شغل معلمي بايد به يک آرزو براي جوانان تبديل شود - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 2564
  پرینتخانه » یادداشت تاریخ انتشار : 14 اردیبهشت 1398 - 8:02 |

شغل معلمي بايد به يک آرزو براي جوانان تبديل شود

احمدرضا هدايتي معلم يک مرجع است وقتي جايگاه معلم با نقش و رسالت پيامبران مورد مقايسه قرار مي‌گيرد، بنابراين؛ معلم مي‌تواند يک مرجع باشد و رجوع به معلمين نيز مي‌‌تواند ابعاد مختلفي را شامل شود، يعني يک معلم واجدشرايط که از مؤلفه‌ها و شاخصه‌هاي اسلامي و ديني کافي نيز برخوردار است، نه‌تنها مي‌تواند به عنوان […]

شغل معلمي بايد به يک آرزو براي جوانان تبديل شود

احمدرضا هدايتي
معلم يک مرجع است
وقتي جايگاه معلم با نقش و رسالت پيامبران مورد مقايسه قرار مي‌گيرد، بنابراين؛ معلم مي‌تواند يک مرجع باشد و رجوع به معلمين نيز مي‌‌تواند ابعاد مختلفي را شامل شود، يعني يک معلم واجدشرايط که از مؤلفه‌ها و شاخصه‌هاي اسلامي و ديني کافي نيز برخوردار است، نه‌تنها مي‌تواند به عنوان يک مرجع علمي مورد استناد و اتکاء قرار گيرد، بلکه در مسائل ديني و حتي مشورت و قضاوت هم مي‌تواند به يک مرجع مطلع، امين و مطمئن براي پاسخگويي به سوالات مردم تبديل شود.
شايد به همين دليل است که رهبر معظم انقلاب از معلم به عنوان يک مرجع نام مي‌برند و مي‌فرمايند؛ «بايد جا بيفتد در ذهن جامعه که معلّم يک مرجع است، معلّم يک شخصيّت والا است، معلّمي يک کار مقدّس است؛ اين را با کار هنري، با نوشتن کتاب، با ساختن فيلم، با ساختن شعر، با انواع و اقسام شيوه‌هاي تأثيرگذاري، بايستي برنامه‌ريزي کرد و انجام داد؛ تا حالا اين کارها نشده است. يکي از کارهاي اساسي‌اي که بايد هم در محيط آموزش و پرورش، هم در محيط‌هاي مربوط ديگر -در محيط‌هاي فرهنگي، در صداوسيما و جاهاي ديگر- حتماً دنبال بشود، اين مسئله است؛ يعني معلوم بشود که معلّمي چه جايگاهي دارد و تکريم معلّم تحقّق پيدا کند؛ در کتاب درسي بايد بيايد، در داستان بايد بيايد، در رمان‌نويسي بايد بيايد.» ۱۹/۲/۹۷
آموزش و پرورش يک کار بنيادي و يک فرصت استثنايي
رهبر فرزانه انقلاب، نظام آموزشي مطلوب را راز موفقيت کشور براي ايجاد يک جامعه برخوردار و پيشرفته در ابعاد مختلف مادي و معنوي معرفي نموده و مي‌فرمايند؛ «اگركشوري بخواهد به عزت مادي، به سعادت معنوي، به سيطره‌ سياسي، به پيشروي علمي، به آباداني زندگي دنيا، به هر آرزويي، بخواهد دست پيدا كند، بايد به آموزش و پرورش به عنوان يك كار بنيادي، مقدماتيِ لازم بپردازد.» ۳/۵/۸۶
ايشان معتقدند تعليم و تربيت جوانان يک فرصت استثنايي و به عبارت ديگر يک مسئوليت سنگين است که بر دوش معلمين و وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته است، فرصتي که مي‌تواند سرنوشت آينده کشور را در مسير رشد و تعالي و يا خداي ناخواسته در جهت اضمحلال و انحطاط رقم بزند.
ايشان در اين رابطه در يکي از سخنراني‌هايشان خاطرنشان مي‌کنند که؛ «خب، آموزش و پرورش يک فرصتي در اختيار دارد که هيچ دستگاه ديگري اين فرصت را ندارد؛ اين فرصت عبارت است از آن دوازده سال؛ اين دوازده سالي که کودکان ما، نوجوانان ما در دوره دبستان و دبيرستان طي مي‌کنند؛ در اختيار آموزش و پرورش است؛ در اختيار هيچ دستگاه ديگري يک‌چنين فرصت گران‌بهايي وجود ندارد؛ اين فرصت، بهترين فرصت براي انتقال ارزشها و انتقال درست و جامع آرمان‌هاي انقلابي و ملّي ما است؛ اين فرصت، براي نهادينه کردن هويّت ملّي در کودکان ما و مردان و زنان آينده‌ ما، يک فرصت بي‌نظيري است؛ اين در اختيار آموزش و پرورش است. هم انديشه در اين دوازده سال شکل مي‌گيرد، هم انگيزه شکل مي‌گيرد؛ جهت حرکت زندگي -انگيزه‌ها، آرمان‌ها، جهت‌گيري‌ها- در وجود جوان ما و نوجوان ما، در همين دوازده سال به برکت حضور در کلاس‌هاي درس و شنيدن از معلّمين و بودن در محيط مدرسه شکل مي‌گيرد. ببينيد اين چقدر اهمّيّت دارد؛ يعني آينده‌ کشور مربوط به همين دوازده سالِ جوانان ما است.» ۱۹/۲/۹۷
با اين تعبير، مسئوليت هرگونه نقصان و کاستي در مسير حرکت به سمت اهداف والاي انقلاب اسلامي و يا وجود بسياري از ناهنجاري‌هاي اجتماعي را بايد با نقص و کاستي در نظام آموزشي مرتبط دانست، چرا که نظام آموزشي کشور مي‌تو‌اند با تعليم و تربيت اصولي افراد جامعه، تا حد زيادي از ورود افراد ناسالم و نامطلوب به جامعه جلوگيري نمايد.
ضرورت ارتقاء کمي و کيفي کادرسازي در آموزش و پرورش
بديهي است که کادرسازي تراز انقلاب براي نظام آموزشي، يکي از الزامات توفيق در استقرار نظام آموزشي مطلوب و اثرگذار است، از همين رو رهبر معظم انقلاب همواره اين موضوع را مورد توجه و تأکيد قرار داده و در يکي از سخنراني‌هايشان خطاب به مسئولين آموزش و پرورش، يادآوري مي‌کنند که؛ «دانشگاه فرهنگيان را مسئولين جدّي بگيرند؛ دانشگاه فرهنگيان را -که توليدکننده‌ معلّم است- جدّي بگيرند؛ هرچه مي‌توانند براي اين سرمايه‌گذاري کنند؛ به يک لحاظ، اهمّيّت اين دانشگاه از همه‌ دانشگاه‌هاي ديگر بيشتر است.» ۱۷/۲/۹۶
ايشان به‌قدري اين موضوع را مورد توجه قرار داده‌اند که خطاب به مسئولين ذيربط متذکر مي‌شوند؛ «من اطّلاع پيدا کردم که در آينده‌ نه چندان دوري يک تعداد خيلي زيادي معلّم بازنشسته خواهند شد و نياز به معلّم وجود خواهد داشت؛ اين از جمله‌ نيازهاي نزديک آينده آموزش‌وپرورش است… در درجه‌ اوّل ظرفيّت‌هاي اين دانشگاه‌هاي معلّم‌پرور را بايد تا آنجايي که ممکن است افزايش داد، اين از همه مقدّم است؛ اگر اين هم جواب ندهد بايد ضابطه گذاشت؛ مراکز اصلي بنشينند، ضابطه بگذارند براي [جذب] معلّم.» ۱۷/۲/۹۶
مجددآ در بخش ديگري از بيانات خود اضافه مي‌کنند که؛ «راجع به مسئله‌ دانشگاه فرهنگيان و مسئله‌ي تربيت‌معلّم؛ امروز مهم‌ترين نياز آموزش و پرورش کشور، معلّم است؛ مهم‌ترين نياز، معلّم است. اين دانشگاه و دانشگاه شهيد رجايي و هر نقطه‌اي که تربيت‌معلّم بر آن صدق مي‌کند، بايستي هم کمّاً، هم کيفاً توسعه پيدا کند.» ۱۹/۲/۹۷
در ادامه يادآوري مي‌کنند؛ «معلّمي يک حرفه‌ فنّي است، يک کار هنري است؛ يادگرفتن لازم دارد؛ اينجا شما معلّمي را ياد مي‌گيريد؛ آن که در فلان دانشگاه ديگر درس خوانده، او اين معلومات شما را که در اينجا ياد گرفته‌ايد ندارد؛ چطور مي‌خواهد معلّمي کند؟
مراکز تربيت معلم -که مهم‌ترينش فعلاً دانشگاه فرهنگيان است- مرکز ثقل اصلي نظام آموزش و پرورش کشورند و در مورد اين دانشگاه کوتاهي شده. [طبقِ] آنچه بنده اطلاع دارم و به من گزارش شده، اين دانشگاه، هم از لحاظ نيروي انساني -معلم، استاد- دچار کمبود است، هم از لحاظ بودجه دچار کمبود است، [هم] از لحاظ فضاي آموزشي دچار کمبود است. وزارت علوم، سازمان مديريت، سازمان امور استخدامي، هرکدام به نحوي بايستي همکاري کنند، کمک کنند؛ اين مشکلات بايد برطرف بشود. البته دوستان، هم اينجا ذکر کردند، هم در آن جلسه‌ قبلي گفتند که از بنده انتظاراتي دارند؛ بنده آماده هستم و هر کاري که از من بربيايد و بتوانم انجام بدهم و در اختيار بنده باشد، قطعاً انجام ميدهم؛ براي اينکه اين مسئله را جزء مسائل درجه‌ اول کشور مي‌دانم و مي‌شناسم.» ۱۹/۲/۹۷
در همين سخنراني، ديدار با جامعه فرهنگي کشور را غنيمت دانسته و افزودند؛ «عزيزان من! ديدار امروز، براي من يکي از شيرين‌ترين ديدارها است؛ اولاً به‌خاطر اينکه ديدار با جامعه‌ عظيم‌الشأن معلم است؛ هم معلمين اينجا حضور دارند و هم دانشجومعلمان -يعني معلمان فردا و آينده‌ اين کشور- و هم اينجا جايگاهي از جايگاه‌هاي تربيت قشر عظيم‌الشأن معلم است. ما هر سال ديدار با معلمين را داريم؛ براي من آن ديدار همواره مغتنم است؛ آن ديدار، نمادين است و براي احترام به معلم و تکريم به معلم است؛ [اما] امسال آن ديدار با معلمين را -که در حسينيه [امام خميني (ره)] انجام مي‌گرفت- تبديل کرديم به اين ديدار که به‌صورت مضاعف نمادين باشد: هم تکريم معلم، هم تکريم دانشگاه معلم‌پرور. قبل از اينکه من عرايضم را شروع کنم، اشاره کنم به بيانات خواهر عزيزمان و برادران عزيزي که صحبت کردند؛ مطالبي که گفته شد، مطالب خوبي بود؛ مورد تأييد ما است؛ بعضي از آنها را يادداشت کردم. خواهش مي‌کنم آنچه را گفتند بنويسند، مشخص کنند، بدهند به ما و تا آنجايي که امکان داشته باشد، ان‌شاء‌الله تعقيب خواهد شد؛ مطالب صحيح و سنجيده‌اي بيان شد.» ۱۹/۲/۹۷
بايدها و نبايدهاي موفقيت در کار:
امام خامنه‌اي در جهت تسريع و تسهيل حرکت آموزش و پروش در جهت مطلوب، در يکي از سخنراني‌هايشان، مسئولين را از استفاده ابزاري از آموزش و پرورش برحذر داشته و مي‌فرمايند؛ «بنده هميشه از سال‌ها پيش اعتراض داشتم به کساني‌که جامعه‌ معلمين را در زمينه‌هاي سياسي مثل يک ابزار مي‌خواهند به کار ببرند؛ اين جفا است. مال امروز نيست اين؛ مال سال‌هاي ۶۰، از سال ۶۰، سال‌هاي دهه ۶۰؛ بعضي از اين کارها مي‌کردند.» ۱۷/۲/۹۶
پس از تهيه «سند تحول بنيادين آموزش و پرورش» نيز، همواره اجراي اين سند در رديف مطالبات اصلي ايشان قرار داشته و اين مهم را به‌عنوان يکي از بايدهاي بهبود عرصه تعليم‌وتربيت معرفي نموده و خاطرنشان کرده‌اند؛ «يک مسئله‌ي مهم ديگر، اين مسئله‌ي سند تحول است… تا کِي بايد نشست تا اين نظام‌نامه‌هايي که گفته مي‌شود در ذيل سند تحول بايد تحقق پيدا کند، تنظيم بشود؟ اين کار بايد زود انجام بگيرد. معلوم مي‌شود شور و شوقِ لازم نيست، انگيزه‌ي لازم نيست. بنده جداً از وزير محترم و مسئولين محترم مي‌خواهم که مسئله‌ي تحول را جدي بگيرند.» ۱۹/۲/۹۷
رهبر معظم انقلاب در اين سخنراني، مجدداً از دستگاه آموزش و پرورش به‌عنوان يکي از ارکان بسيار تأثيرگذار در رشد و تعالي جامعه نام مي‌برند و متذکر مي‌شوند؛ «در مورد دستگاه آموزش و پرورش؛ دوستان گفتند، در آن جلسه‌اي هم که قبل از اين جلسه بوديم، هم دوستان گفتند، هم بنده گفتم که دستگاه آموزش و پرورش يکي از معدود دستگاه‌هاي درجه‌ يک در پيشرفت کشور و نيازهاي کشور است؛ دستگاه آموزش و پرورش خيلي مهم است. اين بخش از وظايف تعليم و تربيت، به عهده‌ دستگاه آموزش و پرورش است؛ ما نمي‌توانيم به آموزش و پرورش مثل يک اداره‌ معمولي در رديف ادارات ديگر نگاه کنيم؛ اينجا مسئله‌اش، مسئله‌ ويژه است.» ۱۹/۲/۹۷
چند راهکار اجرايي براي احياء و ارتقاء نقش و جايگاه معلم در جامعه:
از نظر رهبر معظم انقلاب، ارتقاء جايگاه و منزلت معلم يک ضرورت اجتناب ناپذير و يک وظيفه همگاني است، از همين‌رو خطاب به مردم و مسئولين تأکيد مي‌کنند؛ «وظيفه‌ي مهم همه‌ ما -چه اين حقير، چه مسئولين دولتي، چه مديريت‌هاي متوالي در بخش‌هاي مختلف- اين است که منزلت معلم را در جامعه معرفي کنيم؛ اين کار نشده؛ منزلت معلم، جايگاه معلم، آن‌جوري که اين حقير به آن اعتقاد دارم و آن را حس مي‌کنم و لمس مي‌کنم، در جامعه جا نيفتاده.» ۱۹/۲/۹۷
البته ايشان موضوع معيشت را هم حائز اهميت مي‌دانند؛ اما موضوع منزلت را محدود به معيشت نمي‌دانند و معتقدند که ارتقاء جايگاه و منزلت معلم داراي ابعاد مختلف است و با گفتن به اصطلاح خشک و خالي هم ايجاد نمي‌شود و لذا در ادامه مي‌افزايند؛ «مسئله‌ معيشت البته مهم است -شکي نيست- اما مسئله‌ منزلت معلم، اگر از مسئله‌ معيشت مهم‌تر نباشد، قطعاً کمتر نيست. اين [منزلت] فقط با گفتن هم حاصل نمي‌شود؛ حالا [اگر] بنده بگويم «معلمي يک چنين مقام والايي است يا مقام انبيا است»، اين ذهنيت عمومي را در کشور شکل نمي‌دهد؛ با صِرف گفتن انجام نمي‌گيرد، [بلکه] کار لازم دارد.»
ايشان در ادامه با اشاره به نقش مرجعيت معلم تأکيد مي‌کنند؛ «بايد جا بيفتد در ذهن جامعه که معلم يک مرجع است، معلم يک شخصيت والا است، معلمي يک کار مقدس است؛ اين را با کار هنري، با نوشتن کتاب، با ساختن فيلم، با ساختن شعر، با انواع و اقسام شيوه‌هاي تأثيرگذاري، بايستي برنامه‌ريزي کرد و انجام داد؛ تا حالا اين کارها نشده است.»
در نهايت در همان سخنراني مجدداً يادآوري مي‌کنند که؛ «يکي از کارهاي اساسي‌اي که بايد هم در خودِ محيطِ آموزش و پرورش، هم در محيط‌هاي مربوط ديگر -در محيط‌هاي فرهنگي، در صداوسيما و جاهاي ديگر- حتماً دنبال بشود، اين مسئله است؛ يعني معلوم بشود که معلمي چه جايگاهي دارد و تکريم معلم تحقق پيدا کند؛ در کتاب درسي بايد بيايد، در داستان بايد بيايد، در رمان‌نويسي بايد بيايد.»
با استناد با بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي (دامت برکاته) برخي از راهکارهاي
پيشنهادي عبارتند از:
۱- ارتقاء جايگاه معلمين از طريق تمرکز بر اجراي کامل مفاد سند تحول بنيادين آموزش و پرورش
​​​​​​​۲- ارتقاء دانش و ظرفيت علمي، اخلاقي و رفتاري فرهنگيان عزيز، از طريق تقويت و توسعه کمي و کيفي دانشگاه فرهنگيان و در صورت لزوم، مراکز تربيت معلم در تراز انقلاب اسلامي
۳- تقويت و گسترش خدمات آموزشي بدو خدمت و به‌خصوص آموزش‌هاي حين خدمت فرهنگيان
۴- تعيين شرايط ويژه و سخت مبتني بر اصول و ارزش‌هاي اسلامي و اجتماعي، براي جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگيان و مراکز تربيت معلم و همچنين استخدام معلمين و کادر اداري آموزش و پرورش
۵- الزام معلمين به تدوين مقالات علمي ماهانه و فصلي و ارائه کتبي و شفاهي آن در مراکز آموزشي و انتشار آن در يک سايت ويژه
۶- توسعه و گسترش مراسم و مناسبت‌هاي ويژه تکريم و گراميداشت جايگاه معلمين مثل؛ روز و هفته معلم يا ساير مناسبت‌هاي ويژه و عمومي
۷- استفاده از ظرفيت رسانه‌ها به‌ويژه رسانه ملي و همچنين هنرهاي هفتگانه به‌ويژه فيلم و تئاتر براي تبليغ، معرفي و تثبيت نقش و جايگاه ولاي معلم در افکار عمومي جامعه
۸- شناسايي و تقدير و تشکر از معلمين نمونه در بخش‌ها و موضوعات مختلف، (يافتن بهانه‌هاي جديد و در عين‌حال، قانوني و منطقي براي تقدير) با مشارکت و رأي و نظر مردم (اولياء دانش‌آموزان)
۹- تقويت ارتباط معلمين با خانواده‌ها، از طريق ايجاد «پرونده تربيتي» براي دانش‌آموزان و پيگيري ارتقاء آن و همچنين ارتقاء نقش انجمن اولياء و مربيان
۱۰- ايجاد و تحکيم پيوند بين معلمين مدارس و روحانيون حوزه‌هاي علميه و جذب و به‌کارگيري يک روحاني ثابت و دائمي براي هر مدرسه
۱۱- ايجاد رقابت سازنده بين معلمين و رتبه‌بندي سالانه آنها با تعيين مؤلفه‌هاي ويژه و کاربردي
۱۲- استفاده از ظرفيت معلمين در امور مختلف؛ فرهنگي، اجتماعي، پژوهشي و علمي در سطوح مختلف ملي و محلي و به‌خصوص در مساجد و در صورت لزوم در شوراهاي اسلامي شهر و روستا
۱۳- افزايش بودجه سرانه دانش‌آموزي در حد و شأن کودکان، جوانان و نوجوانان عزيز و نظام آموزشي ايران اسلامي
۱۴- برخورداري معلمين از تسهيلات و امتيازات ويژه، مشابه ايثارگران عزيز در امور مختلف
۱۵- اختصاص بهترين نقاط شهرها براي ساخت شهرک‌هاي مسکوني ويژه فرهنگيان با تسهيلات ويژه
۱۶- ساخت خانه معلم در کنار خانه عالم، در تمام روستاها براي اقامت دائمي آنها در روستا
۱۷- افزايش حقوق معلمين، حتي‌المقدور همتراز حداقل حقوق اعضاي هيئت علمي دانشگاه‌ها يا معافيت حقوق معلمين از پرداخت ماليات
بديهي است که براي موفقيت در دستيابي به اين هدف يعني ارتقاء شأن و منزلت معلمين، وزارت آموزش و پرورش قبل از هر اقدامي بايد در گام نخست، تمام توان خودر را بر کادرسازي (اعم از تربيت معلم و کادر اداري واجد شرايط) تراز انقلاب و مبتني بر اصول و ارزش‌هاي اسلامي و ايراني متمرکز نمايد، تا ابتدا شرايط لازم براي احياء جايگاه معلم در حد شايسته آن فراهم گردد و همزمان ساير اقدامات جانبي در اين راستا را نيز پيگيري نمايد.
البته همانگونه‌ که تعليم بدون تربيت و آموزش بدون پرورش روحي و رفتاري متربيان نمي‌تواند در حد مطلوب و شايسته اثرگذار باشد، اولويت يافتن جنبه‌هاي مادي براي ارتقاء جايگاه معلمي نيز نمي‌تواند چندان مفيد و کارساز باشد، و لذا براي کادرسازي و ارتقاء نقش و جايگاه معلمي در جامعه، بايد بيشتر بر جنبه‌هاي معنوي کار متمرکز شد و حتي‌المقدور از پرداختن بيش از حد به جنبه مادي آن اجتناب نمود.
اين نکته از آن جهت حائز اهميت است که تجارب ناشي از افزايش حقوق اعضاي هيئت علمي دانشگاه‌ها، بيانگر اين واقعيت است که تخصيص تسهيلات مالي و امکانات مادي اگرچه مفيد است، اما هرگز به تنهايي نمي‌تواند، اهداف موردنظر در اين زمينه (ارتقاء جايگاه و منزلت معلمين) را محقق سازد.
کلام آخر اين‌که؛ بايد اتفاقي بيفتد که دستيابي به شغل معلمي و فعاليت در زمينه‌هاي آموزشي و تربيتي، به اولويت اول و آرزوي اصلي جوانان کشور تبديل شود.

نویسنده : احمدرضا هدايتي |
برچسب ها
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای شغل معلمي بايد به يک آرزو براي جوانان تبديل شود بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.