فرانسه دوباره عليه ماکرون به پا ميخيزد
|گروه بين الملل|
کاخ اليزه ، بحران را به صورت عيني در خيابانهاي پاريس و ديگر شهرهاي فرانسه حس مي کند. تلفيق توان جليقه زردهاي مخالف نظام سرمايه داري، که ۵۶ هفته است به تظاهرات خود ادامه مي دهند با خشم افکار عمومي از سياستهاي ماکرون و اعتصاب گسترده اي که در فرانسه به راه افتاده است، مسير سختي را در مقابل چشمان رئيس جمهور ناتوان اين کشورترسيم کرده است. ادامه اعتصاب در فرانسه زندگي مردم را مختل کرده است.
در اين ميان، چهارمين روز اعتصاب بخش حمل و نقل فرانسه در اعتراض به اصلاح نظام بازنشستگي زندگي مردم اين کشور را به شدت مختل کرد. اين در حالي است که سه اتحاديه اصلي راه آهن خواستار تشديد اعتراضات شده اند.
اين اعتصاب موجب شده است تا مردم براي جابه جايي به خطوط اتوبوسراني که توانايي اين حجم از مسافر را ندارد، هجوم ببرند. اين در حالي است که هيچ مسافري در ايستگاه هاي قطار به چشم نمي خورد. اين وضع مشکلات زيادي را نيز براي گردشگران به وجود آورده است.
تردد قطارها همچنان با اختلال فراوان همراه خواهد بود به گونه اي که به طور متوسط از هر ششصد قطار تندرو تنها يک قطار و از هر ۱۰ قطار عادي يک قطار مسافران را جابه جا مي کند.اين اعتصاب در مارسي نيز موجب کاهش شديد حرکت قطارها شده و موجب نارضايتي برخي از مسافران شده است.
ماجرا به اين نقطه ختم نمي شود! کاخ رياست جمهوري فرانسه از برگزاري نشست وزراي دولت با امانوئل ماکرون, رئيس جمهور اين کشور در مورد لايحه اصلاح قانون بازنشستگي خبر داد.تحولات جاري در فرانسه، در قالب «خشم افکار عمومي از نظام سرمايه داري» قابل تفسير است. آنچه مسلم مي باشد این است که اعتراضات جاري در فرانسه، ماهيتي بنيادين و زيربنايي دارد. به عبارت بهتر، در اينجا ما با پديدهاي سطحي و روبنايي مواجه نيستيم. نوع رفتار معترضين، شعارهايي که آنها سر مي دهند و خشمي که بر فضاي تظاهرات حاکم است، نشان دهنده انفجار جامعه فرانسه و تمايل ذاتي آن مبني برنماد گذار از وضعيت موجود جامعه است. از اين رو، بي دليل نيست که سه بار عقب نشيني ماکرون در برابر معترضين منجر به پايان اعتراضات نشده است. از سوي ديگر، “جليقه زردها” در روزهاي نخست حضور خود در خيابانهاي پاريس و ديگر شهرهاي فرانسه، صرفا حکم “گروهي معترض” را داشتند اما در مدتي کوتاه به “نماد گذار ساختاري در فرانسه” و حتي باتوجه به سرايت اعتراض ها به ساير کشورهاي اروپايي، به “نماد گذار از اروپاي واحد” تبديل شدند. در مقياسي وسيع تر، جليقه زردها به نماد “تقابل با نظام سرمايه داري” تبديل شدند. مخاطب جليقه زردها صرفا دولت ماکرون نيست بلکه ساير احزاب و گروهها، اعم از سوسياليست و محافظه کار هستند که طي دهههاي اخير، خصوصا پس از تشکيل اروپاي واحد عملا قدرت هضم مطالبات مردمي را نداشته اند. بنابراين، اعتراض جليقه زردها را نمي توان به يک اعتراض حزبي از سوي جريانهاي ملي گرا يا چپهاي افراطي تقليل داد. نبايد فراموش کرد که اقشار مختلفي از مردم در ميان جليقه زردها حضور دارند. افرادي که لزوما متعلق به هيچ يک از جريانهاي سياسي در فرانسه نيستند.
هم اکنون اتحاديه اروپا بيش از پيش در قبال اعتراضهاي گسترده اي که در فرانسه به وقوع پيوسته ، احساس خطرو ترس مي کند. در سال ۲۰۰۷ ميلادي، زماني که بحران اقتصادي در اروپا به وقوع پيوست، شاهد آغاز اعتراضات در دو کشور يونان و اسپانيا بوديم. در آن زمان، بحران از “سطح هرم” شروع شد و به “راٌس هرم” يعني تروئيکاي اروپايي نرسيد. همين مسئله سبب شد تا سه کشور آلمان، انگليس و فرانسه در صدد مهار و مديريت اعتراضات اقتصادي در درون اروپا بر آيند. همچنين آنها با ساده سازي صورت مسئله، سعي کردند اين اعتراضات را به “اعتراضات معيشتي”تقليل دهند. فراتر از آن، سران اروپايي به دروغ به شهروندان خود وعده دادند که با اعمال سياستهاي رياضتي در کوتاه مدت، شاهد مهار بحران در قاره سبز خواهيم بود. هم اکنون در پايان سال ۲۰۱۹ ميلادي قرار داريم و بحران اقتصادي در اروپا باقيست. “رشد اقتصادي” به عنوان يک شاخص مالي نيز در طي اين مدت عملا نتوانست جايگزين “رياضت اقتصادي” شود.
در حال حاضر اعتراضها از “راٌس هرم” آغاز شده و به سطح هرم در حال گسترش است. اين اعتراضها از فرانسه آغاز شد؛ کشوري که دومين اقتصاد منطقه يورو و فراتر از آن يکي از رهبران اصلي اروپاي واحد و منطقه يورو محسوب مي شود. همگان به ياد دارند که در سال گذشته ميلادي از ماکرون به عنوان رهبر جديد اروپاي واحد ياد مي شد! سياستمداري که محبوبيت وي هم اکنون در کشورش به حدود ۲۳ درصد تنزل پيدا کرده است. صراحتا معتقدم که اروپا با جدي ترين بحران ممکن از زمان تشکيل خود مواجه شده است. بحراني که مديريت آن از عهده سياستمداران سنتي (سوسيال دموکرات و راست ميانه ) خارج شده است؛ زيرا مسئلهاي که اکنون اروپا با آن مواجه است، هم به لحاظ ماهيت طبقاتي معترضان که از طبقهي فرودست جامعه هستند و هم به لحاظ کيفيت شروع و ادامه اعتراض ها که به صورت دومينو وار به ديگر کشورهاي اروپايي سرايت کرده است، متفاوت از گذشته است.
علي رغم پيش بيني هاي اوليه اي که در پاريس و حتي از سوي اکثر کارشناسان در اروپا مبني بر مرگ زودهنگام جنبش جليقه زردها صورت گرفت، هم اکنون شاهد تشديد فعاليت و اعتراضات آنها هستيم. از سوي ديگر، جليقه زردها توانسته اند بخش مهمي از جامعه فرانسه را نيز در اين اعتراضات با خود همراه و همگام سازند. سياستمداران فرانسه، اعم از سوسيالیست و محافظه کار در طول دهههاي گذشته از کشورشان به عنوان مهد دموکراسي ياد کرده اند. بر همين مبنا، فرانسوي ها همواره در حوزه حقوق بشر در داخل کشورهاي ديگر، براي خود حق مداخله قائل شدهاند. بدون شک سرکوب تظاهرات جليقه زردها از سوي پليس فرانسه، اين ادعاي واهي را بيش از پيش زير سؤال خواهد برد. اختصاص يک پليس فرانسوي در ازاي هر معترض، نشان مي دهد که پليس و نهادهاي امنيتي فرانسه اعتماد به نفس و توانايي خود را در مصاف با تحولات اخير در اين کشور از دست دادهاند.
جلیقه زردها , فرانسه , کاخ الیزه , گروه بین الملل , ماکرون
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.