معلمان، پايهريزان تمدن نوين اسلامي
حميدرضا ترقي براي يک کشور، براي يک تمدّن و براي يک ملّت، مهم تر از همه سرمايهها، سرمايه انساني است؛ آنچه بنده سالهاي متمادي درباره نقش معلّم و دانشجو يا معلّم و آموزش و پرورش اظهار کردهام، برخاسته از اين احساس است؛ برخاسته از اين باور است که معلّم يک چنين نقشي دارد. در واقع، […]
حميدرضا ترقي
براي يک کشور، براي يک تمدّن و براي يک ملّت، مهم تر از همه سرمايهها، سرمايه انساني است؛
آنچه بنده سالهاي متمادي درباره نقش معلّم و دانشجو يا معلّم و آموزش و پرورش اظهار کردهام، برخاسته از اين احساس است؛ برخاسته از اين باور است که معلّم يک چنين نقشي دارد. در واقع، پايهريز تمدّن نوين، شما هستيد؛ چون نيروي انسانيِ شايسته اگر نباشد، تمدّني به وجود نخواهد آمد. مقام معظم رهبري ۱۱/۲/۹۸٫
نقش تربيت منابع انساني در تمدن سازي
از آنجايي که محور مهندسي فرهنگي، انسان است، هدف از آموزش و پرورش آن است که انسان با مشخصه هاي خاصي تربيت شود. بنابراين، گفتمان اسلامي مانند هر گفتمان ديگر فرهنگي تمدني بر آن است تا انساني را تربيت کند که فلسفه و سبک زندگي او براساس آموزههاي اسلامي باشد. اينجاست که تعليم و تربيت، نقش اساسي و کليدي مي يابد و به عنوان ماموريت پيامبران از جمله پيامبر اسلام (ص) معرفي مي شود. (بقره، آيات ۱۲۹ز ۱۵۱؛ آل عمران، آيه ۱۶۴؛ جمعه، آيه ۲)
از نظر اسلام، فرهنگ، جامعه و تمدن، برمحور انسان به وجود مي آيد و معنا و شکل مي يابد. بنابر اين، افراد انساني به عنوان پايه هاي فرهنگ و جامعه و تمدن، موضوع تعليم و تربيت قرار مي گيرد. از اين رو تعليم و تزکيه يکايک افراد جامعه براي رسيدن به هدف جامعه عالم و سالم و متمدن و فرهنگي در دستورکار قرار گرفته است. (انفال، آيه ۲۵، رعد، آيه ۱۱)
به سخن ديگر، همه چيز فرهنگها و تمدنها و جوامع، انسان است و تعليم و تربيت انسان به معناي تحقق اهداف همه جانبه خواهد بود. پس تعليم به معناي آموزش افکار و انديشه ها تا خط و معماري و فناوري و علوم ديگر، يک بخش اساسي مهندسي فرهنگي را به خود اختصاص مي دهد؛ چنانکه تربيت و تزکيه به معناي ايجاد ملکه و عادت خاص رفتاري، بخش ديگر اين مهندسي را در برميگيرد.
اگر جامعه اي داراي افراد تعليم ديده و تربيت شده باشد. مي تواند تمدن بزرگ اسلامي را به دست آورد و درجهان معاصربازسازي، ايجاد کند.
با توجه به فقدان تمدن اسلامي در جهان معاصر مي توان اين معنا را اثبات کرد که منابع انساني فاقد فرهنگ اسلامي است؛ زيرا اگر روح فرهنگ اسلامي در جان مسلمانان وجود داشت. بطور طبيعي تمدن اسلامي تحقق مي يافت. بنابر اين،
مي بايست تمام تلاش و همت خود را مبذول اين معنا کنيم که منابع انساني را براساس فرهنگ اسلامي تعليم و تربيت کنيم.
پس لازم است که همه تلاشها بر اين متمرکز شود که منابع انساني جامعه به درستي از نظر فکري و فرهنگي ساخته و تربيت شوند. از اين رو گفته مي شود که براي دستيابي به تمدن اسلامي نخست آموزشهاي فرهنگي بر آموزه هاي اسلامي انجام شود و مسلماناني مومن براساس فلسفه زندگي اسلامي تعليم و تربيت شوند.
آموزههاي قرآني از آغاز تا انجام برآن است که فرهنگ خاصي را توليد و معرفي نمايد تا بر اساس آن انساني خاص تعليم و تربيت شود تا بتواند سبک زندگي اسلامي راتحقق بخشد و تمدن اسلامي را بسازد و به جامعه بشري ارائه دهد. الگوهاي رفتاري که اسلام ارائه مي دهد نمونه هاي عيني و ملموسي است که براساس آن فکر و فرهنگ، آموزش و پرورش يافته اند به گونه اي که ديگران نيز ميتوانند با استفاده از اين الگوهاي رفتاري جامعه اي را بسازند و به جهانيان معرفي کنند.
پس لازم است که پيش از هر چيزي در راه رسيدن به غايتي به نام تمدن اسلامي، بر منابع انساني توجه شود. به سخن ديگر، توجه به تربيت وآموزش اسلامي به عنوان مهم ترين کليد ورود به دنياي تمدن اسلامي، امري لازم است؛ چرا که بي توجه به تغيير اساسي در فرهنگ جامعه بويژه نسل جوان ، نمي توان اميد به تحقق تمدن داشت و اقتصاد را به شکوفايي رسانيد تا موتور تمدني باشد. در حقيقت آنچه سوخت موتور تمدن اسلامي را تشکيل مي دهد و اقتصاد جامعه را به حرکت درست و سازنده وامي دارد، فرهنگ اسلامي است که مي بايست در جان و روح مسلمانان و جامعه اسلامي دميده شود. آموزه هاي اسلامي همواره تلاش خود را به اين معنا مبذول داشته که انسان تراز اسلام را توليد و تعليم و تربيت نمايد تا بتوان با مجموعه انسان هاي تربيت شده به عنوان امت، تمدن اسلامي را ساخت و به جهانيان معرفي کرد. اگر بتوانيم انسانهايي را براساس آموزه هاي اسلامي داشته باشيم تا جامعه اي را شکل دهند، اين امکان وجود دارد که بتوانند در جهان معاصر، تمدن اسلامي را بازسازي کنند؛ انديشمندان جهان به اين نتيجه رسيده اند كه اگرجامعه مي خواهد به سمت توسعه پايداراقتصادي برود و شرايط ايده آلي داشته باشد بايداز نظر فرهنگي و علمي به رشد و بالندگي برسد .سوق دادن دانش پژوهان و دانشجويان به سوي فرهيختگي و بستن راه هاي نفوذ فرهنگ هاي بيگانه بر عهده معلمان واستادان و پشتيباني نهاد هاي مسئول آموزشي از ايشان است.
شايد در همه موضوعات مربوط به زندگي دركشور عنواني به بزرگي ، عظمت و سهمگيني تحصيل نباشد .تحصيل و آموزش وتربيت يعني دو عامل انسان سازيكه بايد ايجاد سازگاري بين زندگي مادي ومعنوي را جا بيندازد و نيروهايي معنوي واخلاقي انساني اي را كه در دنياي امروززندگي مي كنند راطوري تربيت كند كه متناسب با آرمان جامعه اسلامي باشند و براي اين كار بايد انساني تربيت شود كه گرايش هاي معنوي در او قويتر از گرايش هاي نفساني باشد و عقل او بر هوسش غلبه كند.
فقدان نيروي کار آمد، مانع تمدن سازياست
استاد شهيد مرتضي مطهري ميگفت :
اولين و مهمترين مسئله در تمدن سازي، نيروي انساني و جايگاه آن است. به طوري که تمدن جلوه متراکم ابزارسازي و بهرهمندي انسانهاي يک اقليم مادي و معنوي است. بدين معنا که قابل وامگيري يا دريافت وارداتي نيست. اگرچه تمدنها داراي آثار جدي بر يکديگر هستند؛ تمدن هر جامعه بيش از هر چيز محصول توانمندي انسانهاي همان جامعه است و عوامل ديگر در اين فرآيند نقشهاي بعدي را دارا هستند و هيچ تمدني از نيروي انساني بينياز نيست. (مطهري، ج۱۵، ص ۳۹۰)
مقام معظم رهبري نيز به وجود نيروي انساني کارآمد در شکل گيري تمدن اسلامي اشاره کرده ميفرمايند: «ثروت واقعي يک کشور، نيروي انساني آن کشور است؛ بهخصوص اگر جوان و هوشمند و کارآمد باشد». (بيانات مقام معظم رهبري، در تاريخ ۲۷/۷/ ۱۳۹۴)
نکته قابل ذکر اينکه، انسان در نقش احياگر، پذيرنده و انتقال دهنده يک تمدن، نقش اساسي دارد. اگر اين عامل به ادله گوناگون دچار رخوت، سستي، بيانگيزگي، فساد اخلاقي و روحي، دوري از تعالي، رشد، تفکر و خلاقيت شود، نميتواند احياگر، حافظ و ناقل تمدن خويش باشد. پس فقدان نيروي انساني کارآمد و کافي از موانع مهم تحقق تمدن نوين اسلامي است. بنابراين انسان بر اساس نوع آفرينش خود و امتيازاتي که بر ديگر موجودات دارد، قدرت تمدن سازي دارد و تمدنها نمايانگر هويت اجتماعي برپاکننده خود هستند.
جهادهويت ساز لازم است
مقام معظم رهبري مهمترين اولويت در تعليم و تربيت را هويت بخشي به انسانها دانسته و فرمودند:
شما جهادگراني در ميدان کارزار با جهل و بيسوادي هستيد. ببينيد! يک جوان را، يک کودک را، يک نوجوان را شما از وادي بيسوادي و ظلمات ميآوريد به وادي نور و علم، با جهاد؛ کار سختي هم هست. شما در واقع هويتسازي فرهنگي ميکنيد. هويتسازي خيلي مهم است؛ هويتسازي براي انسانها در يک جامعه خيلي مهم است؛ [انسانها بايد] احساس هويت کنند. هويت انسان به فرهنگ او است، به دانستههاي او است، به سبک زندگي او است. تمدن، متکي به فرهنگ است؛ اگر فرهنگ قوي و غني وجود نداشته باشد، تمدن به معناي مصطلح و رايجِ خودش به وجود نميآيد.
سند۲۰۳۰ مانع تحقق تمدن اسلامي
درست توجه کنيد؛ مخصوصاً مسئولين عزيز و محترمي که تشريف دارند، توجه کنند. اينجا است که اهميت سند ۲۰۳۰ معلوم ميشود. لُب کلام و جان کلام در اين سند ۲۰۳۰ که فصل مهمي مربوط به آموزش و پرورش دارد، اين است که نظام آموزشي بايد سبک زندگي را و فلسفه حيات را بر اساس مباني غربي به کودک بياموزد؛ اين آن لُب کلام در سند ۲۰۳۰ است. يعني چه؟ يعني جنابعالي، انسان متدين و علاقهمند به کشورتان، علاقهمند به آيندهتان، در کلاس درستان سرباز براي غرب درست کنيد.اين که روي سند ۲۰۳۰ اين قدر اصرار دارند و کار ميکنند، آشکار و غير آشکار سعي ميکنند اين را تحکيم کنند بر مناسبات کشورها از جمله کشور ما، اين معنايش اين است؛ چون دستورات و توصيهها و نکات اصلي موجود در اين سند براي آموزش و پرورش اين است که آموزش و پرورش بايد جوري مناسبات فکري شاگردان را تنظيم کند که فلسفه زندگيشان، اساس زندگيشان، مفهوم حيات در نظرشان، طبق تفکر غربي باشد.۱۱/۲/۹۸
دستاورد آموزش و پرورش در گام اول انقلاب
بنده فاصله آموزش و پرورش کنوني را با نقطه مطلوب ميدانم، اما فاصله آموزش و پرورشِ موجود با آن وضع اسفباري که قبل از انقلاب داشت، را هم ميدانم. آموزش و پرورش در دوره انقلاب –(در اين چهل سالِ انقلاب) -کارهاي بزرگي انجام داده. همين- دانشمندان گوناگوني که کشور شما را از لحاظ فناوري نانو جزء پنج کشور اول دنيا قرار دادند، در آموزش و پرورش تربيت شدند؛ همين نسل سوم و چهارم انقلاب که نه امام را ديده، نه دوران دفاع مقدس را ديده، نه شهداي نامدار دوره هشتساله را ديده، امروز محکم و استوار در مقابل دشمن ميايستد، اصرار ميکند که برود از حرم دفاع بکند و ميرود دفاع ميکند، يکي شهيد ميشود، ۱۰ نفر هم شهيد نميشوند و برميگردند. اين انگيزه مجاهدت کردن چيز کمي نيست، اينها را چه کسي تربيت کرده؟ آموزش و پرورش تربيت کرده؛ آن هم در اين دنيا. [اينکه] در دنياي اينترنت، در دنياي مفاسد گوناگون اخلاقي، در دنياي ماهواره، اين جور جوان تربيت کنيد، اين خيلي هنر است. اين اردوهاي جهادي را چه کسي تهيه ميکند؟ چه کسي ميرود اردوهاي جهادي؟ اين جوانها ميروند؛ اينها را آموزش و پرورش تربيت کرده. اين همه کار بزرگ علمي در اين کشور انجام گرفته، اين همه مظاهر و نشانههاي حقيقي دينداري در جامعه وجود دارد -که بنده بارها گفتهام، جوان امروز با قرآن و با دعاي ندبه و با ماه رمضان و با گريه و با توسل و با تضرع و با پيادهروي به کربلا و با اينها زندگي ميکند- اين حرفها کجا بود، کِي بود؟ اين همه شهيدِ دانشآموز ما داريم، چندين هزار شهيد دانشآموز ما داريم، چه تعداد زيادي شهيد معلم داريم، اين دانشآموزهاي شهيد را چه کسي تربيت کرده؟ همين معلمين، همين آموزش و پرورش. دستکم نگيريد آموزش و پرورشِ دوره انقلاب را؛ در دورههاي مختلف خيلي کار کردند.۱۱/۲/۹۸
وضع مطلوب در نظام آموزش و پرورش چيست؟
آن وضع مطلوبي که ما ميخواهيم اين است: آموزش و پرورش بايد بتواند انسانهايي تربيت کند دانا باشند، توانا باشند، خردورز باشند، پارسا باشند، پرهيزکار باشند، پاکدامن باشند، کارآمد باشند، مبتکر باشند، شجاع باشند، اهل اقدام باشند، از دشمن نترسند، از تهديد نترسند، خوابرفتگي و غفلت پيدا نکنند؛ انسانهاي اين جوري تربيت کند. اين [طور] اگر شد، اين کشور به هماني که بنده آرزو کردم و گفتم و وعده دادم و انشاءالله خواهد شد، خواهد رسيد؛ يعني ما تا چند دهه بعد -آن روز من گفتم تا پنجاه سال که حالا چند سالش گذشته- مثلاً تا پنجاه سال ديگر [به جايي ميرسيم که] هر کسي در دنيا بخواهد مرزهاي جديد علم را به دست بياورد، مجبور باشد فارسي ياد بگيرد. تربيت يک چنين انسانهايي، يک چنين جوانهايي، پايه اصلي ايرانِ سربلند فردا است، پايه اصلي تمدن نوين اسلامي است. ۱۱/۲/۹۸
تقويت کننده زيرساخت علمي کشور آموزش و پرورش زيرساخت اصلي علم و تحقيق در کشور است. زيرساختهاي کشور خيلي مهم است؛ زيرساختهاي مهندسي کشور، زيرساختهاي علمي کشور، زيرساختهاي ادبي و فرهنگي کشور، اينها خيلي مهم است. وقتي در يک کشوري، زيرساختها در يک بخش فراهم بود، توليد در آن بخش آسان خواهد شد. زيرساخت علم و تحقيق، آموزشوپرورش است. اگر آموزشوپرورش با سياستهاي خود، با رفتارهاي خود، با برنامهريزيهاي درست خود، حرکت درستي را دنبال بکند، اين زيرساخت روزبهروز بهتر و قويتر خواهد شد.۱۷/۲/۹۶
مهارت آموزي
يک مسئله هم، مسئله مهارتآموزي است که من قبلاً هم روي اين تکيه کردهام؛ يعني يافتههاي علمي را در عمل پياده کردن و تحقق دادن و اين را به دانشآموز و جوان و دانشجو ياد دادن؛ که البته مرکز اصلياش آموزش و پرورش است، يعني از دبيرستان بايد شروع بشود، از مدرسه بايد شروع بشود. اگر روح مهارتيابي در جوان زنده شد، يعني ياد گرفت که يافته علمي را بتواند تحقق عملي ببخشد، آن وقت اين خيلي برکات در آينده خواهد داشت۱۱/۲/۹۸
بهترين فرصت براي تربيت نسل جوان مسئول
يکي از فرصتهايي که در اختيار کشور و در اختيار انقلاب قرار دارد، همين فرصت سازمان آموزش و پرورش است.۱۲/۲/۹۱
جهتگيري و اهداف آموزشوپرورش در دوران ۱۲ساله تحصيل بايد بهگونهاي باشد که دانشآموز، جايگاه خود را در کاروان حرکت به سمت پيشرفت، بيابد و با احساس مسئوليت و با روحيه آزادانديشي، راستگو، بلندهمت، شجاع، فداکار، پاکدامن و پرهيزکار، تربيت و تحويل جامعه شود.۱۹/۲/۹۷
تربيت نسل آيندهاي با هويت مستقل، عزتمند، ديني و داراي شاخصهاي ممتاز و جريانساز» را وظيفه اصلي و بسيار خطيرآموزشوپرورش و معلمان است. ۱۳/۲/۹۵
حضرت آيتالله خامنهاي احياي «شاخصهاي ممتاز و مفاهيم جريانساز» در دانشآموزان را يکي ديگر از وظايف سنگين معلمان و آموزشوپرورش دانستند و گفتند: ايمان، انديشهورزي، مشارکت و همکاري اجتماعي، و اصلاح الگوي مصرف از جمله اين شاخصهاي برجسته است که بايد در نسل آينده رشد پيدا کند.۱۳/۲/۹۵
تربيت يک چنين انسانهايي، يک چنين جوانهايي، پايه اصلي ايرانِ سربلند فردا است، پايه اصلي تمدن نوين اسلامي است.۱۱/۲/۹۸
اجراي جدي و همراه با زمان بندي سند تحول
بايد کاري کنيم که اين سند محقق بشود. من پارسال گفتم جوري عمل کنيد که بدنه آموزش و پرورش اين سند را بخواند، بشناسد، بنيوشد، بفهمند که چه کار بنا است در آموزش و پرورش انجام بگيرد؛ سند، سند بسيار خوبي است؛ اين دنبالگيري ميخواهد، کار ميخواهد.۱۱/۲/۹۸
مطالبه اصلي من از آموزشوپرورش اين است که براي تحقق سند تحول، زمانبندي دقيقي معين و اين سند اجرا شود.۱۹/۲/۹۷
اين سند تحول در اختيار ما است؛ اين را بايد جدى گرفت. عرض من و توصيه من به مسئولين محترم و مديران محترم اين است که سند تحول را جدى بگيريم؛ فراتر از اظهارات رسمى؛ در عمل.
خب، اگر بخواهيم اين سند تحول تحقق پيدا کند – همچنان که اشاره کردند به عرايض قبلى ما – نقشه راه لازم است، يک برنامه لازم است. اگر تفکرات ما، کلياتى که مورد نظر مسئولان و دلسوزان است، به شکل يک برنامه عملياتى در نيايد، در عالم ذهنيات خواهد ماند و خواهد پوسيد. ۱۷/۲/۹۳
الزامات رسيدن به وضع مطلوب
۱- برخورداري مديران از روحيه انقلابي
براي تحول آموزش و پرورش روحيه انقلابي لازم است. روحيه انقلابي يعني ترس نداشته باشيد، ملاحظهکاري نداشته باشيد، وقتي تشخيص داديد، عمل کنيد، اقدام کنيد؛ پيش برويد، به توقف راضي نشويد؛ کارها را تزييني انجام ندهيد. گاهي انسان يک کاري انجام ميدهد، حالت تزئيني و تشريفاتي دارد؛ اينها سَم است؛ نخير، کار را جدي انجام بدهيد؛ اينها تحول را عملي ميکند، ممکن ميکند، تحقق پيدا ميکند. البته معناي اينکه من ميگويم توقف نکنيد، برويد، حرکت کنيد، اقدام کنيد، اين نيست که اگر نقد عالمانهاي به شما شد، گوش نکنيد؛ نخير؛ يکي از حرکتهاي انقلابي هم همين است؛ نقد عالمانه را به گوش بگيريد، قدر بدانيد، از ناقد و نقاد استقبال کنيد.
۲- اصلاح برنامه هاي آموزشي
در آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي قلب آموزش و پرورش است، اين قلب را گرامي بداريد، اهميت بدهيد و حفظ کنيد؛ برنامهريزي آموزشي خيلي چيز مهمي است. متون آموزشياي که در اين مرکز، در اين سازمان توليد ميشود، بايد با شيوهنامه همين تحول منطبق باشد؛ اين کار لازمي است.
۳-تطبيق متون آموزش با سند تحول
متون آموزشياي که در اين مرکز، در اين سازمان توليد ميشود، بايد با شيوهنامه همين تحول منطبق باشد؛ اين کار لازمي است؛ بايد با سرعت و جديت انجام بگيرد. طي دوازده سال قابل قبول نيست. امروز روزي است که «ساعتها» در پيشرفت جوامع نقش دارند، زمان معين کنيد، زمان کوتاه؛ تلاش را، جديت را بيشتر کنيد.
۴-پيامهاي انقلاب درمتون درج شود
اين متون بايستي جوان را همان جور که عرض کردم بار بياورد. يکي از چيزهايي که در اين متون بايد حتماً مورد توجه قرار بگيرد اين است که پيامهاي انقلاب و معارف انقلاب در اين متون بايد گنجانده بشود. معارف انقلاب فقط در کتاب معارف ديني و مانند اينها نيست، يا در کتاب مثلاً ادبيات و امثال اينها؛ در همه متون ميشود به مناسبتهايي معارف انقلاب را، اشارههاي انقلاب را، درسهاي انقلاب را گنجاند. بنده مکرر گفتهام؛ گاهي يک معلم رياضي، يک معلم فيزيک، سرِ کلاس يک کلمه ممکن است بگويد که از يک ساعت سخنرانيِ اين حقير تأثيرش در آن دانشآموز بيشتر باشد، اين جوري است؛ معارف انقلاب گنجانده بشود.
۵-تربيت معلمان انقلابي دردانشگاه فرهنگيان
نوع کاري که در اين دانشگاه فرهنگيان و دانشگاه شهيد رجائي انجام ميگيرد بايستي موجب تربيت ديني و انقلابي معلمين باشد. کاري کنيد که مدرسه و کلاس، از معلمي بهرهمند بشود که خود اين معلم به معناي واقعي کلمه معلم دين و تقوا و پارسايي و انقلاب باشد ۱۱/۲/۹۸
۶-نخبه پروري از طريق مدارس استعدادهاي درخشان
نخبهپروري خيلي مهم است، مدارس استعدادهاي درخشان نبايست تضعيف بشود، هر چه ميتوانيد اينها را تقويت کنيد و جايگاه کشور در المپيادهاي جهاني بايستي حفظ بشود. البته من شنيدهام در چند رشته تنزل پيدا کردهايم؛ در رياضي، در فيزيک، در رايانه، در شيمي، رتبههاي ما پايين آمده. بايد اينها جبران بشود. يکي از افتخارات کشور، همين بچههاي المپيادي هستند که ميروند رتبههاي بالا را در دنيا کسب ميکنند و ميآيند؛ نگذاريد رتبه اينها تنزل پيدا کند.۱۱/۲/۹۸
از دستاوردهاي وزارت آموزشوپرورش در چهلسالگي انقلاب، در مرکز ملي پرورش استعدادهاي درخشان و دانشپژوهان جوان؛ رشد ۱۲۰ برابري جمعيت دانش آموزي مدارس استعدادهاي درخشان در چهاردهه اول انقلاب است.
طبق گزارش شوراي عالي انقلاب فرهنگيدر سال ۱۳۹۷ مجموعا تعداد ۶۷۸ مدرسه سمپاد در سراسر کشور وجود دارد.
همچنين اين مطلب نيز عنوان شد ه که از اين تعداد ۳۱۳ مدرسه “متوسطه اول” و ۳۶۵ مدرسه “متوسطه دوم” هستند و اين در حاليست که تعداد اين مدارس در سال ۱۳۹۲، ۶۵۹ و در سال ۱۳۹۶، ۶۹۶ بوده است.
۷-ايجاد نشاط سالم و اسلامي درمحيط تحصيل
مسئله نشاط و سرزنده بودن در محيط دانشآموزي چه براي دانشجوها، چه براي عموم جوانهاي کشور، چه براي دانشآموزها که بايستي محيطشان محيط نشاط باشد. اين را خيليها بد ميفهمند. خيال ميکنند وقتي ميگوييم «نشاط»، يعني بايد آنجا بزن و بکوب و رقاصي و [امثال اينها باشد]! نشاط اين نيست؛ «نشاط» اين است که شما کاري کنيد که اين جوان، سرحال، سرزنده، بااميد، باانگيزه، آماده به کار، پُرانرژي مشغول کار بشود، درس بخواند.
گاهي اوقات فشارهاي درسي، ضد نشاط است؛ در بعضي از مدارس، آن قدر روي اين نوجوان و جوان فشار درسي ميآورند که آدم ميبيند اين پژمرده شد، افسرده شد. حالا البته نيتشان انشاءالله خير است اما بعضيها ميگويند اينها براي اين است که [آن] آموزشگاه در کنکور اسم پيدا کند؛ [يعني] به فکرِ اين جوان نيستند، به فکر آموزشگاه اند.
۸-تقويت معاونت پرورشي
يک مسئله خيلي مهم، مسئله معاونت پرورشي است که بنده در سالهاي گذشته بارها روي مسئله معاونت پرورشي تکيه کردم. يک سياست نانوشته -و بعضاً نوشتهاي- وجود داشت براي حذف معاونت پرورشي. خب در سالهاي اخير نه، الحمدلله کارهايي شده است، معاونت پرورشي باز وجود دارد، منتها اين مقداري که تا الان تحقق پيدا کرده به نظر بنده کافي نيست. معاونت پرورشي نقصهايي دارد، هم در ساختار اداري، هم در نيروي انساني پُرانگيزه و انقلابي، هم در منابع مالي؛ اينها را انشاءالله وزير محترم دنبال کنند تا معاونت پرورشي به معناي واقعي کلمه در سراسر آموزش و پرورش تحقق پيدا کند.
۹-عزت نفس معلمان درامرمعيشت حفظ شود
معلم محترم، شريف و آبرودار است؛ بايد عزت نفْس معلم محفوظ بماند. نوع رفتار با مسئله درآمدهاي مالي معلمين بايد جوري باشد که عزت نفْس معلم مورد تعرض قرار نگيرد.۱۱/۲/۹۸
رهنمودهاي راهبردي رهبر معظم انقلاب اسلامي براي مسئولان نظام آموزش و پرورش منظومه اي راهگشا و مبتني بر علم و تجربه و تحقيق است که اميد واريم سرلوحه عمل در اين وزارتخانه قرار گرفته و به شنيدن اکتفا نشود .
تمدن نوين اسلامي , حميدرضا ترقي
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.