جمهوری اسلامی، سلطهپذير نخواهد شد
| حميدرضا ترقي|
ميگويند جمهوري اسلامي بيايد وارد اين نظام بشود؛ يعني او هم بشود سلطهپذير. جمهوري اسلامي از ساعت اول تولد خودش و تحقق خودش عليه اين نظام سلطه حرکت کرده؛ چه طور ممکن است اين را از دست بدهد. ما با نظام سلطه مخالفيم، با تقسيم دنيا به سلطهگر و سلطهپذير مخالفيم، با اين مقابله ميکنيم . امام خامنه اي ۱۰/۷/۹۸
اشتباه دولتها
متاسفانه ما در فضاي کلان سياسي کشور با يک بيماري مزمن مواجه هستيم و آن هم اشتباه گرفتن کارکرد و جايگاه دولت با عرصه گفتمان سازي و راهبري کلان کشور است. يعني برخي مسئولين وقتي با رأي مردم براي برعهده گرفتن مسئوليت اجرايي کشور انتخاب مي شوند، دچار يک سوء تفاهم مي شوند و گمان مي کنند
که مي توانند گفتمان سازي فکري و اعتقادي کشور را هم در دست بگيرند! پس از جنگ تحميلي؛ دولت سازندگي سعي کرد تا گفتمان سازندگي را تبديل به گفتمان رايج کشور کند؛ در حالي که مردم درواقع تنها سليقه اجرايي و رئيس قوه مجريه را انتخاب کرده بودند نه بيشتر!
بعداً ديديم که ترويج گفتمان سازندگي زمينه رأي آوري شعاري دقيقا متضاد با خود را فراهم نمود. در دولت اصلاحات هم اين اشتباه تکرار شد. آنها گمان مي کردند مي توانند گفتمان انقلاب اسلامي را به توسعه سياسي تغيير بدهند و دقيقا به همين خاطر آن شعارهاي راديکال، تقدس زدايي ها و سعي در القاء تقابل بين جمهوريت و اسلاميت را شاهد بوديم. در انتخابات سال ۸۴ ما مجددا ديديم که مردم به شعاري کاملا متضاد با رويکردهاي اصلاحات و سازندگي رأي دادند و سليقه ديگري را براي برعهده گرفتن مسئوليت اجرايي کشور برگزيدند.
در دوره دوم مسئوليت دولت دهم، باز هم اين توهم دردولت پديدآمد که مردم نياز به گفتمان جديدي غير از گفتمان انقلاب اسلامي دارند! کم کم صحبت هايي مطرح شد که بعضا در تعارض با گفتمان اصيل انقلاب اسلامي قرار مي گرفت. به همين دليل ما در انتخابات سال ۹۲ ديديم که يک رأي متفاوتي شکل گرفت.احساس مي شودکه اين اشتباه در دولت جاري نيز در حال شکل گرفتن است. رئيس دولت و ارکان قوه مجريه بايد بدانند که فقط به عنوان قوه مجريه کشور انتخاب شده اند. گفتمان انقلاب اسلامي يک گفتمان بالنده است و تدوين کننده اصلي آن هم امامين انقلاب(ره) بوده وهستند. تا جايي که مسئولين کشور همان گفتمان را ترويج کنند، مورد حمايت مردم هستند و هر جا از آن گفتمان تخطي صورت بگيرد؛ آثار خود را خواهد گذاشت و زمينه گسست اجتماعي را فراهم خواهد نمود.
مبناي گفتمان انقلاب اسلامي قدرت درونزا با اتکاي به دين و دين باوري است. گفتمان انقلاب اسلامي گفتماني است که حتما در تعارض با تمدن هاي تماميت خواه غربي قرار مي گيرد و استکبارستيز است. ما نبايد سعي کنيم چيزي بر اين پيکره اصيل و با قوام بيافزائيم يا بخواهيم قسمتي از آن را تراش دهيم! تمدن هاي تماميت خواه دنياهيچ حرکتي را در مقابل خودش برنمي تابد و با بهانه جهاني سازي به دنبال يکسان سازي جهان با تفکر و مدل غربي در ابعاد حکومت، فرهنگ، اقتصاد و سياست هستند.
اشتباه دولت تدبير و اميد
سخنان چندي پيش رئيس جمهور که گفتند ۴۱ سال است ما هنوز به جواب روشن وقاطعي در کشور درخصوص ارتباط با جهان نرسيده ايم ! نمي دانيم تعامل سازنده داشته باشيم يا تقابل مستمر؛از جمله اشتباهات استراتژيک دولت فعلي است که علي رغم آزمونها و تجربيات ۴۰ ساله انقلاب اسلامي ؛ هنوز براي غربزدگان و وادادگان وخوشبينان به غرب درميان آنها جا نيافتاده و همچنان بر نظريه غلط خود اصرار مي ورزند .!
اول: درکجا امامين انقلاب با تعامل سازنده با دنيا بهجز شيطان بزرگ و استکبار جهاني يعني آمريکا و رژيم جعلي اسرائيل مخالف بوده اند؟
دوم:آيا تقابل مستمر با آمريکا و رژيم جعلي اسرائيل که از قبل از انقلاب و بعد از انقلاب با اسلام و جمهوري اسلامي مخالف و تمام روشها را براي براندازي نظام جمهوري اسلامي تا کنون بهکار برده اند ! از سوي آنها شروع شده و تداوم دارد يا از سوي ايران ؟چه کسي نميداند که شروع کننده تقابل با نظام جمهوري اسلامي آمريکا و اسرائيل بوده ؟
آيا تا کنون از دشمني ها و دسيسه بازي ها و تهديدات آن دو عليه جمهوري اسلامي کاسته شده ؟
سوم:طبق قانون اساسي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بر اساس نفي هرگونه سلطه جويي و سلطه پذيري ،حفظ استقلال همه جانبه و تماميت ارضي کشور ،دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهاي سلطه گر و روابط صلح اميز متقابل با دول غير محارب استوار است . واعلام جنگ يا صلح از اختيارات ولي فقيه است.
چهارم :رهبر معظم انقلاب بهعنوان سياستگذاراصلي و قانوني کشور اخيرا باز فرمودند:
ميگويند جمهوري اسلامي بيايد وارد اين نظام بشود؛ يعني او هم بشود سلطهپذير. جمهوري اسلامي از ساعت اول تولد خودش و تحقق خودش عليه اين نظام سلطه حرکت کرده؛ چطور ممکن است اين را از دست بدهد. ما با نظام سلطه مخالفيم، با تقسيم دنيا به سلطهگر و سلطهپذير مخالفيم، با اين مقابله ميکنيم، مطلقا تسليم تحميلهاي او نميشويم، و تا امروز هم توانستيم در اين زمينه پيشرفت زيادي بکنيم و بسياري از انسانهاي دنيا، افکار دنيا، روشنفکران دنيا، مجموعههاي مردمي دنيا را با اين مسير خودمان همراه کنيم و اين راه را ما قطعا ادامه خواهيم داد؛ راه انقلابيگري، راه مقابله و مواجهه با نظام سلطه. ۱۰ ۷/۹۸
حال چطور آقاي رئيس جمهور که بايد مجري قانون اساسي و سياستهاي کلان نظام از جانب رهبري باشد و قسم ياد کرده از قانون اساسي پاسداري کرده و استقلال کشور را حفظ کند ؛ خودرا دربرابر اين سؤال بلاتکليف ميداند .
تکليف روشن است ورفراندوم نميخواهد
طبق قانون اساسي و سياستهاي رهبري و تجربه ۴۰ ساله انقلاب : تعامل سازنده با تمام دولتهاي غير محارب آزاد است وتقابل با دولتهاي محارب ومقابله و مخالفت با نظام سلطه ؛ وظيفه قطعي و مسلم قوه مجريه است .
بديهي است تا دولتهاي دشمن جمهوري اسلامي به دشمني خود باهر ترفندي ادامه دهند و دست از سلطه گري برندارند.اين تقابل ادامه خواهد داشت.
سلطه پذير شدن ضد منش انقلابيست
اصرار آنها اين است که جمهوري اسلامي از منش انقلابي -يعني همين که ما به آن توصيه ميکنيم که نگهاش داريد- دست بردارد. ميگويند بياييد بشويد يک کشور عادي؛ يک کشور عادي يعني يک کشوري منطبق با ساز و کار جهان سلطه، نظام سلطه؛ که بنده مکرر نظام سلطه را شرح دادهام. نظام سلطه يعني همه دنيا تقسيم بشوند به سلطهگر و سلطهپذير؛ الان اين جور است ديگر که يک عدهاي از دولتها سلطهگرند، يک عده [هم] سلطهپذيرند. حالا همه سلطهپذيرها لزوماً نوکر هم نيستند اما سلطه را قبول کردند و زير بار سلطه [هستند و] يک وقتي [اگر] بگويند اين کار را بکنيد، بايد بکنيد، ميکنند؛ اين نظام سلطه کنوني است. ميگويند جمهوري اسلامي بيايد وارد اين نظام بشود؛ يعني او هم بشود سلطهپذير.۱۰/۷/۹۸
سلطه پذير شدن؛ ضد استقلال کشور است
سلطه پذيرشدن؛ ضد آزادي ملت ايران است
سلطه پذير شدن؛ مانع رشد و پيشرفت همه جانبه کشور است
سلطه پذير شدن ؛ضد تفکر توحيدي واسلامي و انقلابي است
سلطه پذير شدن ؛ارتجاع وبازگشت به دوران طاغوت است
سلطه پذير شدن ؛سپردن سرنوشت کشور به سلطه گران است
سلطه پذير شدن؛تسليم اراده سلطه گران شدن است
سلطه پذير شدن ؛ حاکميت شيطان راجايگزين خدا کردن است
بنابر اين ملت ايران پس از چهل سال آزادي و استقلال اجازه نميدهد سرنوشت کشورش دوباره بهدست سلطه گران بيفتد.
کاهش تعهدات برجامي ؛سلطه ناپذيريست
ما کاهش تعهدات مربوط به توافق هستهاي را ادامه خواهيم داد و بايد ادامه پيدا کند؛ با جديت کامل هم بايد ادامه پيدا کند. مسئوليت هم بر عهده سازمان انرژي هستهاي است؛ بايد اين کاهش تعهداتي را که دولت جمهوري اسلامي بيان کرده، اعلان کرده و گفته، به طور دقيق و به طور کامل و جامع انجام بدهند و ادامه پيدا بکند تا وقتي که ما به نتيجه مطلوب برسيم که قطعاً هم انشاءالله به فضل الهي به نتيجه مطلوب خواهيم رسيد.۱۰/۷/۹۸ بهدنبال بدعهدي آمريکا و اثبات غلط بودن اعتماد به نظام سلطه در برجام و اثبات همسوئي اروپا با آمريکا دراين رابطه سه گام در کاهش تعهدات برجامي ايران برداشته شده و مهلت اروپا تا هفته اينده براي انجام تعهداتش به پايان ميرسد .طبق علائم مشهود بعيد است که غرب و اروپا بتواند و بخواهد به تعهدات برجامي اش عمل کند بنابر اين دستور اکيد رهبر معظم انقلاب به دولت اينست که گام چهارم کاهش تعهدات را اعلام و به انجام برساند در غير اينصورت استراتژي برد برد دولت به برد وباخت تغيير خواهد کرد و لطمه آن همانطور که تا کنون به ملت خورده ضررهاي بيشتر را براي ملت ايران رقم خواهد زد .کاهش تعهدات برجامي مطالبه جدي ملت از دولت است ودولت حق کوتاه آمدن از آنرا ندارد.
اشتباه دولت , برجام , جمهوري اسلامي , حميدرضا ترقي , دولت , رهبری , سلطه پذير شدن
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.