عصر جدید و استعدادهای خیلی برتر
محمود فروزبخش
برخی تقسیم بندی ها دقیق نیست و در یک تقسیم بندی غیر دقیق می توانیم از سه چیز سخن بگوییم:
استعداد
استعداد برتر
استعداد برتر ویژه
بدیهی است که تلویزیون جایی برای کشف استعدادها نیست زیرا جایی برای بروز و نمایش استعدادها نیست. مثلا ممکن است من چند بیتی شعر هم گفته باشم اما تلویزیون برای این ساخته نشده که مردم بنشینند و شعری در حد من را تماشا کنند یا آن که ممکن است شما استعداد مجری گری یا گزارش فوتبال را داشته باشید اما تلویزیون جای یکه تازی نیست زیرا اساسا من و شما در این قد و اندازه ها جذابیتی برای مردم نداریم. جای شناسایی و بروز استعدادها نقطه به نقطه عالم هستی است و از مهم ترین این نقاط مدارس است. بگذریم.
مسابقه عصر جدید با شعار استعدادیابی به دو گروه خاص می پردازد و بها می دهد. «استعداد برتر» و «استعداد برتر ویژه». البته گاهی هدفش گم هم می شود. اکثرا اما نگاه ها متوجه استعداد برتر ویژه است اما برخی اوقات متوجه استعدادهای برتر هم می شود.
این که کسی بتواند در سطح ملی و برای همه مردم آواز بخواند، بازیگری کند، آن ها را بخنداند و یا در یک کلام سرگرمی خلق کند و آن همه تماشاگر را به ذوق بیاورد، حتما یک استعداد برتر است و این چیزی فراتر از تعاریف استعداد است. اما این مسابقه به همین جا هم قانع نشده و در میان استعدادهای برتر به دنبال خارق العاده ها می گردد. مثلا کسی که نفر شماره یک حرفه خود در ایران است یا کسی که رکورد جهانی می شکند یا کسی که با حرکات محیرالعقول شگفتی می آفریند.
پس با اندکی درنگ متوجه می شویم شعار «کشف شدن» استعدادها از اساس در این جا سخنی باطل است زیرا استعداد برتر آن هم از نوع ویژه آن از مرحله کشف و بروز و فعلیت گذشته است. آن چیز که در این جا اصالت دارد «دیده شدن» است. در واقع این گونه نیست که بگوییم ما دو مرحله داریم یکی کشف استعداد و دیگری دیده شدن. در واقع در عالم رسانه ای شده، کشف و استعداد هر دو زیر مجموعه ای هستند که معنای خود را از همان دیده شدن می گیرند.
مثلا آن قهرمان ویژه ورزشکار، یک موجود کشف شده و به فعلیت رسیده نیست مگر آن که در قاب تلویزیون دیده شود. از اینجا کار عصر جدید شروع می شود و البته عصر جدید از آن جا که یک برنامه تلویزیونی است از صفر شروع نمی کند بلکه بر مبنای قواعد تلویزیون است و این قواعد یک سره بر اساس نمایش و سرگرمی است. یعنی همان جذاب بودن و مراد از جذاب بودن فهمی عصری و تاریخی است زیرا نه هر چیز در هر زمانی جذاب است بلکه بسیاری از اوقات این خود رسانه است که جذابیت را برای مردم تعریف می کند و در خود آن قاب ما به دنبال بازتعریف همان شکل جذابیت هستیم.
پس در حرکتی بازگشتی ما متوجه آن می شویم که اصالت جذابیت و سرگرمی با حرکتی معکوس تعریف می کند که چه چیز استعداد برتر است. این مهم اگر چه مستقیما حقیقت زا نیست اما برای درهم شکستن صورت های فرمال مفید است. یعنی یک برنامه تلویزیونی می تواند به مردم این نشانه را ارسال کند که می توان به شکل دیگری هم به مجموعه استعدادهای بشری در جامعه نگاه کرد. البته این سیر نمی تواند به خودی خود معرفت افزا باشد زیرا نخ تسبیح آن به دست رسانه است اما می تواند با شکستن نگاه موجود زمینه ساز یک سری تحولات در آینده باشد.
در واقع جامعه ایرانی پس از تحمل هزینه هزاران تحصیل کرده بیکار و بی هنر که قربانی نگاه بسته به استعداد انسان هستند، دارد به این نتیجه می رسد که موفقیت، عرصه ای بسیار وسیع تر
از نگاه تنگی است که جامعه ما را آلوده خود ساخته است. عصر جدید شمه ای از بازتاب این فهم اجتماعی می تواند باشد.
تلویزیون , عصر جدید , کشف استعدادها , گزارش فوتبال , مجری گری
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.