آب و سدسازی را در دستور کار قرار دهند. آنچه این روزها میتواند به آرامش جامعه کمک نموده و امیدها را برای اصلاح سیاستهای غلط وزارت نیرو و تقویت سازمان افول یافته حفاظت از محیطزیست کشور افزون نماید ارائه یک برنامه مشخص برای اجرای سند ملی حفاظت از محیطزیست کشور است و البته توقف بدون قید و شرط طرحهای انتقال آب و سدسازی بر رودخانه کارون همچون بهشتآباد، خرسان و کوهرنگ ۳ است. هرچند هدرروی آب در بخش کشاورزی را نمیتوان ازنظر دور داشت. وزارتخانهای که دست روی دست گذاشته و با هدر دادن بیش از ۵۰ درصد منابع آب کشور بیشترین نقش را در بروز بحرانهای آبی کشور دارد و هنوز نتوانسته است راندمان آبیاری را به بیش از ۳۰ درصد افزایش دهد، درحالیکه با اصلاح الگوی کشت و شیوههای غلط آبیاری رایج فعلی و کنترل هدرروی و صرفهجویی در حد ۱۰ درصد میتوان دهها برابر به دارایی آب شرب هر استان افزود و هیچ نیازی به کشتن رودی برای نجات غیرممکن رودی دیگر نخواهد بود.
کرامت حافظی-فعال محیطزیست: انتقال آب، رمق کارون و کرخه را گرفت
انتقال آبهای کارون از سال ۱۳۳۲ با تونل اول کوهرنگ برای غیر شرب به زایندهرود آغازشده است. مطالعات انتقال آبهای کوهرنگ که چند طرح بود پس از جنگ جهانی دوم و در هنگام فراوانی بارش برف و باران که تغییرات اقلیمی رخ نداده بود، صورت پذیرفت، به تصور اینکه آب مازاد وجود دارد اما امروز کارون بیرمق از انتقال آب و سدسازی حتی توان ورود به دریا را ندارد و آبشور دریا به علت کاهش آورد آب؛ وارد بستر کارون میشود و نخلستانها و آب شرب آبادان و خرمشهر را نابود کرده است؛ وزارت نیرو برای جلوگیری از ورود آبشور دریا به کارون دو سد مارد و چوئبده را در انتهای کارون و در محل ورود به خلیجفارس میسازد تا جلوی ورود آبشور دریا را بگیرد و حالآنکه این سدهای ضد محیط زیستی باعث جلوگیری از مهاجرت ماهیان مهاجر دریا به رود میشوند ؛ یعنی امروز کارون اقتصاد کشتیرانی؛ تأمین آب شرب ؛ ظرفیت کشاورزی و حتی اقتصاد صیادی خود را ازدستداده و هرروز وضع وخیمتری دارد؛ چراکه انتقال آبها و سدسازیها همچنان ادامهدارند و هرساله آب سرشاخههای برفگیر کارون را به سمت فلات مرکزی انتقال میدهند؛ آب سرشاخههای برفگیر که تأمینکننده آب تابستان خوزستان است.
حالا کارون؛ توان تأمین آب شرب ندارد؛ آب شرب حاشیه کارون در اهواز و خرمشهر و آبادان با فشار به کرخه و طرح غدیر تأمین میشود ؛ کرخه ناتوان از تأمین آب هور العظیم و کارون به سیال مسموم فاضلاب تبدیلشده است. کارون توان ورود به دریا ندارد و سد مارد و چوئبده برای جلوگیری از ورود آبشور دریا به کارون ساختهشده که فاجعه محیط زیستی بوده و مانع از مهاجرت ماهیان دریا به رود میشود. در اصفهان مدیریت آب زایندهرود بهطور غیرقانونی تأمین جریان زیستی زایندهرود و تالاب گاوخونی را بعد از شرب انجام نمیدهد و اولویت را به صنعت و کشاورزی میدهد و طبیعی است وقتی این صنایع روزبهروز بزرگتر میشوند و اولویت برداشت آبدارند، برای جریان زیستی و حقآبه گاوخونی آبی باقی نمیماند و اما در مورد رودخانه کرخه باید گفت، عمده تأمین آب هور العظیم (هور الهویزه) از آب کرخه و بخشی از رود دجله است. مصارف فراوان بالادستی و سدهای فراوان بر رودهای حوضه آبریز کرخه چشمانداز فاجعه باری را برای کرخه ،هور العظیم و خوزستان رقم میزند. حوضه آبریز کرخه از استانهای کرمانشاه،لرستان،همدان، ایلام و خوزستان آب کرخه را تأمین میکند و در این استانها سدهای فراوان بر کرخه در حال بهرهبرداری یا در حال ساخت است. در خصوص قطع جریان زیستی رودخانه کرخه و حقآبه هورالعظیم بیش از بیست سد در بالاست در حال بهرهبرداری یا در حال ساخت توسط وزارت نیرو است و آب سدهای حوضه آبریز کرخه را تعیین میکند که در انتهای حوضه هور العظیم واقعشده است. در سالهای کمآبی بعد از نیاز شرب و بهداشت طبق قانون حفاظت از تالابها، حقآبه زیستی تالابها باید تأمین شود و حقآبه زیستی تالابها مقدم بر کشاورزی و صنعت است و اکنونکه با تنش آبی روبهرو هستیم باید جهاد کشاورزی به کشاورزان کشت کم آب بر را توصیه کند؛ کشاورز برای معیشت و تأمین مالی کشت میکند و در سالهایی که آب نیست میتوان خسارت مالی آنان را پرداخت نمود تا آب طبق قانون به تالابها برسد چراکه خشکی تالابها خسارت جبرانناپذیری مانند از میان رفتن تنوع زیستی و تبدیل به کانون ریز گرد را در پی دارد و تالاب بدون آب معنا ندارد. طبق قانون، امسال به دلیل کمآبی و کمبارشی کشت برنج باید در همه استانها بهجز شمال کشور ممنوع باشد و خسارت عدم کشت به کشاورزان پرداخت شود؛ اما همین امسال آب برای کشاورزی در زایندهرود بازشده که آب انتقالی کارون است و در خوزستان ممنوع شده و از سوی دیگر استانهای دیگر فلات مرکزی مانند یزد و کرمان در رقابت با اصفهان از کارون آب طلب میکنند!
رضا نیکفلک-فعال محیطزیست: برداشتهای آب و خشکی تدریجی رودخانهها
بیش از ۶۷ سال است که آب رودخانه کارون (طولانیترین رودخانه ایران) از سرچشمهها بهوسیله سد و تونل از مسیر اصلی خود منحرفشده و جهت استفاده در کشاورزی، صنعت و شرب به استانهای اصفهان، یزد و کرمان انتقال داده میشود. یکی از دلایل کم آب شدن و خشک شدن تدریجی رودخانه کارون، انتقال آب از سرچشمههاست؛ ازجمله پروژههای انتقال آب کارون، پروژه سد و تونل کوهرنگ یک سال ساخت ۱۳۲۲ در استان چهارمحال و بختیاری. پروژه سد و تونل کوهرنگ دو _ سال ساخت ۱۳۶۶ در استان چهارمحال و بختیاری. پروژه سد و تونل چشمه لنگان _ سال ساخت ۱۳۸۴ از سرچشمه رود کارون در استان اصفهان. پروژه سد و تونل خدنگستان سال ساخت ۱۳۹۲ از سرچشمه رود کارون در استان اصفهان. تونل انتقال آب از سرچشمههای رودخانه دز در استان لرستان ( رود دز درنهایت در نزدیکی اهواز به کارون میپیوندد ) و پروژه سد کمال صالح سال ساخت ۱۳۹۰ در اراک. همچنین ۳ پروژه دیگر به نامهای سد و تونل کوهرنگ ۳، سد و تونل ونک_ سولگان و پروژه سد و تونل بهشتآباد در استان چهارمحال و بختیاری در حال ساخت هستند که در این میان پروژه کوهرنگ ۳ تقریبا تکمیلشده است. این حجم عظیم انتقال آب کارون از سرچشمهها که مقصد عمده این انتقالها استان اصفهان است، ازجمله دلایل خشک شدن تدریجی رودخانه کارون است. علاوه بر انتقال آب از سرچشمهها، ساخت سدهای متعدد بر روی رودخانه کارون و سرشاخههای آن ازجمله دلایل خشک شدن تدریجی رودخانه کارون است. حجم عظیمی از آب ذخیره شد در پشت دریاچه سدها با توجه به گرمای شدید هوا در تابستان تبخیر شده و از دسترس خارج میشود درواقع دریاچههای بزرگ سدها همانند تشت تبخیر عمل میکنند. کشاورزی بیحدومرز، برداشتهای مجاز و غیرمجاز آب از رودخانه جهت تأمین آب حوضچههای پرتعداد پرورش ماهی، حجم بسیار عظیمی از آب رودخانههای کارون، کرخه و دز را برداشت میکند به شکلی که در حوضه رودخانه کرخه آبی برای ورود به تالاب باقی نمانده است. مزارع وسیع کشت و صنعت نیشکر در خوزستان بخش وسیعی از آب رودخانه کارون و دز را برداشت کرده و پساب شور و سمی آن را بدون تصفیه و بازگشت به رودخانه به یک تالاب مصنوعی به نام ناصری در نزدیکی خرمشهر هدایت میکنند. همچنین بخشی از این پسابهای شور و خطرناک به تالابهای شادگان و هورالعظیم وارد میشود و مشکلات بسیار زیادی برای تنوع زیستی تالاب و ساکنانش به وجود آورده است.
یوسف فرهادی بابادی-عضو کمپین حمایت از زاگرس مهربان: دولت با جامعه مدنی وارد گفت وگوهای اقناعی شود
سد کرخه ازجمله ۱۳۴ فقره سد پیشنهادی در گزارش جامع توسعه خوزستان بود که از طرف دیوید لیلیینتال مدیر مهندسین مشاور عمران و منافع آمریکا موسوم به دی اند آر در سال ۱۳۳۵ به سازمان برنامه و بودجه پیشنهادشده بود. سدی که امروز بهواسطه رسانهای شدن بحران زیستی در تالاب هورالعظیم و اعتراضات گسترده اجتماعی در خوزستان به مرکز توجه رسانه و مردم تبدیلشده است. شاید اگر این سد و مجموعه دیگر از پروژههای توسعه مهندسین مشاور عمران و منافع آمریکا که در ایران دنبال میکرد موردتوجه ، بازبینی و بررسی بیشتر انجام میگرفت امروز شاهد این حجم از پیامدهای تخریبگر اجرای برنامههای توسعه در ایران نبودیم. متأسفانه باوجود آشکار شدن پیامدهای ویرانگر طرحهای توسعه مهندسین مشاور عمران و منافع آمریکا در خوزستان دستهایی در کار است که بیتوجه به این پیامدها درصدد بوده دیگر طرحهای معوق مانده این شرکت را دنبال و اجرا کنند. صرفنظر از نیت پیگیریکنندگان این طرحها ضروری است تا نظام تصمیم سازی کشور بار دیگر عملکرد شرکتهای مشاور خارجی را در طرحهای توسعه موردتوجه قرار دهد تا حداقل بتوان پیامدها و آثار منفی طرحهای توسعه ناپایدار را کاهش داد. شوربختانه نهتنها هیچ ارادهای برای بازبینی در این طرحها وجود ندارد بلکه نوع مواجه غلط ساختار حکمرانی با پیامدهای اینگونه طرحها به ابعاد چالش در کشور بهویژه در خوزستان افزوده است. اکنون میزان ۸۰۰ میلیون متر ذخیره سد کرخه، آنگونه که کارشناسان ادعا دارند پاسخگوی نیاز ۵ ماه آینده نیست اما در عمل فشار رسانهای و اعتراضات میدانی باعث افزایش خروجی این سد شد. حالآنکه دولت میتوانست در رویهای تعاملی نه بعد از وقوع بحران بلکه مدتها قبل از این بحران قابل پیشبینی با جامعه مدنی وارد گفتوگوهای شفاف، علنی و اقناعی شود. اما بهصراحت باید گفت وضعیت پیش رو حاصل نگاههای خاص و عمدتا اشتباه امنیتی است که نهتنها خود را بینیاز از تعاملات اقناعی با جامعه مدنی میداند بلکه نیروهای دغدغه مند کشور را باهدف مرجعیت زدایی از جامعه بیاثر میکنند. البته در کنار این رویکرد غلط امنیتی تمکین به مطالبات برخی جریانهای جامعه مدنی نظیر کشاورزان اصفهان که مطالباتشان تناسبی با واقعیتهای فنی حاکم بر سد زایندهرود بیارتباط با خواست مجموعه مدیریتی اصفهان نیست؛ آنچنانکه از تحلیل رویدادها میتوان دریافت مجموعه مدیریتی حاکم بر آب اصفهان بنا دارد در سایه خالی شدن سد زایندهرود و بازنمایی فاجعهبار آن از یکسو و از سویی دیگر با بهرهگیری از اعتراضات کشاورزان پروژه فاقد وجاهت قانونی انتقال آب گلاب را در پایان موعد آبرسانی همزمان با مراسم تحلیف ریاست جمهوری بهرهبرداری کند. درمجموع برای تحلیل وضعیت بحرانی حاکم بر آب کشور جامعه نیازمند گفتوگوهای بیپرده، شفاف و صادقانه است گفتوگوهایی که اگرچه تحقق آن زمان بیشتری را میطلبد اما دستاورد آن برای سرزمین مان نویدبخش خواهد بود.
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=47346
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای تشنهلب کنار آب بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.