پایان صبر نزدیک است
وحید عظیمنیا
عصر روز جمعه هفتم آذر هنوز ساعاتی از اخبار متأثرکنندۀ ترور یکی دیگر از دانشمندان برجسته کشورمان نگذشته بود که زمزمههای مطالبه مردمی انتقام خون این «دانشمند برجسته و ممتاز هستهای و دفاعی» کشورمان در جای جای ایران اسلامی پیچید.
شامگاه سرد همان روز جمعی از جوانان نیز با در دست داشتن پلاکاردهایی در مقابل ساختمان شورایعالی امنیت ملی کشورمان تجمع کرده و خواستار انتقام شدند البته انتقامی فاخردر شأن جایگاه شهید «محسن فخریزاده».
کمتر از ۲۴ ساعت پس از ترور نخبه دفاعی کشورمان، رهبر حکیم انقلاب با صدور پیام تسلیت، بر «پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن» تاکید کردند. همچنین رئیسجمهور به عنوان رئیس شورایعالی امنیت ملی هر چند با تأخیری معنادار پیام تسلیت صادر کرد اما در یک سخنرانی زنده تلویزیونی گفت «مسئولان مربوطه در زمان مناسب به این اقدام تروریستی پاسخ میدهند.» سرلشکر محمدباقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح نیز اعلام کرد «گروههای تروریستی و آمران و عاملان این اقدام کور بدانند که انتقام سختی در انتظار آنها خواهد بود». وزیر اطلاعات هم شامگاه روز جنایت ترور اعلام کرد «سربازان گمنام امام زمان(عج)، شناسایی عناصر خودفروخته تروریست این جنایت ددمنشانه را آغاز کرده و انتقام خون شهید عزیز را از مسببان و هادیان جنایت کار خواهند گرفت.»
هرچند برای شهدا و افرادی در جایگاه شهید فخریزاده، القاب و عناوین هرگز مطرح نبوده و اعتنایی به آن ندارند اما از بُعد نوع نگاه دولتیها، همان روز جمعه موضوعی مطرح شد که صدور پیام تسلیتها پایان یافت. رهبر حکیم انقلاب از عنوان «دانشمند برجسته و ممتاز هستهای و دفاعی کشور»، رؤسای قوای قضائیه، مقننه و مجریه به ترتیب از عناوین «استاد و مجاهد شهید»، «دانشمند برجسته، پرسابقه، مجاهد و نخبه دفاعی کشور» و «دکتر محسن فخریزاده»، فرمانده کل سپاه از عنوان «دانشمند برجسته و پاسدار رشید انقلاب اسلامی» و رئیس سازمان انرژی اتمی از عنوان «برادر خدوم» در پیامهای تسلیت جداگانه استفاده کردند.
میگویند مؤمنها دو گروه هستند؛ گروهی که صرفا کارهای ناپسند خالق را انجام نمیدهند و به فقه آشنا و به حلال و حرام پایبند هستند، اما گروه دوم آنهایی هستند که کارهایی را که خالق دوست دارد انجام میدهند؛ غالبا لغزش در کمین گروه اول و شهادت در انتظار گروه دوم است. شاید قضای روزگار بر آن است که لغزش گروه اول بیشتر از مشی گروه دوم دیده شود.
کم نیستند کسانی که در گروه دوم جای دارند و در بزنگاهها «خودیت» را کناری میزنند و دگران را بر «من» ترجیح میدهند؛ مگر کاری که «حاج قاسم» ها، «مجید شهریاری» ها، «حسن طهرانیمقدم» ها، «مسعود علی محمدی» ها، «حسین همدانی» ها، «مصطفی احمدیروشن» ها، «محسن حججی» ها، «داریوش رضایینژاد»ها و … «محسن فخریزاده»ها انجام دادند، غیر از این است.
مگر نمیتوانستند گوشهای بخزند و در بهترین حالت به راز و نیاز با معبود بپردازند تا از گزند هر تطمیع و تهدیدی در امان باشند؛ مگر «مجید شهریاری»ها بهترین تطمیعها را از – به ظاهر بهترین – کشورهای غربی نداشتند، اما چرا به تطمیع پشت پا زدند و به تهدید آغوش گشودند؟ غیر از این است که گروه اولی هستند و «بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ.»
اینکه انقلابی با مختصات و مشخصات انقلاب اسلامی از بیش از چهار دهه با شدیدترین حالت ممکن مورد غضب و کینه دشمنان وحشی قرار بگیرد و انواع و اقسام تهدیدها و تحدیدها اعم از جنگ و تحریم و نفوذ و … هر آنچه «فشار حداکثری» مینامند، تحمیل شود، اما تحمل کند و همچنان با اقتدار به مسیر منتهی به موفقیت حرکت کند، مگر قرینهای غیر از آن دارد که گروه دومیها همچنان در این مملکت حضور دارند و تلاش میکنند، اما فارغ از هیاهوهای سیاسی و جیغ بنفشهای فلان حزب سیاسی که سودای قدرتطلبی با الیگارشی سنتی دارند و شوربختانه نتیجه آن تورم ۴۰۰ درصدی، رشد ۵۶۰ درصدی نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی به یک دهم، کاهش قدرت خرید مردم به یک سوم، افزایش ۳۰ درصدی سالانه پایهٔ پولی و… است.شهید «محسن فخریزاده» یکی از همان گروه دومیها بود که عمر بابرکت خود را صرف انقلاب اسلامی کرد. او متولد قم بود و پس از مدتها خدمتگزاری به مردم در سازمان پژوهشهای نوین دفاعی (سپند)، عصر روز جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ به رفقای شهیدش همچون حاج قاسم عزیز پیوست. در اهمیت کارهای شهید فخریزاده همین بس که اقدامات او به دلیل مهم و مفید بودن و ضرورت حفاظت از آنها قابل بیان نبود و بازهم نیست.امیر سرتیپ «امیر حاتمی» وزیر «دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح» شامگاه روز ترور به بخشی از اقدامات شهید فخریزاده اشاره کرد و گفت «موضوع لیزر در پدافند هوایی و یا کشف و شناسایی هواپیماهای متجاوز از طُرقی غیر از رادار که ویژه نوآوریهای دفاعی بود از آثار بزرگ ایشان است که اگر اقتضا کند حتما روزهایی نسبت به آن صحبت خواهیم کرد.»
همین اقدامات شهید فخریزاده باعث شده بود نشریه آمریکایی «فارن پالیسی» او را به عنوان یکی از پنج شخصیت ایرانی که در فهرست ۵۰۰ نفره قدرتمندترین افراد جهان منتشر میشود، قرار دهد و غربیها وی را «صندوقچه اسرار برنامه هستهای» کشورمان تلقی کنند. اما کدام صندوقچه؟ صندوقچهای که صرفاً دانش هستهای در آن است یا صندوقچهای که میزان ارادات او به مبانی انقلاب در آن محفوظ بود و حتی برای آن خون داد. مخلص کلام آن است که همسر این شهید عزیز گفت: «شهید فخریزاده به مقام معظم رهبری ایمان داشتند و عاشق ایشان بودند.»
به زعم این قلم، شأن شهید «محسن فخریزاد» اجل از آن است که صرفاً به حوزه هستهای یا موشکی تقلیل داده شود چرا که این دو حوزه بخشی از فعالیت آن شهید عزیز بود نه همه؛ هرچند مهمترین حوزه هم بودند و به قول ملای رومی «چون که صد آمد، نود هم پیش ماست» و قاعدتا سرریز فناوری این دو بخش حتماً در قالب «دانش میان راهی» در سایز حوزهها استفاده شده است.
اما آنچه مهم است، تاکید همزمان مردم و مسئولان به ضرورت انتقام ترور شهید فخریزاده کردند؛ تروری که حداقل در شأن همان «صندوقچه اسراری» باشد که غربیها به آن معتقدند. مردم ایران اسلامی که برای تداوم انقلاب اسلامی بیش از ۱۷ هزار شهید ترور تقدیم کردهاند، انتظار دارند انتقام درخور شأن از عاملان و آمران جنایت ترور دانشمندشان گرفته شود. البته همچنان منتظر انتقام سخت از ترور شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی عزیز نیز هستند. به هر روی ترور شهید «محسن فخریزاده» قرینهای روشن برای عدم تأثیر تحریمها در پیشبرد برنامههای هستهای و موشکی و کلا امور علمی کشورمان است. رژیم وحشی آمریکا و غده سرطانی منطقه در حالی اقدام به حذف دانشمندان علمی کشورمان میکنند که جمهوری اسلامی ایران در آستانه شکست نهایی پروژه فشار حداکثری است.باید این پیام را دریافت کنیم که اعتماد به غرب – از هر حزبی ولو الاغ یا فیل – تبعات سنگینی دارد که کمترین آنها درز اطلاعات شخصیتهای علمی برجسته کشورمان از سوی نهادهای به اصطلاح بینالمللی است و نتیجه آن هم حادثه داغ عصر یک روز سرد پاییزی که هرگز سرد نخواهد شد.
انتقام سخت , شهید فخری زاده , وحید عظیم نیا
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.