نکات کلیدی موسیقی باروک
موسیقی باروک دورهای ۱۵۰ ساله (۱۶۰۰-۱۷۵۰) در تاریخ هنر غرب را به خود اختصاص میدهد که پس از رنسانس و پیش از دورهی کلاسیک شکل گرفت. این دوره، با ابداع جدید اعتدال کوک سازها، استفاده از گامهای ماژور و مینور به جای مُدهای کلیسایی، به وجود آمدن ژانرهای جدید و تعیین پایههای هارمونی کلاسیک نقش اساسی در سیر تکامل موسیقی غرب داشته است. باروک احتمالا از واژهی پرتغالی باروکو به معنی مروارید یا قطعه جواهری با تراش غیر معمول میآید. این اصطلاح در آغاز در ارتباط با سبک بسیار آراسته و پرزینت و زیور معماری و هنر قرن هفدهم استفاده میشد. بعدها موسیقیدانان این اصطلاخ را در توصیف دورهای از تاریخ موسیقی، از پیدایش اپرا و اوروتور تا در گذشت یوهان سباستیان باخ به کار بردند.
آهنگسازان برجستهی موسیقی باروک
آهنگسازان دورهی باروک امروزه از جمله نام آشناترین موسیقیدانهای موسیقی کلاسیک به شمار میروند. هرکدام از آنها تاثیر بسزایی در پیشرفت و تکامل موسیقی در قرن هفدهم و هجدهم میلادی داشتهاند. اما از مهمترین این آهنگسازان میتوان به کلودیو مونته وردی، هندل و ویوالدی در ایتالیا، ژان بتیست لولی، ژان فیلیپ رامو در فرانسه و یوهان سباستیان باخ یا باخ پدر در آلمان آشاره کرد. در این نوشته مجالی برای برسی دقیق آثار و زندگی این افراد برجسته نیست، اما در بخش موسیقی باروک در وبسایت ایران موزیکولوژی زندگی و آثار تمامی آهنگسازان به نام و حتی کمتر آشنای دنیای موسیقی مورد بررسی دقیق و تحلیلی قرار گرفته و یا در آیندهی نزدیک قرار خواهد گرفت.
یوهان سباستیان باخ
یوهان سباستیان باخ، آهنگساز و موسیقیدانیست که در اواخر دورانِ باروک میزیست. وی برجستهترین نمایندهی خاندانِ موسیقایی خود بود. از یوهان سباستین بهعنوانِ ارگنوازی متبحر، آهنگسازی الهامگر و موسیقیدانی ستودنی یاد میشد که معاصرانِش تخصص او را در نوازندگی ارگ تحسین میکردند. وی به مورخ ۳۱مارس۱۶۸۵ در شهر آیزناخ آلمان چشم به جهان گشود و در سیر زندگیِ خویش بر کمالیابی و استعلای موسیقیِ باروک تأثیرپذیرِ بسیاری به ارمغان آورد. وی با تکیه بر فنونِ آهنگسازی مرسوم در آن دوران، در غنایِ پلیفونی نقشِ بسیاری را ایفا کرد، وی سبکها، فرمها و سنتهای ملی که در نسلهایگذشته توسعه یافته بود را بررسی و به وسیلهی ترکیب آنها، سبکِ موسیقاییِ باروک را تعالی بخشید.
آنتونیو ویوالدی
«آنتونیو لوچیو ویوالدی»، از مشهورترین موسیقیدانانِ موسیقی باروک بود. او که علاوه بر کِسوَتِ آهنگسازی و نوازندگیِ ویولُن، به مدتی ردای کشیشی هم بر تن کرده بود، از سال ۱۶۷۸ که در ونیز چشم به جهان گشود تا سال ۱۷۴۱ که چشم فروبست، بر عرصه موسیقی اروپا تأثیر بسیار داشت. بسیاری از ماندگارترین تمها را نوشت و بر ساختار ژانر کنسرتو تأثیری نهاد که آن را به شکلی متفاوت به نسلهای آیندهاش رساند. ویوالدی، در طول عمر ۶۳ سالهاش، آنقدر مهم بود که بر نابغهی عصر باروک، یوهان سباستین باخ، تأثیری چُنان گذاشت که بیش از ۱۰ اثر را از ویوالدی برای سازهای دیگر تنظیم کرد. ویوالدی همچنین از جمله پرکارترین آهنگسازان این دوره محسوب میشود. وی تنها بیشتر از ۶۰۰ کنسرتو برای ویولون تصنیف کرده است.
ژان فلیپ رامو
ژان فیلیپ رامو که علاوه بر شهرتی که در تصنیف قطعات سازی و آوازی برای خود برپا کرد، تئوریستین مهمی نیز بود که هارمونی امروزی ما مدیون نگاه تازهی او به موسیقی دوران باروک بود. وی از سال ۱۶۸۳ تا ۱۷۶۴، ۱۴ سال بعد از مرگ یوهان سباستیان باخ، زندگی کرد. اپرای les Indes Galantes نوشتهی رامو امروزه از شناخته شدهترین اپراهای دورهی باروک و قطعا شناخته شدهترین اپرای فرانسوی این دوره است. جالب توجه است که رامو را اولین بنیانگذار هارمونی کلاسیک میداند و باوجود کم و کاستیهای که رسالهی او دارد هنوز هم از جمله مهمترین منابع تئوری موسیقی و هارمونی به شمار میرود.
موسیقی سازی در دورهی باروک
دور دورهی باروک موسیقی سازی برای اولین بار اهمیتی همپایه با موسیقی آوازی پیدا کرد. آهنگسازان هنوز هم از فرمهای محبوب رنسانس، مانند کانزونا، ریچرکا، توکاتا … استفاده میکردند. در موسیقی باروک به این فهرست چند فرم و قالب موسیقایی جدید از جمله فوگ، سوییت باروک، سونات، پرلود، کرال، کنسرتو افزوده میشوند. بسیاری از این فرمها در دورهی کلاسیک محبوبیت خود را از دست میدهند ولی دوباره در بیستم آهنگسازان در پیکشف دوبارهی این فرمها بر میآیند. اما دو فرم کنسرتو و اپرا، در دورههای بعدی از جمله کلاسیک، رمانتیک و حتی امروزه نیز همچنان به حیات خود ادامه میدهند.
ویژگیهای موسیقی باروک
ویژگی بارز موسیقی باروک، تقابل، به خصوص از لحاظ دینامیگها و رنگهای صوتی سازی است. آهنگسازان باروک غالبا یک باریکهی صدایی روشن و شفاف مانند دو ابوا یا دو ترومپت، در برابر پس زمینهای از سازهای زهی قرار میدهند یا بلوک های صدایی را با رنگهای مختلف در کناریکدیگر میگذارند. شایان زکر است که در این دوره بر خلاف دورهي کلاسیک هنوز از «کرشندو یا دِکرشندو» برای افزایش و یا کاهش متناوب صدا استفاده نمیشد و بهجای آن دینامیک پلهای مورد استفادهی آهنگسازان این دوره بود. به عنوان مثال در یک پاساژ شدت صدا به طور ناگهانی از «پیانو» به «فورته» یا بالعکس تغییر میکرد. همچنین نتنگاری و تعیین دقیق شدهای صدا حتی تا آخر این دوره نیز مرسوم نبود و تعداد اندکی از این نشانهها در دست نوشتهای این دوره قابل مشاهده هستند.
پایان موسیقی باروک
در حدود سالهای ۱۷۳۰ قبل از به پایان رسیدن موسیقی باروک با مرگ یوهان سباستیان باخ تغییراتی قابل مشاهده است. سونات تریوی باروک کم کم راهگشای سونات کلاسیک شد و اوروتور ایتالیایی که در بسیاری از اپراهای باروک وجود داشت رشد کرد و به سمفونی کلاسیک تبدیل شد. در حالیکه باخ پدر عمدتا به نگاشتن موسیقی در قالب کنترپوآنی مربوط به اواخر دورهی باروک پرداخت، پسران او – هرچند احترام زیادی برای پدر خود قائل بودند – از جمله کار امانوئل باخ در آثار خویش به سبکی سبکتر و توجه بیشتر به هوموفونی متمایل بودند. از این رو این دورهی باشکوه که به عصر روشنگری نیز معروف است با مرگ باخ بزرگ در سال ۱۷۵۰ میلادی به پایان رسید.
موسیقی باروک
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.