سیاست وارداتی، ایجاد احساس نیاز و مصرفگرایی
| حانيه مسجودي |
يکي از معضلات امروز جامعه، رواج فرهنگهاي غلطي مانند مصرف بيش از حد نیاز است. بعد از انقلاب اسلامي، غرب درصدد رخنه در فرهنگ اسلامي- ايراني بود که يکي از مصادیق آن، رواج مصرف و ايجاد احساس نياز بود. متاسفانه امروز،رويه اقتصادي کلان رسانههاي ديداري و شنيداري به رواج این فرهنگ غلط کمک ميکند. عدم توجه به توليد باعث شده که ايران در رتبه بنديهاي مصرفي جزء ۵ دسته اول قرارگيرد، ايران حدود ۴ برابر ميانگين جهاني، انواع انرژي مصرف ميکند، همچنين سرانه مصرف آب شرب در ايران حدود ۲۰۰ تا ۲۲۰ ليتر در شبانهروز و درمقايسه با سرانه مصرف آب در جهان، ۷۰ تا ۸۰ ليتر بيشتر است.
اما معضل آنجايي جدي مي شود که طبق آمار ۱۱ ماهه اول سال ۹۶، مبلغي حدود ۴۰ هزار ميليارد تومان کالاهاي مصرفي غيرضروري به کشور واردشده که اين مبلغ معادل ايجاد ۴۰۰ هزار شغل است. فقط در سال ۹۷ بيش از ۶۹ ميليون تن کالا به ارزش ۱۴۲ ميليون دلار از آمريکا به ايران واردشده که بخش عمدهاي از آنها مربوط به کالاهاي لوکس و تجملاتي است.
به همين منظور «رسالت» در بررسي اين مسئله با دو تن از صاحبنظران اين عرصه به گفتوگو پرداخت.
*بياعتمادي و تجمل؛ دليل اصلي مصرفگرايي
پرويز جاويد، عضو انجمن اقتصاددانان ايران ضمن گفتوگو با «رسالت» درمورد مصرفگرايي به انواع مختلف آن اشاره ميکند و ميگويد: «اگر منظور از مصرفگرايي تأمين نياز ۸۰ ميليون جمعيت باشد که ميخواهند ازنظر پوشاک، خوراک، مسکن و گردشگري هزينه کنند، مشکلي نيست. اما مصرفزدگي به شرايط بد اقتصادي کشور برميگردد، چند نوع مصرفگرايي داريم. نوع اول، نياز روزانه، هفتگي، ماهانه و ساليانه مردم است درنتيجه اين مصرفگرايي نيست و مصرف ضروري است.»
وي دليل دوم مصرفگرايي را بياعتمادي به دولت و آينده خواند و افزود: «نوع دوم اين است که برخي، مواد مصرفي را در منزل انبار ميکنند. اينها کساني هستند که وضعشان از طبقه متوسط کمي بهتر است و دليلش ترديد آنها نسبت به آينده و تورم است، اين قشر از مردم آمارهايي که دولتمردان ميدهند قبول ندارند، بهطورمثال مسئولان ميگويند همهچيز وجود دارد چرا بيشازحد خريد ميکنيد؟ اما نميپذيرند و اين بياعتمادي از ضايع شدن سرمايه سياسي و اجتماعي دولتمردان است، در اين زمان مردم ديگر به حرفهاي آنان توجهي ندارند.»
اين اقتصاددان ادامه داد: «متأسفانه ۲ آمار همخوان بايکديگر نداريم، مرکز آمار يک آمار و بانک مرکزي يک آمار ديگر ميدهد که يکديگر را نقض ميکنند، بنابراين چه کسي به اين آمار اعتماد ميکند؟ زماني که سخنگوي دولت ميگويد ايجاد اشتغال خالص به ۷۰۰ هزار شغل رسيده، مشخص است که اين حرف صحيح نيست، باکدام درآمد و فروش نفت؟ با کدام سرمايهگذاري اين حرفها را ميزنند؟ اين رفتار بياعتماد ايجاد ميکند.»
جاويد يادآور شد: «بنابراين دسته دوم، غيرارادي در مصرفگرايي تندروي ميکنند، بهطورمثال اين روزها صحبت از افزايش نرخ بنزين است و مردم ميدانند که تبعات اين افزايش چيست و با خريد مازاد بر مصرف، باعث افزايش قيمتها ميشوند.»
عضو انجمن اقتصاددانان در تشريح نوع سوم مصرفگرايي، گفت: «براي بررسي دليل رواج مصرفگرايي، بايد به «نسبت بياعتمادي مردم به دولت» هم ازنظر اقتصادي و هم ازنظر جامعهشناسي مراجعه کرد، اما نوع سوم کساني هستند که زندگي تجملي و مصرفگرايي بيشازحد دارند و تفاوت اينها با دودسته ديگر، درآمد بسيار بالاي آنهاست که بهنظر ميرسد اين درآمد به داشتن رانت مربوط است. درمجموع بايد به دو قشر قبلي که مصرف ميکنند حق داد، زيرا قشر اول بايد زندگيشان را تأمين کنند و دومين قشر هم به دولت، آمار و آينده اعتماد ندارند.»
*۸۰ درصد ثروت کشور، دست ۳ دهک بالاي درآمدي است
جاويد بابيان اينکه ۵۵ ميليون نفر جز دسته اول و دوم هستند و حقدارند نياز اوليه را تأمين کنند، ادامه داد: طبق بررسي و تحقيق در انجمن اقتصاددانان و جامعهشناسان ايران با تقسيمبندي انواع مصرفگراها به دهک درآمدي، مشخص شد که ۷ دهک کشور، درآمدي اندک درحد رفع نياز خوراک خوددارند و دستفروشان، کارگران و کارمندان جزء اين دسته هستند و ۵۵ ميليون نفر را تشکيل ميدهد و از نوع اول و دوم مصرفکنندگان محسوب ميشوند.»
اين اقتصاددان تصريح کرد: «اما ۳ دهک بالاتر، درآمدهايي افسانهاي دارند، درنتيجه مصرفگرايي در دودسته اول نيست و در نوع سوم بسيار مشهود و زياد است، ۸۰ درصد ثروت کشور دست ۳ دهک بالا و ۳۰ درصد ثروت دست ۷ دهک پايين است.»
او اظهار کرد: «دولت روحاني درحالي که اختيارات کافي دارد اما تئوري اقتصادي مناسبي ندارد، مقام معظم رهبري تمام اختيارات را به دولت داد و بارها به آنها نصيحت کرد که مراقب مردم باشيد و براي جوانان اشتغال ايجاد کنيد. اما از زماني که روحاني آمد آمارها بهشدت ضدونقيض شد و دولتمردان آمارهاي غلط دادند. در بازديد از کارخانههاي صنعتي مشخص شد که بيشتر آنها يا تعطيل و يا با ۲۰ درصد ظرفيت مشغول کار هستند.»
عضو انجمن اقتصاددانان ايران در پايان گفت: «بنابراين مصرفگرايي فقط در ۳ دهک بالا ديده ميشود و ۷ دهک پايين اصلاً پولي ندارند که مصرفگرا باشند، ۵۵ ميليون نفر ۷ دهک پايين و ۲۵ ميليون ۳ دهک بالا را تشکيل ميدهند و ۸۰ درصد ثروت کشور صرف آنها ميشود.»
* اوايل دهه ۴۰؛ آغاز مصرفگرايي در ايران
همچنين اميرمحمود حريرچي، جامعهشناس و عضو هيئتعلمي دانشگاه علوم بهزيستي درمورد پديده مصرفگرايي و مصرفزدگي به «رسالت» ميگويد: «مسئله مصرفگرايي در جوامعي مانند ايران که منبع سرشاري دارند و بهراحتي آنها را استخراج و به فروش ميرسانند، همواره بوده است. مصرفگرايي در ايران از اوايل دهه ۴۰ آغاز شد و معادن نفت، زمينهساز اين فرهنگ بود، بهجاي اينکه نفت را يک سرمايه ببينيم مواد خام را مستقيم به فروش رسانيم همهچيز را وارد و مردم را به مصرف بيشتر تشويق ميکنيم و با تبليغات هم به آن دامن ميزنيم.»
او ادامه داد: «درحاليکه کشورهاي توليدکننده که درآمد را يک سرمايه اقتصادي براي توليد ميدانند به فکر صادرات و زندگي سادهتر هستند. اما اين تفکر را در ايران نداشتيم، مردم ايران تمايل بسيار زيادي به محصولات لوکس دارند و لوکسترين خودروها را سوار ميشوند و ايران در استفاده از فناوري و آخرينمدل تلفنهاي همراه رتبههاي نخست را دارد.»
*نسبت ۲۳ درصدي مصرف بيشتر پردرآمدها به کمدرآمدها
اين جامعهشناس بابيان اينکه در ايران پردرآمدها نسبت به کمدرآمدها، ۲۳ درصد مصرف بيشتري دارند، افزود: «طبقه مرفه يک کشور صنعتي تراز اولي مانند آلمان، نسبت به طبقه ضعيفتر ۸ برابر مصرف ميکنند، اما پردرآمدها در ايران نسبت به کمدرآمدها ۲۳ درصد مصرف بيشتري دارند و اين يعني طبقات بالاي جامعه در کالاهاي ضروري و نيازهاي اوليه ۲۳ برابر نسبت به طبقات پايينتر مصرف ميکنند بهطور مثال در حوزه بهداشت و درمان، مسکن، آموزش و خوراک.»
حريرچي يکي از دلايل شيوع مصرفگرايي را تبليغ و عدم کار تخصصي ميداند و ميگويد که حتي صداوسيما دائم مصرفکردن را تبليغ ميکند و آگهيهاي بازرگاني بر اساس اين است که مردم روزبهروز بيشتر مصرف کنند، متأسفانه مصرف کردن در جامعه ما همواره يک پز اجتماعي بوده و اکنون درحال گسترش است، طوري که اگر کسي مصرفکننده باشد نسبت به ديگران برتري دارد و افتخار محسوب ميشود.وي افزود: «متأسفانه اين روزها ظاهر زندگي اهميت بسياري پيداکرده و اگر سفرهاي رنگين باشد نشاندهنده خوشبختي است، دليل اصلي شيوع مصرفگرايي اين است که ما توليدکننده نيستيم، زماني ميگفتند خودمان توليد و مصرف کنيم، اما بعد ديدند نميتوان هميشه ازنظر توليد خودکفا بود و دربرخي موارد بايد درکنار صادرات کار واردات را نيز انجام داد اما اکنون واردات به رکن اصلي بازرگاني کشور تبديلشده است.»اين جامعهشناس خاطرنشان کرد: «۸۰ درصد بودجه کشور از فروش نفت خام تأمين ميشود و صادرات محصولات فرآورده بسيار اندک است، پيش از انقلاب در ذهن تمام فعالان اقتصادي بود که فروش نفت بدون زحمت به کشورهاي خارجي که فقط قشر مرفه از آن بهره ميبرد را، به فرآورده تبديل و سرمايهگذاري کنند اما متأسفانه بعد از انقلاب هم اين مسير ادامه يافت و هنوز هم فقط طبقات بالا از درآمد نفتي استفاده ميکنند و قشرهاي ضعيف به حال خود رهاشدهاند.»
حريرچي مشخصه مصرف را فاصله طبقاتي ميداند و توضيح ميدهد: «کشور بايد بر اساس توليد و ماليات اداره شود و ماليات صرف مهارتآموزي و حمايت کساني که از توليد عقب ماندند و جزء اقشار ضعيف هستند شود تا بتوان فاصله طبقاتي را از بين برد، بيشتري مشخصه مصرف در هر جامعه، فاصله طبقاتي است و که تمام جوامع به اين درد دچار هستند بنابراين طبقات پايين احساس تحقير ميکنند.»
وي ادامه داد: «در کشور ما طبقات پايين حتي موردحمايت دولت هم قرار نميگيرند و توانايي تأمين مصرف حداقلي را نيز ندارد و رهاشده هستند، به اين قشر اصطلاحاً «شکمهاي گرسنه» ميگويند و در مقابل طبقات مرفه به شکلهاي مختلف و جداي از زندگي پر از تشريفات، ۲۳ درصد بيشتر مصرف ميکنند.»
*فاصله طبقاتي به گسل طبقاتي تبديلشده است
عضو هيئتعلمي دانشگاه علوم بهزيستي تأکيد کرد: «با شرايطي روبه رو هستيم که بهجاي استفاده از واژه فاصله طبقاتي بايد به گسل طبقاتي در ايران اشارهکنيم و دليلش اين است که با توليد بيگانه و در تمام حوزههاي آن حتي توليد علمي، ضعيف هستيم و کماکان هم به آن اهميت نخواهيم داد، درکشورهايي که به توليد اهميت نميدهند خلاقيت ميميرد اما اهميت به توليد باعث فروش محصولات در بازارهاي معتبر جهاني خواهد شد.»او با تأکيد بر اينکه بايد از تحريمها فرصت و زمينه توليد رافراهم کرد، گفت: «نگرش مصرف صحيح و توليد در کشور وجود ندارد و وضعيت مصرفزدگي روزبهروز بدتر ميشود، بارها به شرايط سخت اقتصادي و فرصتهاي پيش رو تأکيد شده اما بسيار عجيب است که مسئولان نميخواهند تحريم، کاهش ارزش ريال و مشکلات ديگر را در تصميمگيريها لحاظ کنند، مشخص است که تحريم بر کشور صدمه وارد کرده اما اين اتفاق تهديدي است که بايد به فرصت تبديل کنيم.»حريرچي اميد به غرب و واردات را باعث افزايش احساس نياز و مصرف ميداند و ميگويد: «فرصت يعني نبايد آنقدر چشمانتظار غربيها باشيم،آنقدر اين اميد وجود داشت که تقاضاي مصرف زياد شد اما اکنون مسئولان در جواب به آن با مشکل مواجه هستند، نمونه ساده ناتواني در پاسخ به نياز، دارو است که ايران بيشترين مصرفکننده دارو در دنيا است، چرا بايد اينطور باشد؟ ۸۰ درصد داروها در داخل توليد اما ۹۰ درصد مواد اوليه از خارج کشور تأمين ميشود.»اين جامعهشناس در پايان بابيان اينکه مسئولان سنگي به چاه انداختند که صد عاقل نميتوانند آن را بيرون آورند، ابراز کرد: «مشکل اين است که تفکر حل مشکلات وجود ندارد، بارها از عدم خودکفايي در زمينههاي مختلف ضربه خورديم اما هيچ اقدامي براي جبران آن نشد و اينيک نقطهضعف براي کشور است. دنياي امروز دنياي منافع شخصي کشورهاست، ما نيز بايد بر توليد توجه کنيم و اميدواري به غرب فايدهاي ندارد.»
انقلاب اسلامي , جامعه , حانيه مسجودي , فرهنگ , فرهنگ اسلامي- ايراني
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.