مدیریت‌های دولت، اقتصادی نیست - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 6025
  پرینتخانه » اقتصادی تاریخ انتشار : 25 تیر 1398 - 23:41 |
اسدالله عسكراولادی در گفت‌وگو با رسالت:

مدیریت‌های دولت، اقتصادی نیست

عسكراولادي مرد صادرات ايران،‌ که در روزهاي بسيار سخت پا پس نکشيد و اگر در معاملاتي محتمل بود متضرر شود باز هم به دليل وعده اي که داده بود آن را فسخ نکرد، او مي‌گويد رمز موفقيتم اين است که زودتر از ديگران مطلع شوم زودتر از ديگران تصميم بگيرم و وقتي تصميم گرفتم بايد عمل کنم.
مدیریت‌های دولت، اقتصادی نیست

| حانيه مسجودي |
حاج اسدالله عسكراولادي، سلطان، زيره، ‌پسته رئيس اتاق بازرگاني ايران و رئيس اتاق ايران چين و تاجر به نام ايراني و جهان، متولد سال ۱۳۱۲ که در محله چهارراه سيرورس کوچه اولادجان متولد شد، روزها کار مي‌کرد و شب‌ها درس مي‌خواند او ۲ برادر دارد و ۲ خواهر. درگفت‌وگويي مي‌گفت اولين معامله تجاري ام يک کيسه کنجد بود که از بازار ۵۳ تومان خريد و به نانوايي محله‌شان ۷۰ تومان فروخت و اولين سودش را براي مادرش يک جعبه شيريني خريد و دومين تجارتش هم کشمش بود که به بقال سر کوچه فروخت.
عسكراولادي مرد صادرات ايران،‌ که در روزهاي بسيار سخت پا پس نکشيد و اگر در معاملاتي محتمل بود متضرر شود باز هم به دليل وعده اي که داده بود آن را فسخ نکرد، او مي‌گويد رمز موفقيتم اين است که زودتر از ديگران مطلع شوم زودتر از ديگران تصميم بگيرم و وقتي تصميم گرفتم بايد عمل کنم.
حبيب الله عسكراولادي، برادر اسدالله که عضو حزب موتلفه و فعال انقلابي زمان شاه بود که در آبان ماه سال ۹۲ در سن ۸۱ سالگي فوت کرد، همواره نام او را با تيتر حبيب‌الله عسكراولادي و نيم قرن تجربه سياسي در خبرها مي‌ديديم، عسكراولادي پس از انقلاب اسلامي، مسئوليت‌هايي همچون نمايندگي ولي فقيه در کميته امداد امام خميني و بنياد پانزده خرداد را برعهده داشته و تا پيش از مرگش رئيس شوراي مرکزي کميته امداد و عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام بود.
حاج اسدالله؛‌ برخي او را يکي از ثروتمندترين افراد ايران به‌شمار آورده‌اند، صادرات پسته، زيره، ميوه‌جات خشک و واردات شکر و لوازم خانگي مهمترين فعاليت اقتصادي اوست.با اين حال عسكراولادي خود را کسبه خرد مي‌داند که در زمينه صادرات فعاليت کوچکي دارد و حتي شمارش ميليارد را بلد نيست. اما درمصاحبه‌اي بيان کرد که به ميلياردر بودنم افتخار مي‌کنم و از هيچ به اين نقطه رسيدم.
او گفته بود که بعد از تحصيل فقط مانده دکترا بگيرم که ديگر دنبال آن نرفتم‌و ترجيح دادم کاسبي کنم و کاسبي رونق گرفت و سلطان زيره شدم.عسكراولادي در پاسخ اين‌که چطور سمت زيره رفتيد؟ مي‌گويد: من خيلي مشهد مي‌رفتم و زيره در مشهد، در جنوب خراسان بود. يکي دو بار با تجاري که از جنوب خراسان مي‌آمدند برخورد کردم. اين‌ها زيره داشتند. از اين محصول خوشم آمده بود. زيره را مي‌خريدم و اندک اندک کارخانه زيره HASAS را تاسيس کردم. کارخانه بوجاري زيره بود که در واقع زيره را پاک مي‌کنند. وقتي اين کارخانه را درست کردم زيره را ۱۰۰ درصد پاک کردم. به نيويورک رفتم. مرکز بزرگ زيره در نيويورک بود. با يکي دو نفر از تجار زيره صحبت کردم و نمايندگي از آن‌ها گرفتم و نمايندگي هم دادم. زيره را در سال ۱۳۳۴ يا ۱۳۳۵به نيويورک مي‌فرستادم و از آن زمان بازار نيويورک را تسخير کردم.
تا من هر دوشنبه از ايران نرخ زيره را نمي‌دادم در بورس نيويورک معامله را شروع نمي‌کردند. تا اين اندازه در زيره جلو رفته بودم. يک روزي انبار بزرگي داشتم که همه شرکت‌هاي حمل و نقل ماشين‌هاي خود را آنجا مي‌بردند که زيره‌هاي من را بار کنند. هر هفته‌اي ده تا ۵۰ تا کانتينر بار مي‌کردند. در زيره توفيق خوبي پيدا کردم. بعد ديدم زيره قيمت پائيني دارد. آرام وارد محصول کشمش شدم. در کشمش فعاليت کردم و کارخانه کشمش تاسيس کردم که هنوز هم دارم.
براي گفت‌وگو با او وقت گرفتيم و ما را به اتاق بازرگاني ايران و چين دعوت کرد، ساعت ۲ ظهر با او قرار گفت‌وگو داشتيم و راس ساعت به اتاق رسيديم،‌ ساختماني دوطبقه که اتاق رياست حاج اسدالله طبقه دوم بعد از پله‌هاي مارپيچ و کرم رنگ اين ساختمان بود، فضا آرام و همه چيز سرجاي خود قرار داشت، از گرماي خورشيد به داخل ساختمان رفتيم که يکي از کارکنان ما را به اتاق اسدالله عسكراولادي راهنمايي کرد.
از اتاق انتظار به طبقه دوم رفتيم و کنار پله‌ها اتاق حاج اسدالله قرار داشت، پيرمردي مرتب و آرام که به محض ورود چشمان درشت و بيرون زده‌اش توجه را جلب مي‌کرد،‌ وسايل اتاق از نمادها و برندهاي چيني بود که گويا روحي متفاوت به فضا بخشيده است و روبه روي ما، پيرمردي نشسته بود و بعد از اين‌که روزنامه چاپ روز را به دستش داديم خودش را با خواندن خبرها مشغول و منتظر سوالات بود، قبل از ورود به دفترش تصميم گرفته بودم از تعداد سوالات کم کنم اما بعد از ديدن او از اين تصميم منصرف شدم و او به تمام سوالات با صبر و به آرامي پاسخ داد.
پوست مايل به سرخ و چشمان درشت و کت مشکي با پيرهني سفيد و شکمي بيرون زده که نشان از حاجي بازاري بودن اوست، دفتري مرتب و تزيين شده از نمادهاي چين و مهم تر از همه خنک. گفت‌وگوي اعضاي اتاق در سالن روبه رو تجربه‌اي بود که حس غريبگي به ما نمي‌داد. گفت‌وگو با مردي که از جواني با تلاش خودش به اين نقطه از اقتصاد رسيده براي من بسيار ذاب بود اما زمان مجال نمي‌داد و حاج اسدالله تاکيد کرده بود که بايد راس ساعت ۳ و ۳۰ دقيقه به قرارش برسد. به همين دليل تصميم گرفتم سوالات اقتصادي و مهم‌تر را زودتر بيان کنم.
دستگاه ضبط صدا را روشن کردم و روي ميز گذاشتم و براي اطمينان و از دست ندادن احتمالي گفت‌وگو، دستگاه تلفن همراهم را هم روشن کردم، سوال نخستم از حاج اسدالله اين بود:
اقتصاد ايران با شرايط خاص مواجه شده و با توجه به تجربيات و سوابق شما حتما حرف‌هايي براي گفتن داريد.
شرايط خاصي پيش نيامده،‌ بلکه ما درحال گذراندن دوره سختي از لحاظ اقتصادي هستيم و اين دوره سخت ممکن است ۶ ماه ديگر طول بکشد ما روزنه اميدي با مذاکراتي که گفته مي‌شود وجود دارد و اگر نماينده رئيس جمهور فرانسه صحبت هايي کرده باشد و موثر باشد مي‌توان اميدوار بود، شنيدم که آقاي فرازي سرپرستي مذاکراتي را به عهده دارد، روي هم رفته شرايط خوبي نداريم اما شرايط رو به بهبود است و بدتر از اين نخواهد شد،‌ ان‌شاالله اين بهبود تداوم پيدا مي‌کند مشکل ما از مديريت هاست،
مديريت‌هاي ما در دولت شرايط خاص مناسب نيست اما مي‌گذرد در شرايط فعلي مديريت‌هاي ما به سمتي مي‌رود که اقتصاد بهتري را به زودي شاهد باشيم.»
در گفت‌وگويي بيان کرديد که بهتر است تيم اقتصادي دولت اصلاح شود.
«درحال‌حاضر تيم اقتصادي دولت متشکل از بانک مرکزي، سازمان برنامه و بودجه و وزارتخانه‌هاي صنعت، رفاه، راه و شهرسازي و اقتصاد نتوانستند آن‌طور که بايد و شايد راهنمايي کنند، رئيس جمهور ماشالله حرف خوب مي‌زند اما نتيجه‌اي نمي‌بينيم،‌ اشکال دولت اين است که مديريت‌ها اقتصادي نيست و تصميم گيري ها بر اساس نظرات شخصي است، من گفتم بايد اصلاح شود و اگر اصلاح نشود در همين حالت باقي خواهيم، اکنون وضع اقتصادي خوبي نداريم، مقام معظم رهبري نقطه قرمزي دارد که گفت‌وگو با آمريکا مجاز نيست، حق هم با ايشان است زيرا آمريکا اذيت مي‌کند و رئيس جمهورشان خوب نيست.»
«خودم در تجارت، صادرات را انتخاب کردم و مدت‌هاي طولاني است که در اين کار هستم اما در حال حاضر صادرات مشکل دارد و دولت پيمان گذاشته طي ۴ ماه بايد ارز حاصله را به کشور بازگردد،‌ اما اين کار عملي نيست در صادرات نمي توانيم ارز حاصله را طي ۴ ماه به کشور بازگردانيم و اين مدت بايد به ۱۰ الي ۱۲ ماه افزايش يابد، همان‌طور که گفتم رئيس‌جمهور فرمايشات خوبي دارد و خوب صحبت مي‌کند اما در عمل نمي تواند
به حرف هاي خودش عمل کند.»
به نظر شما مشکل به وجود آمده به دليل چند نرخي بودن ارز است؟
«ارز سنا خوب است اما ارز نيمايي نه، چراکه پايين‌تر از قيمت تمام شده براي خريد کالاي صادراتي است. کالاي صادراتي را با ارز برابري ۱۳ يا ۱۲/۵۰۰ تومان مي‌خريم اما ارز نيمايي ۸ الي ۹ هزار تومان است و از بازار کم‌تر است و به همين دليل عملي نيست اما ارز سنا راه‌گشاست،‌ اميدواريم اگر صادرات با ارز سنا را ادامه دهيم بتوان صادرت را رو به بهبود ادامه داد.»
وضعيت تبادل و تجارت با چين چطور است، شما در گفت‌وگويي بيان کرديد که بعد از امضاي برجام و به دليل اميدواري ما طرف‌هاي اروپايي چيني ها را بي محلي کرديم و آن‌ها ناراحت شدند
«اين ماجرا براي سال گذشته است، زماني که برجام موفق شد ما دروازه ها را براي هيئت‌هاي اروپايي باز و به چين بي محلي کرديم، چيني‌ها همواره با ما تجارت کردند اما ما را گول نزدند درمقابل بعد از امضاي برجام و ورود اروپايي‌ها به ايران،‌ هيچ کاري هم انجام ندادند و ما را فريب دادند،‌ آمريکا هم که بعد از مدتي برجام را بهم زد و وضعيت بدتر شد، چيني‌ها هم گفتند شما به سراغ اروپا رفتيد و از اين رفتار دلخور شدند اکنون اما روابط ما با چين درحال بهبود است و اصلاح خواهد شد، کمابيش از ما نفت مي‌خرند نه آنطور که ما مي‌خواهيم و توقع داريم،‌درمقابل هم مقداري کالا به ما مي فروشند روابط ما با چين طي ۶ ماه آينده بهتر خواهد شد.»
گفته مي‌شود که چيني ها در ۳۰ الي ۴۵ درصد مبلغ کالا را پرداخت مي کند و ۶۰ تا ۷۰ درصد را بايد از آنها کالا بگيريم آيا در شرايط فعلي رکود توليد اين به نفع ما است
«خير به نفع ما نيست، ما گفته بوديم ۸۰ درصد را پول بدهند و ۲۰درصد باقي مانده را از آن‌ها کالا مي‌گيريم و درحال مذاکره سر اين توافق هستيم.»
آيا اين مسئله تحقق پيدا مي‌کند؟
«مشخص نيست ما تاکيدمان اين است که ۷۰ الي ۸۰ درصد را پول بگيريم و مابقي کالا باشد، و با اين روش مي‌توانيم از کشورهاي چين و اطراف آن‌ها مواد اوليه، ماشين آلات و کالا دريافت کنيم.»
چين اکنون در جنگ اقتصادي با آمريکاست و آمريکا را تحريم کرده است،‌به نظر شما چين چقدر قدرت دارد تا آمريکا را مغلوب کند؟
«چين قدرتمند است، ‌اکنون آمريکا و چين دو قدرت اول و دوم جهان هستند اما ممکن است اين جنگ تا ۵ تا ۶ ماه ديگر تمام شود،‌ اين جنگ به نفع چيني‌ها تمام خواهد شد و خواهيم ديد که آمريکا حريف چين نمي‌شود اکنون دومين اقتصاد جهان چين است و ممکن است اين رتبه دوم در چند سال آينده به رتبه اول جهان برسند،‌ جنگ اقتصادي همه جاي دنيا هست اکنون بين اروپا و آمريکا،‌ همچنين روسيه و آمريکا هم جنگ اقتصادي وجود دارد و روسيه مورد تحريم آمريکا قرار گرفته و روس ها هم آمريکايي‌ها را تحريم کردند و در عين حال با يکديگر مي جنگند، خريد و فروش مي کند.»
نتيجه جنگ اقتصادي بين چين و آمريکا چيست؛ آيا به نفع ايران خواهد بود؟
«بله به نفع ايران است. هر چقدر اين دو با يکديگر دعوا کنند بيشتر به نفع ماست،‌ اما به اين شرط که اين دعواها ادامه پيدا کند، احتمال برنده شدن چين در اين جنگ بيشتر است، چيني ها
طرف ما هستند و ما در اين بازي برنده هستيم، انشالله که همين طور باشد اما اگر آن‌ها به صلح برسند ما ضرر خواهيم کرد،‌ اميدواريم که به صلح ختم نشود.»
ما مدت طولاني در چين سفير نداشتيم، علت و تبعات اين اتفاق چه بود؟
«مدتي سفير انتخاب نکرده بوديم اما در حال حاضر ۲ ماه است که سفير ما به چين اعزام شده است و سفير چين هم به ايران آمده است، نداشتن سفير در ايران براي ما تبعات داشت و ضرر کرديم اما اميدواريم که جبران شود.»
نظرتان درمورد وضعيت ارزي چيست، شما گفتيد دولت باعث افزايش نرخ ارز است و مردم نقشي نداشتند، آيا هنوز سر نظر خود هستيد؟
«بله، دولت نرخ ارز را پايين آورد و بالا برد، قيمت دلار به ۱۵ هزار تومان رسيد و دولت هم از اين اتفاق حمايت کرد، اکنون اما بانک مرکزي سياست خوبي را به کار برده و آرام آرام نرخ کاهش پيدا کرده است، امروز نرخ ۱۲ هزار و ۴۰۰ تومان بود و ديروز ۱۲/۵۰۰ تومان که ۱۰۰ تومان کاهش داشته است، اگر بانک مرکزي همين رفتار را داشته باشد باز هم با کاهش روبرو خواهيم بود اما کاهش نرخ دلار از ۱۲ هزار تومان بيشتر به نفع ما نيست و هم ضرر دولت است و هم به ضرر همه، براي اينکه دولت بايد صادرات را با نرخي تعيين کند که رونق داشته باشد اگر به پايين تر از ۱۲ هزار تومان برسد صادرات ديگر صرف ندارد و صادراتي انجام نخواهد شد، اگر دلار روي ۱۲/۵۰۰ تومان بماند عدد مطلوبي است اما اگر کاهش پيدا کند و به ۱۱ هزار تومان برسد ديگر صادراتي نخواهيم داشت و هيچ کس
صادر نمي‌کند.»
چرا کاهش نرخ ارز براي صادرات به صرفه نيست؟
به اين دليل که قيمت تمام شده کالاي که مي خواهيم بخريم پايين تر از اين قيمت به ما نمي دهند به طور مثال من
مي خواهم پسته بخرم و پسته را با نرخ برابري ۱۲۵۰۰ تومان کمتر نمي دهند اگر عرض کمتر از ۱۲ هزار و ۵۰۰ تومان بشود پسته فروش ها به آن قيمت نمي‌فروشند و انبار مي‌کنند و ما نمي توانيم صادر کنيم
طبق آمار در سال ۲۰۱۷، ۴۲ميليارد دلار با چين مبادله تجاري و در سال ۲۰۱۸ قرار بوده است ۴۴ ميليارد دلار باشد در سال ۲۰۱۹ اين پيش بيني چطور برآورد مي کنيد؟
«درحال‌حاضر اين عدد کاهش پيدا کرده و به ۳۶ ميليارد دلار رسيده است و چيني ها نتوانستند به تعهدات خودشان براي خريد از ما عمل کنند چرا که درحال جنگ با آمريکا بودند و دلار ما هم کاهش پيدا کرد به همين دليل چيني ها تبادل با ايران را با ما کاهش دادند.»
يعني مجدد تبادلات ما با چين افزايش پيدا مي‌کند؟
«اگر ارز بخواهد همينطور کاهش پيدا کند و روابط ما با چين تغييري نکند خير، اما اگر نفت را از ما بخرند و کالا به ما بفروشند تبادلات جريان پيدا مي‌کند درحال حاضر آن‌ها مي‌خواهند از ما نفت بخرند اما مانند گذشته نيست، چين سال ۲۰۱۷ روزي ۴۰۰ الي ۵۰۰ هزار بشکه نفت از ما مي‌خريد اما امروز اين عدد پايين‌تر است و اگر ادامه پيدا کند به ضرر ماست و معادلات ما به ۲۵ ميليارد دلار مي‌رسد.»
شما به بازگشت ارز حاصل از صادرات اشاره کرديد اين که صادرکنندگان ما نمي توانند ارز خود را طي ۴ ماه به کشور بازگردانند اين يعني خروج سرمايه پيش بيني شما براي جلوگيري از اين اتفاق چيست؟
«اين به معناي خروج سرمايه نيست بلکه برعکس، راه بازگشت ارز حاصله اين است که بانک مرکزي مسير را اصلاح کند و راه حل بازگرداندن ارز را زودتر به ما نشان دهد، اين خروج سرمايه نيست زيرا اگر صادرکنندگان نتوانند ارز را برگردانند چيزي به خارج از کشور صادر نمي‌کنند و حتماً بايد پول را بازگردانند، ما معتقديم صادرات غيرنفتي بايد به چرخه توليد روانه شود، چگونگي اين بازگشت را بايد بانک مرکزي به تفاهم برسد.»
بنابراين اين صادرات بايد شکل بگيرد تا مقداري صادرات ما بهبود پيدا کند؟
بله، بايد اين تفاهم شکل بگيرد تا صادرات رونق يابد و ارز حاصله به کشور بازگردد.»

نویسنده : حانيه مسجودي |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای مدیریت‌های دولت، اقتصادی نیست بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.