شما را درک ميکنيم آقاي ترامپ!
حنيف غفاري “جان بولتون” مشاور امنيت ملي و “مايک پمپئو” وزير امور خارجه دولت آمريکا ، همچنان از قرار گرفتن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در زمره گروههاي تروريستي مدنظر کاخ سفيد حمايت ميکنند.قرار دادن نام نهاد نظامي رسمي يک کشور در زمره گروههاي تروريستي، به معناي نقض حق حاکميت کشورها و در تضاد با […]
حنيف غفاري
“جان بولتون” مشاور امنيت ملي و “مايک پمپئو” وزير امور خارجه دولت آمريکا ، همچنان از قرار گرفتن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در زمره گروههاي تروريستي مدنظر کاخ سفيد حمايت
ميکنند.قرار دادن نام نهاد نظامي رسمي يک کشور در زمره گروههاي تروريستي، به معناي نقض حق حاکميت کشورها و در تضاد با اصول منشور سازمان ملل متحد مي باشد. ضمن آنکه عواقب و تبعات اين تصميم وقيحانه و احمقانه، به زودي گريبانگير نيروهاي نظامي آمريکا در سرتاسر منطقه خواهد شد. با همه اين وصاف، در خصوص چرايي اتخاذ اين تصميم که انعکاس و تبلوري از عصبانيت و خشم کاخ سفيد از سپاه پاسداران مي باشد، نکاتي وجود دارد که نمي توان به سادگي از کنار آنها گذشت :
نخست اينکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران، مانع از چينش قطعات پازل” امنيتي –سياسي” ايالات متحده آمريکا و متحدان آن در منطقه غرب آسيا شده است. “نابودي خلافت داعش” در سوريه و عراق با اهتمام ويژه سپاه پاسداران و تقويت جايگاه “محور مقاومت” در منطقه ، کمترين سنخيت و تناسبي با استراتژِي ها و خطوط کلان راهبردي و منطقه اي از پيش تعيين شده توسط آمريکا نداشت. ايجاد بحرانهاي مزمن و دامنه دار امنيتي در غرب آسيا ، آن هم از طريق حمايت از تروريسم تکفيري، فرمول يا به عبارت بهتر معادله اي بود که سپاه پاسداران مانع از تحقق آن شد. جرج واکر بوش، باراک اوباما و ترامپ سه رئيس جمهوري بودند که سپاه پاسداران حسرت “تحقق خاورميانه جديد” را بر دل آنها گذاشته است.
نکته دوم اينکه ترامپ متعاقب ناتواني و لجاجت در پذيرش مفهوم “ايران قدرتمند”، سعي دارد “نمادهاي قدرت ” در جمهوري اسلامي ايران و محور مقاومت را هدف قرار دهد. رئيس جمهور ايالات متحده آمريکا بدترين گزينه ممکن را در اين خصوص انتخاب کرده است. بي دليل نيست که بسياري از سياستمداران آمريکايي و حتي برخي جمهوريخواهان سنتي در اين کشور، نسبت به اين تصميم ترامپ معترض هستند.ترامپ کماکان در برابر فهم مقوله اي به نام “نهادينه شدن قدرت جمهوري اسلامي ايران” مقاومت مي کند. اين در حالايست که زبیگنيو برژينسکي استراتژيست مطرح حوزه سياست خارجي آمريکا در دوران حيات خود بر لزوم” شناسايي ايران قدرتمند” از سوي آمريکا و يادگيري قواعد زندگي در کنار آن تاکيد کرده بود. نکته جالب توجه اينکه “تسليم آمريکا در برابر قدرت ايران”،ثمره سالها منازعه و تفکر متفکران رئاليست در حوزه سياست خارجي آمريکا بوده و انگارههاي ايده آليستي در شکل گيري اين موضوع نقشي نداشته است.
نکته سوم اينکه عصبانيت مقامات کاخ سفيد از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي،صرفا جنبه اي سخت افزاري و استراتژيک ندارد. ۴ دهه تجربه موفق سپاه در برابر توطئه هاي منطقه اي و داخلي آمريکا،مولد نوعي گفتمان “ضد استکباري” در غرب آسيا و حتي ديگر مناطق جهان بوده است. به عبارت بهتر، کليت وجود سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و موفقيتهاي آن در برابر واشنگتن و متحدان آن ، يک “مثال نقض” براي گزاره ” لزوم پذيرش قدرت آمريکا” در جهان محسوب مي شود. چنين مسئله اي براي افرادي مانند ترامپ و بولتون که همچنان در توهم “جهان تک قطبي” به سر مي برند به هيچ عنوان آسان نيست !
در نهايت اينکه هرگونه اقدام ترامپ در مواجهه با سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، به مثابه بازي کاخ سفيد با آتش محسوب مي شود. بدون شک بازنده اين بازي کسي جز رئيس جمهور و حکومت آمريکا نخواهد بود.
ترامپ , مشاور امنيت ملي
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.