معصومه پورصادقی
دبیر گروه سیاسی
دفاع مقدس، واژه‌ای غریب و نامونس که از شهریور سال ۵۹ وارد ادبیات سیاسی ایران و حتی جهان شد. امر دفاع رفتاری طبیعی و درعین‌حال عکس‌العمل و واکنشی تعریف می‌شود که هر موجود زنده‌ای زمانی‌که خطری هستی و منافعش را تهدید می‌کند در واکنش به آن خطر عملی را از خود بروز می‌دهد که می‌توان آن را دفاع نامید، اما با نشستن واژه مقدس در کنار دفاع این امر مادی، بعدی معنایی  و غیرمادی نیز پیدا کرد. درواقع  دفاع مقدس فراتر از یک ترکیب اسمی بلکه یک فرهنگ، مکتب، الگو و روش است. آنچه‌که  به دفاع مقدس چنین ویژگی را بخشیده  مفهوم مقاومت است.  در حقیقت مقاومت  همان سحابی است که ستاره دفاع مقدس از آن متولد شده است. ستاره‌ای که همانند کارکرد ستاره قطبی، به ره گم‌کردگان راه نشان می‌دهد و امروز که بیش از هر زمان دیگری مسیر مه‌آلود شده و دوراهی به چندراهی‌ها  تبدیل‌شده و دامگاه‌هایی پرزرق‌وبرق نیز در مسیرمان گسترانده شده است، دفاع مقدس نشان‌دهنده مسیر و پوچ کننده این دامگاه‌های خطرناک است هرچند برخی از  پس نفس برنیامدند و  اسیر سراب‌های خیالی شدند!   لذا خالی از لطف نیست اگر به چند مورد از مهم‌ترین ویژگی‌های دفاع مقدس که مناسب احوالات کنونی امان  نیز هست، اشاره کرد. امروز نزدیک به ۴۲ سال است که از شهریور سال ۵۹ می‌گذرد زمانی که صدام  سرخوشانه بر دیوار پوشالی غرب تکیه زده بود و برخی کشورهای منطقه نیز موذیانه برایش  سایبان می‌ساختند تا به خون کشیده شدن خاک ایران را تماشا کند؛جلوی دوربین‌های تلویزیونی حاضر شد و  پیمان ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و در جسارت و وقاحتی وصف‌ناشدنی بر خاک ایران طمع کرد و گفت که کشورش بر اروندرود یا همان شط العرب مالکیت دارد و درعین‌حال جزایر سه‌گانه نیز برای اعراب است، بنابراین  همزمان جنگ زمینی، هوایی و دریایی علیه ایران را آغاز کرد و به‌این‌ترتیب برای اولین بار اخبار ساعت ۲ بعدازظهر روز ۳۱ شهریور، خبر بمباران فرودگاه مهرآباد را مخابره کرد و آتش جنگ تحمیلی  شعله‌ور شد. 
شاید بتوان گفت یکی از دلایلی که موجب شد تا صدام افسار پاره کند و اسب جنگ را به سمت ایران هی کند محاسبات احمقانه و کودکانه‌اش از اوضاع داخلی ایران  بود او فکر می‌کرد در عرض یک هفته می‌تواند به تهران برسد زیرا طبق محاسباتش با وقوع انقلاب و اوضاع نامطلوب داخلی و نابسامان بودن ارتش ایران، حالا فرصت مغتنم بود که همچون کفتار به جان خاک ایران بیفتد و از آب گل‌آلود ماهی بگیرد اما ای دریغ که نه‌تنها ماهی شکار نکرد بلکه در فاضلاب تاریخ نیز کالبد جان را رها کرد و رفت. درواقع با وقوع جنگ و به فرمان امام(ره)، بی‌توجه به اوضاع ارتش،  مردم خود کمر همت بستند و مردانه رهسپار جنوب و غرب کشور شدند تا مام میهن را حفظ کنند. در حقیقت حضور مردم و مردمی شدن جنگ اولین و مهم‌ترین  نکته در دفاع مقدس است که مسئولان باید امروز به آن اهمیت زیادی بدهند اگر مسئولان کشور مردم را امین خود بدانند و درعین‌حال خودشان نیز امین مردم باشند می‌توان بسیاری از گردنه‌ها و پیچ‌های  سخت را با موفقیت پشت سر گذاشت. 
جنگ تحمیلی یک نبرد نابرابر قدرت بود زیرا در یک سمت دولتی با حمایت گسترده دوستان به جنگ آمده بود و در سمتی دیگر دولتی بود که نه‌تنها از ثبات داخلی برخوردار نبود  بلکه  باید با تحریم‌ها و کارشكنی‌ها مقابله می‌کرد، درواقع به لحاظ مادی هیچ تناسبی در عرصه میدان جنگ  بین طرف‌های درگیر وجود نداشت اما یک‌طرف  به لحاظ بعد معنایی غنی بود. زیرا که یکی از عناصر مهمی که در مفهوم مقاومت وجود دارد تأکید بر امر غیرمادی و معنایی است ایران در حالی هشت سال جانانه در مقابل عراق جنگید که برخلاف  وجود عدم توازن قدرت مادی توانست دشمن را نه‌تنها از خاک خود  بیرون کند بلکه به عمق خاک دشمن نیز  نفوذ کرده و درنهایت انگشت شیطان بر ماشه رفت و مسافران در آسمان، آسمانی شدند تا پایان جنگ را تحمیل کنند و صدام را از زیر چکمه‌های رزمندگان اسلام نجات بدهند.روزی سید مقاومت گفت سربند «یا زهرا» بر رژیم  صهیونیستی پیروز خواهد شد و درنهایت در یک جنگ سی‌وسه روزه پیروز شد. این همان بعد معنایی ستاره دفاع مقدس است. در حقیقت در مقاومت محاسبات فراتر از بعد مادی می‌رود، اصلا مقاومت زمانی که در شکل و شمایل  تمامه ظاهر می‌شود که قدرت نامتوازن و نابرابر باشد وگرنه تضاد و جنگ بین دو قدرت برابر که دیگر معنای مقاومت نمی‌دهد بلکه  در مقاومت همواره کفه قدرت مادی به‌طور نسبی به سمت یکی از طرف‌ها سنگینی می‌کند. نمود آن را می‌توان درنبرد مقاومت فلسطینیان دید که بیش از ۷۰ سال است در مقابل به‌اصطلاح بزرگ‌ترین ارتش دنیا مقاومت می‌کنند و همین چند روز پیش نیز با قاشق از امنیتی‌ترین زندان رژیم صهیونیستی فرار کردند. یا همین شکست داعش، به‌روزترین تجهیزات آمریکایی از طریق هلی برن به دستشان می‌رسید تا نسخه مقاومت در منطقه پیچیده شود اما نسخه خودشان پیچیده شد. لذا عده‌ای امروز بر روی کاغذ وضع ایران را مطلوب نمی‌دانند و دم از مذاکره و گفت‌وگو می‌زنند و می‌گویند با برترین اقتصاد دنیا درنیفتید و دوران موشک نیست و گفت‌وگو کنید !!  منطقی که پشت این صحبت‌ها وجود دارد همان منطق مادی است. اما همین کدخدایی که به الهه معبد برخی داخلی‌ها تبدیل‌شده و به‌زعم آن‌ها  قدرت اول است نه‌تنها صدای ترک‌هایش از دهه‌ها پیش  به گوش رسیده بلکه امروز در حقیرانه‌ترین حالت منطقه را ترک می‌کند می‌رود که مبادا اژدهای شرق قورتش بدهد آیا عدم مقاومت در برابر شکار زخمی عقلانی است؟ مقاومت نه‌تنها در میدان بلکه امروز باید در دیپلماسی خودرا  نشان بدهد و همین مقاومت است که ما را پیروز خواهد کرد. و نکته آخری که می‌تواند پل امروز و دفاع مقدس باشد و بی‌ارتباط با امر مقاومت نیست، مربوط  به حرف‌شنوی و اطلاعات از امر امام(ره) است،  در دوران دفاع مقدس هر فرمان و صحبت امام بر قلب فرماندهان حک می‌شد و تا اطاعت  و به اجرا نرساندن آن جبهه‌ها از غلیان نمی‌افتادند درواقع یکی از رموز پیروزی در دوران دفاع مقدس گوش فرادادن به اوامر امام بود اما امروز متأسفانه نه‌تنها برخی گوش‌های خود را می‌بندند تا سخنان رهبر حکیم و فرزانه انقلاب را نشنوند بلکه همه همت خود را به کار می‌گیرند تا حرف‌نشنونی‌ها و حتی نافرمانی‌ها و اصرارهای بی‌مورد خود را نیز به رهبری نسبت بدهند و از این طریق خود را تبرئه کنند که حقیقتا حق‌الناس تلقی می‌شود. نمونه آن را باید در همین مسئله خوزستان دید که نابسامانی اوضاع به دلیل حرف‌نشنوی مسئولان و عدم توجه به تذکرات رهبری، شرایط به سمت امنیتی شدن می‌رفت اما این تنها یکی از کوچک‌ترین نمونه‌ها در احوال کنونی ماست لذا اطاعت از رهبر حکیم انقلاب و توجه به هشدارهای پدرانه و خردمندانه ایشان حتما کلید حل مشکلات خواهد بود زیرا تفکر و بیانات رهبر معظم انقلاب نمود واقعی و بارز مکتب مقاومت است و چه‌بسا بتوان ایشان و معمار کبیر انقلاب اسلامی را مؤلفان اصلی  مکتب مقاومت دانست.