تأسيس سازمان ملل مستضعف، راهکار مبارزه با نظام سلطه
احمدرضا هدايتي
اگرچه بهظاهر؛ اهداف انساندوستانهاي براي سازمان ملل متحد تعريف شده است، اما از آنجا که پايه و بنيان اين سازمان بينالمللي توسط کشورهاي استکباري و بر اساس تفکر نظام سلطه و سرمايهداري شکل گرفته و تاکنون هيچ اصلاح مؤثري در ساختار و ماهيت آن صورت نگرفته، لذا از همان ابتداي کار، همواره در راستاي منافع بنيانگذاران اوليه اعضاي اصلي آن عمل كرده و عملا توفيق چنداني براي ايجاد امنيت و حفظ صلح و آرامش و برقراري عدالت در جهان نداشته است.
عملکرد چندگانه و چشمپوشي اين سازمان بينالمللي نسبت به زورگوييها، قلدريها و ظلم و جنايت کشورهاي مدعي قدرت و واکنشهاي بعضا خنثي و بياثر نسبت به ساير رخدادهاي جهاني مانند، تروريسم يا جنگ و اشغالگري يا تهديد و تحريم کشورهاي مختلف جهان توسط کشورهاي عمدتا غربي و در راس آنها آمريکاي جنايتکار، سبب شده تا اين سازمان عريض و طويل، به تدريج اعتبار و کارايي خود را از دست بدهد.
اينک سازمان ملل به ابزاري تبديل شده که گردانندگان آن قادرند به هر شکلي که مايل باشند، از آن بهره ببرند، البته گاهي نيز مجبور ميشوند براي حفظ ظاهرِ کار، برخي موضعگيريهاي عوامفريبانه را نيز از خود بروز دهند، اما واقعيت اين است که اين سازمان بر خلاف مفهوم پسوند نام خود، نهتنها متعلق به ملتها نيست، بلکه به همه دولتها نيز تعلق ندارد و فقط منافع کشورهاي مدعي قدرت را پشتيباني و تامين ميکند.
اجتناب قدرتهاي مذکور از ايجاد تغيير و اصرار آنها بر حفظ وضع موجود و نيز پيامدهاي پيشبيني نشده ناشي از تحولات اخير در سطح جهان، باعث شده تا ترديدها در مورد ناکارآمدي اين نهاد بينالمللي هر روز بيش از پيش تشديد شود.
از همين رو عده اي از صاحب نظران بر اين باورند که ادامه روند فعلي ممکن است در آينده به انصراف بسياري کشورها از عضويت در سازمان ملل منتهي شود و حتي دچار شدن سرانجام سازمان ملل به سرنوشت جامعه ملل يعني انحلال آن را در پي داشته باشد. گروهي ديگر نيز اعتقاد دارند اصرار قدرتها بر حفظ وضع موجود در نهايت ميتواند به مرجع قرار گرفتن ساير سازمانهاي مشابه يا موازي موجود مانند جنبش عدم تعهد يا سازمان همکاري اسلامي يا حتي ايجاد يک نهاد بينالمللي جديد به عنوان جايگزين سازمان فعلي منجر شود.
به همين دليل شايسته است، دستگاه ديپلماسي کشور تلاش نمايد تا با ايجاد اتفاقنظر در کشورهاي مستضعف جهان، با قدرت بيشتري از اين فرصت ارزشمند براي فراهم كردن زمينه بازنگري و اصلاح ساختار اين نهاد ناکارآمد بينالمللي استفاده كرده و جايگزيني ساز و کار مناسب ديگري به جاي حق وتو و ترجيحا تأسيس يک سازمان بينالمللي جديد تحت عنوان «سازمان ملل مستضعف» که در بردارنده مفهوم به استضعاف کشيده شده است را در دستور کار خود قرار دهد.
بيشک طرح اين موضوع به عنوان پاشنه آشيل قدرت کشورهاي استکباري، ميتواند شرايط را براي اصلاح ساختاري و ماهوي سازمان ملل متحد فعلي تسهيل نموده و در صورت عدم تحقق اين هدف، حتي زمينه تأسيس بيدردسر سازمان جديد را نيز فراهم نمايد.
احمدرضا هدايتي , سازمان ملل متحد , عدالت در جهان , کشورهاي استکباري
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.