معمای فرزندآوری و یک مجهول جدید!
| گروه اجتماعی- مرضیه صاحبی |
پس از هجوم تأملبرانگیز و فزاینده ابرچالشهایی قدر که ظرفیتهای زیستی را در معرض ارعاب و تهدید قرار داده، موجودیت آدمی در جدالی ناخوشایند میان هستی و نیستی به بازی گرفته شده است و ناظر بر دیدگاه تحلیلگران، پنجه ویروس کرونا، چنان گلوی جامعه را میفشارد که گویی با در دست گرفتن سلاحی مرگبار ساختمان جمعیت را هدف گرفته تا دیگر پیامدهای ناگوارش را به منصه ظهور برساند. مدتی قبل که ویروسی چنین هولناک بر این سرزمین سایه نیفکنده بود، حرفوحدیثها؛ حول محورنخستین گروه از دهه شصتیهایی میگشت که «سال ۱۴۲۵ به ۶۵ سالگی میرسند و قله جمعیتی، در۱۴۳۰ وارد محدوده سالخوردگی میشود.» سوی دیگر ماجرا، پیری و ناتوانی جمعیت و نیز رشد منفی آن در صورت ادامه سیاست کنترل موالید است که ازجمله مهمترین دغدغههای جمعیت شناختی بسیاری از کشورهای توسعهیافته به شمار میرود.
با این حال، در سالهای اخیر سطح پایین باروری فقط در حوزه مسائل جوامع توسعهیافته محدود نمانده و تغییر ناگهانی روند و الگوهای باروری از سطوح بسیار بالا به سطوحی پایین و حتی پایینتر از میزان جانشینی، گریبان کشورهای در حال توسعهای مانند ایران را هم گرفته است. اما مطابق نتایج آخرین سرشماری در سال ۱۳۹۰، بیش از ۷۰ درصد مردم ایران زیر ۴۰ سال سن و ۴۳ درصد کمتر از ۲۵ سال دارند. همین سرشماری میگوید تنها ۸ درصد جامعه ایران بالای ۶۰ سال هستند رقمی که مثلا در فرانسه ۲۳ درصد و نیم و در آلمان از این هم بیشتر عنوان شده است. بنابراین جمعیت ایران هنوز جوان است و تا یک و نیم تا دو نسل دیگر هم پیر نخواهد شد.
سایر تحلیلها نیز مبتنی بر «تغییر سیاستهای جمعیتی در چند سال اخیر و فرضیه تداوم کاهش شدید باروری است و فرض اینکه سرعت کاهش باروری که در دهه ۱۳۷۰ تجربه شده است در آینده نیز ادامه یابد. در عین حال احتمالاتی هم برای نرخ زادوولد با ۱۴/۵ تولد به ازای هر هزار نفر جمعیت در سال ۱۳۹۸ و رسیدن آن به کمترین حد خود طی ۵۰ سال گذشته مطرح شده است. اما در شرایط حال حاضر، پس از شیوع ویروس، ورای تردیدها، تجزیهوتحلیل آمارهای رسمی و شمار قربانیان، برخی بر رابطه معنادار میان کرونا و تحولات جمعیتی تأکید کرده و با اظهار به اینکه «در صورت تداوم وضع فعلی، رشد جمعیت ایران در سال ۱۴۲۵ به صفر خواهد رسید، ابراز کردهاند، کرونا بر رشد جمعیت اثر منفی میگذارد و حتی ما را زودتر به نقطه بحران نزدیک میسازد و یا میزان زادوولد را به طرز فزایندهای کاهش میدهد.»
به هر ترتیب، آنان که جمعیت شناسند و دستی در عرصه تغییر و تحولات این عرصه دارند، چنین تحلیلهایی را از اساس مردود میدانند.
دکتر محمد اسماعیل اکبری، مشاور عالی وزیر بهداشت، در زمره کسانی است که پیرامون بیتأثیر بودن کرونا بر منفی شدن رشد جمعیت، ابراز نظر کرده و در گفتوگو با« رسالت» این ادعا که ویروس میتواند کشور ما را بسیار زودتر از سال ۱۴۲۵ به صفر شدن رشد جمعیت نزدیک کند، غیرمنطقی میخواند. او تأکید میکند: «کرونا در یک مقطعی هست و از بین میرود و تعدادی هم در جریان این مسئله، حیاتشان خاتمه مییابد، البته میانگین سنی آن ۴ تا ۵ هزارنفری که تاکنون براثر ابتلا به این ویروس جان باختهاند، بالای ۶۰ سال بوده و کسانی که در تصادفات فوت کردهاند، زیر ۳۰ سال بودهاند بنابراین مسئله کرونا یا غیرکرونا نیست. ما باید تدابیر لازم را برای آینده بیندیشیم. در کشوری مثل ایتالیا، شمار سالمندان بالاست و جاذبه بازار کار بهاندازه اروپا و آمریکا نیست و با ورود یک ویروس، این کشور بهیکباره ورشکست شد، پس جای هیچ شک و تردیدی باقی نمانده است که کرونا چنین چهره و واقعیتی را نمایان ساخته، وگرنه به لحاظ عدد و رقمی نتوانسته کاری در حوزه جمعیت بکند.»
جمعیت، سرمایه اصلی هر کشوری است و به عبارت بهتر، تمامی سرمایهها ازجمله، سرمایه اجتماعی مبتنی بر جمعیت است. «محمداسماعیل اکبری»، برای فهم این ارزشمندی، جمعیت را همانند معدن طلا و نقره میداند و در تشریح این مسئله، نکاتی را بیان میکند: «هرچه جمعیت بیشتر باشد، بهتر است اما کیفیت و نحوه تقسیم آن بسیار اهمیت دارد و به همین علت، در سه گروه تقسیمبندی میشود. ۱-گروه زیر ۱۵ سال که با عنوان جمعیت پایه خوانده میشود. ۲-گروه ۱۵ تا ۶۵ سال که جمعیت در حال کار هستند.
۳- جمعیت بالای ۶۵ سال که سالمندند، اگر این نسبتها درست باشند، آن جمعیت کیفیت بالایی خواهد داشت، ضمن اینکه هرچه به لحاظ کمی بیشتر باشند، بهتر است اما بهترین کیفیت و نسبت معقول برای جمعیت به این شکل است که حدود ۶۹ تا ۷۰ درصد جمعیت، مولد و در حال کار، حدود ۲۴ درصد، جمعیت پایه و ۶ تا ۷ درصد، جمعیت سالمند باشند اگر مملکتی ۶ یا ۷ درصد جمعیتاش را سالمندان بالای ۶۵ و ۷۰ درصد
را گروه مولد تشکیل بدهد و یکچهارم جمعیت همپایه باشد تا اجازه افت جمعیتی نداده و دائم رشد کند، آنگاه این جمعیت باکفایت است. چنانچه اتفاقی بیفتد و این ساختار بههم بخورد، یعنی شمار سالمندان بالا برود، جمعیت پایه، افت کرده و گروه مولد هم سیر نزولی خود را طی کند، در این صورت کیفیت، ناقص شده و ایراد پیدا میکند.»
تا به اینجا آشکار شد که چنانچه نسبت جمعیت سالمند بین ۶ تا ۷ درصد و جامعه مولد حوالی ۷۰ درصد باشد، هیچ اشکالی پیش نمیآید اما اگر این نسبت به هم بریزد، اتفاق ناخوشایندی رخ خواهد داد و وقتی این دو نسبت دچار مشکل شود، نسبت جمعیت پایه هم به هم میریزد چون متغیری از این دو مؤلفه است. «مشاور وزیر بهداشت» در ادامه سخنانش به تبیین این موضوع میپردازد که با آمدن ویروس کرونا در کشورهای غربی، «خللی در کیفیت جمعیت بهوجود آمده، به این مفهوم که نسبت سالمند در بعضی کشورها بهجای اینکه ۵ تا ۶ درصد باشد، تا حدود ۱۴ درصد بالا رفته است.» این موضوع بهانهای شده تا «محمداسماعیل اکبری» با نگارش مقالهای، به پاسخ این پرسش دست یابد که آیا مرگومیر ناشی از ویروس کووید ۱۹
با میانهسن و با نسبت سالمندی ارتباط دارد یا ندارد؟ چون این بیماری بیشتر سالمندان را گرفتار کرده و سبب میشود جانشان را از دست بدهند.
* جمعیت مولد ایران، تقریبا ۶۶ تا ۶۷ درصد است
پس از بررسی و مطالعات لازم، مشاور وزیر بهداشت دریافته است: «این ویروس هم با میانهسن و هم کسانی که کیفیت جمعیتیشان به هم خورده، ارتباط دارد بنابراین کشورهای غربی به این دلیل که کیفیت جمعیت خود را به هم زده بودند، نسبت جمعیت پایه و سالمندشان ایراد داشت و جمعیت سالمند آنان بالای ۱۰ تا ۱۲ درصد بود اما با توجه به ظرفیتهای مادی مناسب، مهاجر پذیرفتند تا جمعیت میانه که مولد تلقی میشود را حفظ کنند. در هرحال بهطور طبیعی، واقعه کرونا به ما نشان داد که باید جمعیت، جوان باشد تا بتواند پاسخگوی نیازهای خود و سایر گروههای جمعیتی باشد.»
گرچه «اکبری» با زبان آماری اثبات میکند، اقدام عاقلانه آن است که فردای خودمان را هم ببینیم، نسبت جمعیت سالمند ما حدود ۷ تا ۸ درصد است و گروه مولد، تقریبا ۶۶ تا ۶۷ درصد است که وضعیت خوب کشور را نشان میدهد اما در عین حال به واقعیت دیگری اشاره دارد، اینکه «تولیدمان در حال کاهش است و به این دلیل فرزندآوری کم خواهد شد. میزان باروری کلی هم تنزل یافته و مردان و زنان دیرتر و گاهی کمتر ازدواج میکنند و بعد از تشکیل خانواده، دیر صاحب فرزند میشوند، درنهایت هم به داشتن یک یا دو فرزند بسنده میکنند. پستصویر آینده روشن است و احتمال دارد به همان دردی دچار شویم که از هماکنون کشورهای غربی گرفتار آن هستند. البته جوامع غربی با توسعه ملی و ظرفیتهای اقتصادی خود و مهاجرپذیری توانستهاند این مسئله را جبران کنند اما پس از شیوع کرونا مشخص شد، این سیاست هم پاسخگو نیست و اگر ساختارهای جمعیتی دچار آسیب شود، کشورها بهراحتی ورشکسته خواهند شد. ضمن اینکه کشوری مثل ایران باتوجه به نداشتن ظرفیتهای اقتصادی نمیتواند با پذیرش مهاجر، کاستیهای خود را در این زمینه جبران کند بنابراین خسارت عظیمتری را متحمل میشود. ما از آینده خود با توجه به میزان باروری کلی (تعداد فرزندی که یک خانم در سن باروری میتواند به دنیا بیاورد) اطلاع داریم که به زیر سطح جایگزینی رسیده است. میزان باروری کلی ایران در شرایط حال حاضر، حدود ۱٫۷۴ است که بسیار رقم پایینی بوده و این مسئله سالبهسال بدتر شده و در آینده اوضاع وخیم خواهد بود. بنابراین نیازی نیست کرونا و یا ویروسی کشنده در سالهای بعد جمعیت ما را تهدید کند، بلکه بیماریهای عادی مثل قلب و عروق و دیابت و فشارخون برای ناتوانی جامعه کفایت میکند.»
* انباشتگی در حوزه سالخوردگی و تشدید بحران کرونا
دیدگاه برخی جمعیت شناسان به این مسئله معطوف است که «هنوز میزان اهمیت و اثرگذاری کرونا بر روی جمعیت معنادار نیست و تنها عاملی که مشخص بوده، تأثیرپذیری ساختار سنی جمعیت در زمینه ابتلا به ویروس بوده و هرچه جمعیت سالخوردهتر باشد، مرگومیر بیشتر میشود.» این عبارت را از زبان «محمد میرزایی» استاد جمعیتشناسی دانشگاه تهران، و رئیس اسبق انجمن جمعیتشناسی ایران میخوانیم.
او در گفتوگو با« رسالت» بر محوریت این موضوع تکیه میکند که در حال حاضر ایران به لحاظ ساختار سنی، در پنجره جمعیتی قرار دارد و بالغبر ۷۰ درصد در سنین فعالیتاند که بین ۱۵ تا ۶۴ سال هستند و جمعیت ۶۵ سال به بالا حدود ۷٫۵ درصد است. در حالی که این میزان برای سایر کشورهای پیشرفته اروپایی و آمریکایی، حدود ۲۰ درصد است و حدود سه برابر
برآورد شده و این مسئله بر روی مرگومیر تأثیر میگذارد. حتی در برخی نقاط، برای گروه سنی ۶۵ سال به بالا، میزان مرگومیر بالای ۲۵ برابر گروه سنی ۲۰ تا ۳۵ سال است. بنابراین جمعیتهایی که در حوزه سالخوردگی انباشتگی دارند، بیشتر در بحرانهایی نظیر کرونا، دچار چالش میشوند. این مسئله روشن و شفاف است.
مطابق یافتههای علمی این استاد جمعیتشناسی، تحلیلهای اشتباهی در زمینه تحولات جمعیتی پس از ورود کرونا صورت پذیرفته؛ «به صفر رسیدن رشد جمعیت ایران در سال ۱۴۲۵ یکروند جمعیتی است و اینکه گفته میشود بحران کرونا میتواند ما را زودتر از ۱۴۲۵ به صفر شدن رشد جمعیت نزدیک کند، تحلیل غلطی است و با پاندمی همخوانی ندارد. کرونا بالاخره در سرازیری میافتد. حتی اگر این ویروس تا قیامت به حیات خود ادامه بدهد، بهمرور از شتابش کم میشود، این ابتدای بروز است که به علت ناشناختگی تعداد تلفات و قربانیان زیاد است، مثل آنفلوآنزای ۱۹۱۸ و مثل سارس و مرس و ابولا. اگر با سناریوهای فعلی و تمهیدات اندیشیده شده ظرف دو سه ماه این ویروس به سراشیبی بیفتد و تلفات آن نزدیک به صفر شود، در آن صورت تأثیری بر جمعیت نخواهد گذاشت. حتی اگر چند ده هزار نفر هم در این جریان جانشان را از دست بدهند، در مقایسه با آن ۴۰۰ هزار نفری که هرسال در کشور فوت میکنند، چندان زیاد نیست. مرگ ۴ هزار نفر، یک درصد
و ۴۰ هزار نفر هم۱۰ درصد خواهد بود. از طرفی آمارهای بهشتزهرا نشان میدهد، آمار متوفیان کم شده، یک علت این است که با توجه به هشدارهای داده شده، افراد سالخورده در منزل ماندهاند و بسیاری از شهروندان پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنند و از طرفی همین مراقبت از سالخوردگان در منزل چه به لحاظ تغذیهای و چه بهداشتی حتی به کاهش مرگومیر آنان کمک کرده است.»
این جمعیت شناس، از دیگر تحلیلهای نادرستی که در این زمینه ارائه میشود را مربوط به قرنطینه و در خانه ماندنی میداند که منجر به افزایش باروری شود. در کنار این مسئله، عدهای هم مطرح کردند به دلیل هراس از ویروس کرونا، میزان باروری پایین میآید که «میرزایی» معتقد است: «اینها مباحث طنزگونه و شعاری است و مبنای علمی ندارد. در هر صورت نمیتوان در شرایط فعلی، بهصورت قطعی گفت که کرونا چه تأثیر بر روی باروری و میزان مرگومیر میگذارد. درست است که این مسئله تأثیرگذار است اما تأثیرش آنقدر نیست که آن را معنادار بدانیم. مگر اینکه نتوانند بحران کرونا را مهار کنند که البته به دلیل پاندمی بودن، موجی را ایجاد کرده و بعد از بین میرود. منتها بستگی دارد که چگونه میآید و میرود. طاعون و تیفوس هم پاندمی بود اما سرعت انتشار این ویروس بسیار زیاد است و فقط با آنفلوآنزای اسپانیایی در سال ۱۹۱۸ قابلمقایسه است و تا به اینجای کار، ۴ تا ۵ هزار تلفات داشتهایم و اگر زودتر جمع بشود، منحنی به سیر نزولی میافتد.»
او بحران کرونا را مقدمهای بر اعمال سیاستگذاریهای درست جمعیتی میداند و بر این موضوع تأکید میکند که اگر باروری زیرسطح جانشینی، ۴۰ تا ۵۰ سال ادامه پیدا کند، آنگاه رشد جمعیت به صفر میرسد اما نباید بگذاریم این روند ادامه داشته باشد و تمام تلاشها این بوده که باروری بالای سطح جانشینی بیاید. دهه ۹۰ باروری به ۲ رسید و بین سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ بالاتر از ۲ هم رسید و هماکنون بین ۱٫۸ تا ۲ است اما باید ۲٫۱ شود که این سطح جانشینی است. بحثی هم در مورد انتقال و گذار جمعیتی وجود دارد که این گذار، در کشورهای صنعتی و پیشرفته از قرن نوزدهم و در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، بعد از جنگ دوم جهانی شروع شد. به همین علت جمعیت جوامع پیشرفته سالخورده است، گذار به این صورت است که به خاطر توسعه بهداشت و آموزش، مرگومیر بهسرعت پایین میآید و با این اتفاق، اگر باروری بالا باقی بماند، رشد انفجاری خواهد شد. درست مثل اتفاقی که از دهه ۳۰ تا ۶۰ در کشور رخ داد و بالای ۳ درصد رشد جمعیت داشتیم و حتی دهه ۶۰ به نزدیک ۴ درصد هم رسید که ۸ دهم مهاجرت و ۳٫۲ درصد رشد طبیعی بود که با این رشد، جمعیت هر ۲۰ سال یکبار، دو برابر میشد. پس آن رشد انفجاری را جامعه ناچار است، مهار کند. در حال حاضر اگر رشد جمعیت تعدیل نشده و باروری کنترل نمیشد، ما بهجای ۸۵ میلیون جمعیت، ۱۶۰ میلیون جمعیت داشتیم. بنابراین بعد از مدتی که جامعه متوجه میشود، رشد انفجاری است، چاره کار تعدیل باروری است. ما در طول تاریخ هیچ تلاشی نداشتهایم که باروری را کاهش دهیم و بعدها نیز چنین تلاشی نخواهیم داشت، این در دوره انتقال است که باروری پایین میآید. در کنار پایین آمدن باروری و کاهش مرگومیر، دوباره رشد متعادل خواهد شد. بهعنوان مثال یک اتومبیل سرپیچ سخت و خطرناک میایستد و محکم ترمز میکند اما دوباره راه میافتد.»
این ترمز در ایران دهه ۱۳۷۰ زده شد که البته رشد منفی اقتصادی دهه ۸۰ هم باعث شد باروری به زیر سطح جانشینی برسد. بنابراین جوامع ناگزیرند نسبت به تعدیل آن اقدام کنند و بالطبع پیامد کاهش ناباروری اجتنابناپذیر است. «میرزایی» تصریح میکند: «وقتی باروری جامعه بهطور مستمر پایین برود، پیامد آن سالخوردگی جمعیت است و سالخوردگی هم یک مفهوم آماری است. موقعی که ۱۵ درصد جمعیت، ۶۵ سال به بالا باشند، آن را سالخورده میگویند. در سال ۱۴۳۰ حدود ۱۵ تا ۱۶ درصد جمعیت ایران بالای ۶۵ سال خواهد بود و در حال حاضر حدود ۷ تا ۸ درصد است. این نکته را هم باید تأکید کرد که در ۱۴۳۰، بیش از ۶۰ درصد جمعیت، ۱۵ تا ۶۴ سالهاند. یعنی جمعیت بالقوه فعال ما، ۶۰ درصد و بیشتر است و اینگونه نیست که همه سالخورده شوند. یک عده این مفهوم سالخوردگی را با آن مفهوم بیولوژیک که پیری است اشتباه میگیرند. در حال حاضر سالخوردهترین جمعیت دنیا، ژاپن است که بالای ۲۰ درصد جمعیتاش، ۶۵ سال به بالا هستند و جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال این کشور، ۶۰ درصد است و در عین حال توسعهیافتهترین کشور دنیا هم به شمار میرود اما در زمینه کرونا، جمعیت سالمند این کشورها هدف قرار گرفته که امتیازی منفی به شمار میرود. از طرفی برخی معتقدند، ویروس از دو سوی ماجرا یعنی زادوولد و مرگومیر بر رشد جمعیت اثر منفی خواهد گذاشت که این مسئله درست نیست.»
«محمدجلال عباسی شوازی»، استاد جمعیتشناسی دانشگاه تهران و رئیس انجمن جمعیتشناسی ایران هم، نقطهنظر خویش را درباره قدرت نفوذ کووید ۱۹ بر شمار موالید، چنین مطرح میکند: «حوادث طبیعی و اجتماعی به خاطر شوکهایی که به زندگی افراد و زوجین وارد میکنند تأثیر منفی بر فرزندآوری خواهند داشت. بنابراین، شرایطی که در دوران کرونا ایجادشده است، وضعیت ناامنی اقتصادی و شغلی ایجاد نموده، و افراد بهراحتی نمیتوانند برنامهریزی مطمئن برای ازدواج و فرزندآوری داشته باشند. استرسهای روانی و جسمی ناشی از شرایط کرونا نیز بر رفتارهای باروری زوجین اثر میگذارد، و بنابراین اگر زوجین قصد باروری هم داشته باشند، زمان فرزندآوری را به تأخیر میاندازند. همه این شرایط گواه این است که در آینده (۹ ماه بعد از کرونا) تعداد و میزان موالید کاهش داشته باشد. دوران کاهش مقطعی فرزندآوری بستگی به طول دوره کرونا و زمان بازگشت به زندگی عادی مردم دارد.»
* مرگومیرهای ناشی از کرونا بر رشد جمعیت تأثیر میگذارد
« کاهش موالید بر کاهش رشد جمعیت تأثیر خواهد داشت»، این موضوع از مهمترین تأکیدات «محمدجلال عباسی» است. او در عین حال اذعان میکند: شرایط مقطعی فرزندآوری که در اثر شوکهای خاص ایجاد میشود، مقطعی است و سپس بعد از دوران شوکها تا اندازهای جبران میشود. مهم این است که چقدر از این کاهش جبران شود و آیا پس از رسیدن به شرایط عادی دوباره سطح باروری به حالت قبل از کرونا بازمیگردد یا خیر؟ در مجموع، با دیدگاه نسلی و طولانیمدت باید اثرات کاهشی یا افزایشی باروری بر رشد جمعیت را مطالعه کرد. از سوی دیگر فرزندآوری نهتنها در رفتارهای غریزی افراد نهفته است بلکه برگرفته از ارزشها، فرهنگ و آدابورسوم جوامع نیز هست. فرزند آوری در فرهنگ ایرانی جاری و ساری است، هر چند سطح آن در دهههای اخیر کاهش یافته است. داشتن حداقل ۲ فرزند و اندکی بالاتر از آن در ذهن زنان و خانوادههای ایرانی است. مهم است که چگونه با توجه به شرایط اجتماعی و فردی بتوان این ایده و نگرش را به رفتار تبدیل کرد. باید در نظر داشت که در دوران کرونا ممکن است به دلایل مختلفی از جمله عدم دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری، بارداریهای ناخواسته نیز رخ دهد، و اندکی کاهش باروری را جبران کند. تبعات بارداریهای ناخواسته از جمله افزایش سقطجنین در این دوران را نباید ازنظر دور داشت. بیتردید با توجه به تأثیری که کرونا بر روند فرزندآوری خواهد داشت، لازم است که سیاستها و برنامههای جمعیتی در جهت حمایت از ازدواج و فرزندآوری اعمال شوند، این مسئله از دیگر گفتههای «رئیس انجمن جمعیتشناسی ایران» است: «تسهیل ازدواج از طریق ایجاد شرایط امن اقتصادی و اطمینان به آینده برای زوجین میتواند در رفتارهای آنان و تمایل به فرزندآوری مؤثر باشد. ایجاد شرایطی برای بازگشت به شرایط عادی اشتغال یکی از این راهکارهاست. علاوه بر آن، ارائه مشاورههای پزشکی و روانی برای زوجین در مورد اثراتی که کرونا میتواند روی جنین و نوزادان و فرزندان داشته باشد و بهطور کلی راههای برونرفت از استرسها ی زوجین به لحاظ روانی میتواند در تداوم رفتارهای باروری کمک کند. بهطور قطع، کاهش باروری همراه با مرگومیرهای ناشی از کرونا تأثیری بر رشد جمعیت خواهد داشت، ولی با توجه بهاحتمال بازگشت شرایط عادی پس از کشف واکسن کرونا و از سرگیری زندگی عادی در دوران پس از کرونا، و نیز در صورت اعمال برنامههای جمعیتی توسط دولت بخشی از اثرات جمعیتی این دوران جبران خواهد شد.»
فرزند , فرزند آوری , کرونا , متولد , مرضیه صاحبی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.