ناوهای بینوا در خلیجفارس!
| راضيه فراهاني |
طبق برخي اخبار، يک ناو جنگي نيروي دريايي انگليس موسوم به «اچ ام اس کنت» روز دوشنبه ۲۱ مردادماه جهت پيوستن به ناوهاي آمريکايي مستقر در آبهاي خليجفارس، روانه منطقه شد. اعزام اين ناو جنگي در حالي صورت گرفته که تنشها ميان آمريکا و ايران رو به افزايش است. لازم به ذکر است که اعزام اين ناو جنگي به آبهاي خليجفارس بخشي از همکاري انگليس و آمريکا با ادعاي «تأمين امنيت دريانوردي در خليجفارس» براي کشتيهاي تجاري است. نکته قابلتوجه اين است که نفتکش انگليسي اواخر عصر جمعه (۲۸ تيرماه) در تنگه هرمز توسط ايران توقيف شده و همچنان در توقيف به سر ميبرد.
محمدجواد ظريف وزير امور خارجه در واکنش به اين خبر نوشت: «ناامني در خليجفارس عمدتا با مداخله ايالاتمتحده (در منطقه) و تروريسم اقتصادياش (عليه ايران) ايجاد شده است. افزودن ناوگان دريايي خارجي در اين راستا فقط خطر احتراق (شعلههاي جنگ) را افزايش ميدهد.» او در ادامه نوشت: «اگر آمريکا به دنبال امنيت دريايي است بايد رفتار بيثباتکننده خود را متوقف کند.»
سعدالله زارعي معتقد است کم يا زياد شدن ناوها در منطقه هيچ تأثيري در قدرت آمريکا يا وضعيت خليجفارس ندارد، همچنين حسن عابديني معتقد است که استقرار ناو انگليسي در خليجفارس تنها نشاندهنده «جنگ ارادهها» و «جنگ روايتها» است. مشروح گفتوگوي «رسالت» با اين دو کارشناس مسائل بينالملل را در ادامه بخوانيد.
* افزايش ناوها تأثيري در قدرت آمريکا ندارند
سعدالله زارعي تحليلگر ارشد مسائل منطقه دراينباره به «رسالت»گفت: «اقدامي که آمريکا درباره حضور ناو ديگر در خليجفارس انجام داد اساسا اقدام جديد و ابتکار عمل بهحساب نميآيد چراکه آنها از سال ۱۳۶۶ تعداد زيادي ناو در اين منطقه داشتند، گاهي تعداد آنها تا ۵۰ ناو در خليجفارس نيز رسيده است.»
او افزود: «کم يا زياد شدن ناوها در منطقه هيچ تأثيري در قدرت آمريکا يا وضعيت خليجفارس ندارد اما بهطور کل آمريکاييها باهدف جلوگيري از توانمندشدن کشورهاي منطقه و حلوفصل مسائل امنيتي ميان خودشان بهسوي اعزام يگان نظامي طي سالهاي گذشته حرکت کردهاند.»
اين تحليلگر ارشد مسائل منطقه ادامه داد: « فلسفهاي که براي حضور نظامي آمريکا در قسمتهايي مانند خليجفارس در نظر گرفتهشده براي جلوگيري از اتحاد کشورهاي ساحلي، رخنه در روندهاي امنيتي و ممانعت از مبادلات عادي امنيتي ميان کشورها صورت گرفته و اين موضوع تهديد مشترک امنيتي براي کل کشورهاي منطقه است.»
زارعي تصريح کرد: «آمريکاييها بايد بدانند شرايط به يک سال قبل بازنخواهد گشت و منطقه طي فاصله ماههاي اخير آرايش جديدي گرفته و حضور نظامي غربيها در اينجا بيش از هرزماني مورد سوءظن کشورهاي منطقه بهويژه ايران است. اگر درگذشته آمريکاييها احتمال ميدادند ممکن است براي يگانهاي نظامي و شناورهايشان مشکلي به وجود بيايد بايد يقين کنند مشکلي پيش خواهد آمد.»
او تاکيد کرد: «آمريکاييها طي دو الي سه ماه گذشته در چندين نقطه از منطقه دچار آسيب شدند و اين موضوع نشاندهنده آن است که وضعيت براي نيروهاي آمريکايي رو به قرمز است. همچنين تحولات منطقه ما نشان داد که کشورهاي منطقه نميتوانند با تکيه بر نيروهاي خارجي موقعيت امنيتي خود را در مناسبات منطقه افزايش دهند و کاستيهايشان را با الحاق به قدرتهاي نظامي خارجي ضريب داده و تکميل کنند.»
اين تحليلگر ارشد مسائل منطقه افزود: «شکست برخي از کشورهاي منطقه در عراق، سوريه، پرونده لبنان و يمن درحاليکه بهطور کامل از پشتيباني مشترک آمريکاييها، فرانسويها و انگليسيها برخوردار بودند نشان داد که اتصال براي ساخت قدرتهاي خارجي نميتواند وضع منطقهاي را به نفع آنها تغيير دهد. اين مسئله زمينه گفتوگوي درون منطقهاي را فراهم ميکند، کما اينکه طي يک ماه گذشته مقالات بسياري درباره مسائل منطقه مبتني بر لزوم گفتوگو و همکاري ميان کشورهاي عرب و ايران مطرح شده و همينطور در سطح دولتها نيز صحبتهاي جديدي پيرامون رابطه با ايران مطرح شده است. اين موضوعات نشاندهنده آن است که کشورهاي منطقه و دولتها به اين جمعبندي رسيدند که بايد مسائل را در تعامل مثبت درونمنطقهاي حلوفصل کنند.»
* ارسال ناو به خليجفارس «جنگ ارادهها و روايتها» است
حسن عابديني کارشناس مسائل بينالملل نيز در گفتوگو با «رسالت» مطرح کرد: «اقداماتيكه ايالاتمتحده آمريکا در منطقه انجام ميدهد و بالطبع در تلاش ايجاد ائتلاف عليه ايران است بيش از اينکه موضوع استفاده از قدرت نظامي باشد موضوع جنگ ارادهها است، به اين صورت که قصد دارد تا اراده خود را بر ديگران تحميل کند.»
او افزود: «جمهوري اسلامي بهاندازه کافي تجربه لازم را دارد، هنگاميکه آمريکا با جريان رسانهاي سنگين اقدام به اعزام «آبراهام لينکلن» به خليجفارس کرد در ۳۰۰ کيلومتري ناو تنگه هرمز ناو خود را مستقر کرد. قصد آمريکا از آوردن ناو به خليجفارس آن است که نخست به جهت «جنگ ارادهها» است تا بر اراده مردم و مسئولان ما تأثير بگذارند و ديگر «جنگ روايتها» است، يعني اگر انگليس در اين مرحله قصد انجام کوچکترين اقدامي داشته باشد توان و اراده اين حرکت را ندارد.»
او بابيان اينکه انگليس با پيچيدهترين بحران تاريخ صدساله گذشته خود مواجه است، ادامه داد: «برگزيت» مانند سياهچالهاي است که تاکنون دو نخستوزير را بهعنوان قرباني گرفته و احتمال خوردن سومين نخستوزير هم وجود دارد. در حال حاضر انگليس بيش از اينکه به موضوعات بينالملل نگاه کند درگير موضوعات داخلي است. بسياري از کارشناسان معتقدند ممکن است «جانسون» آخرين نخستوزير بريتانيا باشد چراکه امکان جدا شدن اسکاتلند وجود دارد اگر نتواند چارهانديشي براي موضوع برگزيت داشته باشد.»
عابديني تصريح کرد: «انگليسيها بهخوبي با تاريخ خليجفارس و ايران آشنايي دارند و ميدانند مردم ايران چگونه با متجاوزين تعامل خواهند داشت. به نظر ميرسد اين موضوع صرفا يک جنگ شناختي است. جنگ شناختي يعني جنگ براي تأثيرگذاري روي دستگاه محاسباتي طرف مقابل، آنها گمان ميکنند که با حرکت ناو از يکسو و اعزام ميانجيگر از ديگر سو ميتوانند روي دستگاه محاسباتي مردم و مسئولان جمهوري اسلامي تأثير بگذارند، اما خوشبختانه اين موضوع بهاندازه کافي براي مردم و مسئولان جمهوري اسلامي روشن بوده و فريب اين موضوعات را نخواهند خورد.»
اچ ام اس کنت , انگليس , خليجفارس , ناو جنگي
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.