رژیم صهیونیستی مصداق برائت در حج
برای بحث و تبیین منطق برائت از مشرکان که در دیدار کارگزاران حج با رهبر معظم انقلاب بیان شد، لازم است نگاهی شبکهای به آیات قرآن کریم بیندازیم. خدای متعال در آیه ۳ سوره توبه میفرماید: وَأَذَانٌ مِنَالله وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّالله بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ. این آیه شریفه بعد از به زیر کشیدن بتها در کعبه اعلان عمومی شد.
حج اکبر و برائت از صهیونیستها
نکته مهمتر آن است که این اعلان نیز در روز حج اکبر یا همان حج تمتع قرار داده شد و اعلام مهم خدای متعال این بود که خدا و همچنین رسول او از مشرکان بری هستند و این اعلام برائت را خداوند در این آیه شریفه بهعنوان یک وظیفه عمومی و مستمر برای مسلمین در ظرف و ظرفیت حج اعلام کرده و ما وظیفهداریم سطوح برائت خود را از مظاهر مختلف شرک به اشکال گوناگون در همیشه ایام اعلام کنیم. به همین خاطر حج بهعنوان یک نمایش عبادت جمعی معنوی و سیاسی، ظرفیت مهمی است برای توجه و تألیف و تمرکز قلوب بر عبادت خداوند متعال و یکی از جلوههای عبادت دور کردن خود و جامعه اسلامی از مظاهر شرک است.
طبیعتا یکی از مظاهر این برائت، برائت زبانی است. یعنی اعلان انزجار و عدم همراهی امت اسلام با شرک و کفر. این حداقل کاری است که انتظار میرود در ایام حج، امت اسلام در اجتماع باشکوهی که هرسال وجود دارد، انجام دهند. اما در رتبه بعد ما احتیاج به برائت عملی داریم و این برائت عملی به معنای محدود کردن زمینه و امکان حضور و نفوذ مشرکان نسبت به تعیین سرنوشت آینده بشریت و حداقل آینده دنیای اسلام است.
وظیفهای که خداوند بر دوش مسلمانان قرارداده است
برای دقت بیشتر بهعنوان زمینه رجوع به قرآن ابتدا این سؤال را طرح میکنم: این وظیفه زبانی و عملی در اعلام برائت به جمیع مظاهر آن در منطق قرآن به چه دلیل باید اتفاق بیفتد؟ برای پاسخ، جلوههایی از آن را با استفاده از بعضی آیات شریف قرآن توضیح بیشتری میدهم.
در آیه ۷۶ سوره نسا خدای متعال به گمان من یکی از وجوه و علل این اعلام برائت قولی و عملی را بیان کرده است. در این آیه خدای متعال میفرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِالله وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا» یعنی کسانی که ایماندارند درراه خدا مقاتله میکنند و کسانی که کافر شدهاند با شما جنگ میکنند اما درراه طاغوت. بعد خدای متعال میفرماید شما وظیفهدارید با اولیا و سران شیطان جنگ کنید اما بدانید مکر شیطان ضعیف بوده و شما پیروز هستید. از این آیه شریفه میشود استفاده کرد که باید برائت از مشرکان را در دستور کار قرار داد، چراکه آنان در سبیل طاغوت حرکت میکنند و اگر ما مقابله با راه طاغوت نکنیم، دین خدا به خطر افتاده و اولیای الهی درخطر قرار میگیرند.
طیف وسیع اعلام برائت از صهیونیستها
یکی از راههای این مواجهه اعلام برائت است. البته اعلام برائت دارای دامنه و طیفی است که یکسر آن انزجار زبانی و سر دیگر آن مقابله نظامی با کفار است. آیه دیگری که ابعاد منطق برائت را برای ما مشخص میکند، آیه ۲۶ سوره ابراهیم است که میفرماید: «وَمَثَلُ کَلِمَهٍ خَبِیثَهٍ کَشَجَرَهٍ خَبِیثَهٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ». مثال کلمه خبیث مانند درخت پلیدی است که ریشه ندارد تا درروی زمین قرار گیرد لذا ثبات و دوام ندارد. مسلمانان باید از مشرکان اعلان برائت داشته باشند، چراکه مشرکان مظهر کلمه خبیثه هستند. کلمه خبیثه دارای هیچ قراری نیست.
کلمه خبیثه امروز اسرائیل و اذناب آن هستند، در ورای اسرائیل نیز تمدن غرب قرار داشته و رفتار اسرائیل نماد بیپردهای از فرهنگ منحط غرب محسوب میشود. اگر با این کلمه خبیثه برخورد نشود خباثت خود را صادر کرده و فرهنگ منحط خویش را که فرهنگ حیوانیت و درندگی است در اقصی نقاط عالم گسترش میدهد. نکته سومی که در منطق قرآنی برائت میخواهم عرض کنم این است که خدای متعال میفرماید: نباید شما کافران را ولی خود قرار دهید و برای این موضوع دلیلی را ذکر میکند. آیه ۱۴۴ سوره نسا میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُبِینًا» یعنی اگر شما کافران را ولی خود قرار دهید دلیل آشکاری را ضد خود در اختیار خداوند قرار دادهاید و این کنایه از آن است که خدای متعال بر عقاب و عذاب ما حجت خواهد داشت. برای آنکه این تهدید الهی متوجه جامعه ایمانی نشود نباید با کفار رفاقت کرد و به دلیل آنکه سکوت در چنین میدانی بیطرفی نیست، بلکه نوعی همراهی بهحساب میآید، ما وظیفهداریم از اسرائیل اعلام برائت کنیم تا در جنایات او شریک نشویم.
منطق اعلام برائت
آنچه نگاشته شد بهرهگیری از برخی آیات شریفه بود که منطق اعلان برائت را برای ما ترسیم میکند که چرا ما باید اعلان برائت را در همه اشکال و در همه سطوح موردتوجه قرار دهیم اما شرایطی که بهطور ویژه در سال اخیر با آن روبهرو شدیم و حوادث پس از طوفان الاقصی و نسلکشی در غزه به این خاطر است که مردم فلسطین در خط مقدم مقابله با شجره خبیثه محسوب میشوند. در امتداد انقلاب اسلامی مردم فلسطین جرئت، جسارت، صبوری و توانایی مقاومت در برابر همه مظاهر شرک و کفر را پیداکردهاند، به همین دلیل تاریخسازی انقلاب اسلامی در قامت مقاومت مردم فلسطین خودنمایی کرده است.
باید توجه کنیم اهمیت این مواجهه ازاینرو است که نزاع مردم فلسطین با اسرائیل غاصب تنها یک مواجهه امنیتی و نظامی میان بخشی از اعراب محسوب نمیشود که تنها آن را متعلق به فلسطین بدانیم. مواجهه فلسطین با اسرائیل بیش از هر چیز یک مواجهه تمدنی و فرهنگی است. علت چنین است که مردم فلسطین و مقاومت به پشتوانه ایران اسلامی، شتابدهنده سقوط مرجعیت و الهامبخشی تمدن غرب هستند و ازاینجهت تاریخساز بوده و خواهند بود. مقاومت مردم فلسطین و به دنبال آن سفاکی رژیم صهیونیستی باعث شد تا آنچه غرب تلاش داشت در قالب برابری حقوق انسان و آزادی بشر نمایش دهد، رسواشده و پایههای اندیشه تمدنی آن موردتردید قرار بگیرد. البته پس از انقلاب اسلامی آهستهآهسته این عقبه آبشده بود و آخرین پردهای که این چهره کریه را در مقابل عالمیان قرار میدهد اتفاقی است که در غزه بر سر زن و کودک بیگناه میرود. حجم این جنایت بهگونهای است که وجدان بشریت که با اسلام نیز آشنا نیست به حرکت درآمده و باعث شده جبهه مقاومت علیه استکبار وارد یک مرحله جدید شود و موج جدیدی از مواجهه رخ دهد.
علیرضا پیروزمند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.