ویروس شایعه و ترس - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 18312
  پرینتخانه » اجتماعی تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ - ۹:۰۹ |
«رسالت» وضعیت مبتلایان کرونا ویروس در کشور را بررسی می کند؛

ویروس شایعه و ترس

تصور کنید در کمال ناباوری و حیرت، کرونا ویروس مشهور، ما را هم به شمار مبتلایانش بیفزاید، هرچند این مسئله چندان عجیب و غریب نیست و به همین دلیل، مقاومت جلوه‌ای ملموس‌تر یافته و ما از هر صدای عطسه و سرفه ای می لرزیم و به ناگهان با بروز نخستین نشانه های بیماری کرونا به یکی از مراکز درمانی برای تشخیص قطعی مراجعه می کنیم.
ویروس شایعه و ترس

| گروه اجتماعی- زهره سادات موسوی|
تصور کنید در کمال ناباوری و حیرت، کرونا ویروس مشهور، ما را هم به شمار مبتلایانش بیفزاید، هرچند این مسئله چندان عجیب و غریب نیست و به همین دلیل، مقاومت جلوه‌ای ملموس‌تر یافته و ما از هر صدای عطسه و سرفه ای می لرزیم و به ناگهان با بروز نخستین نشانه های بیماری کرونا همچون تب، گلو درد، سرفه های خشک و نفسی که به زحمت بالا می آید، به یکی از مراکز درمانی برای تشخیص قطعی مراجعه می کنیم اما در فاصله بروز علائم اولیه تا آمدن پاسخ آزمایش در کنار رنج ناشی از بیماری، روح و روانمان نیز از گزند افکار پریشان و ناامیدکننده که متأثر از فضای عمومی حاکم بر جامعه و خانواده است در امان نخواهد بود.حالا نوع مواجهه و برخورد مردم با اپیدمی کرونا به یک چالش روحی و روانی در جامعه منجر شده است و شایعات تبدیل به دغدغه ای دیگر در کنار بیماری کرونا شده است.
*تشدید اضطراب با شنیدن شایعات
کارشناسان می گویند رعایت نکات بهداشتی و در خانه ماندن ما را از خطر ابتلا به این بیماری نجات می دهد اما در صورت ابتلا، ۹۸ درصد مبتلایان به این ویروس درمان می‌شوند و حدود ۸۰ درصد با فرم خفیف به سرعت بهبود می یابند، اما بحث اصلی این است که همه افراد با فضاهای مجازی و اخبار در ارتباطند و با شنیدن شایعات نه تنها اضطراب و ترسشان تشدید می شود بلکه احتمال دارد به محض بروز و ظهور نشانه های اولیه بیماری، آن را از خانواده و دوستان پنهان کرده و به این ترتیب ویروس کرونا به سایرین هم سرایت کند. برهمین اساس نماینده اعزامی سازمان جهانی بهداشت به ایران، یکی از مشکلات پیش رو برای کنترل ویروس کرونا را، شایعات و اخبار غلط دانسته که کار را برای کادر درمانی سخت می کند.بی تردید این وضعیت مقابله با یک مشکل جمعی مانند انتشار یک ویروس مسری در جامعه را به شدت دشوار می‌کند. این روزها در مترو یا اتوبوس‌های درون شهری، نگاه‌های غیرعادی مسافران به یکدیگر ناشی از ترسی فزاینده است، افرادی که صورت خود را با ماسک پوشانده‌اند با نگاه‌هایی شبیه به ماموران پلیس به دیگر مسافران نگاه می‌کنند. کافی است کسی کوچکترین کار مشکوکی انجام دهد تا چند مسافر با وحشت جای خود را عوض کنند. تا پیش از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران، وقتی مترو یا اتوبوس وارد ایستگاه جدیدی می‌شد مسافران هجوم می‌آوردند تا جای نشستن پیدا کنند اما چند روزی است که وضعیت تغییر کرده. مسافران تازه‌ وارد ابتدا نگاهی به دیگر مسافران می‌اندازند و اگر آن‌ها را مشکوک به کرونا تشخیص دهند روی صندلی نمی‌نشینند. رفتارها پر از تردید شده است. مردم بی‌اختیار به چیزهای دست می‌زنند و بعد با پشیمانی به دست‌های خود که گمان می‌کنند آلوده به ویروس کرونا شده، نگاه می‌کنند و نمی‌دانند با آن چه کنند. چند دقیقه‌ای دست خود را طوری نگه می‌دارند تا به لباس هایشان برخورد نکند. دست‌فروش‌های درون مترو و اتوبوس موقعیت دردناکتری دارند. آن‌ها مجبور هستند برای امرار معاش وارد اتوبوس‌ها و قطارهایی شوند که مسافران آن اگر مجبور نبودند برای امرار معاش از آنها استفاده کنند واردش نمی‌شدند. بعضی مسافران به دست‌فروشان به عنوان عامل پخش کرونا نگاه می‌کنند. با این حال، پروفسور علی کرمی استاد دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله در گفت و گو با تسنیم با اشاره به اینکه خطر کشندگی ویروس آنفلوآنزاH1N1 بسیار بیشتر از کروناست تأکید می کند: «به عقیده من شاید نوع اطلاع رسانی یا نحوه مواجهه مردم با اخبار و اطلاعاتی که در مورد کرونا چه از سوی شبکه های داخلی، خارجی، فضای مجازی و چه حتی از طرف شبکه های معاند به نحوی رقم خورد که باعث شد مردم دچار اضطراب، هراس و وحشت و به شدت نگران شوند.» وی همچنین معتقد است جو روانی جامعه در ارتباط با کرونا دچار هراس شده است و در حال حاضر مردم به جای ویروس کرونا از خود کلمه آن وحشت کرده اند.
*مبتلایان بهبود یافته
شاید بد نباشد برای کاهش استرس و اضطراب هایی که در این زمینه وجود دارد، به سراغ کسانی برویم که با این بیماری روبه رو شده اند و طی روزهای گذشته نامشان در میان بهبود یافتگان قرار گرفته است. مجید امیری، ساکن شهر تهران است و بعد از ابتلا به کرونا براثر شنیدن شایعات و اخبار نادرست درباره این ویروس درخصوص حس و حال اولیه اش به«رسالت» می گوید: «پس از آغاز سرفه های مختصر و کمی تب، ترسیدم. دلم نمی خواست این موضوع را به کسی بگویم. هم ترس از بیماری و هم نحوه مواجه خانواده با این موضوع، حسابی مرا ترسانده بود. سعی کردم به خودم امیدواری بدهم که چیزی نیست و یک سرماخوردگی مختصر است. قرص مسکنی خوردم و خوابیدم. اما تبم شدیدتر شد و گلو درد و تنگی نفس هم به آن اضافه شد و دیگر نمی توانستم خودم را فریب بدهم یا از خانواده چیزی را مخفی کنم. موضوع را که با خانواده مطرح کردم آن‌ها هم ترسیدند. بچه ها ضمن ابراز نگرانی از اینکه نکند به بقیه هم سرایت کرده باشد، سعی می کردند به بهانه ای فاصله بگیرند. پسرم بلافاصله ماسکی را در اختیارم قرار دارد و اعضای خانواده هم ماسک زدند. بعد دخترم شروع کرد به گریه کردن و خودم هم حال خوشی از لحاظ روحی نداشتم فقط مات و مبهوت نگاهش می کردم. با همسرم که او هم حسابی خودش را باخته بود، به یک مرکز درمانی مراجعه کردیم. آنجا از سینه ام عکس گرفتند و من را مشکوک به کرونا اعلام کردند و چون تبم بالا بود بستری شدم و فردای آن روز تست گرفتند. آن سه چهار روزی که منتظر نتایج آزمایشم بودم، حسابی سخت گذشت. تا روزی که جواب مثبت آزمایشم آمد، حالم رو به وخامت رفته بود. بالای سرم تابلو کرونا نصب کردند و اتاقی که به آنجا منتقل شدم کاملا ایزوله بود. راستش وقتی پرستاران و پزشکان با آن لباس های عجیب و فضایی سراغم می آمدند، ترسم بیشتر می شد. درد و تنگی نفس و تبی که قطع نمی شد را هم به ترسم اضافه کنید تا بفهمید چه حال پریشانی داشتم. احساس می کردم جزام گرفته ام یا طاعون که این طور همه از من فرار می کنند، حس عجیب طردشدگی داشتم. پرستارها می گفتند قدرت انتقال این بیماری بسیار بالاست و این لباس های فضایی تنها به این خاطر است که کادر درمانی مبتلا نشوند وگرنه این بیماری هم مثل آنفلوآنزاست و به زودی خوب می شوم. کادر درمان مدام امید می دادند و از آمار بهبودیافتگان می گفتند ولی با خودم می گفتم کارم دیگر تمام است. راستش حتی به مراسم تدفینم هم فکر کردم که چه غریبانه برگزار می شود.»
* روزنه های امید مسدود نشود
این‌ها بخشی از حال و هوای یک بیمار مبتلا به کروناست که علیرغم حال نامساعد پس از بیست روز بستری در بیمارستان بالاخره حالش بهبود یافته و مرخص شده است و حالا در کنار خانواده به آن روزهای آشفتگی و ناامیدی اش فکر می کند و خنده اش می گیرد و تأکید می کند، «حتی در صورت ابتلا نباید روزنه های امیدمان مسدود شود.»
اما به این فکر کرده اید که اگر ما هم به این ویروس مبتلا شویم با پیش زمینه های ذهنی ای که برایمان ساخته شده و یا خودمان در ذهنمان ساخته ایم چه بر سر امیدمان خواهد آمد؟ آیا تمام ناامیدان همانند «مجید امیری» این شانس را دارند که بهبود پیدا کنند؟ بد نیست بدانیم ترس رفیق شفیق این ویروس است. آماری که روز یک شنبه ۱۸ اسفند از سوی وزارت بهداشت اعلام شد می گوید از مجموع ۶۵۶۶ مورد ابتلا قطعی به کرونا در کشور، ۲۱۳۴ نفر توانسته اند از چنگ این بیماری رها شوند و بهبودی کامل پیدا کنند. سازمان بهداشت جهانی نیز می گوید ۸۰ درصد از مبتلایان کرونا علائم خفیف دارند و بهبود خواهند یافت و تنها ۲ تا ۳ درصد مبتلایان به این ویروس متأسفانه جان خود را از دست می دهند. در این بین نقش خانواده مبتلایان به این بیماری به خصوص آن دسته از بیمارانی که در قرنطینه خانگی به سر می برند بسیار چشمگیر است. روحیه دادن به بیمار به گونه ای که او احساس طرد شدگی نداشته باشد نقش مهمی در تقویت روحیه و به موازات آن بهبود بیماری اش دارد. مریم اکبری، ساکن مشهد، یکی دیگر از مبتلایان به کروناست که به دلیل خفیف بودن علائم بیماری اش در قرنطینه خانگی به سر می برد و دلش حسابی برای دو دختر کوچکش تنگ شده و دوست دارد هر چه زودتر خوب شود تا بتواند آنها را در آغوش بگیرد. او به« رسالت» می گوید: «با بروز علائم اولیه کرونا از جمله سردرد و بدن درد و سرفه های خشک کمی ترس به جانش افتاده اما بیشتر از همه، نگران فرزندانش بوده است. حتی به مرگ هم فکر کرده و اینکه فرزندانش بعد از او چه بر سرشان می آید.» او توضیح می دهد: « بعد از مثبت شدن نتیجه آزمایش گفتند علائم بیماری ات شدید نیست و با مراقبت خانگی و رعایت اصول قرنطینه به زودی بهبود پیدا می کنم. با این همه روزهای اول قرنطینه کمی ناامید و افسرده بودم. تبم قطع نمی شد و کوفتگی و درد بدن حسابی کلافه ام کرده بود. به علاوه تنگی نفس هم داشتم. در کنار همه این موارد، نمی توانستم بچه هایم را ببینم و این دلتنگی بسیار سخت بوده و هست. همه بار زندگی این مدت به دوش همسر و مادرم بود. اما در کنار ترس و اضطراب ناشی از اینکه قرار است چه شود، در دلم امیدی حس می کردم که مرا به جنگیدن برای زنده ماندن و خوب شدن ترغیب می کرد.»
او با خنده تأکید می کند: «هیچ وقت دوست نداشتم با یک ویروس کوچک و بیماری ای شبیه آنفلوآنزا که بارها تجربه اش کرده بودم، جانم را از دست بدهم! اما از شوخی گذشته با مراقبت و مصرف خوراکی هایی مقوی و با طبع گرم و مصرف مایعات از جمله ویتامین ها حالم بهتر است و با نظر پزشکان شاید تا چند روز دیگر از قرنطینه بیرون بیایم.» این مبتلا به کرونا ویروس در ادامه سخنانش به نکات حائز اهمیتی اشاره می کند، اینکه در مدت ابتلا به بیماری، خانواده اش اجازه نداده اند اخباری را در این زمینه مشخص دنبال کند، حتی تلفن همراه را هم از او دور کرده اند. تمام این مدت فیلم دیده و استراحت کرده و به قول خودش، اگر در فضای سمی اخبار مجازی و حرف و حدیث ها در مورد این بیماری قرار می گرفت، استرس حالش را بسیار بدتر می کرد. مهدی ایزدی، شهروند قمی است، راننده تاکسی ۵۶ ساله ای که به این بیماری مبتلا شده و روزهای پایانی دوره درمانش را سپری می کند. او هم از جمله کسانی است که با وجود بیماری زمینه ای ریوی توانسته با کمک کادر درمان بیمارستان از این ویروس جان سالم به در ببرد. این شهروند قمی در مورد روزهای بیماری اش به« رسالت» می گوید: « وقتی این بیماری هنوز از دروازه های چین عبور نکرده بود، بحث داغ راننده تاکسی های خطی، کرونا بود و همیشه هم با شوخی و خنده در این باره حرف می زدیم، وقتی هم که مبتلا شدم و فهمیدم کرونا گرفته ام سعی کردم برای حفظ روحیه خانواده ام که بسیار ترسیده بودند، قافیه را نبازم و خودم را بی خیال نشان بدهم البته اگر بگویم نترسیده بودم دروغ گفته ام ولی هربار به خودم گوشزد می کردم، مرگ حق است.» او علائم این بیماری را بسیار شبیه آنفلوآنزا دانسته و عنوان می کند: « سال گذشته، آنفلوآنزای سختی گرفتم و دو هفته خانه نشین شدم. کرونا هم شبیه همان بود منتها تنگی نفس شدیدی داشتم که با توجه به بیماری زمینه ای ریوی ام پزشک دستور داد بیمارستان بستری شوم و تحت مراقبت باشم و در حال حاضر هم؛حالم بهتر است و دکتر گفته تا چند روز دیگر مرخص می شوم.» این افراد چند نمونه از کسانی هستند که با خوشبینی و یا حتی بدبینی مفرط از چنگال این ویروس مرموز رهایی یافته و بهبود پیدا کرده اند.
اما این روزها بسیاری از افراد سالم با ترس و وحشت به شکلی وسواس گونه به جان ضدعفونی کردن خانه و زندگی شان افتاده اند به طوری که دست هایشان از شدت شست و شو زخم شده و نقطه مقابل آنها، افرادی هستند که ویروس کرونا را به شوخی گرفته اند و هیچ اعتقادی به رعایت اصول بهداشتی ندارند و مدام در خیابان ها و سطح شهر بی مورد در رفت و آمدند. به نظر می رسد هر دو گروه از حد اعتدال خارج شده و به شکلی متضرر خواهند شد.
در هر صورت رعایت نکات ساده بهداشتی از جمله شست و شوی مداوم دست ها با آب و صابون، حفظ فاصله با دیگران، عدم دست دادن و روبوسی کردن، گرفتن دهان با دستمال کاغذی به هنگام عطسه یا سرفه و ماندن در خانه در صورت داشتن علائم سرماخوردگی می توانند ما را از بیماری در امان نگه دارد و به حفظ سلامت اطرافیان مان نیز کمک کند. حتی پزشکان معتقدند افراد سالم نیاز به استفاده از ماسک ندارند و در صورت استفاده از دستکش نیز باید مدام آن را تعویض کنند.

نویسنده : زهره سادات موسوی |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.