اخبار ویژه »
شناسه خبر : 20597
پرینتخانه » اجتماعی
تاریخ انتشار : 03 اردیبهشت 1399 - 22:08 |
واکاوی کاهش بودجه آسیبهای اجتماعی و ضعف دیدهبانی؛
زیر پوست جامعه
همواره آسیبهای اجتماعی ازجمله مسائل موردتوجه جامعه بشری بوده و با گسترش انقلاب صنعتی و بزرگ شدن دامنه نیازمندیهای انسان و به دنبال آن، احساس ناکامی و محرومیت از خواستهها، این پدیده ابعاد وسیعی یافته است.
| گروه اجتماعی |
همواره آسیبهای اجتماعی ازجمله مسائل موردتوجه جامعه بشری بوده و با گسترش انقلاب صنعتی و بزرگ شدن دامنه نیازمندیهای انسان و به دنبال آن، احساس ناکامی و محرومیت از خواستهها، این پدیده ابعاد وسیعی یافته است. بسیاری از ناهنجاریها و آسیبها در دورههای مختلف وجود داشته اما در هر دوره برخی از آنها، اهمیت بیشتری یافته و برخی زاده یک دوره خاص هستند.
شاید بد نباشد که ابتدا تعریفی از آسیبهای اجتماعی ارائه کنیم، طبق نظر محققان، هرگونه رفتار فردی یا جمعی که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد عمل جمعی رسمی و غیررسمی جامعه؛ محل فعالیت کنشگران واقع نشود و در نتیجه با منع قانونی یا قبح اخلاقی و اجتماعی روبهرو گردد، در دایره این مفهوم میگنجد. به همین دلیل است که خاطیان سعی میکنند ناهنجاری خود را از دید ناظران قانون، اخلاق عمومی و نظم اجتماعی پنهان کنند؛ زیرا در غیر این صورت با پیگرد قانونی، تکفیر اخلاقی وطرد یا سایر واکنشهای منفی اجتماعی مواجه میشوند.
آسیبهای اجتماعی و پیشگیری از آن، مهمترین دغدغه جوامع امروزی است. طلاق، فقر، بزهکاری،خودکشی و … ممکن است که در نگاه نخست، مشکلات شخصی و روانی به نظر برسند اما تأثیر آنها بر جامعه قابلچشمپوشی نیست و البته نمیتوانیم نقش جامعه را در شکلگیری این آسیبها نادیده بگیریم.
آسیبهای اجتماعی همچون کلاف پیچیده و درهم تنیده است که از دیرباز موردبررسی بوده اما این مسئله در جوامع در حال گذار خود را عیانتر میسازد و بیتردید در پدید آمدن آن یک عامل دخیل نیست و عوامل متعددی را باید موردبررسی قرار دهیم.مثل محیط اجتماعی نادرست،محیط خانواده،ناکامیهایی که در دوران نوجوانی و جوانی به وجود میآید،شکاف طبقاتی،مشکلات اقتصادی،فقر فرهنگی و بسیاری از موارد دیگر.
و ناگفته نماند بسیاری از آسیبهای اجتماعی مولود سیاستهای اشتباه و غیر کارشناسانه دولتها و بیتوجهی به حقوق شهروندان بوده است اما باید بدانیم که ریشه بسیاری از مشکلاتی که در جامعه میبینیم و با آن برخورد میکنیم به محیط خانواده بازگردد زیرا نخستین نهاد اجتماعیای است که فرد با آن روبهرو میشود و وقتی فضای درون خانواده به شکلی نباشد که فرد در آن احساس آرامش کند در بیرون از خانه به دنبال راهی برای رسیدن به خواستهها و آرامش خود میگردد، پس اگر بتوانیم کاری کنیم تا محیط خانه گرمتر ، صمیمیتر و امنتر باشد، این تأثیر و کیفیت مطلوب به جامعه هم منتقل میشود.
«امیل دورکیم» که یکی از بزرگترین جامعه شناسان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است هنوز هم نظریاتش در رابطه با انسجام اجتماعی، خوانندگان خاص خود را دارد.
وی معتقد است: آن چیزی که جامعه را سرپا نگه میدارد و آن را از سقوط به قعر آشوب حفظ میکند انسجام اجتماعی و اخلاقی است.انسجام زمانی حفظ میشود که افراد با موفقیت در گروههای اجتماعی عضو شده و با مجموعهای از ارزشها و آداب و رسوم مشترک هدایت شوند. آسیبهای اجتماعی پدیدههایی متنوع، نسبی و متغیر هستند. پرخاشگری و جنایت، اعتیاد و قاچاق موادمخدر، طلاق، جرائم مالی و اقتصادی و سرقت نمونههایی از آسیبهای اجتماعی جامعه امروزی ایراناند كه كم و كیف آنها برحسب زمان و مكان (یعنی حال نسبت به گذشته و در شهرها نسبت به روستاها) تغییر میكنند. بنابراین آنچه امروز در یك جامعه خاص، آسیب یا کجروی تلقی میشود ممكن است فردا در همین جامعه و یا همین امروز ولی در جامعهای دیگر بهعنوان آسیب یا کجروی شناخته نشود. آسیبهای اجتماعی باوجود برخورداری از تنوع و نسبیت، پدیدههایی واقعی و قانونمند هستند. جهل نسبت به آنها نافی آنها نیست. قانونمند بودن آسیبها كنترلپذیری آنها را ممكن میسازد. بنابراین آسیبهای اجتماعی قابل درمان و پیشگیریاند.
میزان موفقیت هر كشور در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی معرف كارآیی نظام اجتماعی غالب در آن جامعه است. خوشبختانه در ایران، اكثریت مردم نسبت به آسیبهای اجتماعی عمده در كشور نظیر طلاق، اعتیاد و قاچاق مواد مخدر، خشونت، بیبند و باری و دزدی آگاه بوده و از گسترش روزافزون آنها بیمناك هستند و این امر وظایف دولت را در مقابله صحیح با آسیبهای اجتماعی سنگینتر میسازد. برخی بهغلط آسیبهای اجتماعی را جزء پیامدهای محتوم و غیرقابل اجتناب مدرنیته یا توسعه میدانند. درست است كه هر تغییری عوارضی دارد و برای توسعه، هزینه پرداخت میشود ولی این بدان معنی نیست كه هر نوع تغییری را توسعه بدانیم و برای آن هر نوع هزینهای بپردازیم. آسیبهای اجتماعی كه به معنی كژكاركردهای واحدهای جمعی یا كژكرداریهای افراد است، نهتنها شاخص توسعه نیستند بلكه نشانههای بحراناند. بنابراین هرچه میزان آسیبهای اجتماعی در جامعه بیشتر باشد شدت بحران هم بیشتر است.
رهبر انقلاب در انتهای سال ۹۵ در جلسهای با مسئولان كشوری؛اعتیاد، حاشیهنشینی، نقاط بحرانی شهری، فساد اخلاقی و طلاق را پنج اولویت آسیبهای اجتماعی اعلام كرد و از مسئولان مربوطه خواست كه مصوبات جلسه را پیگیری و نتیجه آن را اعلام كنند.
براساس این آسیبها در سطح ملی ۵ستاد مسئولیت این ۵ محور را بر عهده گرفتند. برای اعتیاد ستاد مبارزه با مواد مخدر، برای حاشیهنشینی ستاد سكونتگاههای كشور، برای فسادهای اجتماعی ستاد امربهمعروف و نهی از منكر و برای بحث طلاق نیز شورای عالی انقلاب فرهنگی و ذیل آن شورای فرهنگ عمومی در استانها امور و برای مبحث طلاق مدیریت كار به نمایندگان ولیفقیه و استانداران آنها واگذار شد. اما مسئلهای که باید موردبررسی قرار گیرد کاهش ۱۰ درصدی بودجه پیشنهادی آسیبهای اجتماعی است. طبق جداول لایحه بودجه سال ۱۳۹۹ کاهش ۱۷ درصدی در بخش کودکان آسیبپذیر،۱۲ درصدی آسیبهای اجتماعی، کاهش ۷۶ درصدی برنامه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دانش آموزان، کاهش ۴۵ درصدی برنامه حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل مناطق محروم، کاهش ۱۵ درصدی برنامه پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر و روانگردان بهزیستی کشور، کاهش حدود ۱۹ درصدی ساماندهی کودکان خیابانی، کاهش بیش از ۱۸ درصدی حمایت از کودکان کار، با توجه به وضعیت ایران در کنار دو کشور بزرگ تولیدکننده مواد مخدر، کاهش بیش از ۴۷ درصدی برنامه مبارزه با قاچاق مواد مخدر، کاهش حدود ۲۳ درصدی خدمات درمان و کاهش آسیب که بسیار نگرانکننده است.
«سید حسن موسوی چلک»، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در مورد آسیبهای اجتماعی و پیامد کاهش بودجه اختصاصیافته به این بخش، توضیحاتی ارائه کرده است.
او در پاسخ به این پرسش که چرا علل و عوامل آسیبهای اجتماعی و راههای پیشگیری از آن، چندان موردتوجه نیست، به« رسالت» میگوید: ما با موضوعی به نام آسیبهای اجتماعی در ایران مواجهایم که به دلیل غلبه نگاههای سیاسی،امنیتی و انتظامی کمتر محل اعتنا بوده و اگر سازمانها و بخشهای مختلف اقدامی انجام دادهاند، آن گستره و عمق لازم را نداشته اما سال ۱۳۹۵ که مقام معظم رهبری ورود پیدا کردند این موضوع موردتوجه بیشتری قرار گرفت. گرچه نتایجی از اقدامات صورت پذیرفته در جهت کاهش آسیبهای اجتماعی گزارش نشده است. به هر ترتیب سازمان برنامه، مبلغی را به این امر اختصاص داده و ساختاری ایجاد شده، شورای اجتماعی کشور هم فعالتر شده و امیدواریم این مسئله، منجر به بهزیستان اجتماعی مردم شود.»
چلک با تأکید بر اینکه، علیرغم همه دغدغههایی که نسبت به حوزه آسیبهای اجتماعی باید وجود داشته باشد، ما با یک عقبماندگی بیش از سه دهه در این حوزه روبهرو هستیم، عنوان میکند: «انتظار داشتیم حمایت از برنامههای حوزه آسیبهای اجتماعی بیشتر باشد اما در بودجه پیشنهادی ۱۳۹۹ شاهد کاهش ۱۰ درصدی هستیم. به همین دلیل اعتقاد دارم که در اولویت دولت نیست که اگر بود در لایحه بودجه شاهد این اتفاق نبودیم. بهجز دو بخش در باقی بخشها کاهش داشتهایم و این موضوع نشاندهنده این است که عقلانیتی برای برنامهریزی بودجه از سمت هیئت دولت وجود نداشته است. به همین دلیل هر روز آسیبهای اجتماعی و تنوع آن در جامعه بیشتر شده و سن ارتکاب ناهنجاریها پایینتر میآید و به همان نسبت، زنان و خانواده تحت تأثیر آسیبها قرار میگیرند، این مسئله نشان میدهد، مقوله ناهنجاری اجتماعی، اولویت دولت نیست. اینکه چه چیزی باعث شد که این شرایط ایجاد شود، مبحث بسیار گستردهای است، بخشی از آن به سیاستگذاریها بازمیگردد؛ ما در بخش سیاستگذاری حوزه آسیبهای اجتماعی موردتوجه قرار نگرفتیم و نکته دوم عدم بهرهگیری از نخبگان اجتماعی و مدیران متخصص در حوزه اجتماعی است چه در سیاستگذاری و چه در اجرا و نظارت ، نکته سوم بحث شاخص سرمایه اجتماعی است، جامعهای که در آن سرمایه اجتماعی کم باشد، احتمال افزایش جرم و آسیب بیشتر میشود.»
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در ادامه عنوان میکند: «نکته بعدی، سواد اجتماعی است که به پیشگیری از آسیب و جرم کمک میکند، اما برنامهای برای این مسئله وجود ندارد. بهطور مثال آموزشوپرورش به غیر از یکی دو سال اخیر که کمی کار کردند اما بیشتر بر محفوظات تکیه دارند تا دغدغهای بهمنزله پرورش اجتماعی که سواد اجتماعی یکی از مؤلفههای آن است و متأسفانه وزرایی که میآیند، دغدغه معلم و حقوق معلم را دارند، در حالی که مدرسه دارای سه ضلع، دانشآموز، اولیای خانه و اولیای مدرسه است و ما کمتر محیط اجتماعی را پیدا میکنیم که این وضعیت را داشته باشد. از طرفی دسترسی مردم به خدمات مرتبط به آسیبهای اجتماعی در سطوح مختلف پیشگیری یعنی اطلاعرسانی و آگاهسازی و مداخله و بازتوانی اجتماعی نه فراگیری، نه جامعیت و کفایت و نه پایداری لازم را دارد. ضمن اینکه معتقدم بسیاری از این برنامهها اثربخش هم نبودهاند که اگر بودند رهبر معظم انقلاب اسلامی نمیگفتند که ما ۲۰ سال عقب هستیم و هرکسی که وجدان دارد و ایران را دوست دارد بیاید در این حوزه کار کند.»
*لزوم دیدهبانی اجتماعی
او نکته بعدی را غفلت از توجه به تقویت هویت فرهنگی دانسته و تأکید میکند: «این هویت، چیزی است که میتواند عامل انسجام و یکپارچگی در جامعه باشد. ما خیلی از اوقات ممیزی کردیم و گفتیم چهکارهایی انجام ندهید، نگفتیم چهکارهایی انجام بدهید بهطور مثال برای نشاط اجتماعی خانواده، برنامهای نداریم. گفتوگوی میان خانوادهها کمتر شده، بلد نیستیم خشم خودمان را کنترل کنیم و خیلی از مهارتهای اجتماعی که لازمه زندگی است را نیاموختهایم و در کل آیندهنگری و دیدهبانی نداریم، شعار سال ۹۹ انجمن مددکاران اجتماعی، «دیدهبانی اجتماعی» است ما در عرصه اجتماعی به هر دلیل فضا برای دیدهبانی اجتماعی فراهم نکردهایم. سلامت اجتماعی و سلامت روانی در جامعه ما اولویت نیست و طبیعی است در چنین شرایطی، جرم و آسیبها گسترش یابد. تقریبا ۳۵۰۰ عنوان مجرمانه در سامانه قوه قضائیه کشور ثبت شده اما طبق آمار معاون حقوق بشر وزارت دادگستری،۴۲۰۰ عنوان مجرمانه است. براساس آمار وزارت بهداشت، یکچهارم جمعیت ما یک اختلال روانی دارند و برمبنای آماری که وزارت راه و شهرسازی ارائه کرده، حدود ۲۱ میلیون نفر از جمعیت کشور ما در محلههای ناکارآمد شهری زندگی میکنند و این مسائل نشان میدهد، برای موضوع آسیبهای اجتماعی، اقدام خاصی انجام ندادهایم چون دغدغهاش را نداشتهایم.»
*راهکار کاهش آسیبهای اجتماعی
چلک در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوانیم با آسیبهای اجتماعی مقابله کنیم، چنین توضیح میدهد: «ما صرفا میتوانیم روند رشد آن را کنترل کنیم که برای این کار اول سیاستگذاری مناسب باید وجود داشته باشد، دوم نیازمند رویکرد محلی هستیم و باید برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی کار بکنیم، نکته سوم اینکه تمام ظرفیتها برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی چه در نهادهای دولتی، چه نهادهای غیردولتی ، حوزه مدیریت شهری، سازمانهای غیردولتی، بخش خصوصی و رسانهها به کار گرفته شود. منتها برای این کار باید اطلاعات و مطالعه درست و روشهای درستی انتخاب شود و نکته حائز اهمیت این است که آموزشوپرورش باید بستر اصلی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بوده و برای آموزش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی و مهارتهای زندگی، محور اصلی باشد.»
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران یادآوری میکند که از دیگر راهکارهای کنترل آسیبهای اجتماعی این است که نخبگان اجتماعی را در عرصه مدیریتی قرار دهیم و از ظرفیت دانشگاهها در این حوزه استفاده کنیم. اما دولت خودش کاری انجام نمیدهد و به نخبگان هم اجازه فعالیت نمیدهد. ما میدانیم که پیشگیری نمود بیرونی ندارد و مثل ساختن ساختمان نیست که دیده شود و معمولا مدیران و دولتها، علاقهمند به ساختوساز و خانهسازی و جادهسازی هستند تا برنامههای اساسی مثل پیشگیری آسیبهای اجتماعی و این ضعف اساسی و جدیای است که در کشور ما وجود دارد و ما آدمها برای آیندهمان سرمایهگذاری نمیکنیم، درحالیکه پیشگیری یک سرمایهگذاری است.»
همواره آسیبهای اجتماعی ازجمله مسائل موردتوجه جامعه بشری بوده و با گسترش انقلاب صنعتی و بزرگ شدن دامنه نیازمندیهای انسان و به دنبال آن، احساس ناکامی و محرومیت از خواستهها، این پدیده ابعاد وسیعی یافته است. بسیاری از ناهنجاریها و آسیبها در دورههای مختلف وجود داشته اما در هر دوره برخی از آنها، اهمیت بیشتری یافته و برخی زاده یک دوره خاص هستند.
شاید بد نباشد که ابتدا تعریفی از آسیبهای اجتماعی ارائه کنیم، طبق نظر محققان، هرگونه رفتار فردی یا جمعی که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد عمل جمعی رسمی و غیررسمی جامعه؛ محل فعالیت کنشگران واقع نشود و در نتیجه با منع قانونی یا قبح اخلاقی و اجتماعی روبهرو گردد، در دایره این مفهوم میگنجد. به همین دلیل است که خاطیان سعی میکنند ناهنجاری خود را از دید ناظران قانون، اخلاق عمومی و نظم اجتماعی پنهان کنند؛ زیرا در غیر این صورت با پیگرد قانونی، تکفیر اخلاقی وطرد یا سایر واکنشهای منفی اجتماعی مواجه میشوند.
آسیبهای اجتماعی و پیشگیری از آن، مهمترین دغدغه جوامع امروزی است. طلاق، فقر، بزهکاری،خودکشی و … ممکن است که در نگاه نخست، مشکلات شخصی و روانی به نظر برسند اما تأثیر آنها بر جامعه قابلچشمپوشی نیست و البته نمیتوانیم نقش جامعه را در شکلگیری این آسیبها نادیده بگیریم.
آسیبهای اجتماعی همچون کلاف پیچیده و درهم تنیده است که از دیرباز موردبررسی بوده اما این مسئله در جوامع در حال گذار خود را عیانتر میسازد و بیتردید در پدید آمدن آن یک عامل دخیل نیست و عوامل متعددی را باید موردبررسی قرار دهیم.مثل محیط اجتماعی نادرست،محیط خانواده،ناکامیهایی که در دوران نوجوانی و جوانی به وجود میآید،شکاف طبقاتی،مشکلات اقتصادی،فقر فرهنگی و بسیاری از موارد دیگر.
و ناگفته نماند بسیاری از آسیبهای اجتماعی مولود سیاستهای اشتباه و غیر کارشناسانه دولتها و بیتوجهی به حقوق شهروندان بوده است اما باید بدانیم که ریشه بسیاری از مشکلاتی که در جامعه میبینیم و با آن برخورد میکنیم به محیط خانواده بازگردد زیرا نخستین نهاد اجتماعیای است که فرد با آن روبهرو میشود و وقتی فضای درون خانواده به شکلی نباشد که فرد در آن احساس آرامش کند در بیرون از خانه به دنبال راهی برای رسیدن به خواستهها و آرامش خود میگردد، پس اگر بتوانیم کاری کنیم تا محیط خانه گرمتر ، صمیمیتر و امنتر باشد، این تأثیر و کیفیت مطلوب به جامعه هم منتقل میشود.
«امیل دورکیم» که یکی از بزرگترین جامعه شناسان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است هنوز هم نظریاتش در رابطه با انسجام اجتماعی، خوانندگان خاص خود را دارد.
وی معتقد است: آن چیزی که جامعه را سرپا نگه میدارد و آن را از سقوط به قعر آشوب حفظ میکند انسجام اجتماعی و اخلاقی است.انسجام زمانی حفظ میشود که افراد با موفقیت در گروههای اجتماعی عضو شده و با مجموعهای از ارزشها و آداب و رسوم مشترک هدایت شوند. آسیبهای اجتماعی پدیدههایی متنوع، نسبی و متغیر هستند. پرخاشگری و جنایت، اعتیاد و قاچاق موادمخدر، طلاق، جرائم مالی و اقتصادی و سرقت نمونههایی از آسیبهای اجتماعی جامعه امروزی ایراناند كه كم و كیف آنها برحسب زمان و مكان (یعنی حال نسبت به گذشته و در شهرها نسبت به روستاها) تغییر میكنند. بنابراین آنچه امروز در یك جامعه خاص، آسیب یا کجروی تلقی میشود ممكن است فردا در همین جامعه و یا همین امروز ولی در جامعهای دیگر بهعنوان آسیب یا کجروی شناخته نشود. آسیبهای اجتماعی باوجود برخورداری از تنوع و نسبیت، پدیدههایی واقعی و قانونمند هستند. جهل نسبت به آنها نافی آنها نیست. قانونمند بودن آسیبها كنترلپذیری آنها را ممكن میسازد. بنابراین آسیبهای اجتماعی قابل درمان و پیشگیریاند.
میزان موفقیت هر كشور در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی معرف كارآیی نظام اجتماعی غالب در آن جامعه است. خوشبختانه در ایران، اكثریت مردم نسبت به آسیبهای اجتماعی عمده در كشور نظیر طلاق، اعتیاد و قاچاق مواد مخدر، خشونت، بیبند و باری و دزدی آگاه بوده و از گسترش روزافزون آنها بیمناك هستند و این امر وظایف دولت را در مقابله صحیح با آسیبهای اجتماعی سنگینتر میسازد. برخی بهغلط آسیبهای اجتماعی را جزء پیامدهای محتوم و غیرقابل اجتناب مدرنیته یا توسعه میدانند. درست است كه هر تغییری عوارضی دارد و برای توسعه، هزینه پرداخت میشود ولی این بدان معنی نیست كه هر نوع تغییری را توسعه بدانیم و برای آن هر نوع هزینهای بپردازیم. آسیبهای اجتماعی كه به معنی كژكاركردهای واحدهای جمعی یا كژكرداریهای افراد است، نهتنها شاخص توسعه نیستند بلكه نشانههای بحراناند. بنابراین هرچه میزان آسیبهای اجتماعی در جامعه بیشتر باشد شدت بحران هم بیشتر است.
رهبر انقلاب در انتهای سال ۹۵ در جلسهای با مسئولان كشوری؛اعتیاد، حاشیهنشینی، نقاط بحرانی شهری، فساد اخلاقی و طلاق را پنج اولویت آسیبهای اجتماعی اعلام كرد و از مسئولان مربوطه خواست كه مصوبات جلسه را پیگیری و نتیجه آن را اعلام كنند.
براساس این آسیبها در سطح ملی ۵ستاد مسئولیت این ۵ محور را بر عهده گرفتند. برای اعتیاد ستاد مبارزه با مواد مخدر، برای حاشیهنشینی ستاد سكونتگاههای كشور، برای فسادهای اجتماعی ستاد امربهمعروف و نهی از منكر و برای بحث طلاق نیز شورای عالی انقلاب فرهنگی و ذیل آن شورای فرهنگ عمومی در استانها امور و برای مبحث طلاق مدیریت كار به نمایندگان ولیفقیه و استانداران آنها واگذار شد. اما مسئلهای که باید موردبررسی قرار گیرد کاهش ۱۰ درصدی بودجه پیشنهادی آسیبهای اجتماعی است. طبق جداول لایحه بودجه سال ۱۳۹۹ کاهش ۱۷ درصدی در بخش کودکان آسیبپذیر،۱۲ درصدی آسیبهای اجتماعی، کاهش ۷۶ درصدی برنامه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دانش آموزان، کاهش ۴۵ درصدی برنامه حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل مناطق محروم، کاهش ۱۵ درصدی برنامه پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر و روانگردان بهزیستی کشور، کاهش حدود ۱۹ درصدی ساماندهی کودکان خیابانی، کاهش بیش از ۱۸ درصدی حمایت از کودکان کار، با توجه به وضعیت ایران در کنار دو کشور بزرگ تولیدکننده مواد مخدر، کاهش بیش از ۴۷ درصدی برنامه مبارزه با قاچاق مواد مخدر، کاهش حدود ۲۳ درصدی خدمات درمان و کاهش آسیب که بسیار نگرانکننده است.
«سید حسن موسوی چلک»، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در مورد آسیبهای اجتماعی و پیامد کاهش بودجه اختصاصیافته به این بخش، توضیحاتی ارائه کرده است.
او در پاسخ به این پرسش که چرا علل و عوامل آسیبهای اجتماعی و راههای پیشگیری از آن، چندان موردتوجه نیست، به« رسالت» میگوید: ما با موضوعی به نام آسیبهای اجتماعی در ایران مواجهایم که به دلیل غلبه نگاههای سیاسی،امنیتی و انتظامی کمتر محل اعتنا بوده و اگر سازمانها و بخشهای مختلف اقدامی انجام دادهاند، آن گستره و عمق لازم را نداشته اما سال ۱۳۹۵ که مقام معظم رهبری ورود پیدا کردند این موضوع موردتوجه بیشتری قرار گرفت. گرچه نتایجی از اقدامات صورت پذیرفته در جهت کاهش آسیبهای اجتماعی گزارش نشده است. به هر ترتیب سازمان برنامه، مبلغی را به این امر اختصاص داده و ساختاری ایجاد شده، شورای اجتماعی کشور هم فعالتر شده و امیدواریم این مسئله، منجر به بهزیستان اجتماعی مردم شود.»
چلک با تأکید بر اینکه، علیرغم همه دغدغههایی که نسبت به حوزه آسیبهای اجتماعی باید وجود داشته باشد، ما با یک عقبماندگی بیش از سه دهه در این حوزه روبهرو هستیم، عنوان میکند: «انتظار داشتیم حمایت از برنامههای حوزه آسیبهای اجتماعی بیشتر باشد اما در بودجه پیشنهادی ۱۳۹۹ شاهد کاهش ۱۰ درصدی هستیم. به همین دلیل اعتقاد دارم که در اولویت دولت نیست که اگر بود در لایحه بودجه شاهد این اتفاق نبودیم. بهجز دو بخش در باقی بخشها کاهش داشتهایم و این موضوع نشاندهنده این است که عقلانیتی برای برنامهریزی بودجه از سمت هیئت دولت وجود نداشته است. به همین دلیل هر روز آسیبهای اجتماعی و تنوع آن در جامعه بیشتر شده و سن ارتکاب ناهنجاریها پایینتر میآید و به همان نسبت، زنان و خانواده تحت تأثیر آسیبها قرار میگیرند، این مسئله نشان میدهد، مقوله ناهنجاری اجتماعی، اولویت دولت نیست. اینکه چه چیزی باعث شد که این شرایط ایجاد شود، مبحث بسیار گستردهای است، بخشی از آن به سیاستگذاریها بازمیگردد؛ ما در بخش سیاستگذاری حوزه آسیبهای اجتماعی موردتوجه قرار نگرفتیم و نکته دوم عدم بهرهگیری از نخبگان اجتماعی و مدیران متخصص در حوزه اجتماعی است چه در سیاستگذاری و چه در اجرا و نظارت ، نکته سوم بحث شاخص سرمایه اجتماعی است، جامعهای که در آن سرمایه اجتماعی کم باشد، احتمال افزایش جرم و آسیب بیشتر میشود.»
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در ادامه عنوان میکند: «نکته بعدی، سواد اجتماعی است که به پیشگیری از آسیب و جرم کمک میکند، اما برنامهای برای این مسئله وجود ندارد. بهطور مثال آموزشوپرورش به غیر از یکی دو سال اخیر که کمی کار کردند اما بیشتر بر محفوظات تکیه دارند تا دغدغهای بهمنزله پرورش اجتماعی که سواد اجتماعی یکی از مؤلفههای آن است و متأسفانه وزرایی که میآیند، دغدغه معلم و حقوق معلم را دارند، در حالی که مدرسه دارای سه ضلع، دانشآموز، اولیای خانه و اولیای مدرسه است و ما کمتر محیط اجتماعی را پیدا میکنیم که این وضعیت را داشته باشد. از طرفی دسترسی مردم به خدمات مرتبط به آسیبهای اجتماعی در سطوح مختلف پیشگیری یعنی اطلاعرسانی و آگاهسازی و مداخله و بازتوانی اجتماعی نه فراگیری، نه جامعیت و کفایت و نه پایداری لازم را دارد. ضمن اینکه معتقدم بسیاری از این برنامهها اثربخش هم نبودهاند که اگر بودند رهبر معظم انقلاب اسلامی نمیگفتند که ما ۲۰ سال عقب هستیم و هرکسی که وجدان دارد و ایران را دوست دارد بیاید در این حوزه کار کند.»
*لزوم دیدهبانی اجتماعی
او نکته بعدی را غفلت از توجه به تقویت هویت فرهنگی دانسته و تأکید میکند: «این هویت، چیزی است که میتواند عامل انسجام و یکپارچگی در جامعه باشد. ما خیلی از اوقات ممیزی کردیم و گفتیم چهکارهایی انجام ندهید، نگفتیم چهکارهایی انجام بدهید بهطور مثال برای نشاط اجتماعی خانواده، برنامهای نداریم. گفتوگوی میان خانوادهها کمتر شده، بلد نیستیم خشم خودمان را کنترل کنیم و خیلی از مهارتهای اجتماعی که لازمه زندگی است را نیاموختهایم و در کل آیندهنگری و دیدهبانی نداریم، شعار سال ۹۹ انجمن مددکاران اجتماعی، «دیدهبانی اجتماعی» است ما در عرصه اجتماعی به هر دلیل فضا برای دیدهبانی اجتماعی فراهم نکردهایم. سلامت اجتماعی و سلامت روانی در جامعه ما اولویت نیست و طبیعی است در چنین شرایطی، جرم و آسیبها گسترش یابد. تقریبا ۳۵۰۰ عنوان مجرمانه در سامانه قوه قضائیه کشور ثبت شده اما طبق آمار معاون حقوق بشر وزارت دادگستری،۴۲۰۰ عنوان مجرمانه است. براساس آمار وزارت بهداشت، یکچهارم جمعیت ما یک اختلال روانی دارند و برمبنای آماری که وزارت راه و شهرسازی ارائه کرده، حدود ۲۱ میلیون نفر از جمعیت کشور ما در محلههای ناکارآمد شهری زندگی میکنند و این مسائل نشان میدهد، برای موضوع آسیبهای اجتماعی، اقدام خاصی انجام ندادهایم چون دغدغهاش را نداشتهایم.»
*راهکار کاهش آسیبهای اجتماعی
چلک در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوانیم با آسیبهای اجتماعی مقابله کنیم، چنین توضیح میدهد: «ما صرفا میتوانیم روند رشد آن را کنترل کنیم که برای این کار اول سیاستگذاری مناسب باید وجود داشته باشد، دوم نیازمند رویکرد محلی هستیم و باید برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی کار بکنیم، نکته سوم اینکه تمام ظرفیتها برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی چه در نهادهای دولتی، چه نهادهای غیردولتی ، حوزه مدیریت شهری، سازمانهای غیردولتی، بخش خصوصی و رسانهها به کار گرفته شود. منتها برای این کار باید اطلاعات و مطالعه درست و روشهای درستی انتخاب شود و نکته حائز اهمیت این است که آموزشوپرورش باید بستر اصلی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بوده و برای آموزش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی و مهارتهای زندگی، محور اصلی باشد.»
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران یادآوری میکند که از دیگر راهکارهای کنترل آسیبهای اجتماعی این است که نخبگان اجتماعی را در عرصه مدیریتی قرار دهیم و از ظرفیت دانشگاهها در این حوزه استفاده کنیم. اما دولت خودش کاری انجام نمیدهد و به نخبگان هم اجازه فعالیت نمیدهد. ما میدانیم که پیشگیری نمود بیرونی ندارد و مثل ساختن ساختمان نیست که دیده شود و معمولا مدیران و دولتها، علاقهمند به ساختوساز و خانهسازی و جادهسازی هستند تا برنامههای اساسی مثل پیشگیری آسیبهای اجتماعی و این ضعف اساسی و جدیای است که در کشور ما وجود دارد و ما آدمها برای آیندهمان سرمایهگذاری نمیکنیم، درحالیکه پیشگیری یک سرمایهگذاری است.»
برچسب ها
آسیبهای اجتماعی , جامعه
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=20597
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای زیر پوست جامعه بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.