محسن پیرهادی در گفت‌وگو با ایسنا، درباره ریشه ناآرامی های اخیر در سطح کشور و حوادث رخ داده، بیان کرد: ریزش و سقوط طبقه متوسط در سال های اخیر یکی از علل بروز ناآرامی های اخیر بود،‌ طبقه اقتصادی و خاستگاه محکومان و بازداشت شدگان اخیر گواه غفلت سیاستگذاران از طبقه متوسط شهری در برنامه های توسعه ای، فرهنگی و اجتماعی است.

وی در ادامه با تاکید بر اینکه جنس شعارهای ناآرامی های اخیر اجتماعی – فرهنگی بود اما محکومان و بازداشت شدگان حوادث اخیر بیشتر از قشر ضعیف جامعه اعم از کارگر و دستفروشان هستند که طبعا باید بیشتر دغدغه های اقتصادی داشته باشند، درباره علت تفاوت خاستگاه معترضان با جنس مطالباتشان خاطرنشان کرد: این موضوع علل متفاوتی می تواند داشته باشد که مستقیم و غیر مستقیم بر شکل گیری این فضا و ورود طبقه کم در آمد جامعه به اعتراضات اثر گذار بوده است. از مانور رسانه ای جریان معاند و رقبای منطقه ای نظام جمهوری اسلامی ایران گرفته تا اوضاع دشوار اقتصادی و معیشتی مردم در سال های اخیر در شکل گیری ناآرامی های اخیر موثر بوده است.

باید به ریشه ناآرامی‌های اخیر ورای تحرکات بیرونی توجه کرد

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: هسته  شکل گیری این نا آرامی ها مشکلات اقتصادی و مشکلات مستمری بود که مردم  و کشور در سال های اخیر و در پی تحریم های اقتصادی با آن دست به گریبان بودند و معاندان کشور برای تحقق مقاصد سیاسی‌شان بر بستر این نارضایتی سوار شدند و جنس و ماهیت آن را تغییر دادند و مسیر اعتراضات مدنی مردم را به سمت اغتشاش و بلوا کشاندند.

پیرهادی در ادامه با بیان اینکه توجه به مطالبات مردم، چرایی بروز آن و رسیدگی به خواست جامعه ضرورتی غیر قابل اغماض است که باید حساب آن را از اغتشاشات و غوغاسازی دشمنان نظام جدا کرد و بین این دو مرزبندی دقیقی قائل شد، تاکید کرد: به همان میزان که مقابله با توطئه دشمن ضروری است توجه به خواست و مطالبات جامعه حیاتی بوده و باید به ریشه و چرایی بروز ناآرامی های اخیر ورای تحرکات و مانور بیرونی آن توجه کرد.

ریزش و سقوط طبقه متوسط در سال های اخیر عامل بروز ناآرامی ها بود

نایب رئیس فراکسیون انقلاب مجلس در ادامه با بیان اینکه چرا طیف و طبقه ضعیف و محروم جامعه پیشانی اعتراضاتی با شعار و مطالبات اجتماعی بودند، بیان کرد: نکته قابل تامل این است که در سال‌های اخیر طبقه متوسط بسیاری از فاکتورهای مشخص و مرسوم خود را از دست داد و تورم و گرانی‌ها موجب شد این طبقه به شدت ریزش پیدا کند و طیف قابل توجهی از این قشر از طبقه متوسط به طبقه فقیر سقوط کنند. طبقه متوسط تحمل عقب گرد بیشتر اقتصادی را ندارد. نکته اساسی که در این بین وجود دارد این است که اگرچه طبقه متوسط به لحاظ اقتصادی تحلیل رفت اما از نظر فکری و فرهنگی در طبقه متوسط باقی ماند و برغم اینکه جمعیت قابل توجهی  از این طبقه تنزل اقتصادی داشتند اما همچنان روی ارزش‌هایشان به لحاظ اجتماعی، فرهنگی، هنری و حتی اقتصادی پایبند ماندند.

جامعه ای موفق است که همراهی طبقه متوسط را در حد اعلا داشته باشد

نایب رئیس فراکسیون انقلاب با بیان اینکه طبقه متوسط اصلی ترین طبقه هر جامعه ای محسوب می‌شود که حامل و تعیین کننده فرهنگ جوامع است، تصریح کرد: بر همین اساس جامعه ای موثر و موفق است که حضور این طبقه را در حد اعلا داشته باشد و در عرصه اجتماعی و سیاسی به مشارکت وادارد به همین خاطر توجه به نیازها، خواسته ها و علاقمندی های این طیف در رویدادهای سیاسی – اجتماعی و فرهنگی هر جامعه موثر است و می تواند به فاکتوری در تقویت سیاست داخلی و اثرگذاری اجتماعی و فرهنگی جامعه بدل شود. متاسفانه توجه به طبقه متوسط و سرمایه گذاری بر روی آن در برنامه ریزی های توسعه ای و انسانی و فرهنگی در سال های اخیر مورد غفلت واقع شده است. در اعتراضات اخیر این گوشه ای از این غفلت عیان شد و طبقه اقتصادی و خاستگاه اجتماعی محکومان و بازداشتی های  اخیر و جنس مطالبات آنها گواهی بر ضرورت توجه به این غفلت است.

این عضو کمیسیون امور داخلی افزود: ورای چند و چون شکل گیری بحث اعتراضات اخیر و به اغتشاش کشیده شدن، در ابتدای بروز ناآرامی ها طیفی از معترضان خواسته های فرهنگی و اجتماعی داشتند که حتما باید در جای خود مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد و باید بررسی شود که  چرا طیفی از معترضان فارغ از دغدغه مالی، شعارهای فرهنگی و اجتماعی سر دادند؟ این سوال حتما و باید نیازمند بازبینی دقیق است اما پاسخ اولیه آن می تواند این باشد که کوچک شدن طبقه متوسط و شکاف طبقاتی ایجاد شده در اقشار مختلف جامعه می تواند یکی از عوامل آن باشد.

یکی از خصوصیات طبقه متوسط محافظه‌کاری و دوری از رفتارهای خشن است اما…

پیرهادی در ادامه با اشاره به فشارهای معیشتی که در سال های اخیر بر دوش طبقه متوسط وارد شده و نوسانات بازار و رشد شدید اجاره بها که این قشر را به حاشیه شهرها سوق داده است، بیان کرد: وقتی طبقه متوسطی که سال ها در مرکز شهر و در دل جامعه حضور داشته در مناطق جغرافیایی پایین تری حضور پیدا می کند همزمان با نارضایتی که در این طیف بروز می کند این نارضایتی همراه با آگاهی طبقه متوسط به دایره اطرافیان جدید منتقل می شود و به روندی برای سرایت نارضایتی به طیف دیگر بدل می شود. یکی از خصوصیات طبقه متوسط محافظه کاری و دوری از رفتارهای خشن و رادیکال است. برغم این دو ویژگی، در پی کوچ اجباری طبقه متوسط به حاشیه شهرها و وقتی طبقه متوسط ، ضعیف می شود آرام آرام در کنار دغدغه های فرهنگی و اجتماعی که دارد رفتارهای تند و رادیکال طبقه فقیر را نیزمی پذیرد، محرکی که جامعه را  مستعد ناآرامی می کند. 

وی در پایان بیان کرد: در رخدادها و ناآرامی های اخیر، جوانان و نوجوانان پیشانی حوادث بودند و  در مواردی به اعتراض دهه هشتادی ها مشهور شد، ناکامی های رفاهی و اقتصادی این افراد وقتی با آگاهی اجتماعی – فرهنگی آنها همراه می شود، خواهان دستیابی به وضعیت بهتری برای زیست اجتماعی هستند که از اقتصاد تا فرهنگ را شامل می شود. به همین دلیل افراد زیادی را می بینید که به لحاظ اقتصادی از مناطق محروم و طبقه کم درآمد جامعه هستند ولی جنس مطالباتشان مبتنی بر نگاه و شعارهای طبقه متوسط است.