کرونا کار کودکان را کمنکرد!
| گروه اجتماعی|
این روزها، ما در وسط بحران ناخواستهای قرار داریم که خیلیها از آن تحت عنوان «غول کرونا» یاد کرده و تأکید میکنند، باید هر طور هست با قرار گرفتن در خط مقدم پیکار، این غول را شکست داد، اما باتوجه به اینکه هنوز نتوانستهایم شاخ این غول را بشکنیم، چگونه میتوانیم از کودکان بیدفاع سرزمینمان مراقبت کنیم؟ در میان جمعیتی که ماسک به دهان زدهاند و دستکش بهدست کردهاند، کودکان کار بدون ماسک و دستکش در خیابانها و مترو به دستفروشی مشغولند یا در کارگاههای زیرزمینی در شرایط غیربهداشتی و آلوده کار میکنند. در روزهایی که دغدغه و نگرانی خیلیها کروناست، دغدغه این کودکان فروش محصولاتشان است!
مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان تأکید کرده، احتمال شیوع کرونا نزد کارتنخوابها، کپرنشینان، زبالهگردها و کودکان خیابان قویتر است و باید به آنها توجه آموزشی و مراقبتی ویژه داشت. فاطمه اشرفی، مسئول انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده نیز در گفتوگو با ایکنا، از آموزش مسائل بهداشتی به کودکان کار خیابان و والدین آنها توسط عدهای از نهادهای حمایتی غیردولتی خبر داده و گفته است: برخی مؤسسات نیز مواد لازم مثل مواد شوینده، دستکشهای بهداشتی و ماسک را میان آنان توزیع میکنند، اما مسئله و مشکل بزرگ این است که حداکثر ۱۰ تا ۱۵ درصد کودکان خیابانی تحت پوشش سازمانهای حمایتی هستند و بقیه عملا در دسترس و موردحمایت نیستند؛ بهویژه کودکانی که در مراکز تفکیک زباله کار میکنند و تعاملات آنان بسیار گسترده است. در طول روز مسیرهای بسیار زیادی را در شهر طی میکنند و با گروههای زیادی از مردم در ارتباط هستند. محلی که در آنجا کار و زندگی میکنند نیز بسیار آلوده است و همین مسئله خطر را بسیار افزایش میدهد.
این مسئله در شرایطی است که وزیر بهداشت اعلام کرده، هفته سختی در پیش رو است. سعید نمکی در یک نشست خبری عنوان کرده است: « هفته نسبتا سختی در پیش داریم. با بررسی اپیدمیولوژیک که از رصدهای بینالمللی و ملی از بیماری کوید ۱۹ انجام شده، روند بهگونهای دیده میشود که پیک بیماری در روزهای آینده است.» از اینرو، مدارس و دانشگاهها همچنان تعطیل است و سعید نمکی از مردم خواسته، رفتوآمد خود را به حداقل برسانند.
به هر ترتیب این روزها تب کرونا ویروس حسابی داغ است. از اخبار رسمی و غیررسمی بگیرید تا شایعات ریز و درشت. اما مسئلهای که تقریبا همه در انجام آن اتفاقنظر دارند رعایت اصول بهداشتی است و به همین سبب، بازار فروش محصولات بهداشتی از جمله ماسک و ژل ضدعفونی و الکل این روزها پررونق است و مردم دربهدر به دنبال تهیه این اقلام برای محافظت از جان خویشاند. این روزها خیلیها حتی اگر از ماسک استفاده نکنند، دستکش به دست دارند یا در هیچیک از این موارد حداقل نسبت به بهداشت خود حساستر شدهاند. در این بین خیلی از ارگانها و نهادها اقدام به ارائه پکهای بهداشتی به کارکنان خود کردهاند حتی در خبرها دیدیم و خواندیم که به نمایندگان مجلس هم پکی بهداشتی داده شده است. مدارس و دانشگاهها هم تعطیل شدند تا انتقال بیماری کمتر صورت بگیرد و خانوادهها نگرانی نداشته باشند. وزارت بهداشت هر روز برای مردم پیامهای بهداشتی میفرستد و رسانهها نیز در آگاهی دادن به مردم از هیچ تلاشی فروگذار نیستند و خلاصه همه بسیج شدهاند تا کرونا را شکست دهند.
* کوچکترین فرد مبتلا به کرونا ۱۴ سال دارد
اما گروهی هستند که این روزها در معادلات و جلسات فوقالعاده دولت و مسئولین امر جایی ندارند و آن کودکان کار هستند. کودکانی که کمتر حساسیتی نسبت به آنها وجود داشته و این روزها هم در چشم کمتر مسئولی میآیند و همچون گذشته در خیابانها و مترو به دستفروشی مشغولند یا در کارگاههای زیرزمینی در شرایط غیربهداشتی و آلوده کار میکنند. در روزهایی که دغدغه و نگرانی خیلیها کروناست دغدغه این کودکان فروش محصولاتشان است. آنها نهتنها کارشان تعطیلی ندارد بلکه به علت رفتوآمد کمتر مردم در معابر باید ساعات بیشتری را در خیابانها بگذرانند تا اجناسشان به فروش برسد و ما که این روزها خیلی نسبت به بهداشتمان حساس شدهایم با دیدن یک کودک کار ممکن است او را از خود برانیم و حاضر نباشیم جنسی را از او بخریم. هرچند یافتههای علمی نشان میدهد، کرونا تا به حال هیچ کودکی(تا ۸ سال) را مبتلا نکرده است و کوچکترین فرد دچار به این بیماری ۱۴ سال دارد. حتی برخی صاحبنظران عنوان کردهاند، بیش از نیمی از مبتلایان بین ۴۰ تا ۵۹ و ۱۰ درصد کمتر از ۳۹ سال دارند و موارد بیماری در کودکان نادر بوده است. با این حال شانزدهم بهمنماه، خبر ابتلای یک نوزاد در چین به ویروس جدید کرونا ۳۰ ساعت بعد از تولد، بهسرعت در تمام دنیا پیچید و از آنجایی که این ویروس بسیار مرموز است، هیچ قطعیتی وجود ندارد که کودکان مبتلا نشوند و از سوی دیگر کودکان کار در گروههای سنی ۵ تا ۱۷ سال قرار دارند و هر آن احتمال ابتلا وجود دارد.
فارغ از سلامت جسمی خود این کودکان که گویا ارزش چندانی برای مسئولین ذیربط ندارد، آیا عدم توجه به این کودکان تبعاتی برای سلامت عمومی جامعه نخواهد داشت ؟ اگر مدارس را تعطیل میکنیم تا انتقال بیماری کمتر شود آیا این کودکان نمیتوانند ناقل بیماری باشند؟ آیا اینها فرزندان ما نیستند؟ گناهشان چیست که دیده نمیشوند؟ شاید تنها گناهی که برای آنها متصور است فقر باشد. نماینده مجلسی که با عزت و احترام پک بهداشتی دریافت میکند چطور میتواند شب را راحت سر بر بالین بگذارد وقتی کودکانی هستند که صبح تا شب در فضای آلوده شهری به دنبال لقمهای نان هستند.
دیروز «رضا» را در مترو دیدم. پسری حدودا ۹ ساله. آدامس میفروخت. نه ماسک داشت و نه دستکش. مدام همدستش به چشمها و صورتش بود. خیلیها با دیدنش خود را کنار میکشیدند. خیلیها ماسکشان را بالاتر میبردند و خیلیها با تأسف و تأثر نگاهش میکردند. کمتر کسی حاضر بود از او جنسی بخرد. کنارش که رفتم خوشحال شد به گمان اینکه میخواهم آدامس بخرم. ازش پرسیدم: می دونی چرا بیشتر مردم این روزها ماسک و دستکش دارند؟ گفت آره همین بیماریِ دیگه. گفتم خب پس چرا تو استفاده نمیکنی. می دونی که مترو ممکنه آلوده باشه؟ گفت آره ولی از کجا بیارم؟ مگه چقدر فروش دارم که بخوام پول این سوسول بازیا رو بدم؟ گفتم می دونی که باید دستهات رو مرتب بشوری؟ گفت آره. یه بار صبح میشورم یه بار هم شب که برمیگردم خونه.
به دستهاش که نگاه کردم به سیاهی میزد. بین من و رضا حرفی باقی نمانده بود. او بیتقصیر بود. راست میگفت، چطور میتوانست اقلام بهداشتی را تهیه کند که آنقدر گران شدهاند و البته نایاب؟! چه کسی باید او را از خطر آگاه میکرد و به او آموزشهای بهداشتی لازم را میداد؟ ازش یک بسته آدامس خریدم و دور شدم.
کمی آن ورتر پسر دیگری را دیدم که شاید چند سالی از «رضا» بزرگتر بود. سیم شارژر و واکس و از این دست چیزهای کوچک میفروخت. ماسک داشت. جلوتر که رفتم دیدم چه ماسک کثیفی دارد. معلوم بود چند روزی است که از آن استفاده میکند. گفتم چرا ماسک زدی؟ گفت مگه نمیدونید کرونا اومده؟ با لبخند گفتم چرا. گفتم پس باید بدونی که ماسکت رو باید زود به زود عوض کنی و البته از دستکش و مواد ضدعفونی کننده هم استفاده کنی. گفت چه دلخوشی داری خانم. همین ماسک هم چند روز پیش یک خانم تو مترو بههم داد. میگن اون بالا روی زمین همه در به در دنبال این چیزان. تازه پولشم خیلی زیاده.
اینها دو نمونه از موارد زیر زمین بودند. تصور کنید کودکانی که روی زمین و در کوچه پسکوچهها و خیابانها بدون رعایت موارد بهداشتی صبح خود را شب میکنند و شب با حجم زیادی از آلودگی به خانههایشان برمیگردند. کودکانی که با منبع آلودگی یعنی زبالهها در ارتباط هستند. درست است که درصد آلوده شدن کودکان به این ویروس بسیار پایین است اما آیا آنها نمیتوانند ناقل بیماری باشند؟ درست است که این کودکان به خاطر فقر مثل دلبندان ما امکانات رفتن به مدرسه را ندارند اما آیا آنها جزئی از جامعه نیستند؟ پس چرا نسبت به آنها این حجم از بیمهری روا داشته میشود؟
*کودکان کار؛ ضعیف و بی حمایت این بار در برابر کرونا
«ثریا عزیزپناه» بهعنوان یک فعال حقوق کودک در گفتوگو با «رسالت» با ابراز تأسف میگوید: «ما در گفتههای هیچ یک از مسئولین حتی اشارهای در ارتباط با اقشار ضعیف جامعه از جمله کودکان کار و خیابان نشنیدهایم و تمهیداتی در این باره از سوی آنان صورت نگرفته است.»
او خطراتی که این کودکان را در شرایط اپیدمی یک بیماری تهدید میکند، بسیار بیشتر از سایر اقشار جامعه دانسته و در این رابطه توضیح میدهد: « کودکان کار خیابان جزءضعیفترین و بی حمایتترین گروه جامعه هستند. قطعا اینها قبلا در شرایط عادی هم به دلیل نوع شغل خود و حضور در خیابان و جمعآوری و تفکیک زباله، در معرض انواع و اقسام بیماریهای عفونی بودهاند. این درست است که میگویند کودکان کمتر مبتلا میشوند اما اینها کودکانی هستند که نه تغذیه درستی دارند، نه ایمنی بدنشان مثل یک کودک عادی است و نه شرایط کارشان یک شرایط معمول است بهعلاوه شرایط زیستیشان هم بسیار متفاوت است بنابراین حتما باید به آنها توجه کرد چون مستعد صدمه و آسیب هستند. این قشر از جامعه باید در این شرایط بحرانی بسیار مدنظر و تحت حمایت باشند ولی متأسفانه ما هیچ تمهیداتی حتی در حد در اختیار قرار دادن پکیجهای بهداشتی که شامل دستکش و ماسک یا یک ژل حاوی الکل برای تمیز کردن دستهایشان باشد از جانب مسئولین امر ندیدهایم. اینها حداقلها هستند.»
*حداقل انتظار ما از نهادهای دولتی، توزیع پکیجهای بهداشتی است
عزیزپناه میگوید: «کسی کار کودکان را تعطیل نکرده و آنها قطعا به جهت نوع زندگیشان در مناطق آلوده هستند و همینطور به سبب نوع کارشان که بهطور مداوم در خیابان و معابر به سر میبرند در معرض آلایندههای چندجانبه قرار دارند.»
وی درباره انتظارات فعالان حقوق کودک از نهادهای متولی دولتی خاطرنشان میکند: « ارگانهای متولی و سازمان و نهادهای دولتی حداقل پکیجهای بهداشتی را میان این کودکان توزیع کنند. ما میبینیم که حتی برای نمایندگان مجلس هم یک پکیجی تهیه شده است، خب این خیلی خوب است، باید اهمیت داد ولی چرا شما این را به گروههایی که در معرض آسیب بیشتری هستند تعمیم نمیدهید؟! نمایندگان قطعا هم میتوانند خودشان پکیج تهیه کنند و هم میتوانند از خودشان مراقبت کنند ولی ما وقتی اقشار آسیبپذیری داریم که هم به دلیل کودکی و هم به دلیل پایگاه طبقاتی و اجتماعیشان مسئولیتهای چندگانه و مضاعفی را به دوش میکشند، طبیعی است که اولویت با آنها باشد. انتظار داریم که وزارت کشور یا ارگانهای رسمی از سازمانهای غیردولتی حقوق کودک دعوت کنند و با یکدیگر چارهاندیشی نمایند. ببینید این مسئله چند سویه است و چنانچه کودکان کار مبتلا بشوند، علاوه بر ضایعه انسانی و دردناک بودن این ماجرا نشان میدهد، کسانی به دلیل فقر به یک بیماری عفونی دچار میشوند و بعد بهواسطه آنها، این بیماری در جامعه پخش میشود. مسئولین حتی به این بعدش هم نگاه نکردند که وقتی ما کودکان کار و خیابان را در معرض آسیب قرار بدهیم، این آسیب در یک محدوده باقی نمیماند.»
*کودکان کار، قشری که در معادلات و برنامهریزیها جایی ندارند!
این فعال حقوق کودک توزیع بستههای بهداشتی و بحث غربالگری را از جمله مواردی میداند که میتواند در خصوص پیشگیری از ابتلا به بیماری در میان کودکان کار در دستور کار قرارگیری و در این رابطه عنوان میکند: « مسئولین دولتی میبایست از نهادهای مدنی چارهجویی میکردند و حداقل امکاناتی مانند ماسک، دستکش و ژل را در اختیار این نهادها میگذاشتند. دیگراینکه باید غربالگری کرده و با استقرار تیمهای پزشکی در چند نقطه پرتجمع از دامنه این بحران بکاهند. در حال حاضر بحث این موضوع بین نهادهای مدنی مطرح است و برخی از این نهادها خودشان کار را شروع کردهاند ولی این یک مطالبه جدی از دولت است و ما تا حدودی از دولت ناامید شدهایم و به این همکاری ناامیدانه نگاه میکنیم. به هر حال آنچه مسلم بوده، این است که نهادهای دولتی و ارگانهای متولی این ماجرا نباید چشمشان را روی این قشر از جامعه ببندند چرا که در قبال این کودکان مسئولیت دارند. این زیبنده جامعه ما نیست که یک گروه را به دلیل فقر به حال خودش رها بکنیم و اصلا در معادلات و برنامهریزیها و در هیچ شرایطی اینها را نبینیم. بهشخصه ندیدم که توجهی بشود و این یک درخواست جدی از نهادهای دولتی است.»
این فعال حقوق کودک بیان میکند: « در اختیار گذاشتن پکیجهای بهداشتی از طریق نهادهای مدنی باید بهطور مستقیم صورت بگیرد و اینطور نباشد که باز با چند برابر قیمت سر از بازار آزاد دربیاورد. سازمانهای غیردولتی ثابت کردهاند، نهادهای معتبری هستند و سالهاست در مناطقی از تهران و برخی استانها فعالیت میکنند.»
*دولت میتواند از طریق نهادهای مدنی معتبر اقدام کند
عزیز پناه در خصوص اقدامات نهادهای مدنی نیز میگوید: « این مسئله در نهادهای مدنی در حال بررسی است و اقداماتی نیز صورت گرفته، منتها ما نیاز به اقلامی داریم که اکنون در جامعه موجود نیست و باید جستجو کنیم و به چند برابر قیمت تهیه نماییم ولی دولت و نهادهای دولتی از جمله سازمان بهزیستی و وزارت کار و امور اجتماعی آدرس این کودکان را دارند و میتوانند از طریق نهادهای مدنی معتبر اقدام کنند. از سوی دیگر مسئله این است که کودکان کار بهعنوان گروهی از جامعه اصلا بهاندازه نیمنگاهی هم در تصمیمگیریهای دولت جایی ندارند.»
*نهادهای غیردولتی از عهده هزینه تأمین اقلام بهداشتی برنمیآیند
مرضیه قاسمزاده، دیگر فعال حقوق کودک در خصوص وضعیت کودکان کار در شرایط اپیدمی این بیماری و نقش نهادهای دولتی و غیردولتی به« رسالت» میگوید: « مراکزی که کودکان کار را نگهداری میکردند، البته نگهداری نه به مفهوم شبانهروزی بلکه کودکان روزها میآمدند و ضمن دریافت آموزشهای لازم، وعدهای غذا میخوردند که این مراکز تا آخر هفته تعطیل شدهاند زیرا متأسفانه یکدفعه این اتفاق رخ داد و مراکز آمادگی کافی برای در اختیار گذاشتن امکانات لازم برای کودکان کار را نداشتند. گرچه انجمنها آموزشهای لازم را میدهند. همچنین قرار شده، یکسری بستههای بهداشتی هم به اینها داده شود ولی جدا از هزینهای که این اقلام دارند، در بازار یافت نمیشوند. واقعیت این است که برای سازمانهای غیردولتی تهیه این لوازم بهداشتی سخت است. مگر این سازمانها چقدر بودجه دارند؟ هر یک از این انجمنها ۲۰۰ تا ۷۰۰ کودک را تحت حمایت دارند، چطور میتوانند به این تعداد کودک، بسته بهداشتی بدهند؟ چنانچه دستگاههای مسئول با این مسئله برخورد و مدیریت مناسب داشته باشند، میتوانند این مسئله را جمعوجور کنند. بنده خودم نوجوانی را دیدم که نه دستکش داشت و نه ماسک و زباله جمع میکرد در صورتی که اینها در خدمت پیمانکاران شهرداری هستند و خصوصی عمل نمیکنند. اینها مسائلی است که مسئولین مملکت باید حل کرده و سازمانهای غیردولتی هم کمک کنند. نهادهای دولتی میتوانند وسایل بهداشتی را به نهادهای مدنی ارائه بدهند و بگویند شما اینها را توزیع کنید یا هزینهای را بدهند و یک جایی را معرفی کنند تا بتوان این اقلام را از آنجا تهیه کرد. »
*به رئیسجمهور نامه نوشتیم ولی تدبیری صورت نگرفته است
قاسمزاده در ادامه بر این مسئله تأکید میکند که تعطیل بودن یا نبودن کودکان کار، دردی را دوا نمیکند و میگوید: «اینها بههرحال در خانه نمیمانند بخشی از این کودکان به خیابانها میروند و بخشی دیگر در کارگاهها و جاهای دیگر فعالیت میکنند که غالبا زیرزمینی هستند و تعطیل نمیشوند. از اینرو ما بهعنوان نهادهای مدنی به رئیسجمهور نامه نوشتیم و اتفاقا به همین مسئله نیز اشاره کردیم ولی متأسفانه مسئولین عملکرد خوبی ندارند و علیرغم زحماتی که میکشند و ما منکر آن نیستیم ولی تدبیری برای گروههای خاص از جمله کودکان کار اندیشیده نشده است.»
زهرا رحیمی، مدیرعامل جمعیت امام علی (ع) هم در این باره به «رسالت» میگوید: ما تاکنون در رابطه با این موضوع تدبیر خاصی از سوی مسئولین دولتی ندیدهایم و کاری که ما توانستیم برای کودکان مجموعه خودمان انجام دهیم، بحث آموزش و تهیه یکسری اقلام بهداشتی برای توزیع در بین آنان بوده، حقیقت این است که کودکان کار و خیابان در معرض خطر هستند و از سویی میتوانند انتشاردهنده آن باشند چرا که محله به محله میگردند و دستشان را که حتما آلوده است در آشغالها فرو کرده و بعد به محله بعدی میروند. در واقع این سیستم جمعآوری زباله یکی از روشهای انتشار این بیماری است و در این رابطه کودکان نوجوان ما در معرض آلودگی بیشتری هستند. اینها معمولا دسترسی زیادی به حمام ندارند، وسایل شستوشو ندارند و از طرفی در یک حالت کلونی در کنار هم زندگی میکنند. »
رحیمی توضیح میدهد: «انجمنهای فعال نامهای نوشته و در این خصوص از دولت مطالباتی داشتهاند، بهعنوان مثال در مورد کودکانی که در کارگاههای زیرزمینی فعالیت میکنند حداقل درخواست ما این است که پیمانکاری که اینهمه از قِبل کودکان سود کرده، یک ماه قبول کند و آنها را به کار نگیرد و افراد بزرگتری را بهجای این کودکان بهکارگیری کند.»
وی توزیع بستههای بهداشتی را مفید و ضروری دانسته و تأکید میکند: «این اقدام باید توسط دولت که دسترسی به این لوازم بهداشتی دارد صورت بگیرد چرا که ما بهسختی توانستیم این اقلام را تهیه کنیم و در بازار چیزی یافت نمیشود. از طرفی کودکانی که صبح تا شب در خیابان به سر میبرند باید حداقل روزی دو سه عدد ماسک داشته باشند و بتوانند مرتب دستهایشان را با ژل ضدعفونی کننده تمیز کنند. ما از وزارت بهداشت و شهرداری تقاضا داریم که به این قضیه ورود کنند.»
مدیرعامل جمعیت امام علی در خصوص بحث بیمه کودکان عضو این جمعیت میگوید:«کودکان ما اکثرا بیمه ندارند. خیلی وقتها بیمارستانهای دولتی اینها را به بیمارستانهای خصوصی ارجاع میدهند. در مواردی نیز مثل این بیماری که حالت اپیدمی هست باید درمانها رایگان باشد و گاهی شاهد هستیم که خانوادهها از ترس هزینهها به پزشک مراجعه نمیکنند.»
به نظر میرسد ابعاد این ماجرا از آنچه تصور میکردیم، پیچیدهتر است و شاید مسئله کودکان خیابان بسیار فراتر از اهدای ماسک و یا دستکش باشد. آنان در طول روز در حرکت و ارتباط با افراد مختلفی هستند و کمتر کسی به فکر سلامتیشان است.
کرونا , کودکان کار , وضعیت کودکان کار , ویروس کرونا
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.