مسابقه تجمل در عزا و عروسی
|گروه اجتماعي- زهره سادات موسوي|
اين روزها نه فقط عروسي بلکه مرگ هم پرخرج شده است تا آنجا که وقتي يکي از عزيزان خانواده دارفاني را وداع مي گويد، غم و غصه هزينه هاي خاکسپاري و مراسم ترحيم، غم از دست دادن عزيز سفرکرده را تقريبا به حاشيه مي برد؛ البته تجمل گرايي هم آفتي است که نبايد از کنار آن به سادگي گذر کرد.
حتي سال هاي گذشته، قبرستان را دسته بندي کرده بودند، قطعات ويژه، عمومي، حجره هاي قبردار، دسته هاي تزئيني گل و … اين هم از تجملاتي است که خانواده ها را درگير کرده است. گويا تجملات، دغدغه اصلي همه ماست. اين درحالي است که براي ازدواج، وام درنظر مي گيرند و ماه ها براي حضورِ به طور مثال ۱۰۰مهمان برنامه ريزي مي کنند اما در مرگ نه تنها وامي وجود ندارد بلکه حتي شمار مهمانان ناخوانده هم بالاست.
هزينه هاي خاکسپاري تا مراسم سوم و هفتم و چهلم حتي اگر به ساده ترين شکل ممکن برگزار شود مي تواند برخي از خانواده ها را زير بار قرض و بدهي ببرد، اما از ديگر سو خيلي از اين مراسم ها براي کساني که دستشان به دهانشان مي رسد تبديل به مانور تجمل شده است. هرچند خيلي هاي ديگر که دستشان به دهانشان نمي رسد هم ممکن است براي عقب نماندن از قافله تجمل و چشم و هم چشمي خود را زير بار قرض ببرند. صاحبان عزا با لباس هاي آنچناني به استقبال مي ايستند و براي اينکه آرايش ملايمشان به هم نخورد تنها به گرفتن حالت حزن و ناراحتي بسنده مي کنند. از تاج گل هاي چند صد هزار توماني بگيريد تا پذيرايي با چندين نوع ميوه و شيريني به علاوه طبق طبق حلواها و خرماهاي تزئين شده و چندين نوع غذا. به همه اينها هزينه اياب و ذهاب و قبر و رستوران و کرايه مسجد و مداح و اکو را هم اضافه کنيد. اما به راستي اين هزينه هاي چند صد ميليوني مايه آرامش روح تازه درگذشته است يا بيشتر مايه فخرفروشي صاحبان عزا؟
در تماس با يکي از تالارهاي شمال شهر تهران جوياي قيمت منو غذايي براي يک مراسم هفتم مي شويم که منو با سه نوع غذا به ازاي هر نفر ۸۵ هزار تومان را اعلام مي کنند در نتيجه با مهماناني حدود ۲۰۰ نفر تنها غذاي يک مراسم هفتم چيزي در حدود ۱۷ ميليون تومان براي صاحبان عزا آب مي خورد. البته قيمت مداح جدا محاسبه مي شود. اين هزينه تازه براي ناهار يا شام يک مراسم هفت است.
همچنين به سراغ يکي از سايت هاي تشريفات مراسم ترحيم رفتيم که انواع و اقسام خدمات را ارئه مي کردند از تشييع و تدفين گرفته تا خدمات در منزل متوفي و مسجد و تالار و مراسم ترحيم. مجموعه خدمات تشريفاتي براي مراسم ترحيم اين سايت که شامل سايبان، ميوه، آبميوه، مهماندار و مدير برنامه و تاج گل و شمع آرايي و ميوه آرايي و گل آرايي سنگ قبر بود، چيزي حدود ۵ ميليون تومان هزينه در برداشت تنها يک مداح با ني و صوت به ازاي يک ساعت ۹۰۰ هزار تومان دستمزد مي گرفت.
نصب بنر، چاپ عکس مرحوم بر روي شاسي و استند، ديزاين سنگ قبر، نيروهاي خدماتي با لباس هاي متحد الشکل، مجري با اجرا و سبک ويژه در سر مزار و رستوران، فيلمبرداري و عکسبرداري از ابتدا تا انتهاي مجالس، همه از جمله خدماتي است که اين روزها بسياري از موسسات تشريفات مراسم در خود دارند و هر کدام در اين موارد با يکديگر در رقابت هستند و تا تقاضايي نباشد مگر عرضه اي هست؟
در مراسمات عروسي هم اوضاع بهتري نداريم. فاصله بين عقد تا رفتن زير يک سقف يکي از پردغدغه ترين ايام زندگي زوجين به حساب مي آيد و آنقدر اين حرص زدن ها و بدو بدو ها براي برگزاري يک مراسم در خور زياد است که خيلي از زوجين اظهار مي کنند دوست دارند بعد از پايان مراسم شان هزار سال بخوابند تا شايد ذهن و فکرشان آرام شود ولي مگر مي شود؟ چرا که بعد از اين پاي بازخورد دوست و فاميل و آشنا به ميان مي آيد.
هزينه هاي ازدواج از همان روز خواستگاري شروع مي شود. گل و شيريني و خريد حلقه و کادوهاي دوران عقد تا مراسم نامزدي و بله برون و عروسي و غيره. حالا اگر اين هزينه ها به صورت لاکچري باشد که خود بخوانيد حديث مفصلش را.
مريم ۲۳ ساله که يک هفته ديگر مراسم عروسي اش است، مي گويد اگر همه چيز از آتليه و باغ و تالار و شام عروسي درخور نباشد بعدها فاميل پشت سرشان حرف مي زنند. مريم مي گويد دو ماه پيش عروسي دختر خاله اش بوده است و مجلس آنها نه تنها نبايد چيزي از آنها کم داشته باشد بلکه بايد بهتر هم باشد. مي گويد تالاري که براي مراسم شان در نظر گرفته اند يکي از تالارهاي لوکس شهر است که هزينه ورودي اش به ازا هر نفر ۲۰۰ هزار تومان است. وقتي از وضعيت مالي همسرش و خانواده هايشان جويا مي شويم اظهار مي دارد که متوسط است. و وقتي تعجب ما را مي بيند مي گويد يک شب در زندگي آدم است و بايد بهترين باشد. وي مي گويد هر طرف از خانواده داماد و عروس هزينه مهمان هاي خودشان را پرداخت مي کنند ولي همين هزينه نصفه هم چون سنگين بوده است مجبور شده اند خيلي از مهمانان را فاکتور بگيرند و به نزديکان درجه اول بسنده کنند تازه با تماس با همان نزديکان درجه اول هم از آمدنشان بايد اطمينان حاصل کنند که اگر نمي آيند حساب شان را کم کنند. نگار ۲۷ ساله مي گويد چند روز ديگر با همسرش و يک گروه فيلم و عکسبرداري عازم سن پطرزبورگ هستند براي گرفتن عکس هاي فرماليته شان. مي گويد اين روزها همه دنبال اين مدل عکس ها هستند و انصافا هم زيباست. نگار مي گويد اولين بار عکس ها و فيلم هاي دوستش را در صفحه اينستاگرامش ديده که در ترکيه گرفته شده بود: «خيلي عکس هاي خاص و قشنگي از آب در آمده بودند. اين شد که من و نامزدم هم تصميم گرفتيم همين کار را بکنيم. سفر ترکيه ارزان تر در مي آمد ولي چون دوستم آنجا رفته بودند ديگر جالب نبود ما هم همانجا برويم. تصميم گرفتيم يک جاي خاص تر را انتخاب کنيم.» قيمت اين پکيج هاي فرماليته را از يکي از آتليه هاي معروف تهران جويا مي شويم که متوجه مي شويم براي لوکيشن هاي داخلي که شامل دريا و جنگل و کوير است چيزي بين ۵ تا ۲۵ ميليون است. لوکيشن هاي خارجي هم قطعا خيلي از اين مبالغ بالاتر است.
محضرهاي لاکچري با سفره هاي عقد آنچناني که هزينه هاي چندين ميليوني دريافت مي کنند. گروه موسيقي، تصوير برداري از مراسم عقد و ساخت کليپ، اسکورت، نور افشاني و غيره از تشريفاتي است که در مراسم عقد شاهد آن هستيم. خريد جواهرات گران قيمت، سفارش لباس و دسته گل عروس از کاتالوگ هاي اروپايي، کيک چندين طبقه، ورودي هاي چند صد ميليوني تالارهاي عروسي، ميک آپ هاي ويژه به سبک اروپايي با هزينه چندين ميليوني، رفتن به خانه بخت با هواپيماي دو نفره، بالون، درشکه براي زوج هاي خاص پسند همه از جمله هزينه هاي کمر شکني است که در واقع چيزي جز بهاي در چشم بودن و تفاخر نيستند و البته به نظر عده اي لازمه يک مراسم عروسيِ به يادماندني.
بهار ۲۵ ساله که در آستانه جدايي از همسرش است مي گويد: «پدرم جهيزيه اي برايم خريد که آن سالها کم تر دختري داشت. ۱۰۰ تا ۱۵۰ ميليون جهيزيه خانه شوهر بردم که خيلي هايش حتي از جعبه در نيامد. عروسي که برايم گرفت چند سال پيش ۵۰ ميليون خرجش شد. اما حالا! »
به راستي چه قدر اين تجملات و زرق و برق ها در دوام يک زندگي نقش دارند؟ شام آنچناني و پر هزينه اي که مهمانان مي خورند تضمين خوشبختي زوجين است يا جهيزيه چشم پرکني که دختري به خانه شوهرش مي برد؟ بي ترديد افزايش آمار طلاق به ما مي گويد که کليد دوام زندگي مشترک را بايد در جاي ديگري جست.
اما اينکه چرا افراد به سمت تجمل گرايش پيدا کرده اند سؤالي است که اذهان را به خود مشغول مي کند.
دکتر حامد ماه زاده، روانشناس، در گفت و گويي به نقل از ايسنا قضاوت افراد را عاملي براي تجمل گرايي دانسته و اظهار مي کند: « ما انسانها دغدغه قضاوت ديگران را داريم و اين بهترين ابزار براي توليد کننده است و از آن استفاده ميکند و فرد تلاش ميکند که از کالاهاي لوکس استفاده کند و بدين ترتيب تصوير بهتري از خود ارائه دهد. »
دکتر فرزاد آصفيفر، روانشناس نيز مي گويد ما ژن تجمل نداريم اما در محيط و در مقايسه با افراد ديگر بحث جامعه شناسي شکل ميگيرد. وي در اين زمينه به خرد جمعي و خودآگاهي اشاره و اظهار مي کند: «خودآگاهي اتفاق نمي افتد مگر اينکه درصد زيادي از جامعه به يک باور منطقي و درست برسند و نه باور هيجاني و غلط. وقتي غلط پشت سرهم اتفاق مي افتد خودش تبديل به يک باور درست کاذب مي شود. براي اينکه خرد جمعي را تغيير دهيم بايد خرد فردي تغيير پيدا کند.»
وي اضافه مي کند: « ما افراد را بايد به گونه اي آموزش دهيم که خودشان را در مقام قياس قرار ندهند و يا اگر در مقام قياس قرار مي دهند با طبقه اجتماعي خودشان قابل مقايسه باشند.»
در همين راستا رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز در ۱۴ ارديبهشت سال ۸۷ در ديدار با اساتيد و دانشجويان دانشگاه هاي شيراز درباره پرهيز از تجمل گرایي و مبارزه با اشرافي گري فرمودند:
« امروز متأسفانه همانطور كه اين جوانها گفتند، مصرف گرائي و مسابقه تجمل پرستي و مسابقه پول درآوردن و تلاش براي پول دارشدن، يك طبقه جديدي درست كرده. نظام اسلامي با توليد ثروت مخالف نيست، با ايجاد ثروت مخالف نيست، بلكه مشوق اوست. اگر توليد نباشد، اگر ايجاد ثروت نباشد، حيات و بقاي جامعه به خطر خواهد افتاد، اقتدار لازم را جامعه به دست نخواهد آورد؛ اين يك اصل اسلامي است. اما ايني كه آحاد مردم دلشان لك بزند براي مسابقه اشرافي گري، براي تجمل پرستي، اين يك چيز بسيار نامطلوب است؛ اين چيزي است كه متأسفانه در درون ما هست؛ همانطور كه قبلا هم گفته ام: اسراف و مصرف گرایي افراطي. »
قطعا در کنار عوامل اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، عوامل شخصيتي و تربيتي نيز در بحث
تجمل گرايي نقش دارند و هدايت جامعه به سمت مصرف درست و دوري از تجمل گرايي در درجه اول نياز به آموزش براي خانواده ها دارد. چرا که افراد از درون خانواده ها وارد جامعه مي شوند و افکار و بينش خود را به جامعه تزريق مي کنند. هر چند از نقش متقابل جامعه نيز نبايد غافل ماند و هر چه قدر براي خانواده ها برنامه ريزي مي شود براي جامعه و فرهنگ جامعه هم بايد برنامه داشت. نقش رسانه ها در جهت اين فرهنگ سازي بسيار زياد است. هرچند گاهي خود همين رسانه ها سبب ساز نگاه غلط و لوکس پسند براي خانواده ها هستند. نگاهي به تبليغات تلويزيوني و فيلم ها و سريال هاي اين روزها گواه خوبي براي اين مدعاست.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.