پردهبرداری از چهره بزک کرده غرب
|مهدیه هاشمی|
آمار مرگومیر ناشی از ویروس کرونا در آمریکا بیانگر آن است که فاجعهای تاریخی برای این کشور رقم خورده است و خبر تلخ دیگر اینکه ویروس منحوسی که کره زمین را بیمار کرده، هنوز هم مهار نشده است و شاید این آغاز راه باشد. تحلیلگران مختلفی به بررسی دلایل وقوع این فاجعه انسانی و اقتصادی در کشوری چون آمریکا که روزی در لباس ابرقدرت جهان، برای آینده دیگر کشورهای این کره خاکی تصمیمگیری میکرد، پرداختند. در میان تمام تحلیلها یک نتیجهگیری میتواند ما را به پاسخ پرسشمان برساند: آمریکا قدرتی پوشالی بیش نبوده است. بارها در مورد قدرت رسانهای این مستکبر جهانی صحبت به میان آمده و این حقیقت قابلانکار نیست اما این روزها آمریکا دیگر نمیتواند مانند گذشته پشت دوربینها و جلوههای ویژه فیلمسازانش قرار گیرد. اکنون تصاویر گورهای دستهجمعی، زندانیان فراری، فروشگاههایی پر از خالی، بیمارستانهای اشباعشده از جسد و بیمار و پزشکانی که دیگر کم آوردهاند، تمام فضای حقیقی و مجازی با هشتک آمریکا را پر کردهاند و تمام اینها طی یک ماه اتفاق افتاده است. فردی در صفحه شخصی خود نوشته است: «زمانی ابرقدرتی به نام آمریکا کره زمین را استعمار میکرد، حال یک خرابه در آنطرف دنیا از این ابرقدرت به چشم میخورد!»با اینهمه بازهم مقامات آمریکایی سعی دارند حقایق را از مردم جهان پنهان کنند. حقایقی که هر روز بیشتر جامعه آمریکا را بهزانو در میآورد. ترامپ، رئیسجمهور متکبر آمریکا همچنان میگوید دانشمندان در مورد این بیماری غلو میکنند! او با اعتمادبهنفس کاذبش، خیال کرد میتواند با قدرت خود از پس این ویروس بربیاید، اما نتوانست امکاناتی بسیج کند و این موضوع در کنار اقدامات مقابلهای دیرهنگامش، کشور را به نقطه حال رسانده است. اما آیا این موضوعات تنها دلایل تبدیل این پاندمی ویروسی به فاجعهای انسانی و اقتصادی برای آمریکا است؟
«رسالت» در بررسی بیشتر این موضوع با سید محمد مرندی، استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و کارشناس مسائل بینالملل و حسن عابدینی، کارشناس مسائل سیاست خارجه و تحلیلگر بینالملل به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید.
مکاتبی که جان را فدای سرمایه کردند
سید محمد مرندی، استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و کارشناس مسائل بینالملل در مورد دلایل تبدیل اپیدمی کرونا به یک فاجعه انسانی در آمریکا به «رسالت» چنین میگوید: «وجود مکتب لیبرالیسم و کاپیتالیسم و همچنین حاکمیت فردگرایی در جامعه آمریکا، مانع از آن شد که این کشور سرمایهگذاری چندانی در حوزه سلامت برای اقشار آسیبپذیر داشته باشد و تنها سطح مرفه جامعه آمریکا از خدمات درمان خصوصی مطلوب استفاده میکنند. بیشتر بیمارستانهای آمریکا خصوصی بوده و برای کسب درآمد طراحی شدهاند، بر این اساس پایگاههای درمانی از حداقلیترین تعداد پرستاران، پزشکان و انبارهای کوچک تجهیزات بهداشتی برخوردار هستند. آمریکا همچنین برخلاف ایران یک شبکه بهداشت سراسری ندارد تا در روستاها و مناطق محروم شهری استقرار یافته و به خدمات بهداشت-درمانی بپردازد.»
این تحلیلگر مسائل آمریکا ضمن بیان اینکه نظامی که در آمریکا حاکم است برای مقابله با ویروسی همهگیر چون کرونا طراحی نشده و بدیهی است که آمادگی دفاع ندارد چرا که مقابله با چنین بیماریهایی به یک سرمایهگذاری بلندمدت و مداوم نیازمند است، ادامه داد: «علیرغم اینکه آمریکا هفتههای بیشتری پس از آلوده شدن آسیا به این ویروس برای مقابله فرصت داشت اما نتوانست اقدام دفاعی برای مهار ویروس انجام دهد. برخلاف ادعای آمریکاییها مبنی بر نداشتن اطلاعات کافی نسبت به این ویروس، مقامات آمریکا از تهدید بیماری کرونا باخبر بودند و زمان کافی برای آماده شدن داشتند چرا که این کشور نیروهای محقق و پزشک بسیاری در سازمان بهداشت جهانی دارد و طبق گزارشات برخی رسانههای آمریکایی، اطلاعات این بیماری از زمان شیوع آن در چین به دست رئیسجمهور آمریکا رسیده بود.»
تیر رئیسجمهور آمریکا خطا رفت
استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران این موضوع که شخص ترامپ نیز تمایل داشت نسبت به این بحران در حال گسترش، بیاعتنایی کند زیرا حفظ بازار بورس برای داشتن یک موضع انتخاباتی مناسب را بر هر چیزی ترجیح میداد را دلیل دیگری برای بهوجود آمدن این بحران تاریخی در آمریکا دانست و گفت: «اما تیر رئیسجمهور آمریکا خطا رفت و اولویت حفظ اقتصاد و بورس در این نظام سرمایهداری و ارجعیت مال بر جان مردم، موجب شد تا امروز منتقدان بسیاری دولت او را بمباران کرده و انفعال دولت ترامپ را یکی از دلایل اصلی این فاجعه انسانی و اقتصادی درآمریکا بدانند.»
مرندی افزود: «تکبر و استثناگرایی آمریکایی هم میتواند دلیل دیگری برای بهوجود آمدن این فاجعه انسانی باشد. زمانی که چین به اپیدمی کووید ۱۹ دچار شد، آمریکا کرونا را مشکل چینی خواند. پس از آلوده شدن ایران به این ویروس آن را مشکل ایرانی تلقی کرد و این واکنشها از روحیه غرب محوری
و استثنا گرایی آمریکایی برمیخیزد که این حس را به آنها تزریق کرد که میتوانند بهسادگی از پس چنین مشکلی بربیایند.»
کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ با این سؤال که اکنون چهره آمریکا که خود را ابرقدرت جهان میدانست با این بحران به چه شکل دیده میشود، ابراز کرد: «چهره جهانی آمریکا و بهویژه دولت فعلی آن با پاندمی کووید ۱۹
صدمه عمیقی دیده است. ویروس کرونا سوزنی برای حباب اقتصادی آمریکا بود. حباب اقتصادی که خطر خود را در بحران تاریخی سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ به همگان نشان داد، امروز در شرایط بسیار بدتری قرار دارد. آمریکاییها در تمام این سالها بهجای حل مشکلات تنها به بزرگ شدن این حباب کمک کردند و کرونا میتواند همان نقطهای باشد که به فوران این آتشفشان بینجامد.»
بر اساس بسیاری از گزارشهای غربی، آمریکا اکنون بیشتر از هر کشور دیگری در جهان درگیر مشکلات گسترش ویروس کرونا است. روزنامه ایندیپندنت در گزارشی از بیاعتمادی آمریکاییها به دونالد ترامپ خبر داد. این نشریه نوشت: «بر اساس نتایج به دست آمده از یک نظرسنجی در آمریکا، ۵۲ درصد
از مردم این کشور به سخنان ترامپ در مورد ویروس کرونا اعتماد ندارند. بسیاری از مقامات ایالتی در آمریکا نیز، از اقدامات ترامپ برای مقابله با ویروس کرونا ناراضی هستند و عملکرد دولت را نادرست میدانند.» این اخبار و گزارشها نشان میدهد که مردم آمریکا بیشازپیش نسبت به اقدامات ترامپ معترض بوده و وخامت صعودی وضعیت آمریکا آیندهای غیرقابل پیشبینی دارد.
کرونا از چهره بزک شده نظام سلطه به سرکردگی آمریکا پردهبرداری کرد
همچنین حسن عابدینی، کارشناس مسائل سیاست خارجه و بینالملل در مورد وضعیت فعلی آمریکا با توجه به پاندمی کرونا در این کشور به «رسالت» چنین گفت: «کرونا، ویروسی است که از بخش پنهان و چهره بزک شده نظام سلطه به سرکردگی آمریکا پرده برداری کرد. موضوع تبدیل این بحران جهانی به یک فاجعه انسانی برای آمریکا از ابعاد مختلفی قابلبررسی است و دلایل مختلفی را نیز شامل میشود. برای شروع میتوان تکبر و رفتارهای غیرعقلانی رئیسجمهور آمریکا را بهعنوان دلیل نخست رخ دادن این فجایع ذکر کرد.»
وی همچنین افزود: «بخشی از تصمیمات و واکنشهای غیرعقلانی ترامپ، به ویژگیهای ذاتی او بازمیگردد. رئیسجمهور آمریکا انسان مشورت پذیری نیست! شخص ترامپ در بسیاری از مسائل، رأی نزدیکان و همپیمانان خود را نمیپذیرد؛ برای مثال در زمینه تأکید پنتاگون و وزارت خارجه مبنی بر اینکه کره شمالی دارای بمب اتمی است ترامپ حرف خود را زده و سعی میکند روابط خود را با رئیس کره شمالی به شیوه دلخواه خود پیش ببرد و خلاف همین قصه را نیز در رابطه با ایران رقم زده است.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی ضمن بیان اینکه اثر شخصیت نا بسامان ترامپ و لجبازیهای او در روابط بینالملل و موارد دیگر، در حوزه مشورتهایی که برای کنترل شیوع ویروس کرونا به او داده میشود نیز مشهود است، ادامه داد: «دومین دلیل وقوع این فاجعه انسانی و اقتصادی آمریکا این است که این کشور همواره تلاش میکند خود را بهعنوان یک ابرقدرت بلامنازع در موضوعات بینالمللی معرفی کند و همین موضوع موجب تکبر پوشالی آن شده است. طوری که پس از هر بار شکست در هر راهی بازهم بر عقاید کورکورانه و راهبردهای غلط خود پافشاری کرده و کشور را نیز با خود در این باتلاق غرق میکند.»
یکه نمونه دیگر از این پافشاریهای غیرعقلانی ترامپ به زمانی برمیگردد که ۷ تریلیون دلار را برای لشکرکشیهای بیحاصل به منطقه غرب آسیا هزینه کرد. این مبلغ از جیب مالیاتدهندگان مصرف شد و معترضان بسیاری را متولد کرد. با این حال زمانی که دید این سیاست ره بهجایی نمیبرد هرگز حاضر نشد در میانه راه این مسیر غلط را تغیير دهد.
رسانههای آمریکا بر جسدهای بادکرده و ناکارآمدی سیستم سرپوش گذاشتند
عابدینی با بیان اینکه توان واقعی آمریکا که با آنچه رسانههای وابسته به امپراتوری نظام سلطه ترسیم میکنند، مغایرت دارد، دلیل سوم این فاجعه است، ابراز کرد: «تحلیلگران، ناکارآمدی سیستم و اصول نظام سلطه را برآیندی میدانند که سالهاست آغاز شده اما رسانهها با بزک کردن و پوشاندن چهره حقیقی آمریکا واقعیت را انکار میکنند. برای مثال در زمان وقوع توفان کاترینا به آمریکاییها ثابت شد که کشورشان توانمندی لازم برای مقابله با چنین حوادث پیشبینی نشدهای را ندارد و جنازههای باد کرده روی آب سند این حرف است. اما جالب است بدانید که دولت با سانسور اخبار از کنار این بحران عبور کرد.»
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان این جمله که آدمکشی با سلاح گرم در آمریکا معضلی دائمی است که رسانههای غربی به آن ضریب نمیدهند تا دیده نشود، گزارش داد: «آمارهای رسمی نشان میدهد که سالانه حدود ۳۶هزار نفر با سلاح گرم در جامعه به قتل میرسند؛ اما هیچ رسانهای نورافکن خود را روی این معضل اجتماعی نمیاندازد تا مبادا افکار عمومی بینالمللی از واقعیتهای بطن جامعه و نظام سرمایهداری آمریکا باخبر شوند. نه در دوران حاکمیت دموکراتها و نه در دوران جمهور خواهان هیچ نمایندهای ظرفیت آن را نداشت که بتواند قانون منع حمل سلاح گرم را لغو کنند.»
عابدینی ایدئولوژی حاکم بر نظام سرمایهداری را دلیل دیگر این فاجعه انسانی و اقتصادی در آمریکا خواند و خاطرنشان کرد: «نئولیبرالیزم و لیبرالیسم که افرادی چون الزورت هانتینگتن و فرانسیس فوکویاما طی ۴۰ سال گذشته بهعنوان انسان تراز مدرنیته مطرح شدند، توان پاسخگویی به نیازهای جامعه امروزی را نداشتند. اما نظام سلطه تلاش کرد که این موضوع را بهگونهای دیگر نمایش دهند. حتی فوکویاما و هانتینگتن هم پس از زمانی از نظریههایی مانند پایان تاریخ و جنگ تمدنها عدول کردند. با این حال رسانههای غربی همچنان تلاش میکنند تا انسان تراز قرن بیست و یکم را انسانی معتقد به مکاتب لیبرال و لیبرال دموکراسی به جهان معرفی کنند.»
ضعف ایدئولوژی حاکم بر نظام آمریکا در این بحران آشکار شد
کارشناس مسائل سیاست خارجه، عنوان کرد: «اساس سیاستی که در غرب مبتنی بر دولت کوچک بوده و دولتمردانی مانند ریگان و تاکر در دو سوی آتلانتیک آن را دنبال میکند، نشان داد که در زمانهای مختلف و با وقوع بحرانهای فراگیر مکاتب ریگانیزم و تاکریزم جوابگو نخواهند بود. در نظام لیبرال دموکراسی،زمانی که جشن و شادی باشد بدون شک ان جی اوها حمایت و شرکت میکنند اما وقتیکه با خطر و چالش جدی مرگ مواجه شوند، عقبنشینی! این تفکر در بحران جهانی کووید ۱۹ نیز خودنمایی کرد.»
وی در این مورد بیشتر توضیح داد و مثال زد: «زمانی که فردی غربی میبیند، ممکن است در زمان ارائه خدمات بهداشت عمومی دریک بیمارستان، به ویروسی مرگبار دچار شود و جان خود را از دست دهد، به جرأت میبینیم که میزان هم سویی
مردم و افکار عمومی برای کمک به این بحران در میان و همکاری با یکدیگر کاهش میيابد؛ از طرف دیگر حکومت آمریکا توان بسیج کنندگی عمومی را ندارد و این موضوع در پاندمی کرونا عیان شد. برای مثال زمانی که مردم کشورهای غربی و اروپایی متوجه شدند که دولت توان ارائه خدمات بهداشتی درمانی به لشکر عظیم مبتلایان ندارد، از دولت خود طلبکار شده و حتی به یکدیگر هم در رحم نکردند. مقایسه رفتار مردم ایران با غرب در روزهای انتشار ویروس کرونا، حقیقت را ملموس میکند.»
ممتحن جهانی با آزمون کرونا رد شد
عابدینی در پایان این گفتوگو ضمن بیان این نکته که امروز آزمون کرونا برای تمام کشورهای گیتی در حال برگزاری است و اینجاست که میتوان قضاوت کرد که در چنین بحرانهایی هر کشور و مردمی چه اقداماتی انجام میدهند، اظهار داشت: «سالیان دراز کشورهای مختلف روی این کره خاکی امتحانات گوناگونی را پس دادند و آمریکا تنها نقش ممتحن را بازی میکرد برای مثال اگر سیلی در ایران بهوجود میآمد، دشمنان مدیریت سیل را به چالش میکشیدند و بهطورکلی در تمام چالشهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران با کمک بازوهای رسانهای خود آن اتفاق را بحرانیتر میکردند. مقایسه کشوری چون ایران با شرایط ۴۰ساله خود در چارچوب تحریم، ۸ سال جنگ و فشارهای همیشگی نظام سلطه با کشورهای دیگر مانند فرانسه ، آمریکا، اسپانیا و… در مقابله با این بحران همگانی،مفاهیم روشن و جدیدی را به جهان منتقل میکند.»
بدون شک این اتفاق محک تجربهای برای تمام دولتها فارغ از نژاد و زبان بوده و این مرحله برای داوری بسیار تعیینکننده است. آیندگان قضاوت خواهند کرد که کدام نظام توانست از بحرانها گذر کند، چه اتفاقاتی برای مدعیان بشر رخ داد و مشکل چه بود. بهراستی آیندگان در مورد این مرحله از جهان چه خواهند گفت؟ با این حال مقام معظم رهبری پیش از اینها حجت را تمام کرده بودند. ایشان در یکی از بیاناتشان بهصراحت فرمودند: «آمریکا رو به افول است؛ این را همه بدانید. این سنت الهی است، اینها محکومند به اینکه ساقط شده، افول کرده و از صحنه قدرت جهانی زایل شوند.» و این جمله حسن ختام گزارش آینده و وضعیت فعلی آمریکا است.
بحران کرونا , ترامپ , کرونا در آمریکا , مهدیه هاشمی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.