ضربه سخت روحانی به بدنه اصلاحطلبی
| سروش بينايي |
نقدناپذيري و عدم رسيدگي جدي دولت به وضعيت معيشت مردم چه بلايي بر سر سرمايههاي اجتماعيِ نهتنها اصلاحطلبان بلکه جمهوري اسلامي ايران خواهد آورد؟
شيوهاي که دولت در نقدناپذيري و قيچي کردن منتقدان خود ازجمله صداوسيما يا عدم رسيدگي جدي به وضعيت معيشت مردم در پيشگرفته است چه بلايي بر سر سرمايههاي اجتماعيِ نهتنها اصلاحطلبان بلکه جمهوري اسلامي ايران خواهد آورد؟ اين سوالي است که عليمحمد نمازي فعال سياسي اصلاحطلب و عضو شوراي مرکزي حزب کارگزاران سازندگي به آن پاسخ داده است.
نمازي با اشاره به اينکه عدم توجه دولت حسن روحاني به مطالبات مردم و نقدناپذيري آنها ضربه به سرمايه اجتماعي اصلاحطلبان است گفت: «اين مسئله موردي است که بدنه اصلاحطلبي و حتي مديران مياني اصلاحطلبان هم به آن اعتراض داشتهاند و کاملا آشکارا گلايههاي خود را از دولت روحاني مطرح ميکنند. حتي برخي تحليلها حاکي از اين است که عملکرد دولت به موقعيت اصلاحطلبان در انتخابات يازدهمين دوره از مجلس شوراي اسلامي لطمه خواهد زد.»
اين فعال سياسي اصلاحطلب افزود: «البته يک مسئله کلانتر هم وجود دارد و پيشبيني ميشود که نهتنها اصلاحطلبان شانس کمتري در انتخابات داشته باشند بلکه حضور مردم در پاي صندوقهاي راي کاهش پيدا کند که اين به ضرر جمهوري اسلامي ايران است. البته اصلاحطلباني که پاي صندوقهاي راي ميآيند به کانديداهاي اصلاحطلب راي خواهند داد اما مسلم است که ميزان مشارکت در انتخابات اعم از اصلاحطلب و غير اصلاحطلب کاهش خواهد يافت.»
او در پاسخ به اينکه آيا مديران مياني و ارشد اصلاحطلب براي بهبود عملکرد دولت نسبت به وضعيت مردم، نميتوانستند بهتر از اين عمل کنند و صرفا در حد چند گلايه به دولت و مصاحبه اکتفا نکنند، بهنحويکه بتواند سرمايه اجتماعي اصلاحطلبان را احيا کند گفت: «اصلاحطلبان براي اين موضوع تلاش بسيار زيادي کردهاند تا آقاي روحاني را متوجه مشکلات مردم و عدم تحقق وعدههاي انتخاباتي بکنند.»
اين عضو شوراي مرکزي حزب کارگزاران در پاسخ به اينکه آيا ممکن است چند مورد از تلاشهاي اصلاحطلبان براي گوشزد کردن مشکلات مردم به دولت حسن روحاني را مثال بزنيد، گفت: «در خاطرمان هست که مرحوم هاشمي رفسنجاني اصلاحطلبان را به صبر و حوصله دعوت ميکرد و حتي جلساتي هم با آقاي روحاني داشتند و تلاش ميکردند که ايشان را متقاعد کنند که در جهت بهبود معيشت مردم حرکتي کند يا خبرداريم آقاي خاتمي تلاش زيادي دراينباره داشتند يا آقاي جهانگيري چندين بار از دولت آقاي روحاني تصميم به خروج داشتند، اما ماندن در دولت و پيگيري مطالبات مردم را بيشتر به صلاحديدند.»
نمازي در جواب به اينکه چرا حسن روحاني دغدغهاي براي حفظ بدنه اصلاحطلبي ندارد مگر از همين بدنه براي پيروز شدن در انتخابات استفاده نکرده است تصريح کرد: «پاسخ اين سوال کاملاً روشن است، حسن روحاني يک اصولگرا بوده و بهمقتضاي سياست جناحها و سياست شخصي تصميم ميگيرد که از اصولگرايان فاصله بگيرد و از اين طريق به راي اصلاحطلبان دست پيدا کند. آقاي روحاني زماني که در مجلس بود با راي کدام طيف سياسي نماينده مجلس ميشد؟ ايشان تا زمان به چنگ آوردن راي اصلاحطلبان خوب عمل کرد اما در ادامه نميتوانست مثل اصلاحطلبان عمل کند، قول ميداد ولي عمل نميکرد، ايشان در حيات سياسي خود هم از بدنه اصولگرايان سود برده و هم از بدنه اصلاحطلبان.»
اين فعال سياسي اصلاحطلب در پاسخ به اينکه اجازه بدهيد اصولگرا بودن آقاي روحاني را نپذيريم چون در هشت سال دولت هاشمي و هشت سال دولت خاتمي، يک سبقه رسمي و علني ۱۶ ساله اصلاحطلبي را به دوش ميکشد، کما اينکه هيچوقت هم ادعاي اصولگرايي صريح نداشته است و شاهديم وقتي براي دريافت راي اصلاحطلبان در انتخابات اقدام ميکند هيچکدام از اصلاحطلبان به او نميگويد تو يک اصولگرايي و اصلاحطلب نيستي، به عبارتي خود اصلاحطلبان هم براي حسن روحاني سبقه اصولگرايي قائل نيستند و او را در زمره هيچکدام از احزاب اصولگرا قرار نميدهند. چرا سران اصلاحطلب به حسن روحاني گوشزد نکردند که تو نميتواني ضربهاي که به بدنه اصولگرايان زدي به سرمايه اجتماعي اصلاحطلبان وارد کني؟ گفت: «من در موضع سران اصلاحطلب نيستم بلکه من عضوي از بدنه اصلاحطلبي هستم. ما در انتخابات مجبور شديم که به سمت آقاي روحاني برويم چون کانديداي اصلي ما مرحوم هاشمي رفسنجاني رد صلاحيت شده بود، آقاي عارف هم اگر کنار نميرفت در انتخابات شکست ميخورد لذا عارف به درخواست آقاي خاتمي از انتخابات کنار کشيد.»
او در پاسخ به اينکه شرايط اجباري و ترس از نياوردن راي ميتواند دليل کافي براي ناديده گرفتن آينده کشور و مصلحت مردم باشد عنوان کرد: «در آن زمان تصور ما اين بود که آقاي روحاني ميتواند مسائل کشور را حل کند و در دور اول هم برجام را به نتايج خوبي رساند، اما از دور دوم دولت آقاي روحاني بود که مشکلات آغاز شد.»
نمازي درباره اينکه چه تضميني براي موفقيت دولت هاشمي، در صورت تائيد صلاحيت شدن وجود داشت مگر ما تجربه تورم ۴۹ درصدي و اعتصاب شهرها را در دولت ششم نداشتيم؟ يا اصلاحطلبان چه کانديداي قويتري از عارف ميخواستند به مجلس بفرستند اما به علت رد صلاحيت شدن فرصت از او گرفته شده باشد؟ امروز اصلاحطلبان از عملکرد عارف هم اعلام برائت ميکنند گفت: «بالاخره آن زمان اصلاحطلبان مرحوم هاشمي را کانديداي اصلح خود ميدانستند و فکر ميکردند ميتواند به نفع کشور باشد، زمان دولت مرحوم هاشمي سياستي براي کنترل نقدينگي نبود لذا تورم يک امر طبيعي بود، ممکن بود در دولت جديد مرحوم هاشمي آن اشتباهات تکرار نشود.»
او درباره معرفي ديگر کانديداهاي اصلي اصلاحطلبان که از ترس رد صلاحيت شدن در انتخابات شرکت نکردند، گفت: «افراد مختلفي در اين زمينه وجود داشتند که هماکنون حضور ذهن ندارم و نام آنها را به خاطر نميآورم. اما افرادي مثل نجفي و کرباسچي جزء آنها بودند و کانديداي اصلي ما دکتر عارف نبود. حتي خاطرم هست که اصلاحطلبان در مقطعي به فکر افتادند که به سراغ ناطق نوري بروند اما ناطق نوري خودش حاضر به اين کار نشد و در نبود کانديداي اصلي آقاي روحاني مطرح شد.»
او انگيزه اصلي خود را براي حمايت از حسن روحاني در دوم انتخابات رياست جمهوري اينگونه عنوان کرد: «تصورم اين بود که چون دور دوم دولت روحاني است دست از ملاحظه گري برميدارد و روي حل مشکلات کشور پافشاري ميکند و برجام را به نقطه مطلوبي ميرساند، اما دولت روحاني خيلي منفعل شد و خودش هم يک رئيسجمهور فعال نيست.»
اصلاحطلبان , دولت , صداوسيما , معيشت مردم , منتقدان
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.