| محمدمهدي اسلامي|
حتما شما هم اين روزها با اخباري مواجه شده‌ايد که ظاهري مدافعه‌گرانه از ايران دارد؛ اما خيلي زود مشخص شده که آن خبر دروغ بوده است.
منظورم تحليل‌هاي غلط برخي کارشناسان بر اساس داده‌هاي اشتباه نيست، درباره خبرپردازي‌هاي دروغين سخن مي‌گويم.
مثلا شاهد خبري در رسانه‌هاي فارسي‌زبان بوديم که خبرنگار CNN در اولين حضور خبري در عين الاسد از قطعي بودن تلفات در کنار گودال‌هاي موشکي خبر مي‌دهد، خبري که خيلي زود مشخص شد متفاوت از گفته‌هاي زبان اصلي، ترجمه شده است. حتي اگر اين خبر را خطاي ترجمه بدانيم، بعضي اخبار ديگر هيچ جاي توجيهي ندارد. مثلا اخباري که به نقل از يک شخصيت جعلي، يک نهاد جعلي و … توليد شده و هيچ پشتوانه‌اي نيز ندارد. رويه مشابه ديگري نيز به کمک اين خبرها آمده است. اخباري از BBC، نيويورک‌تايمز و … که در مرحله نخست، خبري تبرئه کننده ايران نشر يافته و با فاصله‌اي، خبري بر ضد ايران منتشر مي‌شود. جالب اين‌که بسياري از اين اخبار نيز بر اساس شنيده‌ها يا تحليل‌هاي بدون مستندات کارشناسان است. رفتاري که احساس مي‌کني با سرد و داغ کردن روح مخاطب، فروپاشي آرامش ‌رواني او را هدف گرفته است…
شايد براي تحليل رفتار اين روزهاي آمريکا، بد نباشد به يک نظريه پر سروصدا نگاهي بيندازيم. کريستين ويتن، پژوهشگر ارشد مرکز نشنال اينترست و مشاور ارشد وزارت خارجه آمريکا در دولت‌هاي ترامپ و بوش بوده است. او اين روزها نيز نقش فعالي در فضاي رسانه‌اي آمريکا دارد. چه پيام‌هاي کوتاهي که در توئيتر در موافقت تقويت ترامپ براي بي‌نيازي از گرفتن مجوز جنگ از کنگره منتشر مي‌کند، از قدرت ‌سايبري ايران براي انتقام از آمريکا مي‌گويد و … و چه برنامه‌هايي که در فاکس نيوز و ديگر رسانه‌ها به تفصيل به ميدان مي‌آيد.
کريستين ويتن را بيش از هر چيز به کتاب قدرت ‌هوشمند، بينابين ديپلماسي و جنگ مي‌شناسند. کتابي که او در خصوص چگونگي استفاده هم‌زمان از قدرت سخت ( جنگ نظامي) و جنگ نرم نوشته است و يکي از اصلي‌ترين مسئله‌هاي آن، چگونگي مواجهه با ايران است و يک فصل کامل کتاب، به راهبردهاي تضعيف ايران و جبهه ‌مقاومت بازمي‌گردد.
او در همان روز ترور سردار سليماني، درباره گام‌هاي بعدي آمريکا به فاکس نيوز گفت: ايالات‌متحده توان حملات نظامي با ريسک کم و اثرات اقتصادي جدي بر ايران را دارد اما به‌احتمال زياد نيازي به اين مراحل نيست؛ او تحريک معترضان داخلي ايران براي آشوب را به‌عنوان بهترين گزينه براي مهار ايران در سياست خارجي مطرح کرد.
شايد روزي که تشييع‌پیکر شهيد ‌سليماني تحير جهان را برانگيخت، کسي گمان نمي‌کرد اين صفوف متحد را بتوان به‌زودي در هم شکست و يک دوقطبي جديد با موضوع راهبرد دفاعي ايران ساخت. اما اين‌جا قدرت رسانه خود را نشان داد.
نظريه گرداب سکوت، يکي از سلاح‌هاي عمليات ‌رواني و جنگ نرم است که طبق نظريه قدرت هوشمند بايد در کنار جنگ سخت قرار گيرد. نيومن در اين نظريه مي‌گويد مردم از انزواي اجتماعي مي‌ترسند و هرگاه احساس کنند که ديدگاهي دارند که عموم از آن پشتيباني نمي‌کند، نه‌تنها در آن خصوص سکوت مي‌کنند؛ حتي تمايل پيوستن به نگرش غالب در جامعه، در آن‌ها چنان رشد مي‌کند که بقيه ديدگاه‌هاي‌شان را از بين مي‌برد.
کافي است وقتي شما از موضوعي دفاع مي‌کنيد، به شما اطلاعاتي داده شود که خيلي زود غلط بودن آن موجب رسوايي شما و کاستن از انگيزه حمايتي شما شود. گمان مي‌کنم توضيح اضافه‌تري درباره ريشه توليد خبرهاي دروغين که ظاهري مدافعه‌گرانه از نظام دارد براي شکاندن وحدت حاصل از رستاخيز تشييع‌ پیکر حاج‌قاسم، نياز نيست.
حال که تصوير بي‌نظيري از وحدت ‌ملي که همگي باهم در آن تشييع ماندگار مقابل افکار عمومي جهان ترسيم کرده‌ايم و با نمازجمعه وحدت‌آفرين و هوشمندانه امام امت و حضور طيف‌هاي گسترده‌اي از ملت، بار ديگر تثبيت‌شده است؛ قطعا امواج عمليات رواني تشديد خواهد شد، حملاتي که وحدت ما را هدف گرفته است؛ امروز هنگامه جا زدن نيست. بايد استوارتر بايستيم و راه عمار را الگو قرار دهيم تا از اين تصويرسازي جهاني صيانت کنيم، تصويري که خود قوي‌تري عامل بازدارنده مقابل هرگونه تهاجم دشمن است.
بر اين اساس؛ اصلي‌ترين پدافند ما در برابر اين فاز از جنگ ‌هوشمند دشمن، از يک‌سو ارزيابي دقيق اخبار پيش از انتشار و از سوي ديگر هوشياري نسبت به اين موضوع که هدف دشمن، فرو بردن ما در لاک سکوت است. بايد هم‌زمان با دست نکشيدن از جهاد ‌تبيين و آگاه‌سازي در برابر عمليات رواني دشمن، مراقب باشيم که در تله اخبار شيرين اما سم‌آلودي که براي به دام انداختن ما منتشر مي‌شود، نيفتيم.