دستی پشت پرده نیست دستان خود شماست!
سعید نوروزی
مشارکت پر شور مردم در انتخابات، نه تنها برگ برندهای برای آینده کشور، بلکه ضرورت و نیاز همیشگی بوده و به گفته رهبر معظم انقلاب «علاج دردهای مزمن کشور در پر شور بودن انتخابات و حضور عمومی مردم است».
طی روزهای اخیر حسن روحانی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اظهار داشته: «میترسم یک دستی پشت پرده در کار باشد و بخواهند مردم را از انتخابات مایوس کنند.»این صحبتها در حالی مطرح میشود که روزهای زیادی تا کارزار انتخاباتی باقی مانده و این نوع سخنان در شرایط فعلی ضرورتی ندارد. اینکه رئیس جمهور از دستهای پشت پرده میگوید بهجای آنکه مسئلهای را حل کند، بیشتر نگاه عمومی را نسبت به انتخابات بدبین میکند. این را هم باید در نظر گرفت که رسانههای ضدانقلاب بارها تلاش کردهاند تا به مردم القا کنند که انتخابات مهندسی میشود! مشخصا این صحبتهای آقای روحانی نیز میتواند مورد استقبال خارجنشینان قرار گرفته و روی آن
موج سواری کنند. از سویی دیگر آقای روحانی ادامه میدهد که نگران مشارکت در انتخابات است؛ این نیز در حالی مطرح میشود که به گفته حامیان دولت، بیشترین موضوعی که مردم را نسبت به آینده و حضور در پای صندوق رای مردد کرده است عملکرد دولت تدبیر و امید است. وضعیت کالاهای اساسی، افزایش قیمتها و دهها مورد دیگر که بهواسطه مدیریت آقای روحانی، زندگی مردم را در شرایط بدی قرار داده، مردم را از حضور در انتخابات مایوس کرده است.
بهنظر میرسد این سخنان در جهت فرار از پاسخگویی بوده و بیان آن برای دور شدن حواسها از عملکرد دولتمردان و عدم عمل به وعدههای انتخاباتی ۹۲ و ۹۶ است. امروز مشکل مردم معیشت، گرانی، بیکاری و… است و اگر آقای روحانی از مشارکت در انتخابات نگران است، بهتر است کمی برای مردم کار کرده و تلاش کند قیمتها پایین و معیشت مردم بهتر شود. مردم وقتی میبینند واکنش رئیس جمهور و وزرا به مشکلات سکوت بوده، نه تنها از حضور در انتخابات دلسرد میشوند بلکه موجب عدم اعتماد عمومی فراهم میشود.رئیس دولت تدبیر و امید همچنین در ادامه سخنان خود دوباره به قانون اساسی اشاره کرده و میگوید: «اصل ۱۱۳ بر دوش من سنگینی میکند، اصل ۱۱۳ رئیس جمهور را مسئول اجرای قانون اساسی میکند.
هر کجای قانون اساسی صدمه ببیند این رئیس جمهور است که باید فریاد بزند و از همه توان خود استفاده کند. مهمترین اصل قانون اساسی نسبت به قوای سه گانه اصل ۵۷ است که استقلال سه قوه را بیان میکند. هیچ قوهای نمیتواند در امر قوای دیگر دخالت کند. ما مداخله نداریم و قوای سه گانه
از هم استقلال دارند. نباید قانون اساسی را به تعطیلی بکشانیم، نباید بگذاریم قانون اساسی تخریب شود.»
مطمئنا آقای روحانی شرایط تحریمی و کرونایی کشور را درک میکند و بهتر از هرکسی میداند که مجلس شورای اسلامی، مطابق قانون، مسئول نظارت بر عملکرد دولت است. همین قانونی که آقای روحانی به آن اشاره میکند میگوید مجلس میتواند در صورت لزوم نه تنها وزرا را استیضاح کند؛ بلکه میتواند رئیس جمهور را بازخواست و حتی رای به عدم کفایت وی داده و از مدیریت کنار بگذارد. با وجود اینکه آقای روحانی خود را حقوقدان میداند و از قانون خبر دارد اما زمانی که حرف از نظارت مجلس بر دولت میشود، ادعا میکند نمایندگان مجلس نباید بر عملکرد دولتمردان نظارت کنند. او در حالی میگوید «قانون اساسی را به تعطیلی نکشانیم» که در همین مدت زمان مجلس یازدهم چندین بار از اجرای قانون سر باز زده و برخی قانونهای مصوب مجلس را ابلاغ نکرده است که این خود نوعی فرار از اجرای قانون میباشد. البته این نوع سخنان آقای روحانی تازگی ندارد و ایشان تاکنون چند بار از قانون اساسی حرف زدهاند اما در عمل عملکرد آنچنانی نداشته است.
لذا بهتر است برای روشن شدن مسئله، تفسیر شورای نگهبان مرور شود. این شورا در تفسیر خود از اصل ۱۱۳ قانون آورده: «مستفاد از اصول متعدد قانون اساسی آن است که مقصود از مسئولیت اجرا در اصل ۱۱۳ قانون اساسی، امری غیر از نظارت بر اجرای قانون اساسی است.»
در سال ۹۱ نیز آقای کدخدایی از دبیر شورای نگهبان درخواست کرد که نظر تفصیلی درباره حدود اختیارات رئیس جمهور براساس اصل ۱۱۳ را بیان کند. شورای نگهبان هم در پاسخ اعلام کرد که مقصود از مسئولیت اجرای قانون اساسی، این است که مسئولیت رئیس جمهور شامل نظارت بر وظایفی که قانون اساسی بر عهده دیگر نهادها گذاشته، نمیشود. رئیسجمهور حق ایجاد هیچگونه تشکیلاتی را نیز ندارد. لذا آنچه شورای نگهبان تاکید میکند این است که رئیسجمهور مسئولیتی در خصوص اجرای قانون اساسی ندارد و صرفا میتواند مواردی را که بر خلاف قانون اساسی مشاهده کرده، تذکر دهد.
نکته دیگر این است، چرا زمانی که مجلس میخواهد رفتار و عملکرد دولتیها را زیر ذرهبین قرار دهد، صداها بلند میشود و با شلوغکاری جلوی نظارت بر دولت گرفته میشود؟! مرور رفتار آقای روحانی نشان میدهد هر بار که بحثی در مورد دولت در خانه ملت داغ میشود، او مجلس را به سیاست زدگی و یا تخریب دولت متهم میکند. مشخصا طرح این موضوعات از سر لجبازی است و آقای روحانی میخواهد بعد از ۷ سال کار اجرایی از پاسخگویی فرار کند. همچنین باید یادآوری کرد که مطابق اصل ۱۳۷ قانون اساسی وزرا در برابر مجلس مسئول هستند. بهنظر میرسد این حرفها از سوی رئیس دولت بیشتر برای حاشیهسازی است.
او میداند که بعد از پایان ریاست جمهوری، از وی چیزی جز مذمت و کارنامهای ضعیف و پر خسارت نخواهد ماند؛ بنابراین وانمود میکند که اختیارات نداشته و نگذاشتهاند کار کند! پس طرح چنین مسائلی چندان عجیب هم به نظر نمیرسد.در سویی دیگر همزمان با اظهارات روحانی، رئیس دفتر وی نیز تخریب مجلس را ادامه داد.
محمود واعظی درباره اینکه برخی نمایندگان و کارشناسان معتقدند دولت در مواجهه با مجلس و در زمان اختلاف نظرها از عملیات رسانهای استفاده میکند و جریان را به نفع خود عوض میکند، اظهار داشت: نمایندگان مجلس یازدهم، از روزی که آمدند غیر از کار تبلیغاتی و رسانهای؛ فقط حرف زدند. خودشان همینطوری حرف میزنند و تا یک نفر در دولت حرف میزند میگویند کار رسانهای میکند.باید به آقای واعظی و رئیس دولت گفت امروز دیگر این رفتار برای جامعه غیر قابل قبول است. کارنامه دولت طی هفت سال مشخص و دستاوردش برای مردم تقریبا هیچ بوده است. کنایههای دولتمردان برای مردم تکراری شده و بهتر است تغییر رویه داده و دست دوستی به نمایندگان بدهند. امروز تمام دولتمردان باید در مقام پاسخگو بوده و با این چنین حاشیهسازیها به دنبال فرار از پاسخگویی نباشند. پرداختن به این موضوعات که دغدغه جامعه نیست، هم دور از تدبیر و عقلانیت میباشد و هم مشکلات کشور را بیشتر میکند. بهتر است تمامی قوا حاشیهها و مجادلات که مطلوب دشمن است را کنار گذاشته و برای خدمت به مردم اقدام کنند.
انتخابات 1400 , رئیس جمهور , روحانی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.