سيلِ غارتگر
«سيل يکي از شايع ترين و پر هزينه ترين بلاياي اجتناب ناپذير طبيعي است که همواره به زندگي و اموال انسانها آسيب مي رساند. آسيب هاي اقتصادي ناشي از سيل فراوان است. خسارات سيل تايلند که در سال ۲۰۱۱ اتفاق افتاد حدود ۴۰ ميليارد دلار و سيل چين در سال ۱۹۹۸ حدود ۳۰ ميليارد دلار تخمين زده مي شود.
در فاصله بين سال هاي ۱۹۹۸ و ۲۰۱۱ سيل هايي در ايالات متحده، کره، پاکستان و آلمان، اتفاق افتاده که بين ۵/۹ تا ۱۸ ميليارد دلار خسارت در بر داشته. به همين دليل مسئولين هر کشور موظف هستند همه سعي خود را براي محدود کردن خسارات و محافظت از جان و مال مردم به کار ببرند.» (خليل خاني، استاد دانشگاه تهران و استاد سابق دانشگاه گوتينگن آلمان).
بروز سيل، يعني حجم زياد بارش در محدوده زماني کم، که نتيجه ورود تودههاي مرطوب از غرب و جنوب غرب است. بروز سيلاب نتيجه افزايش ناگهاني حجم آب رودخانهها در اثر بارش و يا پديدههاي آني ديگر همچون ذوب ناگهاني برف و يا شکستن سدهاست. شرايط جغرافيايي ايران مانند شيب تند دامنهها، فقر پوشش گياهي و رگباريبودن بارندگي ها امکان بروز سيلاب را تشديد ميکند که در اين ميان عدم توجه به مديريت مخازن کشور در افزايش خسارت هاي سيل سهم بسيار بالايي دارد، به طوري که بنابر گزارشهاي منتشرشده، بارش باران و جاري شدن سيلاب حدود ۳۵۰ ميليون متر مکعب آب در ثانيه از دو سد بزرگ زيردان و پيشين سرريز کرده است، گفته مي شود، سدهايي که با ارزيابي دقيق زيست محيطي ساخته نشده اند، مي توانند اثرات منفي هم در بر داشته باشند و خطر سيل را افزايش دهند. سد اگر به درستي ساخته نشود، مي تواند به دليل انباشت آب بشکند، يا آب از تاج آن سرريز شود و به قدرت سيل بيفزايد. سدهاي غير اصولي تغييرات عميقي در مسير پايين دست خود مي دهند که منجر به افزايش تخريب سيل مي شود. با بالا آمدن سطح آب زيرزميني در نواحي پيرامون يک سد و اشباع شدن خاک اطراف آن، خطر گسترش منطقه سيل و بروز مشکلات مربوط به زهکشي، همواره افزايش مي يابد.
مطابق برآوردهاي اوليه، اين سيل هزار و ۱۰۰ ميليارد تومان به بخشهاي كشاورزي، شهري و راههاي سيستان و بلوچستان و رقمي حدود ۷ ميليارد تومان به زيرساختهاي حوزه سلامت خسارت وارد كرده است. محمد اسلامي، وزير راه و شهرسازي هم گفته است، بر اساس برآوردهاي اوليه ميزان خسارت وارد شده به راهها، پلها، آبروها و ابنيه فني راههاي اين استان بالغ بر ۷۰۰ ميليارد تومان است.
به گفته مسئولان، براثر وقوع سيلاب، در نخستين ساعات، ارتباط بيش از ۵۰۰ روستا قطع و ۱۴ شهرستان اين استان، درگير سيل شدند و ۲۰ هزار واحد مسكوني به علت جاري شدن سيلاب، خسارت۲۰ تا ۱۰۰ درصدي ديده اند.
بارش نزديک به ۲۰۰ ميليمتر باران، ظرف يک روز در استان سيستان و بلوچستان که به عنوان منطقه تحت خشکسالي شناخته ميشود و بيتوجهي به پيشبينيهاي هواشناسي درباره بارش بيسابقه باران، افت ۱۰ درجهاي هوا و يخبندان شبهنگام، خسارات فراواني را به مناطق مرکزي و جنوبي اين استان وارد کرده و مردم فقير اين مناطق را در شرايط بحراني قرار داده است. سيل ساکنان سيستان و بلوچستان را فقيرتر از پيش کرده و اندک دارايي آنها را نيز تخريب کرده است.
* خسارت چند هزار ميلياردي به حوزه هاي زيرساختي از سال ۹۲ تاکنون پيش تر، علي کرد، نماينده مردم خاش، ميرجاوه، کورين و نصرت آباد در مجلس شوراي اسلامي خطاب به دولت گفته بود، از سال ۹۲ تاکنون خسارت چند هزار ميلياردي به حوزه هاي زيرساختي، کشاورزي، راه، گردشگري، خدماتي، عمران شهري و روستايي و غيره، ناشي از طوفان هاي شديد، بارش هاي تند و رگباري، سيلاب، برف، سرما و يخبندان به مردم اين شهرستانها که «بيش از ۹۵ درصد آنها زير خط فقر زندگي ميکنند»، پرداخت نشده است. در سال قبل سيل هاي ويرانگر خسارت هاي
فراواني را به منازل مسکوني مردم وارد کرده اند، که مردم منطقه با وضعيت شديد تنگي معيشتي و ضعف اقتصادي و نداشتن درآمد نتوانسته اند منازل خود را براي مقابله با حوادث سيلاب و بارش هاي سنگين و غيره ايمن کنند.
بخش زرآباد از توابع شهرستان کنارک در منتهي اليه جنوب غربي سيستان و بلوچستان با ۲۱ هزار نفر جمعيت و ۷۶ آبادي براثر وقوع سيلي ۲۰ کيلومتري دچار خسارت شديد شده است. هاشم شاهوزهي، بخشدار زرآباد، تاکيد مي کند: بيشترين خسارات به بخش کشاورزي و زيرساختهايي مانند جاده وارد شده «۲۰ کيلومتر از جاده ترانزيتي ما زير آب رفته و خسارت زيادي ديده، از طرفي هم کشاورزي که معيشت اصلي مردمان اين منطقه است به شدت آسيب ديده است. ارزيابي اوليه ما اين است که ۴ هزار هکتار محصول موز داشتيم که ۹۰ درصد آن خراب شده و بين ۲۰ تا ۳۰ پمپ آب و چاه آب تخريب شده. صيفيجات هم ۳ هزار هکتار بوده که صددرصد تخريب شده است.» او تخمين خسارت را به برآوردهاي دقيق در آينده ميسپارد اما از ارقام ميلياردي ميگويد که بايد با کمک مسئولان جبران شود: «منبع درآمد ما و بخشهاي همجوار تنها کشاورزي است و بالاي ۱۰ هزار نفر در اين زمينه مشغول کار هستند يا بهتر است بگويم بودند.»بررسي ها نشان مي دهد، اين سيل ويرانگر، حدود ۶ هزار ميليارد تومان به مزرعه و قنات و جاده هاي منتهي به باغ و کاشانه روستايي و يا گوشهاي که دام و دامپروري برقرار بوده، خسارت زده است.
در سيل اخير نزديک به ۲۵۰ هزار روستانشين در چابهار، کنارک، سرباز، قصرقند، دلگان، نيکشهر و فنوج، آسيب ديدهاند و بايد فکري به حال زيرساخت هاي آسيب ديده اين مناطق کرد چرا که کشاورزي و دامداري به عنوان منبع درآمد اين روستائيان به کلي از بين رفته است.
بي ترديد بخشي از خسارت هاي اين سيل با سرريز سدهاي نيمه جنوبي اين استان تشديد شده، اتفاقي که ميتوانست با خالي کردن سدها جلوي خسارت هاي احتمالي را گرفت. مديرعامل آب منطقهاي سيستان و بلوچستان درباره دليل خالي نکردن ذخيره آب سدهاي استان گفته که برآوردهاي هواشناسي از ميزان بارشها دقيق نبود، به همين دليل ذخيره سدها خالي نشدند.
مديرکل هواشناسي سيستان و بلوچستان هم تاکيد کرده است: در جلسات مختلف مديريت بحران و ديسکاشن هاي هواشناسي بارها و بارها نسبت به سرريز سدها هشدار داده شد اما متأسفانه آب منطقهاي استان اين هشدارها را جدي نگرفت و آنطور که بايد سطح آب اين سدها را تنظيم نکرد. همين موضوع سبب شد تا در اثر بارشها حداقل چهار سد سرريز کند.گفته مي شود، سد پيشين با ظرفيت ۱۷۵ ميليون متر مکعب با هدف جمع آوري آب باران هاي فصلي، جلوگيري از روان شدن سيلاب ها و کمک به احياء زمين هاي کشاورزي منطقه باهوکلات دشتياري ساخته شده است. اين سد در زمان پرآبي تامين کننده آب کشاورزي حدود ۶ هزار هکتار زمين هاي زراعي و باغي منطقه باهوکلات و گرمبيت چابهار بود و علاوه بر آن آب آشاميدني و مصرفي مردم روستايي منطقه را نيز تامين مي کرده است.
*نقش سدها در افزايش خسارت
پيش تر، مهدي معتق، استاد مرکز علوم تحقيقات زمين آلمان گفته بود: وقتي سدي ساخته مي شود، رژيم آبي در يک منطقه تغيير مي کند. سخنان مديران در اين زمينه که سدها خطر و آسيب سيل را کاستهاند، بار مسئوليت آنان و توقع مردم را به شکلي غيرمنطقي افزايش ميدهد، زيرا عدهاي براي مثال ميپرسند که چرا سدهاي بيشتري نساختيد؟! چرا سدهاي موجود را خوب مديريت نکرديد؟! چرا سيلبندها کافي نبودند يا سرريز کردند؟! چرا کانالها و بستر رودخانهها را لايروبي نکرديد؟! از آنجا که برآورده کردن اين همه انتظارات در عمل ممکن نيست (و اصولا طرح بعضي از آنها نادرست است) اعتماد ميان دولت و ملت کمتر ميشود. سدها معمولا در همان زماني که طبق ادعاهاي اوليه سازندگان بايد سيلابهاي ويرانگر را مهار کنند، کارآيي خود را از دست ميدهند يا خود به يک عامل خطرزا بدل ميشوند؛ مديران سدها هم در چنين موقعيتها دغدغه اصليشان حفظ خود سدهاست و نه ميتوانند و نه ميخواهند که به فکر بستر پاييندست رودخانه و مردم و محيطزيست باشند. نکته ديگري که باتوجه به اين موردها ثابت ميشود، اين است که سدها و سيلبندها به علت ايجاد «توهم امنيت»، مردم عادي و مسئولان را نسبت به خطرات سيل گمراه ميکنند که درنتيجه، خسارت سيلهاي بزرگ چندين برابر ميشود.
شايد با سادهانگاري مسائل، گفته شود که احداث سازههاي بتني مانند سدها و کانالهاي انتقال آب و غيره، ميتواند در مديريت آب و کنترل سيل نقش سازنده داشته باشد، اما واقعيت اين است که وجود اين سازهها و ديگر دخالتهاي بشري، پيچيدگيهاي جغرافيايي در پاييندست سدها را بالا ميبرد که حاصل آن، بالا رفتن خطر زندگي در اين حوضههاست. يکي از مهمترين درسهايي که ميتوان از سيل گرفت اين است که دخالتهاي بشري در زيستبومها، غالبا خسارتهاي ناشي از سيل را افزايش ميدهد و از اين رو ضرورت دارد که بازنگري جدي و اساسي در تفکرات سازهاي مديريت آب صورت گيرد.
محمد درويش، از پژوهشگران حوزه محيط زيست، در گفت و گو با«رسالت» تاکيد مي کند: «مديريت مخازن ما بسيار ضعيف است و حتي در خوزستان حجم مخارن سدها، ۲۳/۵ ميليارد مترمکعب و کل حجم سيل، ۱۳/۵ ميليارد مترمکعب بود و چون به رغم هشدارهاي سازمان هواشناسي، مخازن را تخليه نکرده و براي وقوع سيلاب آماده نبودند، بخش بزرگي از خوزستان به زيرآب رفت، در جريان سيل سيستان و بلوچستان هم سد «پيشين» خالي نشده بود چون تصور مي کردند، هشدارها و پيش بيني سازمان هواشناسي درست از آب درنمي آيد و اين مسئله سبب شد که سد «پيشين» کارکرد خود را در کاهش سرعت سيلاب از دست بدهد، هرچند که اين سيلاب واقعا سيلاب بسيار قابل توجهي بود و دبي آن به ۱۳ هزار مترمکعب در ثانيه مي رسيد و حتي اگر سد پيشين خالي هم بود، خيلي نمي توانست جلوي سيلاب را بگيرد. باتوجه به اينکه ما سال هاست خشکسالي داشته ايم و سدپيشين و سدهاي کوچک ديگري ساخته ايم، مردم به تدريج عادت کردند به اينکه سيلي اتفاق نمي افتد و در بستر سيلابي رودخانه ها به خصوص رودخانه سرباز و باهوکلات شروع به کشت و کار کردند و همين مسئله سبب شده بود که خسارت هاي سيل افزايش پيدا کند و ۲۰ هزار واحد مسکوني در قلمرو ۱۴ شهرستان و بسياري از دام ها نابود شده و اگر دولت بتواند مسير سيلابي رودخانه ها را مسدود کند و اجازه هيچ گونه دخل و تصرفي ندهد، مسلما خسارتها بسيار کاهش پيدا مي کند.»به گفته اين فعال محيط زيستي، سيل اخير برکت هايي هم داشته و سبب شده جلگه ميناب و بلوچستان و باهوکلات و تالاب جازموريان، پس از مدتها سيراب شوند و توان زيست پالايي درياي عمان و خليج فارس در تنگه هرمز و رودخانه شور و شيرين، به خاطر ورود اين سيلاب ها افزايش پيدا کند که اين امر منجر مي شود کيفيت زیست آبزيان بهتر شده و سال آينده براي کشاورزان و دامداران سال بسيار خوبي شود.
او در ادامه توضيح مي دهد: «اگر به چشم انداز سرزمين بلوچستان که به آن بندسيل مي گويند، دقت کنيم، درمي يابيم اين سرزمين مجموعه اي از دشت هاي سيلابي و کوهستان هاي اصطلاحا مريخي است، اين مسئله نشان مي دهد، سيستان از ديرباز با موضوع سيل آشنا بوده و در کنار سيل زندگي کرده، منطقه بلوچستان، منطقه اي است که به دليل وجود آبرفت هاي ريزدانه، امکان ذخيره آب در زيرزمين را ندارد و به همين علت مردم از تکنيکي به نام هوتگ استفاده مي کردند تا آب را در اين هوتگ ها که مثل استخرهاي طبيعي است، براي شرب و کشاورزي ذخيره کنند، بنابراين نمي توانيم بگوييم سيلي که اتفاق افتاده، بسيار عجيب و غريب است. اين سيل ها هميشه متاثر از جريان هاي مانسون از اقيانوس هند اتفاق افتاده، ما بارندگي هاي شديد بسياري را در بلوچستان شاهد بوديم، منتها اين بار برخلاف دفعات پيش که در تابستان شاهد چنين بارش هاي شديدي بوديم، در زمستان سيل به وقوع پيوسته زيرا از جريان اقيانوس هند نيامده از جريان اقيانوس آرام و حتي متاثر از اقيانوس اطلس آمده، اين پديده به شدت نادر است.» درويش عنوان مي کند: «آن سوي کره زمين و نيمه کره جنوبي، خشکسالي بسيار شديدي را در استراليا تجربه کنيم و اين سو، براثر جريان هاي دريايي، طوفاني اتفاق افتاده و بارندگي شديد، پاکستان، هند و ايران را متاثر کرده، بسياري بر اين اعتقادند که اين ها نشان دهنده تغييرات اقليمي و دستکاري هايي است که بشر انجام داده و نتيجه افزايش انتشار گازهاي گلخانه اي و متأسفانه کشورهايي مثل آمريکا زيربار اين مسئله نمي روند. اميدوارم اين گونه اتفاقات باعث شود که جهان به يک خردورزي برسد.»
او با تاکيد بر اينکه آخرين و بزرگترين سيلي که اخيرا اتفاق افتاد، سيل کرخه بود که ۸ هزار و ۲۰۰ متر مکعب در ثانيه بود، مي افزايد: سيل سيستان و بلوچستان۱۳ هزار مترمکعب درثانيه است، يعني از سيل کرخه که نوروز امسال اتفاق افتاد، ۱/۵ برابر دبي آن بيشتر بوده و تاکنون چنين مسئله اي در بلوچستان سابقه نداشته و از سوي ديگر ما آماري نداريم که ۱۳ هزار مترمکعب سيل را ثبت کرده باشيم، البته ما بيشتر از ۶۰ سال نيست که آمارها را ثبت مي کنيم. اگر ظاهر دشت هاي سيلابي نگاه کنيم، معلوم است که در گذشته چنين سيل هايي آمده ولي ما نمي توانيم با قطعيت دبي آن را اعلام کنيم. از سوي ديگر دوره برگشت اين سيل ها، ۱۰۰ يا ۲۰۰سال است، اما به اين معنا نيست که دقيقا هر ۱۰۰ يا ۲۰۰ سال يک بار اتفاق مي افتد، ممکن است سه سال پياپي اتفاق بيفتد و دوباره ۲۰۰ سال بعد اتفاق نيفتد، بنابراين غيرقابل پيش بيني است.
آسيب هاي اقتصادي , خشکسالي , سيل , سيل سيستان و بلوچستان
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.