مصائب ما با جریان غربگرا
|محمدکاظم انبارلويي|
کشور ما گرفتار جماعتي است که هميشه آنها در موضع «طلبکاري» و «ادعا» و دادن «وعدههاي واهي» ميباشند. اين جماعت از طريق «نفي رقيب» و دادن «نسبتهاي ناروا و دروغ» به رقيب يا رقبا، زيست سياسي خود را تنظيم ميکنند.
اينها همان کساني هستند که آدرس تشديد تحريمها را به دشمن و آدرس تسليم را به مسئولان نظام در مقابل فشار دشمن ميدهند. اين جماعت به شعور مردم اهانت ميکنند و خاطر و خواطر تاريخي ملت را منکر هستند. آنها دل در گرو «سيئات» مدرنيسم دارند، حتي حاضر نيستند از «حسنات» آن براي حکمراني خوب بهره ببرند. کشور بيش از ۱۵۰ سال است گرفتار جريان غربگرا است.
ضربات آنها بر پيکر استقلال، آزادي و عزت ملت ايران را فقط تاريخنگاران نکتهسنج ميفهمند. آنان براي پيشبرد اهداف شوم خود شيخ فضلالله نوري را به دار کشيدند، آيتالله مدرس را خفه کردند و بر پيشاني آيتالله کاشاني داغ دروغ، فريب و… نشاندند.
آنها براي رسيدن به اهداف شوم خود از همدستي با منافقان، بهائيان، گروههاي آلوده به کفر و شرک، نفاق ابايي ندارند. غربگرايي و غربزدگي در رگ و پي آنها ريشه دارد و حاضرند براي رسيدن به آن، شمشير عليه جمهوريت و اسلاميت نظام بکشند و کشيدند.
فقط خدا ميداند آنان چه بر سر فرهنگ، ادب و آداب اسلامي ايران آوردند و براي تهاجم فرهنگي غرب چه بسترهايي فراهم آوردند. آنها دشمن آزادي و آزادگي ملت ايران هستند، اما با گفتمان آزادي در اين معرکه وارد ميشوند. آنها دشمن استقلال کشور هستند، اما به رسانههاي وابسته به آمريکا، انگليس و اسرائيل ميگويند رسانههاي مستقل! توليد فرهنگي بومي، وطني و ديني را تخطئه ميکنند، فرهنگ فاخر و غني اسلام و ايران را به باد تمسخر ميگيرند و مبلغ و مروج محصولات فرهنگي آمريکايي و هاليوودي هستند.
فرصتهاي فرهنگي را براي حضور جوانان پرشور و انقلابي ميسوزانند و بستر تهديدات فرهنگي دشمن، شبيخون و تهاجم فرهنگي غرب را فراهم ميآورند.
«استقامت» ملت ايران، «مقاومت» ملتهاي مسلمان جهان و پايداري جوانان سلحشور اسلام را در جايجاي وطن و اقصينقاط جهان تخطئه ميکنند و هنوز بر طبل مذاکره و توافق عليرغم بداهت بدعهدي و نقض پيمان دشمن، ميکوبند!
از خشونت عريان عليه ملت بيمحابا حمايت ميکنند، براي دشمنان اسلام، نظام و انقلاب تحت عنوان «حق اعتراض» و «حق قمهکشي» قائل هستند، اما براي مدافعان امنيت، جان و ناموس ملت حق دفاع قائل نيستند! تا داعش به داخل مرزها و خيابانها، کوچهها و خانههاي مردم وارد نشوند و نواميس مردم را به تاراج نبرد، حاضر نيستند دفاع از خشونت عريان را رها کنند.
انقلابيگري را خشونت، افراطيگري و تندروي ترجمه ميکنند، اما مذاکره و سازش و تسليم را عين عقلانيت سياسي ميدانند. آنها با اين رويکرد، کشور را در معرض تهديدات، تجاوزات و زيادهطلبيهاي غرب قرار ميدهند و ملت را در وسط معرکه تهديدات رها ميکنند. آنها منکر زيست شرافتمندانه ملت هستند، شيخ فضلالله نوري را تنها به اين دليل که نخواست زير پرچم کفر، نفاق و شرک برود، دار زدند.
با آن که امروز فرزندان جوان اين ملت با راهاندازي خط توليد موشکهاي نقطهزن، پهپادهاي نقطهزن و انواع سلاحهاي پيشرفته هوش از سر متجاوزان به ايران را ربودهاند، باز بيشرمانه ملت را از خطر جنگ ميترسانند، با آن که ميدانند اين دشمن است که از خطر جنگ، شب و روز هراسناک و بيخواب است. دشمنان ضرب شست جوانان ما را در انهدام حکومت پوشالي داعش در عراق، سوريه و لبنان ديدهاند. آنها ضربات مقاومت را در نبردهاي حماس و حزبالله ديدهاند و کاري نميتوانند بکنند، فقط اميدشان به همين جماعت غربگرا در خطوط وسيع و گسترده مقاومت در منطقه است. آنها اميدوارند اين جريان هر اعتراضي را به آشوب و هر آشوبي را به شورش و هر شورشي را به براندازي دولتهاي قانوني تبديل کنند تا با سرگرمسازي انقلابيون در خطوط مقاومت، به اهداف شوم خود برسند.
جريان غربگرا مأمور است ملت به «آرامش حقيقي و پايدار» نرسد. همواره در تب و تاب و در مسير تندباد تجاوزات بيرحمانه غرب باشد.
دوقطبي کاذب مقاومت و گفتوگو را در جامعه شروع ميکنند، در حالي که تحت عنوان گفتوگو به دنبال سازش هستند. مردم در اين سالها فهميدهاند مفهوم سازش و گفتوگو با مفاهيمي چون «اشرافيگري»، «نجوميبگيري»، «بيدردي»، «ترسويي»، «تنبلي»، «بيغيرتي» و بالاخره «پيري و خستگي» همنشين است و برعکس گفتمان مقاومت با مفاهيمي چون «پيشرفت»، «سادهزيستي»، «دردمندي»، «تلاش و جهاد»، «جوانگرايي و نشاطآفريني» و «غيرتمندي» تبيين شده است و در کار جهادي تجلي پيدا ميکند. انبوه جواناني که در عمق روستاها و مناطق محروم خدماترساني ميکنند و در ايام سيل و زلزله چون فرشتگان نجات خود را به هموطنان آسيبديده و دردمند ميرسانند، در فراتر از مرزها تروريستهاي خونخوار را زمينگير ميکنند و…
به نظريه مقاومت معنا و مفهوم ميبخشند و آن را راه نجات واقعي کشور ميدانند. همين گفتمان است که به استقلال و شرف ايرانيان در جهان معنا ميدهد، استقلال و آزادي ملت را تضمين ميکند.
بصيرت مردم، مصائب ما با جريان غربگرا را کاهش ميدهد. انتخابات مجلس شوراي اسلامي نزديک است. هيچ زماني به اندازه اين ايام، غرب به دليل بدعملي، بدخواهي و بدعهدي غربگرايان نگران حذف آنها از صحنه سياسي کشور نبودند. تلاشهاي آنها بيفايده است. مردم تصميم خود را گرفتهاند. مردم به گفتمان عدالت و پيشرفت، گفتمان انقلابيگري و کارآمدي رأي خواهند داد.
انتخابات مجلس , حزبالله , محمدکاظم انبارلويي , مدرنيسم , مردم
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.