امنيتي از جنس قانون براي زنان
نفيسه صباغي
در سالهاي اخير در حالي آمار همسرآزاري در کشور بالا رفته که انتظار ميرفت با افزايش آگاهيهاي جامعه، شاهد کاهش اين پديده غيراخلاقي باشيم. به گفته رئيس اورژانس اجتماعي ۱۵ درصد زناني که مورد خشونت واقع شدند، از تحصيلات دانشگاهي برخوردار هستند. در اين راستا بايد گفت بسياري از زنان با وجود تحصيلات عاليه اما به دليل عدم آگاهي از حقوقي که قوانين براي آنها درنظر گرفته ممکن است در معرض مخاطراتي از جمله همسرآزاري قرار گيرند. هرچند در گذشته و با توجه به نگاه سنتي جامعه نسبت به زنان، اعمال خشونت از سوي مرد امري عادي تلقي ميشد و کمتر زني به خود اجازه مي داد که اين موضوع را در محاکم مطرح کند اما خوشبختانه امروز برخي از زنان با يک گام روبه جلو، شکايات خود در اين خصوص را در دادگاه مطرح ميکنند. اما قوانين در مورد همسرآزاري چگونه است؟ و دليل افزايش آن در جامعه چيست؟ در اين زمينه گفتوگويي با علي صدري خانلو وکيل دادگستري و استاد دانشگاه انجام داديم که از نظرتان ميگذرد.
* در سالهاي اخير همسر آزاري و اعمال خشونت در مورد زنان افزايش يافته است به نظر شما دليل اين معضل چيست؟
همسرآزاري يک پديده شوم و غيراخلاقي و غيرقانوني است که در همه جوامع وجود دارد، ولي ميزان آن با توجه به وضعيت جامعه يا افراد کم و زياد ميشود. به عبارت ديگر در کشورهاي جهان سوم يا توسعه نيافته ميزان آن بيشتر از کشورهاي توسعه يافته است.هرچند همسرآزاري تنها از طرف مرد اعمال نشده و گاهي برخي از مردان نيز در معرض اين آسيب قرار مي گيرند که البته ميزان آن به مراتب پايين تر از آزار و اذيت زنان در خانه است.
در همسرآزاري دلايل و عوامل متعددي ميتواند دخيل باشد که عمدهترين انها فقر اقتصادي و فقر فرهنگي است. در کشورهاي توسعه نيافته به دليل مشکلات اقتصادي فراوان و اينکه مرد به علت عدم تامين هزينههاي زندگي و همسر خويش ممکن است، وقتي درخواستي از سوي همسرش مطرح مي شود و توان اجابت آن را ندارد، به زور متوسل شود و با خشونت و درگيري يا در مواردي ضرب و جرح با همسر خويش برخورد کند.
*به نظر شما نگاه سنتي جامعه نسبت به مردان و فقر فرهنگي تا چه ميزان در بروز خشونت نسبت به زنان ميتواند موثر باشد؟
فقر فرهنگي عاملي مهم در بروز اين پديده غيرقانوني است. شاهديم در جوامعي که از فرهنگ غني برخوردار نيستند و آموزشهاي لازم به افراد داده نشده است، اين پديده بيشتر است. نگاه سنتي که در جامعه نسبت به مردان وجود دارد اين اجازه را به مردان مي دهد که هر نوع رفتاري با همسر خويش داشته باشند. در صورتي که طبق قوانين زن و مرد از حقوقي برابر برخوردار هستند. ضمن اينکه بيسوادي، کم سوادي يا به طور کلي عدم آگاهي افراد ميتواند نقشي مهم در بروز اين پديده داشته باشد.
*در اين زمينه چه اقداماتي بايد صورت گيرد تا نگاه سنتي جامعه نسبت به مردان کمرنگتر شود؟
در اين زمينه لازم است افراد از همان دوران کودکي تحت آموزشهاي لازم قرار گيرند به عبارت ديگر حقوقي که قوانين براي زنان و مردان درنظر گرفته است در کتب درسي و دروس دانشگاهي گنجانده شود. از همان دوران کودکي پسران بايد بدانند هيچ برتري نسبت به دختران ندارند. در مدارس و دانشگاه اين موضوع بايد آموزش داده شود که زن و شوهر از حقوق يکساني برخوردار هستند هيچ مردي حق ندارد که خطاهاي همسر خويش را با خشونت يا ضرب و جرح پاسخ دهد و اصولا مرد مالک زن نيست که بتواند هرگونه رفتاري را نسبت به همسر خود اعمال کند.پس تربيت افراد مي تواند نقشي مهم در کاهش اين معضل داشته باشد.
*عوامل ديگر در بروز اعمال خشونت نسبت به زنان چيست؟
مورد ديگر اعتياد است متاسفانه اين بلاي خانمانسوز خانوادهها را متلاشي و جامعه را از داخل فاسد ميکند. فردي که مبتلا به اين بيماري (ياجرم) شده وقتي که در خانه و مقابل ديدگان همسر و فرزندان مواد مصرف ميکند زماني که با مقاومت همسر مواجه شود به زور و خشونت متوسل مي شود يا اينکه در مواردي که نياز به مصرف مواد دارد کنترلي بر اعمال و رفتار خود ندارد و ممکن است دست به هرکاري بزند. متاسفانه اعتياد يکي از علل همسر آزاري در جوامع و به ويژه در کشور ماست. عامل ديگر مهاجرت است وقتي افراد به دليل بيکاري و نبود شغل مجبور به مهاجرت ميشوند در بسياري از موارد توانايي ساکن شدن در شهرها را ندارند و به ناچار در حاشيه شهرهاي بزرگ سکني ميگزينند و به دليل اينکه نميتوانند خودشان را با فرهنگ محل زندگي هماهنگ کنند، اين امر مشکلاتي را در زندگي اين افراد ايجاد ميکند که در نهايت منجر به درگيري و ناراحتي ميان زن و مرد مي شود.
*اصولا همسرآزاري به چه مواردي اطلاق مي شود؟
شايد همسرآزاري بيشتر به ضرب و جرح و کتک زدن تعبير شود اما همسرآزاري که به صورت کلي به سه شکل فيزيکي، رواني و جنسي انجام ميشود. البته در جوامع توسعه نيافته همسرآزاري به صورت فيزيکي صورت مي گيرد و اين هم به دليل عدم آموزش افراد جامعه است. عدم آگاهي افراد از قوانين و حقوقي که براي انها درنظر گرفته شده است ميتواند در اين زمينه موثر باشد. وقتي مردي خواستههاي همسر خود را برآورده نميکند يا با وي بدرفتاري و بد خلقي ميکند يا حضور کمرنگي در خانواده دارد يا به وي بيتوجهي ميکند و… اين رفتارها روح و روان زن را آزرده ميکند. گاهي نيز برخي از زنان بهواسطه اعمال خشونتهاي جنسي آسيب ميبينند و البته از ترس بيآبرويي شکايتي هم مطرح نمي کنند و بدين لحاظ آمار درستي در اين زمينه ارائه نميشود.
*در اين زمينه قوانين چگونه است؟
به صورت خاص در مورد همسرآزاري قوانيني وجود ندارد که براي آن مجازات خاصي در نظر گرفته باشد اما در قوانين جزايي ما مقرراتي در اين زمينه تعبيه شده است. به عبارت ديگر اگر مردي همسر خود را مورد ضرب و جرح قرار دهد قابل تعقيب کيفري است و در مواردي نيز قصاص درنظرگرفته شده است در غير اين صورت مرد، به پرداخت ديه محکوم مي شود. اگر همسر آزاري به صورت رواني و روحي، حال از طريق. توهين، افترا، دشنام و استفاده از الفاظ زشت صورت و…. باشد، در صورت شکايت زن، با مرد برخورد خواهد شد. اما قانون خاصي يا عنوان مجرمانهاي در مورد خشونت جنسي نداريم. هرچند در کشورهاي خارجي اگر بدون رضايت زن، رابطه جنسي انجام شود به نوعي تجاوز تلقي شده و مجازات نيز برايآن درنظر گرفته شده است. به اعتقاد بنده در اين زمينه نياز به قانونگذاري احساس
مي شود و لازم است در مورد همسرآزاري قوانيني وضع شود که هم جنبه بازدارندگي داشته باشد هم بتواند نقش حمايتي براي زنان داشته باشد. البته لايحه مقابله با خشونت عليه زنان يا لايحه تامين امنيت زنان تدوين شدهاست در اين لايحه که در ۵۱ ماده تدوين شده به نکات خوبي در راستاي بازدارندگي از همسرآزاري اشاره شدهاست. براي مثال در اين لايحه جلوگيري از ازدواج اجباري دختران زير
۱۸ سال و تأمين خانه امن براي اين دختران يکي از موارد مهم اين قانون است؛ علاوه بر آن معاون فراکسيون زنان مجلس اشاره کردهاست که اسيدپاشي و اينکه شخص جنايتکار که يک زندگي را تا آخر عمر نابود کرده با مجازاتي کم دوباره به جامعه برميگردد نيازمند تصويب قانوني است که کسي جرات به اسيدپاشي نداشته باشد.
اما نکتهاي که در حال حاضر بايد به آن پرداخته شود اين است که در صورتي که زن مورد آزار و اذيت واقع شود بتواند به راحتي در دادگاه اين موضوع را اثبات کند. به اعتقاد بنده بايد در آيين دادرسي و ادله اثبات و نحوه اثبات خشونت هاي فيزيکي، رواني، جنسي راحتتر باشد و لازم است براي اثبات آزار و اذيت اعمال شده روشهايي در نظر گرفته شود و خانمها بتوانند اين موارد را در محاکم اثبات کنند.
*به غير از قانونگذاري چه اقدامات ديگري براي کاهش همسر آزاري ميتوان انجام داد؟
به اعتقاد بنده در اين زمينه نياز به فرهنگ سازي داريم . کودکان از همان زمان کودکي تحت آموزشهاي لازم در اين خصوص قرار گيرند و به عبارت ديگر پايههاي تربيتي جامعه را درست کنيم تا اولا نگاه سنتي جامعه نسبت به مردان کم رنگ شود و در ضمن زنان هم بدانند از چه حقوقي برخوردار هستند. در خاتمه بايد گفت نبايد حقوق و آزاديهاي افراد محدود شود و دخالت در حقوق اساسي افراد صورت گيرد.
آمار همسرآزاري در کشور , اورژانس اجتماعي , قوانين همسرآزاري , نفيسه صباغي , همسرآزاري
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.