واردات افسارگسیخته
|حانیه مسجودی|
سفیر چین در ایران گفته است میزان تجارت دو کشور چین و ایران در سال گذشته میلادی بیش از ۲۰ میلیارد دلار بود. او در گفت وگوی اختصاصی با تسنیم تأکید کرده است که این میزان تقریبا برابر یکسوم میزان تجارت خارجی کشور ایران است و این میزان هم از میزان تجارت ایران با تمام کشورهای اروپایی بیشتر است.
طبق آمار اداره کل گمرک چین، حجم مبادلات تجاری چین و ایران از دوره بین ماههای ژانویه و اکتبر سال ۲۰۱۹ با ۳۷٫۷ درصد کاهش به ۱۹٫۵۵ میلیارد دلار رسیده است. همچنین به گزارش اسپوتنیک، اداره کل گمرک چین اعلام کرده است که طی این دوره صادرات چین به ایران با ۳۹٫۴ % کاهش ، ۷٫۸۲ میلیارد دلار بوده و واردات کالاهای ایرانی به چین با ۳۶٫۵% کاهش به ۱۱٫۷۳ میلیارد دلار رسیده است. تراز منفی چین در تجارت با ایران فقط در ماه اکتبر سال گذشته میلادی(۲۰۱۹) ۱۸۶٫۱۳ میلیون دلار بوده است.
به گفته چانگ هوا، سفیر چین در ایران در آذرماه سال جاری، اقتصاد چین ۱۶ درصد از کل اقتصاد جهان را به خود اختصاص داده و افزایش تبادلات تجاری با ایران یکی از اهداف این اقتصاد است. ازنظر چین تحریمهای آمریکا ماندگار نخواهد بود. اما سؤال این است که سهم ایران در تجارت خارجی چین چقدر بوده است و آیا این رابطه متقابل با چین برای تولید داخلی کشور مضر است؟ برای بررسی این موضوع با یکی از کارشناسان اقتصاد بینالملل به گفتوگو پرداختیم.
*دولت روحانی تجارت با چین را به یک تابو تبدیل کرد
عطا بهرامی، کارشناس اقتصاد بینالملل در تحلیل حجم تجارت ایران و چین در سال گذشته میلادی به «رسالت» میگوید: «در مورد تجارت با چین جوی راه انداختند که گویا فقط ما هستیم که با این کشور تجارت میکنیم و تجارت با چین را تبدیل به یک تابو کردند. روحانی نیز اوایل دوره نخست ریاست جمهوری در سال ۹۲، در رقابتهای انتخاباتی گفت که برخی برای کارگران چینی شغل ایجاد کردند! آن زمان صادرات چین هزار و ۳۰۰ میلیارد دلار بود که رقم بسیار کمی از آن حدود ۱۶ میلیارد دلار، صادرات به ایران را تشکیل میداد، که این رقم بسیار اندک و حدود یک درصد است و رقم قابلتوجهی نیست.»
این کارشناس میگوید: تمام این مسائل ضمن این است که چین در ۵ دهه گذشته تاکنون کارگاه جهانی بوده و تولید بسیار زیادی داشته است که دلیلش هم مزیت قیمتی تمام مؤلفههای اقتصادیاش بود که این امر هم به دلیل ارزشگذاری درست یوان بوده است.
بهرامی بابیان اینکه نتیجه ارزشگذاری درست یوان چین قیمتهای غیرقابلرقابت آنها بود، گفت: «چینیها ارزش یوان را ضعیف تعیین کرده بودند و درنتیجه قیمتهایشان رقابت ناپذیر شد. ضمن اینکه چین برای ایران که کشورهای غربی نمیخواهند با آن کار کنند(دلایل زیادی که بسیاری از آن اقتصادی نیز نیست)، دروازهای به دنیای خارج است که هم میتواند بهخوبی محصولات را خریداری کند، قدرت خرید دارد و هم قدرت بسیار خوبی برای فروش کالا دارد و از طرف دیگر میتواند به ایران خدمات صادر کند که این به معنای آن است ایران مجبور نیست به چین نفت بفروشد و عروسک و محصولاتی مانند آن وارد کند بلکه میتواند توسعه ناوگان ریلی خود را با این کشور تهاتر کند.»
او ادامه داد: «ارزشگذاری یوان در چین منطقی و ارزشگذاری ریال ایران احساسی است، ما همواره میخواهیم ریال قوی باشد درصورتیکه اگر قوی باشد قیمت کالاها گران تمام میشود و مجبور خواهیم شد واردات انجام دهیم، بنابراین بخشی از دلایلی که واردات ما موازنه به سمت چین است به مشکلات داخلی کشور برمیگردد و برخی از دلایل نیز مزیت خود چینیهاست.»
*واردات افسارگسیخته و شر مطلق؛ ناشی از بیتدبیری داخلی
پژوهشگر اقتصاد بینالملل با اشاره به اینکه برای اقتصادی که از درون قوی باشد باید اولویت شناسی کنیم و در امور تجاری تفریط نداشته باشیم، بیان کرد: «یک کشور نمیتواند بهصورت مستقل همه محصولات را خود تولید کند، بلکه باید کالایی که مزیت بیشتری دارد را تولید کند. ما نیز باید همین کار را انجام دهیم. نکته مهم این است که در کلیت تجارت خارجی تمام کشورها بهاندازه صادراتشان واردات نیز دارند و واردات شر مطلق نیست.»
بهرامی تشریح کرد: «گفته میشود آلمان صادرات بالایی دارد، اما این کشور همانقدر که صادرات دارد، واردات نیز دارد و در امور اقتصادی یک موازنه وجود دارد و خود چینیها نیز همینطور هستند و این هیچ ایرادی ندارد. بهطور مثال زمانی که تولید یک کالا در داخل برای ما گران تمام میشود و برای چین ارزان، مسلم است که باید از چینیها بخریم، اما واردات زمانی شر مطلق میشود که افسارگسیخته و ناشی از بیتدبیری داخلی باشد یعنی اقتصاد رهاشده، در خدمت تولید نیست، قانونگذاریها اشتباه است.»
این کارشناس گفت: «بهطور مثال اگر بخواهیم یک کانتینر کالا را از چین به سوریه ببریم حدود هزار و ۱۰۰ دلار هزینه میبرد اما اگر بخواهیم همین کانتینر را از بندر شهید رجایی در بندرعباس به سوریه منتقل کنیم حدود ۲ هزار و ۵۰۰ دلار هزینهبرمی دارد. این گران بودن حملونقل به چینیها چه ربطی دارد؟ این مشکلی است که ما در داخل داریم و مسائل حملونقل را حل نکردیم. بنابراین ریشه تمام مشکلات اقتصادی و وارداتی ما به چینیها مربوط نیست.»
وی ادامه میدهد: «کشور ما همواره از دهه ۷۰ نفت میفروخت و بهجای آن پولی نمیگرفت و در ازایش کالا وارد میکردیم و تنها ۱۰ درصد این معامله پول نقد بوده است که وارد بانکهای ما شده و بهمثابه ذخایر بانک مرکزی وارد کشور شده است. ضمن اینکه بخشی از ذخایر بانک مرکزی خارج از کشور بوده و ما کاری با آن نداشتیم.»
کارشناس اقتصاد بینالملل با اشاره به اهمیت پیمان پولی دوجانبه ایران و چین برای تجارت، ابراز کرد: «پیمان پولی دوجانبه بین ایران و چین در عمل تحریمها را بیاثر میکند و برای سیستم بانکی غربی کنترل ناپذیر است. چینیها مخالفتی با آن ندارند و هنوز هم اگر ایران راغب باشد حاضر هستند این کار انجام دهند، اینیک سیستم غیر دلاری است و با ریال و یوان کار میکند.»
بهرامی ابراز کرد: «در دوره نخست تحریمهای کشور در سال ۹۱، چینیها کوندون بانک را به ایران اختصاص دادند که با ما کار کند، در آن دوره کار هم میکرد اما متأسفانه با برخوردهای بسیار بدی که با رئیسجمهور چین در ایران از طرف دولت اخیر شد و گفته بودند با چینیها کار نکنید زیرا قرار است با اروپاییها کارکنیم، چشمبادامیها نیز کوندون بانک را از دور خارج کردند و از این رفتار دلخور و ناراحت شدند.»
وی افزود: «این بانک چینی بهصورت ویژه برای ایران کار میکرد و خدمات میداد، اما دولت روحانی برخوردهای بسیار بدی را با چینیها داشت زیرا فکر میکرد پس از برجام با اروپاییها کار خواهد کرد و این رفتار و دلبستگیها در حالی بود که همه هشدار میدادند اروپاییها با ایران کار نمیکنند، اما بههرحال مسئولان سرخوش برجام بودند و متأسفانه این ظرفیت کوندون بانک نیز کور شد و چینیها دیگر با شرایط قبلی کار نمیکنند و طبیعی است که حساس شدند و میگویند ایران فقط زمانی که گرفتار است سراغ ما میآید.»
بهرامی میگوید تقریبا دو و نیم سال میشود که این ناراحتی وجود دارد و از آن زمان تاکنون کانال ما با چین بسیار محدودشده است.
منافع ایران برای چین چیست؟
این کارشناس اقتصاد بینالملل در تشریح منافع ایران برای چین و حفظ تجارت با این کشور میگوید: «رابطه با کشورهایی که منبع خوبی برای واردات هستند باید با ملاحظات هماهنگ اقتصاد درونگرای برون نما شکل گیرد زیرا چینیها میدانند که در غرب آسیا، ایران تنها کشور مستقل و از دایره نفوذ آمریکا خارج است و به همین دلیل میتوانند با تکیهبر ایران در منطقه حضورداشته باشند و اگر ایران از جریان قدرت منطقهای حذف شود کل جریان نفت منطقه نیز تقدیم کشورهای طرفدار آمریکا میشود، اکنون نیز آمریکا با چین درگیری شدید تجاری دارند و اگر این اتفاق رخ دهد آمریکا، چین را آزار میدهد و نمیگذارد بهراحتی به نفت دسترسی داشته باشد.
*سهم یکدرصدی ایران از کل صادرات چین در سال ۲۰۱۹، هزار و ۸۰۰ دلار
بهرامی همچنین تأکید میکند که به همین دلایل است که چینیها دوست دارند با ایران کار کنند و منافع دو طرف در این همکاری متقابل باعث ایجاد تجارت موفق است.
او ادامه میدهد: «حجم تجارت ۲۰ میلیارد دلار چین با ایران در سال گذشته میلادی شاید به نظر برخی رقم بسیار سنگینی باشد اما در تجارت خارجی چین رقم قابلتوجهی نیست، صادرات سال گذشته چینیها به ایران تنها هزار و ۸۰۰ میلیارد دلار بوده است. بنابراین حجم تجارت چین با ایران حدودیک درصد میشود.»
این کارشناس اقتصاد بینالملل در پاسخ به این شبهه که حجم ۲۰ میلیارد دلاری تجارت ایران و چین در تضاد با تولید داخلی کشور است، گفت: «کشور ما حدود ۱۵ میلیارد دلار واردات بسیار جدی از تمام دنیا دارد، کالاهای بسیار ضروری که باید حتما انجام شود و بهطور طبیعی عاقلانه این است که از کشورهای دوست خرید کنیم تا دشمن و بازار کشور را در اختیار کشورهای دوست قرار دهیم و در مقابل از آنها انتظار داشته باشیم.»
*نظام بانکی کشور در خدمت تولید داخل نیست بلکه علیه تولید و تجارت است
بهرامی افزود: «علاوه بر آن بخش از وارداتی که حیاتی نیست، تجارت با چین مزیتهای نسبی دارد و چینیها این مزیتهای نسبی را برای کل دنیا ایجاد کردند و مختص ما نیست، چین به کشورهای اروپایی صادرات دارد و حتی آیفون آمریکا نیز در چین ساخته میشود و شرکتهای بسیار بزرگ دنیا ترجیح میدهند در چین تولید داشته باشند.»این کارشناس اقتصاد بینالملل در پایان بابیان اینکه نظام بانکداری کشور در خدمت تولید نیست و برضد تولید و تجارت عمل میکند، گفت: «کشور ما باید برای واردات به سمت کشورهایی برود که مزیت دارد تا به آنها تکیه کنیم و مشکل صنعت مان را که مشکلی داخلی است حل کنیم، چینیها میتوانند از بانکهایشان وامهایی با سود اندک بگیرند و تولید کنند، اما بهره وامهایی که بانکهای ما به تجارت خارجی میدهند گاهی ۳۰ و حتی به ۳۳ درصد نیز میرسد و هیچکس نمیتواند با این پول تجارت کند، نظام بانکی ما بههیچوجه ربطی به تولید ندارد و علیه تولید است، اما نظام بانکی چین در خدمت تولید داخلش است و به همین راحتی به قطب اقتصاد دنیا تبدیلشده است.»
اقتصاد , ایران , چین , حانیه مسجودی , واردات
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.