هفت سال خسارت در سیاست خارجی
سعید امینی
دستگاه دیپلماسی در هفت سال گذشته با فراز و نشیب و آزمونهای بسیاری روبهرو بوده که برجام بزرگترین آن بهشمار میرود. متأسفانه وزارت امور خارجه بهعنوان مهمترین و کلیدیترین نهاد اجرایی در حوزه سیاست خارجی، نتوانسته در این هفت سال انتظارات را برآورده کند؛ این وزارتخانه همچنین موفق نشد در مقاطع مهم تحولات منطقهای و جهانی نقشی فعال ایفا کند و عمدتا به واکنش گری مشغول بوده است. در حوزه تقویت معاونت اقتصادی، توسعه روابط با شرق، گسترش مناسبات با کشورهای آفریقایی، معرفی چهره واقعی منافقین در سطح اروپا و نیز پیشگیری از وقوع برخی اتفاقات در منطقه مانند عادیسازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی موفق ظاهر نشد که این ضعفها ناشی از تمرکز بیشازحد دستگاه دیپلماسی بر روی مسئله برجام است.
از وزارت امور خارجه باید بهعنوان پیشانی و سکاندار سیستم دیپلماسی کشور نام برد چراکه بار مسئولیت اجرای سیاستهای کلان نظام در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل بر عهده این وزارتخانه است و باید بهگونهای رفتار کند که ضمن حفظ استقلال داخلی و خارجی، منافع جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان تأمین شود.
حسن روحانی پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری در سال ۹۲، تمام تمرکز خود را بر وزارت امور خارجه و تیم مذاکرهکننده هستهای گذاشت تا ترکیب وزارت امور خارجه و مذاکرهکنندگان هستهای را بهگونهای بچیند که همسو باهم و در مسیر حل مسئله هستهای کشورمان حرکت کنند. بعد از آغاز دوران کاری دولت تدبیر و امید در سال ۹۲، رئیسجمهور مدعی بود که بهترین و کارکشتهترین تیم را برای اداره وزارت امور خارجه گماشته و از آنها بهعنوان «سربازان خط مقدم دیپلماسی» نام برد و ترکیب تیم مذاکرهکننده هستهای را نشانه اراده قاطع ایران برای تعامل با دنیا دانست.
اما برخلاف تمام تعریف و تمجیدهای حسن روحانی در خصوص تیم وزارت امور خارجه که گاهی اغراقآمیز بود، عملکرد دستگاه دیپلماسی در طول هفت سال گذشته با انتقادات و مخالفتهای بسیاری همراه بوده است.
نوع نگاه این وزارتخانه مهم و استراتژیک، در این مدت بهگونهای است که تلفیق تعامل یکسویه و خودرأیی در آن مشاهدهشده است.
متأسفانه نگاه تکبعدی دستگاه سیاست خارجی در دوران دولت تدبیر و امید سبب شده تا بسیاری از فرصتهای مهم در حوزه روابط بینالملل و روابط خارجی از دست برود که آثار و زیانهای بسیاری را متوجه منافع ملی کشورمان کرده است که در این گزارش تلاش شده به شکل اجمالی ضمن بررسی عملکرد هفتساله وزارت امور خارجه، اشتباهات و کاستیهایی که در این حوزه صورت گرفته، مورد واکاوی قرار گیرد.
میتوان دوران وزارت امور خارجه دولت تدبیر و امید را به دو دوره پیش از برجام و پسابرجام تقسیمبندی کرد. در دوره پیش از برجام تمام ظرفیت و قابلیتهای وزارت امور خارجه صرف مذاکرات برجامی در قالب ۱+۵ شد. در این دوره دولت مصرانه بهدنبال امضای برجام بود و به تمام مخالفان و منتقدان برجام حمله کرد. رئیسجمهور و اعضای کابینه بهخصوص وزیر امور خارجه، منتقدان برجام را «کاسبان تحریم» و «دلواپسان» نامیدند و همین مسئله سبب شد تا دولت گوش شنوایی برای شنیدن نکات منتقدان، کارشناسان و دلسوزان نداشته باشد.عجله دولت در امضای برجام و تصویب فوری آن در مجلس شورای اسلامی قبل، فرصت را از کارشناسان داخلی برای تحلیل و بررسی بندهای برجام گرفت و به عقیده بسیاری از صاحبنظران به همین دلیل توافق هستهای با ضعفهای عمدهای مانند عدم تصویب آن در کنگره آمریکا و عدم تعیین غرامت خروج یا نقض تعهدات برای طرفین امضا کننده، مواجه است.مـتأسفانه کارشناسان وزارت امور خارجه و مذاکرهکنندگان، چشمان خود را بر روی ضعفهای برجام بسته نگاه داشته و همراه با دولت در هر محفلی که مینشستند، برجام را بهترین توافق و برد-برد معرفی میکردند؛ غافل از اینکه سالهای بعد همین ضعفها، برجام را تقریبا به زمین زد و مشکلاتی را برای کشورمان فراهم کرد.تمام هموغم وزارت امور خارجه این بود که برجام به هر طریقی به امضا برسد تا شوی تبلیغاتی دولت تکمیل شود و نیز گشایش جدی در تعامل با غرب صورت گیرد؛ لذا میتوان بهجرئت گفت که تمام توان دولت و وزارت امور خارجه در دوره پیش از برجام فقط صرف مذاکرات هستهای و تصویب این توافقنامه شد؛ توافقنامهای که ضعفهای آن قابل چشمپوشی نیست؛ بنابراین عملا در این دوره دولت تمام امورات کشور را به برجام گره زد و سالها کشور را معطل این توافقنامه گذاشت و طوری وانمود کرد که اگر برجام امضا نشود و درهای تعامل با غرب گشوده نشود، مشکلات کشور حلشدنی نیست.
دوره پسابرجام
در دوره پسابرجام، برخی از طرفداران دولت و جریان اصلاحطلب از محمدجواد ظریف بهعنوان امیرکبیر زمان نام میبردند. او که نقش کلیدی را در امضای برجام بازی کرد، نزد اصلاحطلبان به یک شخصیت محبوب تبدیل شد و حسن روحانی در انتخابات ۹۶ به مردم وعده داد که با کمک ظریف تمام تحریمها لغو خواهد شد.
دولت تدبیر و امید دل خود را به ورود شرکتهای خودروسازی اروپایی به کشور، ورود چند فروند هواپیمای مسافربری و نیز ورود کالاهای ساخت اروپا دلخوش کرده بود، و این شواهد نشانگر این بود که فهم دقیقی از مناسبات جهانی ندارد؛ زیرا قرار بر این بود تا تغییر و تحولات مثبتی در ساختار وزارت امور خارجه شکل دهد، اما هیچکدام از این شعارها عملیاتی نشد؛ چرا که وزارت خارجه بهدلیل تمرکز بر برجام، فرصت عملیاتی کردن شعارها را به دست نیاورد و متأسفانه رویه اشتباه گذشته تا به امروز ادامه پیداکرده است.
غفلت از توسعه تعامل با شرق
امروز دیگر جهان در غرب خلاصه نمیشود؛ زیرا شرق بهواسطه برخورداری از مؤلفههای جمعیت، فرهنگ، تنوع قومی و نژادی و نیز برخورداری از قدرت اقتصادی و تکنولوژیک به یکی از قطبهای قدرت تبدیلشده است؛ لذا بر اساس تحلیلهای آیندهنگرانه، شرق به مهمترین قطب قدرت در آینده تبدیل خواهد شد و بهمرورزمان از قدرت غرب کاسته میشود.
ضعف وزارت امور خارجه در بخش اقتصادی
اغلب کشورهای جهان با پی بردن به نقش و تأثیرگذاری اقتصاد بر تقویت قدرت ملی و امنیت ملی، به عرصه دیپلماسی اقتصادی ورود جدی پیداکردهاند که از این طریق مسیر ورود سرمایهگذاران به کشور و یا مسیر صادرات تسهیل شود. سالهاست که وزارت امور خارجه کشورمان هم به اهمیت تأثیر اقتصاد بر سیاست و قدرت ملی پی برده است؛ لذا از مدتها قبل، ایجاد معاونت اقتصادی در دستگاه دیپلماسی مورد مداقه و بررسی قرار گرفت که در دولت یازدهم این هدف عملیاتی شد. هرچند این معاونت در وزارت امور خارجه دولت تدبیر و امید دایر شد، اما خیلی به آن در عرصه دیپلماسی اقتصادی میدان داده نشد. بنابراین کارکرد دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه برجسته نیست.
تمرکز بیشازحد بر برجام
بر اساس منطق روابط بینالملل نباید نگاه صفر و صدی به تمام تحولات و اتفاقات داشت و اگر چنین نگاهی بر عقل و خرد جمعی غلبه پیدا کند، قطعا به منافع ملی زیان و آسیب خواهد رسید. متأسفانه خوشبینی بیشازحد دولت تدبیر و امید به برجام سبب شد تا تمام تخممرغها در سبد این توافق گذاشته شود و تأکید بر ادامه این رویه منجر به این شده تا بسیاری از فرصتهای اقتصادی و سیاسی از دست برود.
عدم توجه به توسعه روابط با کشورهای آفریقایی
باوجود پیشرفت قابلتوجه برخی کشورهای قاره سیاه، غالب کشورهای آفریقایی در محرومیت به سر میبرند و نیز از فناوری روز محروم هستند و همچنین در شرایط بهداشتی، درمانی و غذایی مطلوبی قرار ندارند؛ بنابراین وزارت امور خارجه در این هفت سال میتوانست به این مسئله به دید فرصت بنگرد و از طریق تمرکز بر گسترش دیپلماسی اقتصادی با کشورهای آفریقایی منافع بسیاری را عاید جمهوری اسلامی ایران کند. اکثر کشورهای توسعهیافته یا منابع قاره سیاه را غارت میکنند و یا اینکه فقر مالی باعث شده تا کشورهای آفریقایی توان خرید محصولات اروپایی را که از قیمت بالایی برخوردارند، نداشته باشند؛ پس با در نظر گرفتن این شرایط قاره آفریقا بازار مناسبی برای فروش محصولات ایرانی آنهم باقیمت مناسب محسوب میشود؛ یعنی اگر فقط ۱۰ یا حتی ۵ درصد از کل بازار یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفری این قاره در اختیار کالاهای ایرانی بود قطعا یک تحول بزرگ در رشد اقتصادی ایران رخ میداد، اما متأسفانه تمایل بیشازحد به غرب و غفلت از جذابیتهای قاره سیاه، فرصتهای سیاسی و اقتصادی متعددی را از کشورمان سلب کرده است.
کمتوجهی به توسعه روابط با کشورهای غرب آسیا
غرب آسیا نقش مهمی در تعمیق نفوذ استراتژیک جمهوری اسلامی ایران دارد. در این هفت سال وزارت امور خارجه دولت روحانی تلاش کرده تا ضمن کاهش تنشها میان ایران و سایر قدرتهای منطقه از امنیت خلیجفارس صیانت کند و درعینحال روابط جمهوری اسلامی ایران با سایر دولتهای غرب آسیا توسعه یابد. متأسفانه گاهی اوقات مشاهدهشده باوجوداینکه وزارت امور خارجه کشورمان مصرانه خواهان افزایش روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای منطقه است، اما بهدلیل غفلتها و تمایلات غربگرایانه آنچنانکه باید به این منطقه مهم و ژئواستراتژیک توجه ویژهای نداشته است.
ضعف در معرفی چهره واقعی منافقین در اروپای شرقی
هرگز کشتارها، خیانتها و خساراتی که توسط منافقین علیه ملت ایران صورت گرفته از حافظهها پاک نخواهد شد. امروزه گروهک تروریستی منافقین توسط دولتهای غربی به خدمت گرفتهشده تا اهداف ضدایرانی دشمنان را عملی سازد، اما وزارت امور خارجه با یک هوشمندی و ذکاوت در سیاست خارجی میتوانست چهره واقعی منافقین را به ملتهای اروپایی نشان دهد تا دولت آلبانی جرئت پناه دادن به تروریستهای منافق را نداشته باشد، ولی متأسفانه ضعف وزارت امور خارجه در حوزه دیپلماسی عمومی و تبلیغات گسترده فرامرزی علیه منافقین، این فرصت را در اختیار دولتهای معارض نظام قرار داده که از گروهک تروریستی منافقین در سرزمینهایشان حمایت کنند.
همانطورکه گفته شد، وزارت امور خارجه کشورمان، یکسونگری را جایگزین چندبعدگرایی کرده است که این ضعف سبب شده تا بسیاری از فرصتهای موجود در عرصه سیاست خارجی از دست برود که اصلاح این رویه در چند ماه باقیمانده از عمر دولت دوازدهم ضروری و مهم به نظر میرسد.
برجام , سعید امینی , وزارت امور خارجه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.