غافلگیر نمیشویم گیر غافلان افتادهایم!
گروه اجتماعی
هرسال با فرارسیدن پاییز، تاریخ برای ما تکرار میشود و عجیب آنکه، از درس آموختههای پیشین برای پیشگیری از وقوع سیل، عبرت نمیگیریم.
حتی نیمی از سیلهای کشور در بسامدی پرتکرار مربوط به ۷ استان است و باز مدیران برای کنترل و مهار چنین وضعیتی راهحلی ندارند.
حاصل این بیبرنامگی و نبود راهحل این است که تداوم بارش باران و وقوع سیلاب، راههای ارتباطی استانهای خوزستان و بوشهر و برازجان – گناوه را مسدود میکند. در برازجان مردم تا کمر در آب میمانند، در مهریز، معابر دچار آبگرفتگی میشوندو ماهشهر، بندرامام، اهواز ، آبادان و خرمشهر را آب میبرد؛ اما ماجرای این سیل با گذشته متفاوت است؛ اوضاعواحوال کرونایی، با سرریز آبهای سطحی و فاضلاب در خوزستان، اسباب دردسر است و بر دامنه مشکلات ویروسی میافزاید. با این حجم از آب و فاضلاب که در خیابانها و خانههای مردم سرازیر شده، چگونه میتوان با کرونا مقابله کرد؟ این آلودگی و هراس از ویروس را بگذارید کنار، خسارتهای مادی به گفته استاندار خوزستان، حدود ۸هزار واحد مسکونی دچار خسارت شده و حدود یک هزار واحد مسکونی نیاز به نوسازی و ۷ هزار واحد نیاز به تعمیرات دارند. همچنین باید حدود ۸ هزار نفر، وام معیشتی بابت خسارت به لوازمخانگی دریافت کنند. اظهارات غلامرضا شریعتی دراینباره که «با توجه به وضعیت اقتصادی مردم ما پیشنهاد افزایش ۵۰ درصدی سقف این وام و تسهیلات را به هیئت دولت دادهایم تا کمک بلاعوض به ۵/۷ میلیون تومان و وام معیشتی به ۵/۲۲ میلیون تومان برسد»، دلگرمکننده نیست و باید یکبار برای همیشه، علاج واقعه را پیش از وقوع کرد.
بازهم سوء مدیریت و غافلگیری/ خوزستان بودجه مقابله با بلایای طبیعی را دریافت نکرده است
گرچه برای ما، سوء مدیریت ، غافلگیری و ضررها و زیانهای مادی در بلایای طبیعی به امری عادی بدل شده، ولی سوای جبران خسارتهای مادی، اقداماتی بهمنظور برکناری مسئولان از سمت خود، تنها جنبه نمادین و نمایشی دارد. اصل قضیه این است که پیش از وقوع سیل، چارهاندیشیهای لازم صورت بپذیرد، در غیر این صورت، خبرهایی مبنی بر تعلیق فعالیت مسئولی در یکنهاد و دستگاه، مسرتبخش نیست و حکایت نوشدارو پس از مرگ سهراب است که افاقه نخواهد کرد. «محسن بيرانوند» فرماندار ماهشهر میگوید؛ «شهردار بندر امام خمينی (ره) به دليل قصور از وظايف خود در زمان آبگرفتگی حدود پنجروزه شهر، توسط استاندار از سمت خود تعليق شد.» حجتالاسلاموالمسلمین صادق مرادی، رئیسکل دادگستری استان خوزستان هم گفته است؛ «با مسببين آبگرفتگی خوزستان برخورد قاطع میشود.» مسئله دیگر این است که بارش سیلآسای خوزستان، فقط به امسال مربوط نمیشود و احتمالا در سالهای بعد نیز روایتهای ما از سیل همین است و تفاوتی در اصل ماجرا نخواهد کرد و همچنان غافلگیری و سوء مدیریت به صدر اخبار میآید، اما آنچه بر حیرتمان میافزاید، گفتههای اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران است که تأکید کرده؛ «برای مقابله با بلایای طبیعی سال گذشته پنج هزار و ۸۴ میلیارد تومان اعتبار پیشنهاد شد و حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در قانون بودجه منظور شده و تاکنون نیز هیچ مبلغی در اختیار دستگاههای اجرایی استان خوزستان قرار نگرفته است.» حالآنکه سیل در استانهای جنوب و جنوب غربی کشور جاریشده و خانههای بسیاری براثر آبگرفتگی دچار خسارتهای فراوانی شده و در برخی شهرهای استان خوزستان فاضلاب به داخل منازل آمده است!
مجتبی یوسفی، نماینده اهواز در مجلس با تأکید بر اینکه برای ساماندهی شبکه فاضلاب اهواز۶ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است، عنوان کرده؛ «حوزههای آب و فاضلاب اهواز به علت نبود زیرساختهای موردنیاز دچار بحران شدهاند و این در حالی است که خوزستان استان بزرگ تأمینکننده انرژی و درآمدهای موردنیاز است و درزمینه زیرساختها بسیار ضعیف است و با بارش باران کمتر از ۵۰ میلیمتر این شهر و یا بندر امام و ماهشهر دچار آبگرفتگی زیادی شدند.»
چه کسی باید پیگیر مسئله فاضلاب خوزستان باشد؟
سفر رئیس سازمان بازرسی به خوزستان برای بررسی قصور مسئولان
فارغ از بحث اعتبارات و کاستیها، مسئولان ذیربط هم از زیر بار تکالیف خود شانه خالی میکنند. مدیرعامل شرکت آبوفاضلاب خوزستان، دفع آب بارندگی را جزء وظایف قانونی این مجموعه نمیداند و غلامرضا شریعتی، استاندار این استان هم میگوید مشکل فاضلاب به او ربطی ندارد. هنوز بهدرستی مشخص نیست کدام نهاد باید پیگیر مسئله جاری شدن فاضلاب در سطح شهرهای خوزستان باشد.این پاسکاری مسئولیتها و تعلل در اجرای تکالیف، سبب شد رئیس قوه قضائیه برای رئیس سازمان بازرسی کل کشور دستور ویژهای صادر کند تا «با توجه به تکرار حوادث ناشی از آبگرفتگی معابر در شهرهای مختلف استان خوزستان و بروز مشکلات جدی و غیرقابلتحمل برای مردم آن منطقه که حکایت از تعلل و قصور مسئولان در ساماندهی آب و فاضلاب استان دارد، در اسرع وقت، به همراه تیمی از کارشناسان مجرب به استان خوزستان عزیمت کرده و تمام زمینهها و ابعاد بروز این وضعیت را بررسی کند و قصور و تقصیر هر یک از مقامات ملی و استانی را مشخص و مراتب را جهت رسیدگی قضائی به مقامات ذیربط منعکس و نتیجه را به حجتالاسلام رئیسی گزارش نماید.»
حجتالاسلام حسن درویشیان هم که صبح دیروز بهمنظور بررسی مشکلات ناشی از سیل و آبگرفتگی به خوزستان سفر کرده، در جمع شماری از مسئولان استانی، کار گذاشتن پمپ را علاج موقت دانسته و گفته: باید کار بهصورت ریشهای انجام شود. ما به دوستان گفتهایم کمکاریهایی که انجامشده از سوی هر نهادی که بوده موردبررسی قرار بگیرد و اگر ترک فعلی انجام شده، سازمان بازرسی ورود کند.
عضو شورای عالی قوه قضائیه خاطرنشان کرده: اختلافنظرها باید در جهت خدمت به مردم کنار گذاشته شوند و یکبار برای همیشه باید تکلیف این موضوع مشخص شود و اینجور نباشد که هرسال بیاییم راجع به این مسئله بحث کنیم.
حجتالاسلام درویشیان با اشاره بهضرورت ارائه گزارش، حسب دستور ریاست قوه به ایشان در خصوص ترک فعلهای صورت گرفته در این حوزه افزوده: اینکه بگوییم باران زیاد باریده که توجیه خوبی نیست. کما اینکه در نقاط زلزلهخیز، ساختمانها را برای تحمل ۹ ریشتر هم پیشبینی میکنند و این موضوع در بحث آبگرفتگیها و فاضلاب و آبهای سطحی خوزستان باید لحاظ شود و حسب دستور ریاست قوه، گزارش مبسوط از کم و کیف اقدامات انجامشده و قصور و تقصیرهای احتمالی به ایشان ارائه خواهد شد.
انجام عملیات آبخیزداری و آبخوانداری
بر این اساس، انتظار میرود با اتخاذ تصمیمات صحیح و اصولی، از وقوع دوباره سیلابهای مخرب و ویرانگر و ایراد خسارات سنگین مالی و جانی جلوگیری به عمل آید. برخی صاحبنظران معتقدند این مسئله جز با نگاههای پیشگیرانه امکانپذیر نخواهد بود. انجام عملیات آبخیزداری و آبخوانداری در سطح وسیع و گسترده و مشارکتهای مردمی در این مسیر ازجمله مسائل اصلی و اساسی خواهد بود که در بروز سیلابهای مخرب نقشی اساسی دارد و تجربیات مختلف و متعدد نیز این ادعا را ثابت میکند، اما عدم اجرای کافی آبخوانداری و آبخیزداری و بیتوجهی به اهمیت آبخیزداری و کاهش منابع این طرحها، شرایط ما را در مواجهه با بحران دچار مشکل کرده و هوشنگ جزی ،مدیرکل دفتر آبخیزداری و حفاظت خاک سازمان جنگلها اعلام کرده: طرح آبخیزداری در برنامه پنجم توسعه که قرار بود در سطح ۸ میلیون هکتار انجام شود تنها یکسوم آن اجرایی شد.
به گفته هوشنگ جزی، ۵۵ میلیون نفر در کشور در معرض سیل قرار دارند اما برنامه پنجم توسعه درزمینه آبخیزداری به دلیل کمبود بودجه و اعتبارات تحققنیافته و برای انجام ۱۰ میلیون هکتار عملیات آبخیزداری که در برنامه ششم توسعه آمده است، ۱۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است که تنها یکسوم آن تخصیصیافته است.
در همین زمینه، حمید سینیساز، کارشناس آب کانونهای تفکر ایران بابیان اینکه پیشگیری بهتر از درمان است، تأکید میکند: با انجام اقدامات پیشگیرانه میتوانیم حجم خسارت را کاهش دهیم.وی با اشاره به تعارض وزارتخانههای نیرو و کشاورزی، بر این موضوع تأکید کرده که تمام تلاش وزارت نیرو این است که آب بیشتری را پشت سد جمعآوری و آنها را بفروشد، اما وزارت جهاد کشاورزی رسالتش این است که این آبها را قبل از رسیدن به سدها به زیرزمین نفوذ بدهد و این دو باهم در تعارض است و تا زمانی که تعارض در بین وزارتخانهها و سازمانها وجود دارد هیچکدام از این طرحها ضمانت اجرا نخواهد داشت.
این کارشناس آب کانونهای تفکر ایران با تشریح اینکه سدسازیها نقش بسیار کمرنگتری نسبت به آبخیزداری در کنترل سدها دارند، گفته: برای ساخت یک سد ۱۰ هزار میلیارد تومان هزینه میشود درحالیکه هزینه یک سال آبخیزداری ۲ هزار میلیارد تومان است.
عدم تجاوز به حریم رودخانه
اما آبخیزداری بهتنهایی چاره کار نیست، پس از سیلهای به وقوع پیوسته در اواخر اسفندماه سال ۱۳۹۷و نیمه اول فروردینماه ۱۳۹۸ مرکز پژوهشهای مجلس، به بررسی دلایل اصلی تشدید خسارات ناشی از سیل پرداخت و مشخص شد، آنچه به تشدید خسارات منجر شده، «ناشی از تجاوزات و تصرفات بستر و حریم رودخانهها و مسیلها بوده که از دلایل اصلی آن ناهماهنگیهای دستگاههای مرتبط در تعیین تکلیف تصرفات است.»
در همین رابطه، «رشید رستمی» از متخصصان آبخیزداری در تحلیل چرایی وقوع سیلابهای مخرب در کشور و اهمیت عملیات آبخیزداری به «رسالت» میگوید: «بحث سیلاب آنقدر پیچیده است که شاید نتوان آن را با یک نسخه واحد در تمام کشور تعریف کرد، ولی در بعضی جهات، نقاط مشترکی وجود دارد که سیلابهای کشور ما را در چند سال اخیر ویژه کرده است و میتوان سیلاب را از شمال تا جنوب کشور با بعضی نقاط مشترک به هم ربطش داد و درمجموع، مدیریت سیلاب مبحثی نو در کشور ماست. درگذشته هم سیلابهای بسیار بدی را تجربه کردهایم اما اینکه چرا دوره بازگشت سیلابهای ما کوتاه شده و تخریبهای بیشتری دارد، بخشی به رشد جمعیت و حضور ما در بستر رودخانه بازمیگردد و همچنین تجاوزی که به حریم سیلاب داشتهایم. البته سیلاب امری طبیعی است و در طول تاریخ شکلگیری زمین، این موضوع یکی از قدرتهایی بوده که زمین را شکل داده و شاید بخش عظیمی ازآنچه ما در جهت منافع خود بهرهبرداری میکنیم را مدیون سیلابهایی با بازگشتهای طولانی باشیم. خاک حاصلخیز جلگهها، حاصل فرسایش کوههاست، یعنی سیلابی در بالادست اتفاق افتاده که این خاک را به جلگهها آورده و ما کشاورزی میکنیم، اما اینکه امروزه بیشتر از گذشته در معرض تهدید سیلابها قرار داریم به این دلیل نیست که رودخانه و سیل وارد حریم ما شده بلکه ما وارد حریم رودخانه شدهایم. بهعنوانمثال سال
۹۱-۹۰ در حوزه شهرستان بهشهر، سیلابی داشتیم که به نسبت تلفات انسانی فراوانی داشت و این سیل از منطقه کوهستانی و جایی آغاز شد که دارای پوشش جنگلهای حفاظتی بود و این جنگلها مورد بهرهبرداری هم قرار نمیگرفت و بعد وارد شهر شد و تلفات جانی و مالی بسیاری در پی داشت. مطابق بررسیهای میدانی ما، چهار پل هیچگونه آسیبی ندید و این برای ما سؤال شد که چطور سیل، تمامی پلها را با خود برده و برخی از این پلها، سدی در مقابل سیلاب ایجاد کرده و مسیر سیل را به داخل خانهها هدایت کردهاند اما چهار پل سالم است که یکی از آنها مربوط به ۴۴۰ سال قبل یعنی زمان صفویه و دو پل هم مربوط به زمان پهلوی اول بود که هیچگونه آسیبی ندیدند، چون دهانه این پلها را طوری طراحی کرده بودند که حریم واقعی رودخانه رعایت شود. به همین علت در طول ۴۰۰ سال گذشته، صدمهای رخ نداد. در پاییندست، شاید صدها پل که برخی از آنها هفتهها بعد از سیل احداثشده بود را سیلاب تخریب کرد و با خودش برد؛ اما درمجموع سیل یک امر کاملا طبیعی است، برای اینکه کوههای ما فرسوده شوند و از مرحله جوانی به سمت مراحل تکامل و پیری بروند، باید سیلاب را تجربه کنند و دشتهای ما برای اینکه بهمرورزمان تکامل پیدا کنند، نیاز به رودخانه و سیلاب دارند و آنچه امروز ما را بر این داشته که آثار مخرب سیل را بیشتر از قبل ببینیم فقط کوتاه شدن دوره بازگشت سیل نیست و تجاوزات ما به حریم رودخانه را هم شامل میشود.»
رستمی، تأکید میکند: «بیشتر از بحث مخاطرات سیل، این ماییم که برای رودخانهها تهدید به شمار میآییم و مردم به این موضوع آگاهی ندارند. مشخص است که رودخانه، خانه رود است و رود و سیلاب یک جریان است و آنچه در رودخانهها بهعنوان رود جاری است، یک جریان پایدار و دائمی دارد و بهمحض آنکه از این جریان پایدار، مقداری بالا برود، پیک خواهد بود. این پیک در میزان کم، یک سیلاب کوچک است و وقتی بالا میرود، تبدیل به یک سیلاب بزرگ خواهد شد. پس ما دائما در رودخانهها، سیلاب را تجربه میکنیم، فقط کوچکی و بزرگی آن فرق میکند. آنچه اکنون برای ما تهدید است، تجاوز به حریم رودخانههاست، بنابراین باید از خانه رود خارج شویم و بعد بگوییم که میخواهیم سیلاب را مهار کنیم یا آن را بهعنوان یک پدیده طبیعی بپذیریم، چون آثاری که در پاییندست دارد مخرب نیست، به این دلیل که از حریم رودخانه بیرون آمدهایم و آب بهراحتی در مسیر خودش جریان دارد.»
علم آبخیزداری فقط در جهت کاهش سیلاب نیست
این متخصص آبخیزداری از موارد دیگر هم بهعنوان مؤلفههای خسارتبار بودن سیل اشارهکرده و میگوید: «روند رژیم بارشها به علت گرایش زمین تغییر کرده، درگذشتههای دور، بارانها نمنم و در یک بازه زمانی طولانی بود اما در حال حاضر براثر تغییر اقلیم، بارشها از روند پراکنش زمانی و مکانی زیاد، به سمت بارشهای رگباری رفتهاند، یعنی در مدت بسیار کوتاهی، حجم بالایی از بارش را شاهدیم و این پیک رودخانه را بالابرده، اما این پیک غیرعادی نیست، چون در طول عمر رودخانه، بارها تکرار شده است. روند دیگری که چند سال اخیر شاهد آن هستیم
گذر از یک دوره طولانی خشکسالی است، البته اقلیم کشور ماهم، خشک و نیمهخشک است و پوششهای گیاهیمان بسیار ضعیف و به علت ضعف پوشش گیاهی در حالت عادی جریانات رودخانه ما سیلابیاند و در دوره خشکسالی، پوشش گیاهی و مرتعی و جنگلی، بسیار فقیرتر از دوره ترسالی شده
یعنی قبل از شروع خشکسالی، پوشش ما به نسبت، وضعیت بهتری داشت اما یک دوره ۱۵ ساله خشکسالی، بهشدت پوشش گیاهی را فقیر کرده و با عبور از این جریان به سمت ترسالی، بارندگیهای متعددی دریکی، دو سال اخیر رخداده و هر بارندگی و هر رگبار، یک سیل است. این در مناطق غربی و جنوبی کشور بیشتر محسوس است و باعث سیلابهای بسیار شدید شده است. حساب کنید در غرب کشور، علاوه بر خشکسالی، شخم در جهت شیب هم اتفاق افتاده و عموم حوزه آبخیزی که رودخانههای خوزستان را تغذیه میکنند، از کوههای زاگرس سرچشمه میگیرند. این کوهها اغلب جنگلهای بلوط هستند که در مناطق روستایی، مردم کشاورزی میکنند. در بالادست هم مراتعی است که بین ۱۳تا ۱۵ سال خشکسالی، پوشش آنان را دچار مشکل کرده، این دو مسئله باعث شده که حداقل در دو، سه سال اخیر، سیلابهای وحشتناکی را در لرستان و خوزستان شاهد باشیم و در کنار این مسائل نمیتوانیم از تأثیر مدیریت بر سیلاب بگذریم. مدیریت میتواند سیلاب را کم کند، نه در جهت منافع خودمان، بلکه در جهت منافع اکوسیستم. ما میتوانیم فعالیتهایی داشته باشیم و علم آبخیزداری میزان جذب این بارندگی را در خاک و پوشش گیاهی افزایش یا کاهش دهد؛ برخی بهغلط تصور میکنند، آبخیزداری یعنی اینکه ما سیلابها را کم کنیم، درحالیکه اینطور نیست و علم آبخیزداری فقط در جهت کاهش سیلاب نیست و در برخی نقاط آبخیزدارها نسخههایی میدهند که سیلاب افزایش پیدا کند. در شرق آسیا مناطقی داشتیم که جلگهها ازنظر خاک بسیار ضعیف بودند ولی بالادست کوهستان، خاکهای بسیار مرغوبی داشتند و آبخیزدارها بررسی کردند و گفتند برای اینکه جلگههای ما قابلیت کشاورزی پیدا کنند در بالادست باید پوشش جنگلی خودمان را قطع کنیم و حجم سیلابها را افزایش بدهیم تا سیلاب، آن خاک مرغوب بالادست را در مناطق جلگه بیاورد و ما از این خاک بتوانیم کشاورزی کنیم که این هم حاصل علم آبخیزداری است اما شاید این ازنظر منافع اکولوژیک درست نباشد اما ازنظر منافع انسانی، توجیه داشته باشد. در کشور ما که خشک و نیم خشک است، عموما آبخیزدارها وظیفهدارند که میزان جذب و نفوذ آب به سفرههای زیرزمینی و میزان جذب آب بهوسیله پوشش گیاهی را افزایش بدهند. اینجا علم مدیریت در کاهش اثرات مخرب سیلاب نقش دارد، البته مخرب برای آنهایی که به حریم تجاوز کردهاند.»
آبخیزداری با پروژههای سدسازی، دو مقوله متفاوت است
الهام فریدونی، کارشناس منابع طبیعی هم از دیگر صاحبنظرانی است که به تحلیل علل وقوع سیل و تأثیرات آبخیزداری پرداخته و در گفتوگو با «رسالت» مطرح میکند: «آبخیزداری با پروژههای سدسازی و انتقال آب بین حوضهای که امروزه ما شاهد آن هستیم دو مقوله متفاوت هستند. آبخیزداری که از سوی ادارات منابع طبیعی پیگیری میشود و در سازمان جنگلها به شکل ساختار تشکیلاتی تحت عنوان معاونت آبخیزداری درآمده، هدفش در راستای همان اهداف کلان سازمان جنگلها یعنی حفاظت از منابع طبیعی است و بخش عظیمی از آبخیزداری را فعالیتهای بیولوژیک دربرمیگیرند؛ فعالیتهایی که بهدنبال افزایش نفوذ آب در خاک با ایجاد و تقویت پوشش گیاهی میباشند. اقداماتی که سازمان جنگلها تحت عنوان آبخیزداری انجام میدهد، همسو با محیطزیست بوده و تهدیدی برای آن محسوب نمیشود و عموما با شناسایی مناطق حساس و بحرانی و باهدف حفاظت از آنها صورت میپذیرد، لذا نهتنها در اجرای این پروژهها حساسیتهای اجتماعی را شاهد نیستیم، بلکه اجرای آنها با استقبال عموم نیز همراه است.
درحالیکه در پروژههای سدسازی و انتقال آب بین حوضهای که از سوی وزارت نیرو پیگیری میشوند، هدف، تأمین آب شرب و یا آب موردنیاز کشاورزی یا صنایع است،لیکن چنانکه بیان شد، هدف پروژههای آبخیزداری، بالا بردن سطح حفاظت منابع طبیعی است.»
به اعتقاد این کارشناس منابع طبیعی، «در گذشته با شروع سیلابها، اولین نکتهای که به ذهن کارشناسان میرسید تغییرات اقلیمی بود، اما امروزه کارشناسان آن را حاصل عوامل مختلفی میدانند. یکی از مهمترین عواملی که موجب وقوع سیلاب میشود، بیابانزایی و تخریب پوشش گیاهی و تغییر کاربری اراضی است؛ عواملی که سبب گردیده با بارندگی یک یا چندساعته، سیلاب را در استانهای مختلف شاهد باشیم مانند خوزستان ، بوشهر ، گلستان و…
در شمال کشور نیز در برخی مناطق که درختانش قطع شده و تخریب جنگل صورت گرفته، یا در حاشیه رودخانهها که حریم آن نیز به تصرف درآمده، سیلهای مخربی به وقوع میپیوندد. پس تخریب پوشش گیاهی یکی از عوامل مهم در جاری شدن روانآب است.از دیگر عوامل، پروژههای انتقال آب بین حوضهای است. اگر ما در درازمدت مبحث انتقال آب بین حوضهای را تعیین تکلیف نکنیم نتیجهای جز تخریب محیطزیست، تغییر کاربری و افزایش بحران در مناطق مبدأ انتقال آب نخواهد داشت. در اینجا دو وزارتخانه نقش بسیار مهمی دارند؛ یکی وزارت نیرو است که این وزارتخانه در خصوص مدیریت آب مسئولیت دارد و دیگری سازمان جنگلها و مراتع کشور بوده که درزمینه حفاظت از جنگلها ، توسعه و احیای پوشش گیاهی ایفای نقش میکند. همانگونه که گفته شد پوشش گیاهی نقش بسزایی در کنترل سیلاب دارد. در شمال کشور، مناطق جنگلی خود مهمترین عامل مهار سیلاب هستند، وقوع سیلاب در شمال در ارتباط با اراضی فاقد پوشش و نیز مجاور رودخانههایی است که حریم آنها به تصرف درآمدهاند. بنابراین زیانهای ناشی از سیلابها را معمولا در رودخانههایی شاهد هستیم که بستر مورد تصرف اشخاص قرارگرفته و یا قراردادهایی بهمنظور اجاره بستر منعقد شده و باید برای این موارد، مدیریتی از سوی آب منطقهای صورت بگیرد که بهدرستی صورت نمیپذیرد.»
به گفته فریدونی، «حادثهای هم که سال ۹۸ در دروازه قرآن شیراز اتفاق افتاد، به دلیل تجاوز به حریم رودخانه بود. درست است که در دوران خشکسالیهای اخیر دبی آب رودخانهها کاهش یافته اما این امر نباید دلیلی بر ساختوساز در حریم این رودخانهها میشد. یعنی نمیبایست به این بهانه به حریم رودخانه تجاوز میکردیم واین بهمنزله دستکاری در طبیعت است. سیلی نیز که اسفند ۹۷ در رودخانههای تجن و تالار در مازندران رخ داد و خسارات زیادی در برداشت، حاصل ساختوساز در بستر رودخانه بود که عرصه را بر سیلاب تنگ کرده و در یک مقطعی، این سیلاب خودش را نشان داد و تخریب شدیدی بر جای گذاشت. درحال حاضر نیز سیلی که در جنوب و جنوب غرب کشور به راه افتاده و زندگی مردم را با فاضلاب آمیخته، بخشی به سوءمدیریت بازمیگردد، چراکه سیستم شبکهای مدیریت فاضلاب در این شهرها ضعیف است. گرچه تغییرات اقلیمی و از بین رفتن پوشش گیاهی بسیار تأثیرگذار است ولی این سدسازیهایی که در بستر رودخانه انجام دادهاند نیز باعث بحران شده. اگر قرار است ما سیلابی نداشته باشیم
باید اعتبارات لازم را برای مدیریت آب و آبخیزداری در نظربگیریم، نه اینکه برای پروژههای انتقال آب بین حوضهای که پروژههای ضدمحیط زیستی و فاقد مطالعات ارزیابی و مجوز قانونی هستند، چنین اعتبارات کلانی در نظر گرفته شود و مصداق آن، طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان و یا طرح انتقال آب سد فینسک است که اگر بودجه سال ۱۴۰۰ را بنگریم، میبینیم برای همه اینها اعتبار گذاشتهاند و دریغ از اعتباری مناسب برای مدیریت صحیح آب و یا آمایش آب محور.»
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.