شستوشوی مرگ روی تخت غسالخانه
| نفيسه امامي |
جايي در ميان همهمه دنيا، آدم هايي حد فاصل مرگ و زندگي هستند؛ آدم هايي که يک عمر مرگ را با دستان شان شسته اند و هر روز سکوت خانه «يکي مانده به آخرت» را تجربه مي کنند. آنها هر روز تکرار مي کنند «غسل مي دهم ميت حاضر را. »دلاکان حمام آخر، که هر مرده اي براي آنها يک دنيا حرف نگفته است و عليرغم نگاه سنگين و بي رحمانه جامعه، متعهدانه مشتريان خود را تا سفر آخر همراهي مي کنند. از مواجهه بي رحمانه جامعه همين بس که نمي دانيم مرده شور شغل است يا فحش!
امروز پاي صحبت مردي نشستم که سالها به شغل غسالي مشغول بوده و از كار خود رضايت كامل دارد. صفر آزادي نژاد، ۸۰ ساله و از قديمي ترين غسال هاي پايتخت است و اكنون دوران بازنشستگي را مي گذراند. او به طور قطع فردي برگزيده بوده كه شهيداني چون صياد شيرازي، بهشتي، باهنر و پلارک را براي سفر آخرت مهيا كرده است. با او درباره تجربه اش از سالها كار در غسالخانه بهشت زهراي تهران گفت و گويي كرده ايم كه در ادامه آن را مي خوانيد.
*آقاي آزادي چرا تصميم گرفتيد غسال شويد؟
من هميشه به دنبال انجام كار ثواب بودم و به همين علت اين شغل را انتخاب كردم تا به مردم خدمت كنم. از سال ۵۳ وارد اين كار شدم و ۳۰ سال در سازمان بهشت زهرا خدمت كردم.
*زماني كه تصميم به ازدواج گرفتيد، در اين شغل فعاليت داشتيد يا بعدها به سراغ آن رفتيد؟
من در ابتدا در روستاهاي اطراف شهر يزد به دامداري و كشاورزي مشغول بودم و بعد از آمدن به تهران، از طرف يكي از آشنايان به بهشت زهرا معرفي شدم. چند روز اول در آنجا بنايي مي كردم و بعد از آن پيشنهاد غسل اموات به من داده شد و من هم پذيرفتم و از آن زمان در غسالخانه بهشت زهرا مشغول به كار شدم.
*خانواده و آشنايان شما چه عكس العملي در قبال اين تصميم شما داشتند؟ آيا با اين كار مخالفت كردند يا موافق بودند؟
خانواده من برخلاف انتظار ديگران از اينكه اين شغل را انتخاب كردم، خوشحال شدند و همسرم هم از اين كار راضي بود.
*آيا زماني كه فرزندان شما تصميم به ازدواج گرفتند، خانواده هاي عروس و دامادتان با شغل شما مشكلي نداشتند؟
نه اين طور نبود. من دو پسر و يك دختر دارم كه ازدواج كرده اند
و هيچ كدام از خانواده هاي آنان در زمان خواستگاري و ازدواج، درباره شغل من اظهار ناراحتي نكردند.
*آيا تا به حال شخصي با شنيدن شغل شما عكس العمل خاصي از خود نشان داده كه شما از انتخاب شغلتان ناراحت يا پشيمان شويد؟
هرگز برايم اين اتفاق نيفتاد كه برخورد نامناسبي از سوي جامعه و مردم با من صورت بگيرد. حتي بارها پيش آمده كه با شنيدن شغلم، مورد احترام ديگران قرار بگيرم.
*شما طي اين سالها اموات زيادي را غسل داده ايد مهم ترين و شناخته شده ترين كساني كه شسته ايد،
چه كساني بودند؟
شهدايي مانند بهشتي، باهنر، كلاهدوز، صيادشيرازي و مرحوم طالقاني را در مسجد سپهسالار غسل دادم. همچنين شهيد پلارك و بسياري از بازاريان و معتمدان بازار را غسل ميت داده ام. شستن اين افراد حس عجيبي به من منتقل مي كرد و از اينكه در راه كشور جان خود را از دست داده بودند، از اعماق وجودم ناراحت مي شدم.
*شما طي اين سالها بيشتر اموات جوان را غسل داديد يا امواتي كه به سن پيري رسيده بودند؟
بيشتر اموات جوان را غسل دادم زيرا آن سالها، كشور درگير جنگ بود و جوانان زيادي شهيد شدند و من آنها را غسل دادم.
*آقاي صفري آيا براي ميتي كه آن را غسل داده ايد، گريه هم كرده ايد؟
بله زماني كه بدن شهيد پلارك را مي شستم، برايش گريه كردم، زيرا هم جوان بود و هم چهره اي نوراني داشت بدنش سالم بود و هيچ جاي زخمي وجود نداشت. وقتي لباس او را از بدنش درآوردم، در تمام فضا بوي عطر پيچيد حتي بعد از شستن، ليف زدن و كفن كردن بدنش، باز هم بوي عطر بدن او در همه جا پيچيده بود.
*حاج آقا بارها شنيده ايم كه فرد فوت شده اي در غسالخانه، زنده شده است. آيا شما با چنين موردي برخورد كرديد يا چنين صحبت هايي فقط شايعه است؟
چنين موردي تاكنون اتفاق نيفتاده و همه اين گفته ها شايعه است. ما تا به حال با چنين اتفاقي روبه رو نشده ايم.
*به طور ميانگين در روز چند ميت را غسل و كفن مي كرديد؟
ما هر روز بين ۱۰ تا ۳۰ ميت را غسل مي داديم. ايام نوروز يا روزهاي عاشورا و تاسوعا براي ما تعطيلي محسوب
نميشد زيرا اموات را نمي توان در سردخانه نگه داشت و مرگ هيچ روزي تعطيلي ندارد.
*روال غسل و كفن اموات چگونه است؟
ابتدا لباس متوفي را به آرامي از تن او خارج كرده و بدن را كامل آب كشي مي كنيم. سپس بدن را با ليف و صابون شست و شو مي دهيم. در ادامه با آب سدر، آب كافور و آب خالص بدن را غسل داده و در نهايت كفن بر تن ميت مي كنيم.
*شست و شوي بدن چه كساني نسبت ديگر فوت شده ها، مشكل تر است؟
پوست ميت هايي كه چند روز از زمان فوتشان گذشته بسيار حساس است و به راحتي از بدن جدا مي شود. به همين علت آنها را به جاي غسل با آب، با خاك سه بار تيمم مي دهيم.
*چقدر در هنگام شست و شوي اموات با رفتار نامناسب اطرافيان روبه رو شده ايد؟
بارها اين اتفاق افتاده بود ولي ما مي دانيم كه وابستگان ميت در شرايط نامناسبي قرار دارند و به همين علت رفتار آنها را به دل نمي گرفتيم. بعضي از آنها ناسزا مي گفتند ولي ما هيچ جوابي به آنها نمي داديم، بلكه سعي مي كرديم ميت آنها را به سرعت غسل و كفن كرده و آماده كنيم.
*آيا تابه حال از بستگان خود كسي را غسل و كفن كرده ايد؟
بله تعدادي از اقوام خودم را شسته ام. بعضي از آنها هم وصيت كرده اند كه من آنها را غسل بدهم.
*آقاي صفري به عنوان آخرين سؤال بفرماييد كه بعضي از مردم به غسال عنوان «مرده شور» را مي دهند اما اگر اين اصطلاح را براي شما به كار ببرند، ناراحت مي شويد؟
نخير ناراحت نمي شوم، زيرا در واقع شغلم همين بوده و به همين علت اصلا ناراحتي از به كار بردن اين اصطلاح ندارم. من هميشه از شغلم راضي بودم، زيرا با اين كار به مردم خدمت كرده ام.
ازدواج , غسال خانه , مرگ , نفيسه امامي
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.