کرونا دموکرات نیست!
| گروه اجتماعی |
ویروس کرونا که از ووهان چین برخاست، جمعیت زیادی را به کام مرگ کشاند و امروز بر همگان روشن است، این ویروس نهتنها بیشترین فشار اقتصادی-اجتماعی را بر تهیدستان جامعه وارد کرده، بلکه آنها را در صف اول قربانیان قرار داده و از سوی دیگر تا حدودی با رسم عدد و رقم مشخص است، کرونا چه بلایی بر سر زیست آنها آورده و چگونه در گرداب گرانی، تورم و بیکاری غرقشان کرده است. ایرج حریرچی، معاون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی روز شنبه ۲۳ فروردین در یک نشست خبری ویدئویی از این مسئله پرده برداشت که بر اساس شواهد جدید «مرگومیر کرونا در فقرا بیشتر بوده و علت آن دسترسی کم تر به وسایل بهداشتی و خدمات درمانی است.»
به گفته او افرادی که در معرض از دست دادن شغل خود هستند و یا کسانی که روزمزد کار میکنند، آسیب بیشتری از وضعیت فعلی میبینند. مرکز پژوهشهای مجلس هم برآورد کرده، بین صد تا ۲۰۰ هزار نفر در این مدت بیکار خواهند شد و معاون وزیر بهداشت وعده داده، دولت همزمان با کرونا با این معضل نیز مقابله کند ولی در عین حال افزوده، «به دلیل کاهش قیمت نفت محدودیت ما بیشتر شده که در این وضعیت نقش مردم و انجمنهای خیریه را پررنگ میکند.»
ویروس کرونا نه فقط در ایران که در تمامی کشورها باعث شده اختلاف طبقاتی در جامعه به نحو روشنتری آشکار شود و سازمان جهانی بهداشت هشدار داده است به دلیل فقر، برای بخش بزرگی از جامعه نه دسترسی به بهداشت و درمان و نه امکان حفظ فاصله اجتماعی وجود دارد.
«پیام روشنفکر» استادیار سلامت و رفاه اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و عضو هیئتمدیره انجمن جامعهشناسی ایران، پیشتر در گفتوگو با «رسالت» ضمن تحلیل این مسئله، نکات درخور توجهی را ارائه کرده بود که طی روزهای گذشته، مجالی برای انتشار آن پیش نیامد و هماینک بهترین فرصت است تا آنچه از سوی این جامعهشناس مطرحشده را با مخاطبان در میان بگذاریم.
***
تا مدتی قبل، تصور رایج این بود که سه گروه بیش از سایرین در معرض خطر و ابتلا به این ویروس قرار دارند؛ گروه نخست افرادی با سیستم ایمنی ضعیفتر و گروه دوم کسانی که به هر دلیلی دارای بیماریهای زمینهای هستند و گروه سوم را جمعیت سالخوردگان شامل میشوند. دادههایی که از موارد ابتلا در چین گزارش شد، نشان میداد:
«۷۳ درصد از بیماران بالای ۴۰ سال داشته و میانگین سنی افراد بستریشده در بیمارستانها ۵۶ سال و آنهایی که در ICU بستری شدند ۶۶ سال (۵۸ تا ۷۸ سال) بوده است.» اما ماجرا به این سادگیها نبوده و نیست و طبقات اجتماعی بسته به اینکه ساکن طبقات پایین، بالا و یا میانی جامعه باشند، آسیبپذیری کمتر یا بیشتری دارند و فرودستان بیش از سایرین در معرض مواجهه با این ویروس قرار دارند.
*۳٫۴ درصد جمعیت کشور فاقد منابع بهینه آب آشامیدنی هستند
اغلب مسائل حوزه سلامت دارای وجه سلامتی- بهداشتی و وجه اجتماعی است، به این معنا که بیماری فقط منحصر به وضعیت فیزیولوژیک و باکتری و میکروبها نیست و این بحث بسیار قدیمی شده که بیماریها یا به فیزیولوژی و سیستم ایمنی آدمها ربط دارند و یا به مهاجمین خارجی که انواع میکروبها و ویروسها را دربر
می گیرد. بنابراین آسیبپذیری نسبت به ویروسها و بیماریها و مشکلات سلامت هم وجه درونی فیزیولوژیک و سیستم ایمنی و هم وجه بیرونی دارد که آن ویروس چقدر قوی بوده و قدرت سرایت دارد و نيز شرایط اجتماعی میزبانهای آن، چه آسیبپذیریهایی ايجاد کرده است. در این حوزه، قسمتی مربوط به بهداشت هست که چگونه میتوانیم از خودمان محافظت کنیم، بهعنوانمثال نحوه شستشوی دستها و رعایت فاصلهگذاریهای اجتماعی و استفاده از ماسک و دستکش و مواد ضدعفونی کننده و ترجیحا ماندن در خانه، اینها رعایت پروتکلهای بهداشتی است که وجه اجتماعی هم دارد و به میزان درآمد و دسترسی افراد به کالاهای بهداشتی و آب آشامیدنی ارتباط دارد لذا اقدامات بهداشتی خواهناخواه جنبههای اجتماعی- اقتصادی
پیدا میکند و بلافاصله برخی افراد از آن محروم میشوند و کسانی که امکان خرید ماسک و دستکش و مواد ضدعفونی کننده، ندارند، چگونه میتوانند خود را نسبت به پروتکلهای بهداشتی ملزم نمایند؟ تازه بماند که این کالاها در دسترس همه افراد نیست و بعضا نایاب است و برخی خانوادههای کشور حتی به آب آشامیدنی سالم و توالت بهداشتی دسترسی ندارند و این رقم کم هم نیست و تقریبا ۳٫۵ درصد جمعیت کشور که ۷۰۰ هزار واحد مسکونی را دربرمی گیرد به شبکه آب لولهکشی وصل نیستند و در برخی استانها این وضعیت بغرنجتر است، نظیر سیستان و بلوچستان و گلستان که تا حدود ۲۰ درصد را شامل میشود و دو استان مورد اشاره در مجموع ۶٫۵ میلیون نفر جمعیت دارد که یکپنجم آن(۲۰%) عدد قابلتوجهی است و خانوارهایی هستند که حدود ۱۰ درصد خانوارهای کشورند و نزدیک ۲ میلیون خانوار در حدود ۸ میلیون نفر، توالت اختصاصی ندارند و باز نباید فراموش کنیم که ما بهطور تقریبی با ۴۵ هزار خانواری روبهرو هستیم که در واحدهای مسکونی غیراستاندارد زندگی میکنند که ۳۰ هزار واحد در بخشهای شهری است و ۱۴ تا ۱۵ هزار واحد در روستاهاست که کپر و آلونک و یا سکونتگاههای غیررسمی است و کسانی هم که در بافتهای فرسوده سکونت دارند با مشکل توالت بهداشتی مواجهاند. بنابراین توصیههای بهداشتی با این پیشفرض گفته میشود که همه گروهها و طبقات مختلف جامعه در مقابل این ویروس برابرند، حال آنکه با نمونه ذکرشده، چنین به نظر نمیرسد و وقتی در جامعهای نابرابری و شکاف طبقاتی وجود دارد، دیگر نمیتوان سخن را به اینجا رساند که کرونا، ویروسی با عملکرد دموکراتيک است و فقیر و غنی نمیشناسد، بهویژه آنکه آمارهای رسمی از افزایش میزان نابرابری در توزیع درآمد و ثروت و بالا رفتن اختلافات طبقاتی در جامعه حکایت دارد و هماکنون گروهی از مردم زندگی در زیر خط فقر و شاخص فلاکت را تجربه میکنند و این مسائل باعث میشود افراد در مواجهه با ویروس به یک اندازه امکان رعایت توصیههای بهداشتی را نداشته باشند.
اگر همه افراد به لحاظ درآمدی وضعیت قابل قبولی داشتند و یا وسایل بهداشتی و آب آشامیدنی سالم در دسترسشان بود، آنگاه میتوانستیم از کرونا بهعنوان یک ویروس دموکرات نام ببریم، ویروسی که به یک نسبت میتواند همه افراد را درگیر کند، اما شرایط حال حاضر چنین مسئلهای را اثبات نمیکند. همانطور که بنا به گفتۀ مدیران عالی حوزۀ سلامت کشور، تاکنون نیز بخش عمدۀ مرگومیر ناشی از این بیماری مربوط به گروههای تهیدست بوده است.
*سوءتغذیه و آسیبپذیری در برابر کرونا
در آمارهای تقریبا رسمی کشور گفته میشود، ۲۰ میلیون نفر از میان جمعیت ۸۰ میلیونی کشور در سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند و در عین حال باید روستاها را هم در نظر گرفت که ۳۰ میلیون از جمعیت کشور ساکن روستاها هستند. گاه روشنفکران يا مسئولان حوزه بهداشت و درمان بهگونهای از رعایت توصیههای بهداشتی سخن میگویند که انگار اغلب افراد، ساکن طبقه متوسط شهری هستند و در آپارتمانهای دو خوابه زندگی میکنند، در حالی که این مسئله، تصویر محدودی از کشور است.
بحث دیگر مربوط به فیزیولوژی و سیستم ایمنی است که به تغذیه ارتباط دارد و ما میدانیم در جامعه، برخی افراد دچار سوءتغذیه هستند و ضعف سیستم ایمنی -بهغیراز بیماریهای ژنتیکی و خود ایمنی-
در جمعیت نابرخوردار بیشتر است، به این معنا که تحقیقات نشان داده به لحاظ مصرف میوه، سبزیجات و گوشت و ویتامینها، نابرابری شدیدی بین دهکهای درآمدی وجود دارد و اساسا سیستم ایمنی برخی افراد پیش از بروز و ظهور کرونا، ضعیف بوده است و این افراد در مقابل هر بیماری از جمله کرونا با توجه به ناشناخته بودنش، خودبهخود آسیبپذیرتر هستند. موضوع دیگری در فیزیولوژی وجود دارد که از آن تحت عنوان، بیماریهای زمینهای یاد میکنند و برخی افراد دارای بیماریهای تنفسی، قلبی- عروقی، کلیوی و کبدی، دیابت، سرطان و فشارخون هستند.
گزارش مواردی که در چين اتفاق افتاد نشان میداد که شيوع بیماریهای زمینهای در مبتلايان عبارت بود از پرفشاری خون(۳۱/۲ % کل موارد و ۵۸/۳ % بیمارانی که به ICU رسیدند)، بیماریهای قلبی عروقی(%۱۴/۵ و ۲۵ % ICU)، دیابت(۱۰/۱ % و ۲۲/۲ % ICU)، بیماریهای تنفسی مزمن از جمله انسداد ریوی(۲/۹ و ۸/۳ % ICU)، بیماریهای مزمن کلیوی(۲/۹ % و ۵/۶ % ICU)، بیماریهای مزمن کبدی(۲/۹ % و ۰ % ICU) و نهایتا ایدز(۱/۴ % و ۰ % ICU).
شواهد و دادههای نظام سلامت در ايران اثبات میکند که این نوع بیماریها در میان جمعیت نابرخوردار بیشتر متمرکز بوده و بهطور تصادفی در تمام جامعه توزیع نشده است و بیشتر طبقات محرومتر را درگیر میکند.
*۷۰ درصد سپردههای بانکی متعلق به ٢درصد جامعه است
در فهم این آسیبپذیری اگر از نگاه بیماری نگر به سمت نگاه اجتماعیتر متمرکز شویم، ماجرا جنبه متفاوتی پیدا میکند. به فرض مثال برگرديم به توصیههایی که بر رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و قرنطینه خانگی تأکید میکنند و اين را در نظر بگيريم که موضوع کرونا صرفا یک مسئله سلامتمحور نیست و لزوما منجر به خسارتهای بدنی- جسمی نمیشود بلکه خسارتهای اقتصادی- اجتماعی در پی دارد. تصور کنید افرادی را که به لحاظ شغلی، دارای قراردادهای موقت کاری هستند، آنها در قیاس با کسانی که قراردادهای ثابت و مشخصی دارند در اثر کرونا و اختلالی که در سیستم اقتصادی و کاریشان ایجاد میشود، بیشتر آسیب میبینند و حتی وزارت رفاه هم بهطور رسمی اعلام کرده که شغل ۴ تا ۵ میلیون نفر در معرض خطر است و قرارداد برخی افراد از اسفند تاکنون تمدید نشده و با آغاز ماه رمضان، مشاغلی نظیر رستورانها و کافهها و اماکن اقامتی و گردشگری که از اوايل اسفند نيمه تعطيل بودند از اين پس هم به لحاظ کاری، وضعیت مناسبی نخواهند داشت و بعضا نیروی کار را تعدیل میکنند و این گروه که تعدیل شده و یا قراردادهایشان تمدید نمیشود، اغلب پساندازی برای ادامه گذران زندگی خویش ندارند و این را هم باید اشاره کرد که ما وقتی در مورد پسانداز و سپردههای بانکی سخن میگوییم در مورد همه جمعيت حرف نمیزنیم اولا ٧٠درصد سپردههای بانکی متعلق به یکمیلیون و ٦٠٠هزار نفر یا همان ٢درصد جامعه است و خود اين هم توزيع برابری ندارد و تهران ۵۶٫۴ درصد از سپردههای بانکی کل کشور را به خود اختصاص داده است و شهرهای اصفهان و خراسان رضوی هم در رتبههای بعدی قرار دارند که به ترتیب با ۵٫۳ درصد و ۴٫۵ درصد از کل سپردههای بانک را در اختیار دارند در حالی که
سه استان کهگیلویه و بویراحمد، ایلام و خراسان شمالی کمترین میزان سپردهگذاری بانکی در بین استانهای کشور را دارند، اینها آمار رسمی است که از سوی بانک مرکزی اعلام شده و در واقع اگر با آن تصویر عمومیت یافته، فکر کنیم همه جامعه دارای پسانداز هستند، اشتباه است بنابراین آسیبهای کرونا نهفقط سلامت را بلکه جنبههای اجتماعی و اقتصادی اقشار فرودست جامعه را هدف گرفته است.
حتی با نگاه طبقه متوسطی احتمال دارد این تصور بهوجود بیاید چون در شرایط فعلی افراد برای تفریح و کافه و رستوران هزینه نمیکنند، میتوانند تا مدتی در این شرایط کرونایی دوام بیاورند اما چنین نیست. دهکهای درآمدی اول، بهطور رسمی یازده برابر درآمدشان نسبت به دهکهای بالا، کمتر است و در آمارهای غیررسمی این رقم ۴۱ برابر عنوان شده و از طرفی همان درآمدی که دارند، کفاف سبد نیازهای اولیه زندگیشان را نمیدهد و آن دهکهای بالاتر هستند که درآمدشان نهتنها هزینه نیازهای اولیهشان را تأمین میکند بلکه میتوانند پسانداز کنند و سایر نیازهای غیرضروری زندگی خویش را برآورده نمایند. اما درآمد دهکهای پایین زیر خط فقر است و مطابق آمارها ۳۰ تا ۵۸ درصد جامعه زیر خط فقرند که البته این آمارها مربوط به گذشته است و نمیدانیم این اعداد و ارقام در اوضاع کرونایی به کجا رسیده است. بنابراین آنها همان درآمدی هم که دارند، کفاف هزینههای جاری زندگیشان را نمیدهد چه رسد به اینکه فرد بخواهد تفریحی داشته باشد و آن تفریح را حذف کرده و هزینه آن را به زخمهای زندگیاش بزند.
*آسیبپذیری مستأجران و ساکنان بافتهای فرسوده
در این میان گروهی که به لحاظ اجتماعی آسیب پذیرند، مستأجران هستند. مطابق آمارها، ۷٫۳ میلیون خانوار از ۲۳ میلیون خانوار کشور که ۳۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند، مستأجر هستند و بخش کوچکی از آنها در خانههای لوکس به سر میبرند اما بخش گستردهای به دلیل کمبود درآمد، نتوانستهاند مالک خانه شوند که ماندن یا نماندن آنها در خانه به تصمیم صاحبخانه بازمیگردد و از سوی دیگر بخش بزرگی از این جمعيت نه سپرده و پساندازی دارند و نه کارهای دائمی که بتوان درآمد پايدار و مطمئنی از طریق اشتغال در آن کسب کرد و بخشی هم زنان سرپرست خانوارند و زوجین جوانی که وضعیت مالی تثبیت یافتهای ندارند بنابراین در خانه ماندن این افراد هم به نسبت ۷۰ درصد جمعیت مالک شکنندهتر است و تازه به این آمار، باید حدود ۱۲ میليون ساکنين بافتهای فرسوده و واحدهای مسکونی غیراستاندارد را هم اضافه کنیم که رقم بزرگی خواهد شد.
*قرارداد موقت کارگران و تشدید نابرابریهای پیشین
گروه بعدی بازنشستگانی هستند که بهرغم داشتن حقوق ماهیانه و عدم ضرورت برای رفتن به سرکار، دارای دو مشکل بزرگ هستند، اول اینکه اغلب آنان، حقوقشان يا کفاف هزینهها را نمیدهد يا زیرخط فقر هستند، مگر یک گروه خاص از بازنشستگان کشور که جزء مدیران ارشد کشور و يا اعضای هیئتعلمی و … بودهاند. مسئله مهمتر این است که آنان به دلیل سن بالا و بیماریهای زمینهای، در برابر کرونا آسیبپذیرتر هستند و عموما مراجعات روتين به پزشک و هزینههای دارویی و درمانی بالایی دارند. پس هم به لحاظ اقتصادی- اجتماعی و هم به لحاظ سلامتی، آسیبپذیر هستند. از طرفی کارگرها هم وضعیت مناسبی ندارند، بخش گستردهای از آنان دارای قراردادهای موقت هستند و شغل ثابتی نداشته و در معرض بیکاریاند. حداقل دستمزدها که خود قصه پرغصه ديگری است و نباید فراموش کنیم ما امروز در کنار شاغلانی که به دلیل قراردادهای موقت در آستانه بیکاری هستند با خیل عظیم بیکاران و جمعيت جويای کاری مواجهیم که اساسا تاکنون شغلی نداشتهاند و اینها به آسیبپذیری بیشتر برخی گروهها در مواجهه با کرونا میانجامد، البته نه اینکه ماهیت ویروس، هوشمند باشد و بخواهد جمعیت ضعیف را نشانه بگیرد اما بهطورکلی وقتی یک ویروس به جامعهای وارد میشود که در آن نابرابریهای پیشینی وجود دارد، قشر ضعیف بیشتر آسیب میبیند و مصداق همان ضربالمثل سنگ و پای لنگ است. از طرفی همه به یک اندازه امکانات و بهاصطلاح موقعیت یکسان ندارند و طبیعتا آسیبهای متفاوتی، قشرهای پایین درآمدی را تهدید میکند و از هماکنون روال ورشکستگی خانوارهایی با درآمد کمتر آغاز شده و در دوران پساکرونا، شکافها و نابرابریهای پیشین عمیقتر شده و حتی شکافها و نابرابریهای جدیدی ایجاد میشود. تا پیش از کرونا سطح تغذیه و مسکن اینگونه خانوارها مدام در حال سقوط بود ولی انتخاب های دائما در حال تحدیدی برای کموزیاد کردن هزینههای سبد خانوار وجود داشت تا به بهای بقا از هزینههای تفريح و آموزش و سلامت کم کرد اما در دوران بعد از کرونا وضعيت وخیمتر میشود، نابرابریهای جدیدی ایجاد میشود یعنی گروههایی که شاغل بودهاند به جمع بیکاران اضافه میشوند بنابراین آسیبهای اجتماعی- اقتصادی و سلامتی بیشتری به بار میآورد و شکافها را تشدید میکند و نابرابریهای جدیدی ایجاد میشود و به گروههای نابرخوردار قبلی، افراد جدیدی میپیوندند. نهايتا وضعيت جامعه به لحاظ توسعه، امنيت و سرمایههای انسانی و اجتماعی افت جدی میکند. البته ناگفته نماند که تمام اینها باتدبیر و مداخله بهنگام قابلپیشگیری است ولی بايد برای هرکدام برنامه داشت و ابتکارعمل را به دست گرفت و فرصتها را از دست نداد.
بحران کرونا , کارگران , کرونا , ویروس کرونا
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.