بازی مار و پله - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 13755
  پرینتخانه » اسلایدر, اقتصادی تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۳۹۸ - ۲۳:۰۵ |
سعید لیلاز در گفت‌و‌گوی تفصیلی با «رسالت»، از چالش‌های اقتصاد ایران می‌گوید

بازی مار و پله

صريح، ساده و سرسخت. تا آن جايي که در گفت و گوي سه ساعته ديدم، اين سه واژه، بهترين توصيف ممکن براي شخصيت سعيد ليلاز است.
بازی مار و پله

صريح، ساده و سرسخت. تا آن جايي که در گفت و گوي سه ساعته ديدم، اين سه واژه، بهترين توصيف ممکن براي شخصيت سعيد ليلاز است. اودر اين گفت و گو، به طيف وسيعي از مسائل از نيمه دهه ۴۰ تا همين چند روز پيش اشاره کرده و با مثال هاي جالب، اقتصاد و تاريخ و سياست را به هم پيوند داده است. متن پيش رو، خلاصه اي از مصاحبه تفصيلي تلويزيون تصويري «رسالت» با ليلاز است که البته لينک فيلم و متن کامل آن، در وبسايت «رسالت» به نشانی قرار خواهد گرفت. با هم گفت و گوي داغ «رسالت» با سعيد ليلاز، از طراحان گراني بنزين، عضو شوراي مرکزي حزب کارگزاران و قائم مقام ايران خودرو ديزل را از نظر مي گذرانيم.
تحولات اخير همانند ماجراي آرامکو، ساقط کردن پهپاد و توقيف نفت‌کش انگلیسی در واکنش به توقيف نفت‌کش ما اتفاق افتاد. این موضوع چه تأثيري بر اقتصاد ايران دارد؟
شواهدي که ما داريم نشان مي‌دهد تأثير فعاليت‌هاي سياسي،نظامي بر اقتصاد دائما در حال کمرنگ‌تر شدن است. من اين را در جايي بيان کرده بودم که اگر اين پهپاد آمريکايي را سال گذشته ساقط کرده بوديم ممکن بود دلار به ۵۰،۴۰ هزار تومان برسد و اين نشان مي‌دهد اولا بازار از تأثير گرفتن از فعاليت‌ها و تحولات سياسي،نظامي روز فاصله مي‌گيرد و ثانيا مردم و اقتصادگردان‌ها تصور مي‌کنند به خاطر اقتدار نظامي که ايران به خرج مي‌دهد و همين طور هوشمندي که در پس اين تحولات نهفته است بي‌گدار به آب نخواهيم زد. يعني تأثير جنگ و سايه جنگ روي اقتصاد ايران اثرگذار نیست. اين يکي از دستاوردهاي بزرگ کشور در سال ۹۸ است. قبلا يک نسيمي در دنيا مي‌وزيد اقتصاد ايران تب مي‌کرد ولي الان با وجودي که سر قضيه آرامکو اوضاع منطقه بسيار بسيار بحراني شد، شما شاهد بوديد هيچ تحولي در بازار ارز که اتفاقا دولت کنترل وحشتناکي هم روي آن ندارد، اتفاق نيفتاد و اين نشان‌دهنده اين است که درنگاه مردم در تحولات سياسي جمهوري اسلامي از يک نوع بازدارندگي فعال استفاده مي‌کند. يعني در عين اين که نمي‌خواهد ابتکار عمل نظامي را به دست بگيرد و کشور و منطقه را به جنگ بکشاند، ولي در برابر فشارهاي خارجي هم به هيچ وجه کوتاه نمي‌آيد. من اسم اين را بازدارندگي فعال گذاشته ام و بسيار مثبت مي‌دانم. به نظر من در تمام ۴۰ سال گذشته هرگز به اين خردمندي همراه با قدرت نبوده‌ايم و از نيروهاي خود استفاده نکرديم.
 با این تفسیر شما امروز چه اتفاقي افتاده که مي‌توانيم خردمندي فعال داشته باشيم؟
واقعيت قضيه اين است که اقتصاد ايران خيلي مستقل‌تر از گذشته شده است.
 مستقل از؟
از نفت، از وابستگي خارجي! همه ما از اوضاع اقتصادي انتقاد مي‌کنيم …
 يعني اقتصاد امروز ما غيرنفتي‌تر از قبل است؟
در میان کشورهاي نفتي، متنوع ترین و صنعتي‌ترين ساختار را  ايران دارد و این اقتصاد بسيار متنوعي است. توليدات مواد غذايي ايران نسبت به سال ۵۷ الان ۷ برابر شده و جمعيت ما دو برابر. معني اين حرف چيست؟ معني اين حرف اين است که هر ايراني ۳ تا ۵/۳ برابر سال ۵۷ خودکفايي غذايي دارد. اين روي اثرناپذيري شما  از تحولات بين‌المللي تأثير مي‌گذارد و این به خاطر ساختار صنعتي بسيار نيرومند ايران است، گرچه از همه ظرفيت آن استفاده نمي‌کنيم. ما مشکل مديريت و سيستم در ايران داريم والا سخت‌افزارهايي که الان اقتصاد ايران دارد يا    امکاناتي که در همسايگي آن فراهم است، از ۱۵،۱۴ همسايه‌اي که دارد بالاتر است. این موضوع ضريب تاب‌آوري اقتصاد ايران را  فوق‌العاده افزايش داده و همه اينها را شما شاهد هستيد. این ویژگی از نظر اقتصادي در شرايط فعلي مؤثر است، از نظر نظامي که به نظر من در ارتباط مستقيم با اقتصاد است همینطور. ميزان سرمايه‌گذاري‌هايي که ايران در ۳،۲ دهه اخير به ويژه از جنگ تحميلي به بعد انجام داد، الان تمام بازتاب و محصول خود را بيرون مي‌دهد.
چون اين بحث‌ها را باز کرديد شما فيش نجومي مي‌گيريد يا خير؟
بستگي دارد نجومي را چه چيزي فرض کنيد.
فيش حقوقي شما چقدر است؟
در همه جاي دنيا  اين که به چه کسي رأي مي‌دهيد و چه‌قدر حقوق مي‌گيريد محرمانه است ولي …
 اين براي عموم محرمانه است؛ مثلا از من به عنوان روزنامه‌نگار بپرسند به چه کسي رأي داديد من مي‌توانم بيان نکنم، ولي از شما به عنوان مسئول بايد بپرسند.
فرض کنيد ۱۵،۱۴ ميليون است.
در همه جاي دنيا اتفاقا حقوق مسئولان روي سايت‌ها است و معلوم است فلان رئيس‌جمهور آمريکايي چقدر با اضافه کار و … حقوق مي‌گيرد. در مجموع چقدر در مي‌آيد؟
فرض کنيد ۱۹-۱۸ ميليون است. البته متغير است.
 در کنار اين، تدريس دانشگاهي هم مي‌کنيد؟
بله. آنجا تقريبا دريافتي من صفر است.
غير از اين کار ديگري مي‌کنيد؟
هيچ کاري نمي‌کنم. از ابتدا تک شغل بودم. 
سؤال بعدي من اين است که نرخ ارز و نرخ سکه تا چه زماني در همين حدود باقي مي‌ماند؟ بالا مي‌رود يا پائين مي‌آيد؟ برخي مي‌گويند دولت سعي دارد تا انتخابات مجلس ثباتي ايجاد ‌کند و بعد رها مي‌کند. اصولا بعد از يک شوکي که ايجاد مي‌شود تا چند سال اين ثبات باقي مي‌ماند.
بله. تا چند سال مي‌ماند.
 ارزيابي شما از نرخ ارز تا پايان سال ۹۸ و تا پايان دولت
 آقاي روحاني چيست؟
نرخ ارز يا نرخ سکه مي‌گوييم يا هر کالاي ديگر، تابع عرضه و تقاضاست. ممکن است ما  الان طرف تقاضا را بتوانيم پيش‌بيني کنيم  ولي طرف عرضه را نمي‌توانيم. معني اين حرف چيست؟ الان که صادرات نفت ايران به حدود بسيار پاييني رسيده، ممکن است درآمدهاي قابل تصرف دولت به لحاظ ارزي مثلا يک پنجم حالت عادي باشد، بنابراين اگر تحريم‌ها برداشته شود يکباره عرضه ارز ممکن است پنج برابر شود. مي‌خواهم بگويم هيچ تحليلي را شما نمي‌توانيد انجام دهيد که حاوي حقيقت باشد. از طرف ديگر تقاضا يعني اولا ورود نقدينگي و رشد نقدينگي است که فرض مي‌کنيم الان ۲۴،۲۳ درصد در سال است، ولي فقط اين در مورد ارز نيست. بي ثباتي‌ها يا تصميم‌گيري‌هاي سياسي، چه داخلي و چه بين‌المللي و چه منطقه‌اي، روي تقاضاي ارز اثر مي‌گذارد. مثلا فرض کنيد اگر نسيمي از گفت‌وگوبين ايران و آمريکا بوزد ممکن است قيمت دلار کاهشی باشد. 
الان شما مي‌فرماييد اقتصاد ايران کمتر از سياست تأثير مي پذيرد؟
بله اما به صورت شوک آور نخواهد بود. آهسته‌تر است. چرا؟ اين جمله‌اي است که اگر اشتباه نکنم براي اولين بار ميلتون فريدمن کشف کرده که مردم بر اساس انتظار خود از آينده خرج مي‌کنند. اين حرف خيلي بزرگي است چون براي من نيست مي‌گويم. مردم بر اساس انتظار خود از آينده هزينه مي‌کنند، نه بر اساس وضع فعلي خود! يعني اگر درآمد آنها خوب باشد ولي تصور آنها از آينده منفي باشد کم خرج مي‌کند و بالعکس!
تصور شما اين است که بعد از ۹۸ تا ۱۴۰۰ چطور خواهد شد؟
براي من ثبات و پيش‌بيني‌پذيري قيمت دلار بسيار مهم‌تر از خود قيمت است. يعني شما يا ۲ هزار تومان يا ۲۰ هزار تومان بگوييد. 
 تصور شما اين است که قيمت ارز پيش‌بيني‌پذير باشد؟
ما خواهيم توانست. بزرگ‌ترين دستاورد اين بحراني که يک سال و نيم اخير سپري شد، اين است که مي‌توانيم روي قيمت دلار تکيه کنيم. اگر شما مي‌بينيد بازار راکد شده اين ثباتي است که مردم آرامش پيدا کردند وگرنه رشد نقدينگي که هنوز هست، مي‌دانيد که سالي ۴۰۰ هزار ميليارد تومان به نقدينگي ما اضافه مي‌شود. 
يا ۵۰۰ هزار ميليارد تومان!
۵۰۰،۴۰۰ هزار ميليارد تومان و روزي ۳۰۰،۲۰۰ ميليارد تومان به نقدينگي ايران اضافه مي‌شود و اين تقاضاي دائمي را پديد مي‌آورد.
بايد در اين زمينه چه کرد؟ دولت برنامه‌اي براي اين دارد؟
بايد از خود دولتي‌ها بپرسيد ولي من فکر مي‌کنم …
البته ما بين شما با دولت خيلي فاصله قائل نيستيم.
شما به عنوان اقتصاددان بگوييد اگر کسي بخواهد يک سرمايه‌گذاري کوچکي   داشته و جواني بخواهد کاري داشته باشد بايد چه کار کند؟
من الان توليد کشاورزي را بسيار خوب و اقتصادي مي‌دانم برای کسي که بخواهد دنبال شغلي برود. اگر بخواهد کسي در بازار سکه و ارز برود اصلا توصيه نمي‌کنم. به نظر من الان توليد کشاورزي با ۲۰۰،۱۰۰ ميليون تومان خيلي خوب است. هم قيمت مواد غذايي به شدت افزايش يافته و هم خود وزارت کشاورزي کمک مي‌کند. اگر آماري که دارم درست باشد ۲۵ درصد اشتغال ايجاد شده در يک سال گذشته مربوط به حوزه کشاورزي بوده درحالي که اين نرخ در قبل از آن صفر بوده است. مي‌دانيد که رشد ارزش افزوده بخش کشاورزي در سه ماه اول امسال ۵/۶ درصد بود، در حالي که سال گذشته منفي بود.
رشد اقتصاد کل چقدر بود؟
رشد اقتصادي کل سه ماه اول خيلي قابل اين حرف‌ها نيست.
يعني اين مقدار از رشد کل بيشتر است.
بله. اصلا موتور محرکه رشد اقتصادي ايران در يک سال گذشته بخش کشاورزي بود.
اين بدين معني است که صنعت رشد اقتصادي منفي دارد ؟
بله. من فکر مي‌کنم حدسي که در اسفند ۹۷ در دو سخنراني بيان کردم اين بود که صنعت ايران از نيمه دوم خود را باز پيدا خواهد کرد.
يعني از مهر ماه؟
من فکر مي‌کنم الان توليد صنعتي ما بيشتر از سال گذشته در همين زمان است. بخش فلزات رشد داشته، بخش خودروسازي در حال نشان دادن رشد نسبت به پارسال همين زمان است و بخش‌هاي ديگر هم همين طور است حتي در بخش‌ مسکن احتمالا رشد داريم. بخش خدمات هم همين طور است. من معتقد هستم اقتصاد ايران از چنبره فشار تحريم‌ها بيرون آمده و فراموش نکنيد اين بدترين تحريم تمام تاريخ بشر است. من تاريخ تحريم‌ها را از شروع دوره معاصر بشر يعني انقلاب کبير فرانسه تا الان را مي‌توانم به شما تدريس کنم.
ادعا مي‌کنم شديدترين يا يکي از شديدترين تحريم‌ها در تاريخ بشر … سه مورد است که براي ايران، عراق و کوبا بوده است. کوبا دائما با کمک‌هاي بين‌المللي در همان دوره زنده بود، عراق فروپاشيد،اما ايران خود را از چنبره تحريم‌ها بيرون مي‌کشد. اين نشان‌دهنده اين مسئله است که هم حکومت مشروعيت دارد و توانسته ثبات سياسي،اجتماعي خود را حفظ کند و در سايه حفظ اين ثبات و قدرت نيروهاي مسلح خود اقتصاد ايران تاب‌آوري خود را الان آشکار ‌کند. براي من بسيار مهم است که در برابر  زياده‌خواهي ايالات متحده بايستيم، يعني به شدت موافق اين هستم که فقط و فقط با قدرت و از موضع قدرت با امريکا برخورد کنيم.
 مي‌فرماييد جواني بخواهد کاري را با سرمايه کمي شروع کند بهترين حوزه کشاورزي است؟
به نظر من حوزه کشاورزي است، اگر نمي‌خواهد خود فعاليت کند بهتر است به بانک بدهد. اين کاري است که در تمام دنيا انجام مي‌دهند. سرمايه‌هاي کوچک را در بانک مي‌گذارند.
يعني الان در اين نظام اقتصادي ما مي‌شود؟    
در نظام اقتصادي ما شما پول را در بانک مي‌گذاريد سالي بين ۱۵،۱۴ تا ۲۱،۲۰ درصد سود مي‌گيريد و بعد از چند سال يکباره ارزش پول شما يک سوم مي‌شود و در مجموع به قول علماي علم شما لانگ ترم آن باخت است. 
اگر لانگ‌ترم تورم فزاينده باشد، حق با شماست.
که هست.
اين طور نيست. 
الان شما مي‌فرماييد براي سه دهک پائين …
بله، در يک سال …
اصلا معلوم نيست سه دهک پائين سرمايه کوچکي داشته باشند که بخواهند کاري راه بيندازند ولي براي سه دهک پائين …
خير. من نرخ تورم سه دهک پائين را سه رقمي مي‌دانم و سر اين حرفم هستم ولي معتقد نيستم که تورم در ايران هميشه ۳۵،۳۴ درصد است. در دو سال ماقبل تحريم‌ها نرخ تورم ما تک رقمي بوده است. 
همانند مسابقه دو است که شما هميشه خوب مي‌دويد ولي هر از گاهي يک سکته وسط اين اتفاق مي‌افتد.
احسنت. خدا  دکتر حسين عظيمي را رحمت کند، ايشان اين تعبير را به کار نمي‌برد ولي مي‌گفت هر ۸،۷ سال يکبار.الان ۶،۵ سال يکبار شده است. بله. يک تلاطم اجتماعي،سياسي داخلي يا خارجي اتفاق مي‌افتد که همانند بازي ماروپله است که اين براي سعيد ليلاز است، خانه ۹۰ اين بازي مار شما  را نيش مي‌زند و در خانه اول مي‌ايستيد و تا جفت ۶ نياوريد هم بيرون نمي‌آييد. در حالي که يک تاس هم بيشتر نداريد.
با اين حساب چرا پول خود را در بانک بگذارد؟
براي اين که آن تلاطم‌ها …
مگر تا حدي باهوش باشد که پول خود را در بانک بگذارد و تا وقتي که يکباره آن تلاطم اتفاق مي‌افتد، قبل از تلاطم بيرون بکشد و در حوزه ديگري صرف کند که اين کار آدم عادي نيست.
به همين دليل مي‌گويندخدا بهترين اقتصاددان است. در نهايت از اين تلاطم‌ها و از ورود  در مسير اين تلاطم‌هاصاحبان سرمايه کوچک ضرر مي‌کنند. هميشه يک جمله را در محيط کار خود مي‌گويم که ما مدير هستيم، قمارباز نيستيم. مي‌دانم با من چالش مي‌کنيد و نظريه خود شما ممکن است نباشد ولي اين چيزي که شما مطرح مي‌کنيد قماربازي است که طلا يا دلاري بخريم به اين اميد که ممکن است گران شود. 
نگاه من اين نيست.
مي‌دانم بازتاب مي‌دهيد. من طرفدار قماربازي نيستم. نه در زندگي شخصي خودم قمار مي‌کنم و نه در محيط کار خود قمار مي‌کنم.
 در هفته چند جلسه سياسي –اقتصادي شرکت مي‌کنيد؟
من شايد جلسه سياسي اصلا شرکت نمی کنم.
 الان عضو شوراي مرکزي يا عضو مجموعه يا حزبي نيستيد؟
فعال نيستم. به دلايل مختلفي فعال نيستم.
عضو کارگزاران هستيد؟
بله. 
 به چه دليلي فعال نيستيد؟
خيلي روحيه من حزبي نيست چون من نظرات خودم را دارم.
 عضو شوراي مرکزي کارگزاران هستيد ولي جلسات را شرکت نمي‌کنيد؟
بله. فعال اصلا  نيستم.
چرا؟ از ابتدا ثبت‌نام نمي‌کرديد که جواني ديگر يا فرد ديگري بيايد.
اجازه بدهيد اين را جواب ندهم ولي من اصلا ثبت‌نام نکردم. همين طور کانديدا شدم.
يعني اسم شما را در ليست نوشتند؟
بله. 
چه کساني نوشتند؟ فعالان آن دوره نوشتند؟
جالب است که رأي بالايي در کادرهاي حزبي آوردم اما من خودم خيلي روحيه حزبي ندارم براي اين که مي‌خواهم مواضع خودم مبتني بر مسائل کارشناسي باشد در حالي که …
با روحيه حزبي نمي‌خواند.
بله. اين فقدان روحيه حزبي بازتاب جامعه ايلياتي ايران است.
بنابراين در ماه اصلا جلسه سياسي شرکت نمي‌کنيد؟
خير.
جلسه اقتصادي کارشناسي چطور؟
ممکن است يکي دو بار من را در ماه دعوت کنند و نظر من را بپرسند.
از اين موضوع بگذريم. در ايران راست و چپ اقتصادي داريم يا راست و چپ سياسي؟
راست و چپ منافع داريم.
يعني چه؟
اين ايدئولوژي من است که بشر بر اساس منافع خود حرف مي‌زند. اين که من هميشه سنگ توليد را به سينه مي‌زنم به خاطر عشق افلاطوني به توليد نيست، من در توليد شاغل هستم.
کلا از اين بگذريم. الان در سال ۹۸ در اقتصاد ايران صحبت مي‌کنيم. الان راست و چپ سياسي داريم يا راست و چپ اقتصادي داريم يا راست و چپ منافع داريم؟
راست و چپ منافع است که همه اينها را تنظيم مي‌کند. 
يعني راست منافع چه کساني مي‌شوند و چپ منافع چه کساني مي‌شوند؟
راست اقتصادي کساني بودند که در گذشته مناديان بخش خصوصي بودند. در خاطرات مرحوم آقاي هاشمي رفسنجاني در سال ۶۲،۶۱ داريم که امروز آقاي نوربخش نزد من آمد و ابراز نگراني از گسترش نقش بخش خصوصي در ايران مي‌کرد. همان زمان مرحوم عسگر اولادي، آقاي آل اسحق و دوستان ديگر … دنبال افزايش … خصوصي سازي بودند. اين ماجرا در خاطرات آقاي هاشمي چاپ شده است و اگر سن کسي همانند من بالا باشد و مسائل بعد از انقلاب را با حساسيت دنبال کرده باشد، جاي جناح چپ و راست اقتصادي دائما در حال عوض شدن است. بستگي دارد موضع شما در قدرت چه باشد.
الان راست اقتصادي چه کساني هستند؟ کساني هستند که قبلا حامي خصوصي‌سازي بودند؟
مفهوم راست و چپ الان خيلي چالش‌برانگيز شده است. خود اين را بايد ابتدا تعريف کنيم. الان چپ ها طرفدار انديشه‌هاي سوسياليستي هستند که قاعدتا جناحي است که موسوم به محافظه‌کار يا اصولگرايان هستند. فرض کنيد راست را به کارگزاران مي‌گويند.
اساساً جبهه پايداري مواضع اقتصادي اش چپ‌تر از جريان‌هايي است که به چپ شناخته مي‌شوند.
در عمل اين طور نيست ولي شعار آنها اين است. در عمل دوقطبي شدن جامعه ايران در دوره آقاي احمدي‌نژاد ادامه پيدا کرد و تشديد شد. 
الان نرخ بيکاري چقدر است؟
کمتر از ۱۱ درصد است.
بيکاري جامعه ايران کمتر از ۱۱ درصد است؟
بله. 
سال قبل چقدر بوده است؟
۱۱ درصد بود.
يعني هيچ تغييري نکرده است؟
قدري کمتر شده است، نسبت به ۵/۱۲ درصد رکورد خود در سال ۹۲ و ۹۳ قدري کمتر شده است.تعداد شاغلان ايران از ۲۱،۲۰ ميليون نفر به بالاي ۲۵ ميليون نفر رسيده است، حتي سال گذشته در سال ۹۷، ۳۳۰ هزار خالص ايجاد اشتغال جديد داشتيم. اين يک واقعيت است. وقتي مي‌خواهيد نرخ بيکاري را محاسبه کنيد هيچ آمارگيري حق ندارد نزد خود بگويد اين آقا بيخود مي‌گويد شاغل هستم، من بايد ببينم شاغل است يا خير. اين چنين نيست. از شما مي‌پرسند. خوداظهاري است. بنابراين شاخص اقتصادي براي بيکاري با شاخص فني متفاوت است ولي اگر  همان متري که در دولت آقاي احمدي‌نژاد گرفتيم الان بگيريم نرخ بيکاري الان کمتر از آن دوره است.
روند رسيدگي به پرونده مفاسد اقتصادي را در دوره فعلي قوه قضائيه چطور مي‌بينيد؟
به هر حال چون آقاي رئيسي تازه شروع کردند، من اين مطلب را در جاي ديگري هم بيان کردم که اميدوارم.بشر به اميد زنده است. وقتي به کل نظام جمهوري اسلامي معتقد هستيم و اين نظام را يگانه بخت و اقبال ملت ايران براي عبور از بحران‌هاي دوره گذار مي‌دانم، اين طور فکر مي‌کنم و سر اين موضوع حاضر هستم ۲۰ ساعت جداگانه صحبت کنم، چاره‌اي نداريم جز اين که از طريق ساختارهاي دروني موجود اميدوار به اصلاح امور باشيم. آقاي رئيسي هم انصافا خوب شروع کردند. خيلي بهتر از سلف خود بودند و هستند. چون اول کار هست من فقط مي‌توانم يک توصيه‌اي بکنم که در تبليغاتي کردن برخورد با فساد خيلي اغراق و افراط نکنند.
براي انتخابات مجلس پيش رو معتقد به مشارکت مشروط يا مشارکت بدون قيد و شرط هستيد؟
من معتقد هستم ما حتما مشارکت خواهيم کرد ولي جزئيات را بايد ببينيم چه کسي از سوي شوراي نگهبان تائيد مي‌شود. 
شما دوست داشتيد به جاي آقاي روحاني چه کسي کانديدا باشد که شما بگوييد اين گزينه حداکثري من است؟
مهم نيست من به چه کسي معتقد هستم، اين حرفي است که سال ۸۸ هم بيان کردم، مهم اين است تا وقتي کانديداهايي که از شوراي نگهبان تأئيد مي‌شوند به لحاظ اجماعي و طبقاتي اکثريت ملت ايران را بازتاب مي‌دهند، من در انتخابات شرکت خواهم کرد. 
من سؤال ديگري بپرسم. آن زمان که برجام در اوج  و به آن اميدي بود در جايي فرموديد در عالم اقتصاد نيازمند مرداني همچون ظريف در عالم سياست هستيم. اين جمله از شما نقل شده است. فکر مي‌کنيد چه کساني مي‌توانند ظريف اقتصاد ايران باشند با برداشتي که شما از آقاي ظريف داريد؟
من اصلا به نقش فرد در تاريخ قائل نيستم و تعيين کننده و اساسي نمي‌دانم. من مي‌گويم وقتي يک دوره تاريخي اتفاق مي‌افتد مي‌گردد و از اين بین  مردان خود را پيدا مي‌کند. در مورد اقتصاد هم همين طور است. اتفاقا  من در مورد برجام ادبيات و اظهارنظرهای  بسيار روشني دارم که هشدار مي‌دادم برجام مسائل ايران و آمريکا را در بهترين حالت به سال ۸۴ برخواهند گرداند و به سال ۵۴ برنمي‌گرداند. اين جمله من است. اگر در اينترنت جست وجو کنيد مي‌توانيد پيدا کنيد و معتقد نبودم مسئله ايران و آمريکا مسئله هسته‌اي است. يک مسئله ژئوپلتيک بين ايران و آمريکا داريم که از اوخر دهه ۱۳۴۰ شروع شد يعني بعد از جنگ اعراب و اسرائيل که نفت اهميت پيدا مي‌کند خليج فارس نقش محوري مي‌يابد، در اين خليج فارس توجه ايالات متحده آمريکا به اين منطقه جلب مي‌شود. چون ايران با عربستان همواره تضاد داشتند …
بين دولتمردان اقتصادي دولت فعلي يعني ۶ سال گذشته، يا   اعضاي کميسيون اقتصادي يا برنامه و بودجه مجلس، چه کساني را افراد موفقي در حوزه اقتصاد مي‌دانيد؟
دولت آقاي روحاني در قبال تحريم‌ها بسيار ضعيف در ابتدا عمل کرد ولي از اواخر سال ۹۷ خود را پيدا کرد، هم دولت و هم اقتصاد ايران! من منتقد سياست اقتصادي دولت در قبال تحريم‌ها بودم. من معتقد هستم دولت آقاي روحاني بايد مسئله را همان زمان جدي‌تر مي‌گرفت و معتقد بودم درک من از تحريم‌هايي که قرار است به اقتصاد ايران بيايد واقعي‌تر و خطرناک‌تر و شديدتر از درک دولت است.
يعني دولت متوجه نشده بود چه اتفاقي رخ مي‌دهد؟
من معتقد هستم و همان جا هم به آقايان آن زمان بيان مي‌کردم و هشدار مي‌دادم که به نظر من شما نمي‌دانيد چه توفاني در آستانه وزيدن است. اين جمله‌اي است که تکيه کلام من شده بود. شدت و ديرپايي توفان در آستانه وزيدن را آن زمان نمي‌دانستند وگرنه فکر مي‌کردم دولت بايد اقدامات بسيار جدي‌تري انجام مي‌داد. هنوز هم اقدامات بسيار جدي‌تري در انتظار اقتصاد ايران است.
شما فکر مي‌کنيد همانند بحران سال ۹۷ در چند سال آينده خواهيم داشت؟
اقتصاد ايران به يک دور باطل فقدان سرمايه‌گذاري دچار شده که اگر تحريم‌ها هم برداشته شود آن را نمي‌توانيم چاره کنيم. يکي از نقاط ضعف عملکرد دولت آقاي روحاني در ۶ سال گذشته اين است که روندهاي سرمايه‌گذاري در ايران احيا نشده است و اين به خاطر اين مطلب است که اقتصاد ايران و هم ساختار اجتماعي،سياسي احتياج به جراحي‌هاي عميق دارد. دير يا زود به ضرورت اين حرفي که بيان مي‌کنم خواهيد رسيد. بايد جدي با مسائل اقتصادي، اجتماعي، سياسي ايران برخورد کنيم. با اين روزگذراني و روزمرگي به جايي نمي‌رسيم. به همين دليل داوري نهايي من در مورد عملکرد آقاي روحاني اين است که آقاي روحاني در ۲ سال اول منتهي به دي ماه ۹۶ در خروج ايران از بحران، چه سياسي و چه اقتصادي، بسيار موفق عمل کرد ولي بعد از آن نتوانستيم اصلاحات جدي که نياز بود را انجام دهيم. در حوزه قيمت‌ها، در حوزه حفاظت از حقوق‌بگيران، در حوزه حفاظت از اقشار فرودست جامعه و برقراري يک نظام تأمين اجتماعي که بر اساس آن شروع به اقدامات بنيادين اقتصادي و جراحي‌هاي عميق کنيم، نتوانستيم کار کنيم. مقالات من در همان زمان وجود دارد که تکيه بر باد است. اين اقتصاد تا مدت‌ها نمي‌تواند جز به منابع داخلي خود متکي باشد و منابع داخلي آنقدر هست که بتواند مسائل ايران را حل کند. خيلي بهتر مي‌توان کار کرد ولي احتياج داريم تصميمات دردناک بگيريم و هر روز اين ديرتر مي‌شود و اين تصميمات سخت‌تر مي‌شود. مثلا من فکر مي‌کنم بدون اين که خدشه‌اي به معيشت وارد شود مي‌توانيم ۱۵،۱۰ هزار ميليارد تومان درآمد حاصل از صرفه‌جويي در مصرف انرژي در ايران داشته باشيم. اين يک مثال است. ماهانه اين مقدار است درحالي که کل هزينه يارانه نقدي ايران الان ماهي ۴ هزار ميليارد تومان نيست و کل هزينه عمراني دولت هم ماهي ۴ هزار ميليارد تومان نيست. دو و نيم تا سه برابر کل يارانه‌ها …
بحث اتلاف انرژي است.
کاش اتلاف مي‌شد. بارها اين جمله را بيان کردم. يعني اگر اين انرژي را ذخيره کنيم و يک چک يورويي در وجه بنيامين نتانياهو بکشيم بهتر از اين کاري است که الان مي‌کنيم. چک در وجه دولت اسرائيل بکشيم و بگوييم بمب بخريد. بهتر از تبديل کردن آن به دود و سرطان و آلودگي است که در شهرهاي ما وجود دارد. من مي‌گويم حتي پرداختن اين پول به بدترين دشمن ملت ايران بهتر از کار فعلي است.

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.