پذیرفتن FATF قبل از برداشته شدن تحریمها خودکشی است
محمد باقر قاليباف عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در جمع دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد طي سخناني در خصوص آخرين وضعيت FATF در مجمع توضيحاتي ارائه كرد كه چكيده آن به شرح ذيل است :
نظارت FATF بر تراکنشهاي مالي، عام است و شامل همه اعضا و غير اعضا ميشود. به بيان ديگر FATF براي صيانت از نظام يکپارچه مالي جهاني، بر هر آنچه که بتواند، نظارت ميکند و نظرش را بر همه اعمال ميکند. در يک کلام يعني امنيتي و سياسي کردن نظام مالي جهان.
عملکرد FATF در ساليان گذشته نشان از يک سازماندهي سياسي فضا و نظم بينالملل به رهبري آمريکاست. يک مدل از حکمراني جهاني در حال ظهوراست. مدلي که در کنار ابزارهاي قديميتر، مانند سازمان ملل و شوراي امنيت، هويت جديد و ويژه خود را دارد. از يک سو داوطلبانه به نظر ميرسد، از سوي ديگر کشورها چارهاي جز پذيرش آن ندارند.
گزينههاي پيش روي ما، آنطور که در ابتداي امر به نظر ميرسد، چيست؟
عدهاي ميگويند بگوييم بله. توصيههاي FATF را بپذيريم و بهانه را از آمريکا بگيريم. فرض کنيد اين کار را انجام داديم. روشن است که از تحريم خارج نميشويم. اطلاعات اقتصاد غير رسمي مان را هم مطابق توصيهها بايد در اختيار اين نهاد بگذاريم و اين نهاد به طرفةالعيني همه را ميبندد! به دست خودمان رگ حيات خودمان را قطع کردهايم. معني ندارد تمام اطلاعات خودمان را در معرض خطر قرار دهيم وقتي که تحريم هستيم.
پيوستن به FATF قبل از برداشته شدن تحريم ها خودکشي است. در صورتي که راه هاي دورزدن تحريم ها براي دشمن معلوم شد، چه بايد بکنيم؟ اجرايي کردن توصيه هاي FATF پاسخ قانع کننده اي به اين پرسش نمي دهند.
در طرف مقابل عدهاي به درستي ميگويند نپذيريم و بگوييم نه. بسيار خوب الان ميگوييم نه. با واقعيت اعمال فشار روزافزون چه ميکنيم؟ نقشه راه فرداي «نه گفتن» چيست؟
به نظر ميرسد هر دو راه پيشنهادي، منتج به هدف دلخواه ما نميشود. پس بايد راهي بسازيم. واقعيت اين است که عنصر کليدي براي «ساختن راه»، براي مواجهه فعالانه با FATF ، «زمان» است. ما نيازمند زمان هستيم تا اولا شناخت دقيقي براي پاسخ دادن و نقشه راه فرداي پاسخ داشته باشيم. ثانيا نيازمند زمان هستيم تا بنيه اقتصادي کافي براي تصميم بله يا نه خودمان را بر مبناي اقتصاد مردمي و ظرفيتهاي داخلي بسازيم؛ به سازو کار بانکي و نقدينگي مان سروسامان بدهيم. ثالثا نيازمند زمان هستيم تا ذينفعان واقعي اين تصميم، يعني مردم، در قالب تشکلهاي صنفي و نهادهاي دولتي و خصوصي، تجار، وکلا، صنعتگران و… در گفت و گويي ملي براي اين تصميم شرکت کنند.
خب اين يعني چه؟ آيا معنياش راي ممتنع است؟ خير. بلکه به معني «تعليق تصميمگيري» براي تحقق اين شرطهاي لازم تصميمگيري درست است. اين خود يک تصميم است.
تصميم گيري رد يا قبول بدون نقشه راه و فراهم نمودن الزامات ره به جايي نميرود. به من ايراد مي گيرند که چرا محکم نمي گويي پذيرش يا عدم پذيرش !
حتما منفعت سياسي در اين است که يکي از اين دو گزينه را انتخاب کنم، اما منفعت بالاتر، مصالح ملي است. تنها راه موفقيت و عبور ما از اين گردنه مواجهه فعالانه با FATF است. ابتدا بايد اشراف و شناخت تخصصي و فني کاملي از مناسبات اجراي اين سازوکارها ايجاد شود و همه راههاي نفوذ و ضربه به امنيت کشور بسته شود و براي آن تدبير شود، همزمان بايد از ظرفيت هاي ديپلماتيک و رايزني هاي بين المللي به منظور تاثير در ساختار FATF و ديگر مجموعه هاي تاثيرگذار مشابه استفاده کنيم. از همه مهمتر بايد از ديپلماسي اقتصادي نهايت استفاده را ببريم و در عرصه يارگيري اقتصادي تلاش کنيم بهويژه در منطقه نقش تاثيرگذارتري ايفا کنيم و ضمنا الزامات داخلي تقويت اقتصاد ملي را مجاهدانه بدون ملاحظات سياسي و گروهي اجرا کنيم. مردم به مسئولان چشم اميد بسته اند و هيچ فوت وقتي قابل اغماض نيست. اصلاح نظام پولي و بانکي و بودجه ريزي کشور اصلاحات اساسي نياز دارد. حمايت از توليد به اصلاحات اساسي نياز دارد تا زماني که اين اصلاحات اساسي صورت نگيرد هزار امضا پاي هزار معاهده هم مشکل ما را حل نمي کند.
FATF , قاليباف , محمد باقر قاليباف
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.