این خوی بد
دو روز پیش، در برخی رسانه ها نامه ای سرگشاده از حجت الاسلام موسوی خوئینی به مقام معظم رهبری منتشر شد. او در این نامه که آکنده از طعنه و کنایه است، رهبر معظم انقلاب را مسئول اصلی نارسایی های اقتصاد کشور دانسته و با صراحت، از بی اعتمادی عموم مردم به پشتوانه ها و مشروعیت نظام اسلامی گفته است. این در حالی است که بنا به قانون اساسی، مسئولیت اجرایی کشور جز در مواردی که در همان قانون استثنا شده، بر عهده دولت است و عملا، دولت فعلی که از حمایت موسوی خوئینی در هر دو دوره برخوردار بوده، متهم ردیف اول مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور است.
نامه موسوی خوئینی آن قدر آشفته و بی منطق بود که چهره های مختلف سیاسی و رسانه ای کشور به آن واکنش نشان داده و حتی برخی از هم حزبی های او در مجمع روحانیون و سایر جریانات اصلاح طلب، آن را به باد انتقاد گرفتند.
برخی از واکنش های فعالان سیاسی به نامه یاد شده را از نظر می گذرانیم:
حسین شریعتمداری: نامه موسوی خوئینی همان خواسته های آمریکاست
مدیرمسئول روزنامه کیهان، در واکنش به نامه سرگشاده موسوی خوئینی به مقام معظم رهبری یادداشتی نوشته اند که بخش هایی از آن را از نظر می گذرانیم:
« نامه یاد شده، دقیقاً -تاکید میشود که دقیقاً-بازگویی آرزوهای برباد رفته دشمنان اسلام و انقلاب است و از این روی مخاطب نگارنده در این وجیزه، قبل از آنکه آقای موسوی خوئینی باشد، دشمنان بیرونی نظام هستند که اصرار دارند نظر ایشان را به قاطبه مردم ایران نسبت دهند! که البته در اولین دقایق بعد از انتشار نامه، با آب و تاب به همین سو رفتهاند!
ایشان توضیح نمیدهد که این بیاعتقادی نسبت به اسلام و نظام و انقلاب است یا عملکرد برخی از مسئولان نظام؟! اگر بیاعتقادی نسبت به اصل نظام است، در مقابل دهها نمونه اخیر که مردم با حضور چند ده میلیونی خود بر وفاداری و اعتقاد راسخ خویش به اسلام و انقلاب و مخصوصاً رهبر انقلاب تاکید ورزیدهاند چه پاسخی دارند؟! مثلاً درباره حضور چند ده میلیونی ملت از همه طیفها در سوگ سپهبد شهید سردار سلیمانی چه پاسخی دارند؟! حمایت همهجانبه آنان از اقدامات نظام در مقابل باجخواهی آمریکا و متحدانش را چگونه تفسیر میکنند؟ مینویسند:
«بر زبان بسیاری از مردم در کوی و برزن و در برخی محافل و مجالس، سخنانی میرود که از عمق بیاعتقادی و بیاعتمادی نسبت به مدیریت کلان و مدیران کشور حکایت میکند»! باز هم توضیح نمیدهند کدام مدیریت کلان مورد نظر ایشان است؟! کدامیک از مسئولان نظام صدها وعده به مردم دادهاند که حتی به یکی از آنها نیز عمل نکردهاند؟! کدامیک از مدیران ارشد نظام هر روز یک دروغ تازه بر زبان آورده و حتی زحمت یک عذرخواهی خشک و خالی هم به خود ندادهاند؟! اگر تصور میکنید که مردم این طیف از مسئولان دروغگو و لافزن را نمیشناسند، خود را فریب دادهاید و اگر میدانید که نام و نشان و مسئولیت این عده را میدانند، چرا جرئت بیان آن را ندارید؟!
ادعای دلسوزی شما برای فرزندان مردم این مرزو بوم، قبل از آنکه تعجبآور باشد خندهدار است! تعجبآور است چون بعید است شما از حضور فرزندان همحزبی خود که با پول حاصل از دسترنج ملت در آمریکا و اروپا پرسه میزنند بیخبر باشید! و خندهدار است که این رخداد پلشت و سوءاستفاده از بیتالمال را به روی مبارک خود نمیآورید! راستی جناب خوئینی، برادران کدامیک از مسئولان بلندپایه و به شدت تحت حمایت جنابعالی پروندههای فساد اقتصادی میلیاردها دلاری دارند؟ نمیدانید یا تجاهل میفرمائید؟! دستکم میدانید فرزندان کدامیک از همین قماش در کار عتیقه هستند و با سوءاستفاده از مسئولیت پدران خود بین ایران و اروپا و آمریکا هروله میکنند؟! یعنی شما از این موارد که همه عالم باخبرند، خبر ندارید؟! اگر اجازه بدهید نام و نشان آنها را برایتان بازگو کنیم و از روابط آنها با شما و حزبتان پرده برداریم. اگرچه با توجه به اطلاع مردم از این پلشتیها نیاز چندانی به این بازگویی نیست، جز آنکه شاید باعث خجالت شما بشود!
آقای خوئینی! این جملات برایتان آشنا نیست؟!
«بیسواد، بیشناسنامه، مزدور، کاسب تحریم، کودکصفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأسآفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند، انقلابیون نفهم!، یک مشت لات!…»! اینها فقط بخشی از پاسخ رئیسجمهور تحت حمایت شما و حزبتان است که در مقابل انتقاد به گرانی و تحمیل فاجعه برجام و تورم افسارگسیخته و… نثار منتقدان کردهاند! راستی آقای خوئینی جنابعالی در آن هنگام کجا بودید که غیر از حمایت از دولتی که آن را در اجاره خود میدانستید، لام تا کام سخنی نمیفرمودید و کاغذ به نامهنگاری سیاه نمیکردید؟!…و بالاخره، انتظار از خوانندگان آن است که یک بار هم که شده نامه آقای خوئینی را بخوانند و اگر فقط یک نکته -تاکید میشود که فقط یک نکته- از آن را با خواستههای رسماً اعلام شده آمریکا و اسرائیل متفاوت یافتند، نگارنده را هم بیخبر نگذارند.»
مسعود پیرهادی: مخاطب نامه را اشتباه گرفته اید
سردبیر روزنامه «رسالت» در واکنش به نامه موسوی خوئینی خطاب به او نوشت:
« آنطور که در سوابق جنابعالی دیده میشود، در تدوین و اصلاح قانون اساسی حضورداشتهاید، اما شاید لازم باشد برخی از اصول آن قانون را دوباره ازنظر بگذرانید، ازجمله اصول شصتم، صدوسیزدهم و صدوبیست و دوم که بهصراحت، اعمال قوه مجریه را جز در موارد خاص از طریق رئیسجمهور و وزرا میداند؛ مسئولیت اجرای قانون اساسی را بر عهده رئیسجمهور میگذارد و مقرر میدارد «رئیسجمهور در حدود اختيارات و وظايفی كه بهموجب قانون اساسی و يا قوانين عادی به عهده دارد در برابر ملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است». فلذا مسئول اصلی و مخاطب بایدها و نامه را اشتباه انتخاب کردهاید…اگر انقلاب اسلامی در ۳۲ سال سکانداری حضرت آیتالله خامنهای، مسیری روبهجلو طی کرده و در لغزشگاههای متداول حکومتهای جهان، زمین نخورده است، یک دلیل عمدهاش آن بوده که شخصیت اول و سکاندار آن، سیاستهای کلی را هر ساعت بهوقت اینوآن تنظیم نکرده و از ثبات رأی برخوردار بوده است نه آنکه یک روز جلودار انقلابیون جوان در تسخیر سفارت آمریکا و روز دیگر از سردمداران بازگشت از مسیر تقابل با غرب باشد و نگران معرفی چهرهای غیر صحیح از اسلام به جهانیان گردد. این تناقض آشکار را چگونه پاسخ میدهید؟…ملت ما، در تمام برهههای حساس تاریخ چهلساله و در تمام دوراهیها، راهحل امام و انقلاب را برگزیده است. آنکسی میتواند زمام اداره کشور را به دست گیرد که مردم را درست بشناسد، اگرنه در همان سال ۸۸ که امثال شما تلاش کردید فرمان کشور را به سمت پرتگاه بچرخانید، مردمی که به قول شما به پشتوانه مشروعیت نظام بیاعتقاد و به رهبر معظم انقلاب بیاعتمادند، با شما همراهی میکردند و کشتی انقلاب به چهلسالگی نمیرسید، اما پشت امام و مقتدایشان ایستادند و شما ناکام ماندید. مردم هرچند سختیکشیدهاند و به برخی امور انتقاد دارند، اما نوک پیکان اعتراضشان سویه درستی دارد. نارساییهای امروز، ریشه در انحراف از مسیر اسلام ناب و دوری از منطق ولایت و مقاومت دارد. مردم پای وصیت بنیانگذار کبیر انقلاب ایستادهاند، پشتیبان ولایتفقیه هستند و نمیگذارند این کشور به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد، همانطور که در فتنههایی که صحنهگردانشان بودید، نگذاشتند.»
مجید انصاری: این نامه نظر مجمع روحانیون نیست
عضو مجمع روحانیون گفت که در فضای مجازی از نامه خوئینی مطلع شده و نامه او، نظر مجمع روحانیون نبوده است. حجت الاسلام
مجید انصاری عضو مجمع روحانیون مبارز در گفت وگو با تسنیم، درباره نامه اخیر موسوی خوئینی گفت که نامه خوئینی، تصمیم و نظر شخصی او بوده و هیچ ارتباطی به مجمع روحانیون مبارز ندارد.
وی تصریح کرد: بنده روز گذشته این نامه را در فضای مجازی خواندم و آنچه در این نامه نگاشته شده، نظر شخصی او بوده است.
حمید روحانی: بعد از ۷ سال گرانی و تورم از خواب بیدار شدید؟
حجت الاسلام حمید روحانی هم در واکنش به این نامه نوشت: «برای من اولین سوالی که مطرح میشود این است که آقای خوئینی قاعدتاً یک انسانی است که بینش سیاسی دارد و فهم و درک دارد که مقام رهبری یک مقام اجرایی نیست، پس چرا در نامهای خطاب به رهبری، از مشکلات مردم که تورم روزافزون همراه با کاهش درآمد اقشار گسترده است و زندگی مردم را با دشواریهای طاقتفرسا روبهرو کرده شکایت میکند؟ اولین چیزی که به ذهنم خطور میکند این است که می خواهد با زبان بیزبانی به رهبری بگوید چرا نمیگذارید با آمریکا کنار بیاییم و تا با آمریکا کنار نیاییم مشکلات حل نمیشود. اکنون که این مشکلات بوجود آمده به خاطر این است که شما نمیگذارید ما در مقابل آمریکا تسلیم شویم.
برجامِ اول به نفع آمریکا تمام شد و درصددند برجام ۲ و ۳ هم به ثمر برسانند. بگذاریم آمریکا سیاستهایش را در ایران اجرایی کند و خلع سلاح شویم و در مقابل استکبار جهانی تسلیم باشیم! این نخستینحرف آقای خوئینی است. وگرنه وی میفهمد که جایگاه رهبری ربطی به مسائل اجرایی ندارد و تورم و مشکلات معیشتی به امور اجرایی مربوط است و در اختیار افرادی است که در راس وزارتخانهها و دولت هستند.امثال آقای خوئینی چند سال قبل از به قدرت رسیدن دولتِ تسلیمطلب، رسماً این موضوع را تبلیغ میکردند که مشکلات ممکلت بدون مذاکره با آمریکا حل نمیشود و بیکاری و بیمسکنی و نداشتن امکانات مادی و فقر و بدبختی به این مربوط میشود که با آمریکا رابطه نداریم.»
حجت الاسلام حمید روحانی در بخش دیگری از یادداشت خود آورده است: «موضوعی که از این نامه به دست میآید، انتقام از رهبری است. در طول ۳۰ سال گذشته که آیتالله خامنهای با درایت جهان تشیع را رهبری کردند، در مقابل توطئهها و نقشههایی که تسلیم طلبان برای درهم شکاندن خط امام(ره) انجام دادند، با هوشیاری و آگاهی و مقاومت این توطئهها را در هم شکستند و بههمین دلیل بخشی از جریان اصلاحات از ایشان کینه دارند. فتنه ۸۸ از آن فتنههای بی نظیری بود که تمام استکبار جهانی پشت آن ایستاد و برخی سفارتخانهها و دستگاه های جاسوسی کشورهای معارض در آن نقش داشتند. رهبری با درایت خویش توطئهها را نقش بر آب کردند، لذا میخواهند به هر نحوی به رهبری ضربه بزنند و این هم نقشهای است که در نامه خوئینی دیده میشود…آقای خوئینی جایی گفته بودند که از ابتدا ولایتفقیه را قبول نداشتم و میخواهند به نحوی به مردم بفهمانند که مسئله اساسی مملکت، مشکل ولایتفقیه است…این آقا هم برای اینکه نامش بر سر زبانها بیفتد به رهبری جسارت میکند تا سر زبانها بیفتد و باید این را بگویم که از این پس از اینگونه نامهها و سخنرانیها بیشتر میشود چراکه اصلاح طلبان در حال اضمحلال هستند و به قول معروف “الغریق یتشبث بکل حشیش، یعنی انسان در حال غرق به هر خار و خاشاکی چنگ میزند.»
صادق زیباکلام: موسوی خوئینی اول با استکبار درونی خود مبارزه کند
صادق زیباکلام از فعالان اصلاح طلب نیز در واکنش به این نامه گفت: «نامه موسویخوئینی به مقام معظم رهبری واکنشها و پرسشهای زیادی را برانگیخت؛ بهخصوص آنکه چرا موسویخوئینی که خود در بخش عمدهای از تاریخ انقلاب مسئولیتهای زیادی برعهده داشته اکنون لباس منتقد وضع موجود را بر تن کرده است؟ و چرا او خود را در ایجاد شرایط کنونی مقصر نمیداند؟ البته دیده شده است که موسوی خوئینی در انتقاد به دیگران و کنارکشیدن خود سابقهای طولانی دارد که شاید در سالهای اخیر مهمترین حملات او علیه هاشمیرفسنجانی بوده است؛ خاصه گفتوگوی مفصلی که چندوقت پیش انجام داد و حالا هم پا را فراتر از هاشمی نهاده و نامهای انتقادی به رهبر انقلاب نوشته است.»
زیباکلام با ذکر خاطرهای درباره شخصیت موسوی خوئینی گفت: «در انتها باید بگویم که موسوی خوئینی متکبرترین فردی است که به عمر خود دیدهام. بهیاد دارم یکی از دانشجویانم بر موضوع تسخیر سفارت آمریکا کار میکرد و موفق شد با افرادی چون عباس عبدی، محسن میردامادی، محمود احمدینژاد و معصومه ابتکار درباره آن موضوع گفتوگو کند. او گفت که اگر بتوانم با آقای موسوی خوئینی هم گفتوگویی انجام دهم، پروژهام کامل میشود؛ بههمین دلیل از من در خواست کرد که برای راضیکردن موسویخوئینی تلاشی بکنم؛ من هم نامهنگاریهای متعدد با او و دفترش انجام دادم و درخواست کردم که به چند پرسش این دانشجو پاسخ دهد و حتی از طریق دانشگاه تهران هم برای او نامهای ارسال شد اما او حتی پاسخ نداد که میخواهد مصاحبه کند یا نه؛ یعنی حتی به خودش زحمت نداد که بگوید وقت ندارم و مصاحبه نمیکنم. او اگر روزگاری ادعای استکبارستیزی داشته، بهتر است در ابتدا با استکبار درونی خود مبارزه کند.
اصلاح طلبان , روحانی , موسوی خوئینی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.