الگوهاي اسلامي، باب ذائقه ايراني
|زينب السادات حسيني فر|
از گذشته تاکنون مسئله لباس و مد در بين جوامع بشري مطرح بوده و چيزي نيست که بهتازگي و در قرون جديد به آن پرداختهشده باشد. مد و مدگرايي در حقيقت مربوط به دوران معاصر ايران نيست و از دوره فتحعلي شاه به بعد که راه ورود مردم به فرنگ باز شد، فصل متفاوتي در مدگرايي ايرانيان گشوده شد. اما امروز مد بهعنوان صنعت در جوامع در حال پيشرفت معرفيشده و شايد لازم باشد به اين پديده کمي صنعتيتر نگاه کنيم و با توجه به شرايط اقليمي و زيستبوم فرهنگي کشورمان بايد به سراغ پوششي برويم که متناسب بافرهنگمان باشد . خوشپوشي هم در اسلام و هم در فرهنگ ايراني موردتوجه بوده، اما امروز با توجه به گسترش شبکههاي اجتماعي و ايجاد ذائقهها و سليقههاي متفاوت در پوشيدن، شاهد انواع و اقسام لباسها هستيم که ممکن است بسياري از اين پوششها تناسبي بافرهنگ ايراني و اسلامي ما نداشته باشد.
سؤالي که در اينجا مطرح ميشود اين است که چرا ما به سراغ مد ميرويم، يا اينکه چرا خيلي از اوقات پوششي را انتخاب ميکنيم که بههيچعنوان با شرايط جغرافيايي ، ديني و فرهنگي ما سازگار نيست و يا حتي در مواقعي به سراغ لباسهايي ميرويم که باوجود نداشتن تناسب و همخواني باسليقه ما اما صرفا به جهت تقليد و همرنگ جماعت شدن آن سبک و مدل را انتخاب ميکنيم.
برخي از جامعه شناسان ريشه مد و مدسازي و مدگرايي را در نابرابريهاي اجتماعي ميدانند. پشتیبان، از جامع شناسان کشور معتقد است مد برعکس تشريفات، موجب رقابت بين اشخاص طبقات بالاتر ميشود و درواقع نوعي تقليد ناشي از رقابت است نه تقليد ناشي از پسند وستايش. از جهتي ديگر مد و مدگرايي را ميتوانيم مولود مدرنيسم بدانيم.
در حقيقت زماني که وارد دوران مدرنيته شديم و تا حدودي از سنت فاصله و گاهي در تقابل با آن قرار گرفتيم شاهد ايجاد تغييراتي در فرهنگ و ارزشهاي اجتماعي خود شديم. درواقع مدرنيته همواره خود را در تقابل با کهنگي ، رکود و سنت ميبيند و به همين دليل است که با پا گذاشتن به عرصه مدرنيته و مدرنيسم آماج تهاجم دشمن درنبرد فرهنگي قرار گرفتيم.
امروز تلاش فرهنگ غرب براي تأثير گذاشتن بر ذهن و فکر مردم را نميتوانيم ناديده بگيريم و در حوزه پوشش بيشتر از گذشته شاهد تغييراتي هستيم و همينطور قيمتهاي نجومي که در بيشتر مواقع شايد سد معبري باشد براي توليدکنندههاي داخلي .براي آشنايي با شرايط فعلي جامعه به اين موضوع و نگاه مردم به اين حوزه « رسالت » به سراغ مردم کوچه و بازار رفته تا از نزديک نظرات آنها را بشنود.زارع ، دانشجوي مقطع کارشناسي در رابطه باعلاقه مردم به مدگرايي و مدسازي گفت : مردم هميشه به دنبال خلاقيت و ايجاد يک اتفاق خلاقانه براي خود هستند . همانطور که با آمدن يک گوشي جديد به بازار علاقهمند به کشف زواياي مختلف آن ميشوند با آمدن يک لباس و يک طرح جديد علاقهمند هستند که مطابق با مد روز پيش بروند. براي مثال شلوارهاي پارهاي که مد شده و برخي از مردم از آن استفاده ميکنند شايد هيچ زيبايي خاصي نداشته باشد اما چون در اروپا و آمريکا سلبريتي ها آن را پوشيدهاند مردم استقبال ميکنند و اين از علاقه مردم ما به استفاده بدون مطالعه از فرهنگ غربي به کشورمان نشئت ميگيرد. فکر ميکنم در حال حاضر باوجود تحريمها، مردم بيشتر به سراغ پوشاک ايراني و داخلي ميروند که باسليقه خودمان و کشورمان خیلي سازگاري دارد.
فرزانه ، کارمند يک شرکت خصوصي نيز در رابطه با مدگرايي درزمينههاي مختلف گفت : مردم بهخصوص در چند دهه اخير بيشتر براي رقابت با يکديگر به سراغ چيزهاي جديد ميروند و اين مسئله فقط شامل لباس و پوشش نميشود. ما هميشه علاقهمند هستيم که آخرينمدل هر چيزي را داشته باشيم، حتي با قرض کردن از ديگران و هدفمان اين است که آسايش خودمان را تأمين کنيم اما آرامشمان را هم بههمريختهايم و حتي خودمان را هم در اين مسير گمکردهايم و نميدانيم که واقعا چه چيزي ميخواهيم.
ساداتي ، مشاور تحصيلي هم در رابطه با پوشاک موجود در بازار گفت : من بهعنوان يک خانم چادري بسيار سخت ميتوانم مانتوي مناسب خودم را پيدا کنم به اين دليل که اکثر مانتوها يا کوتاه شده و يا دکمه ندارند که فکر ميکنم بارها درباره اين موضوع در صداوسيما صحبت شده و خيلي کم به آن توجه ميشود. يکي از دلايل مد شدن اين سبک لباسها هم اين است که وقتي استقبال زياد ميشود مردم بهصورت ناخودآگاه فکر ميکنند که اين نوع پوشش درست است و همان را دنبال ميکنند و اين نشان از منفعل بودن ما بهعنوان يک مخاطب دارد. اگر يک آدم معروفي يک لباسي را ميپوشد دليل بر اين نيست که آن لباس بهترين لباس باشد و به نظرم بايد درباره اين موضوع بهتفصيل صحبت شود.
باقري زند ، هماهنگکننده امور اقتصادي شرکتهاي خصوصي نيز در رابطه با صنعت مد گفت : بحث مد و لباس بسيار بحث گستردهاي است.حتي در بسياري از مواقع ارتباط مستقيم باسياست کشورها دارد. نحوه پوشش ما ميتواند شأن و شخصيت ما را در جامعه تثبيت کند. اما بخواهيم و نخواهيم پوشش ما اگر طبق مد روز باشد در اجتماع و در ميان مردم به شکل ديگري ديده ميشويم و حتي طرز رفتار مردم با ما متفاوت ميشود و شايد بارها هرکدام از ما اين مسئله را تجربه کرده باشيم.مد درواقع مثل سيلي ميماند که با آمدنش همهچيز را ميبرد و تغيير ميدهد اما بايد به اين نکته توجه کنيم که اين مد از چه طريقي به ما القا ميشود و از سمت کدام برند و شرکت. اگر ما بخواهيم به سراغ مد رفته و طبق آن پيش برويم ميتواند بيچاره کننده باشد. به نظرم مد تأثير بسزايي روي ذهن مردمي ميگذارد که هميشه ناگزير به درگير بودن و قبول کردن جريانهاي مد و مدگرايي هستند. من فکر ميکنم توجه به مد پيروي کورکورانه نيست اما گاهي براي اينکه از حرکت دنيا به سمت جلو عقب نمانيم مجبوريم از يکسري از چيزها پيروي کنيم؛ آنهم درصورتيکه سيستم شخصيتي ما اجازه دهد و بپذيرد. هرچند که در بسياري از مواقع ميبينيم خيلي از مردم در اوج ثروت سادگي را ميپسندند و به سراغ مد و مدگرايي نميروند.
درمجموع به نظر ميرسد توجه به مد و مدگرايي نيازمند فرهنگسازي و آگاهي جامعه نسبت به مخاطراتي است که ميتواند تقليد منفعلانه به همراه داشته باشد و براي ملتي که از فرهنگ اسلامي و ايراني بسيار غني و پرباري برخوردار است استفاده از داشتههاي فرهنگي در اين حوزه ميتواند تأثيرات مثبت فراواني بر پوشش مردم بهويژه نسل جوان داشته باشد. درعينحال علاقهمندي اکثريت جامعه به استفاده از الگوهاي اسلامي که نشان از تقيد و نگاه هنرمندانه مردم به اين نوع از مد به شمار ميرود فرصت خوبي است تا مسئولين امر با حمايت از اين نوع سليقه، موجبات رونق توليد را فراهم آورده و شاهد الگوسازي مناسب براي نسل جوان جامعه باشيم.
الگوهاي اسلامي , زينب السادات حسيني فر , فتحعلي شاه , فرهنگسازي , مدگرايي , نسل جوان
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.