نامطمئن مثل اردوغان
محمدمهدی تقوی
۱۷ سال است سکان هدایت ترکیه در دست فردی است که باآنکه از تبار اسلامگرایان برخاسته و با نردبان محبوبیت مرحوم «نجمالدین اربکان» بالا رفت اما پس از نشستن بر سریر قدرت به هر سه اصل این مکتب یعنی «اسلام، اعتدال و استقلال» پشت کرد.
این فقط قضاوت دیپلماتها نیست که از روز حضور رجب اردوغان در بالاترین عرصههای سیاست آنکارا از رنگ عوض کردنهای سرسامگونه وی متحیر شدهاند بلکه قضاوت مشترک اغلب دولتهایی است که لااقل در ۱۰ سال اخیر بهنوعی در اقتصاد و سیاست با ترکها سروکار داشتهاند. دست بر قضا اردوغان قبل از آنکه با «شعرخوانی» غیردیپلماتیک، روابط دیرپای تهران ـ آنکارا را در معرض خطر قرار دهد، با تصمیمات عجیب دیگرش، روابط ترکیه باقدرت اول غرب آسیا را تا آستانه بحران پیش برد. دیپلماتها بهزحمت مناسبات این کشور با تهران را پس از اقدامات ویرانکنندهاش در سوریه و نقش وی در کشتار صدها هزار بیگناه در این کشور ترمیم کرده بودند که اردوغان ناگهان با شعرخوانی عجیب و نابجایش در قرهباغ، خشم ایران را برانگیخت و پیوند دوستیها را برهم زد. ماجرای قبلی وقتی بود که بدون آنکه ایران خبردار شود، خودسرانه نظامیان ترک و تروریستهای تکفیری را به جنگ قرهباغ اعزام کرد؛ امری که موجب شد رسانههای ایران، روحانی را به رویارویی با جاهطلبیهای همسایهاش وادار کنند که البته متأسفانه دیپلماسی ضعیف ظریف بار دیگر با کندی عمل کرد تا روسیه و ترکیه با توافق و تقسیم غنائم با یکدیگر آتشبس را برقرار کنند. واقعیت این است که آنچه در رفتار رئیسجمهور ۶۶ ساله این کشور نمایان است، نه تغییر و اصلاح که تندروی و نوسان است. روشن است میان اصلاح با تشویشی که سلطان عثمانی(!) در ذهن میپروراند، چه میزان فاصله است. او بالاترین حد از انرژی نوسان را به بدنه سیاست خارجی کشوری تزریق کرده است که در میان همسایگان به داشتن ثبات شهره بود. خود ترکها از این روحیات رئیسجمهورشان به ماجراجویی تعبیر میکنند و معتقدند اشتهای سیریناپذیر به شهرت و برتری در جهان اسلام، او را به اینهمه ریسک در سیاست خارجی واداشته است. اکنون کمتر تحلیلگر سیاسی در این تردید میکند که اردوغان سیاستمداری است که با رؤیاهایش زندگی میکند نه با واقعیتهای سیاسی.
برخی کارشناسان در تحلیل رفتارهای اردوغان به نکته ظریفی اشارهکرده و دوستیهای گرم رئیسجمهور ترکیه را با رئیس بازنده کاخ سفید به یاد میآورند. این تمثیل بهخودیخود نشاندهنده نادرستی انتخابهای وی است. رئیسجمهور ترکیه در برآوردهای خویش از موقعیت این کشور دچار همان اشتباهاتی است که سلاطین عثمانی در یک قرن قبل مرتکب شدند. طبیعی است چنین جهانبینیای، اردوغان را نهتنها مقابل ایران بلکه مقابل همه قدرتها قرار میدهد. اکنون آثار و عوارض تکروی سیاستمداری که سودای آن داشت پدیده قرن جدید شود، یکی پس از دیگری دامنگیر ترکیه شده است. ترکیه با موج مهیب مخالفتهای احزاب سیاسی و حتی متحدان اردوغان روبهرو شده که همگی در اعتراض به رفتارهای بلندپروازانه وی در امور سیاسی و اجتماعی شکل گرفت.
در سیاست خارجی تصمیم او برای همراهی با آمریکا در جنگ سوریه و دخالت از لیبی تا مصر و قرهباغ، بدترین پیامد را که کشتار بیسابقه غیرنظامیان بود، به ارمغان آورد. از سوی دیگر تکرویهای اردوغان دولتهای سنتی اروپا را رو درروی وی قرار داده است. آنکارا از این اوضاع متأثر است که رئیسجمهورش حتی ادبیات مقامات پیشین ترکیه را در کلام و گفتار حفظ نمیکند. دشنامگویی و زبان قلدرمآبی اردوغان، موجب شده برای بیمبالاتیهای وی، پایانی تصور نشود.
اردوغان , ترکیه , محمد مهدی تقوی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.