ریاکاری بلای مسری
لطفا نقابتان را از چهره برداريد. اجازه بدهيد آدمها شما را همانطور که هستيد، بپذيرند، وگرنه دير يا زود در نظر ديگران به عنوان فردي رياکار و متزور شناخته خواهيد شد. البته بررسيها حکايت از آن دارد که شيوع رياکاري در ميان ايراني ها به مرز هشدار رسيده و همانند ويروسي در سطح جامعه تسري يافته بنابراين شمار افرادي که به اين ويروس مبتلا هستند، کم نيست!
«ريا» مشتق از کلمه «رؤيت» است و آن را در فرهنگ فارسي معين، تظاهر و دورويي معنا کردهاند. در لغتنامه دهخدا، «اين واژه به معناي آراستن و نيکوکردن موضوعي و همچنين آراستن و تزئين دروغ و مکر و فريب کردن، يا نفاق و دورنگي و حيله و نيرنگ است.»
دوگانگيهاي موجود در فرد رياکار و تظاهر به آنچه که در وجود او نيست، به شدت منزجر کننده است. ظاهرا اين گونه افراد براي بروز چنين رفتاري، فلسفه و تاکتيک خاص خود را دارند و در اصطلاح عاميانه مي گويند، براي اينکه کارمان راه بيفتد، ناچاريم نقاب تزوير به چهره بزنيم! بي ترديد دوگانگي در اعمال و رفتار آنان يادآور ابيات و ضرب المثل هايي است که نمونه هاي آن به فراواني يافت مي شود؛ مثلا«خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت باش» و «واعظان که اين جلوه در محراب و منبر مي کنند، چون به خلوت مي رسند آن کار ديگر مي کنند»
جامعه شناسان در بيان علل اين ناهنجاري، از بي عدالتيهاي اجتماعي موجود، ضعف قوانين، بياعتمادي، فرار از مسئوليت، ضعف اخلاقي، سرپيچي از قوانين، نابساماني، عدم شايسته سالاري، پارتي بازي و بي تعهدي سخن ميگويند و حتي پا را از مسائل مطرح شده، فراتر گذاشته و ابراز مي دارند که در نگرش علوم اجتماعي، ريا با هدف نيل به تصاحب موقعيت اجتماعي برتر و کسب موقعيت هاي ممتازتر صورت مي پذيرد.
به باور امان الله قرايي مقدم، در قامت جامعه شناس، شيوع رياکاري در جامعه به مرز هشدار رسيده است. او تاکيد مي کند: «متاسفانه امروزه دروغگويي و رياکاري به عنوان يک بيماري واگير روز به روز در جامعه ما افزايش مي يابد که بي توجهي و اهميت ندادن به اين موضوع به عنوان يک معضل جدي اجتماعي، بيشترين و بدترين آسيب ها را به مردم و جامعه وارد مي نمايد که اگر کنترل و راهکارهاي اصلاح اعمال نشود جبران عواقب آن غير ممکن خواهد شد.»
*احساس عدم امنيت اجتماعي
عليرضا شريفي يزدي به عنوان جامعه شناس با تحليل و واکاوي اين مسئله به رسالت مي گويد: يکي از مهمترين عوامل بروز و ظهور ريا به احساس عدم امنيت اجتماعي بازمي گردد، وقتي افراد جامعه چنين احساسي را داشته باشند براي اينکه خودشان را محافظت کنند، به ناچار از سلاح تزوير و ريا بهره مي گيرند. به عبارت بهتر نقاب
مي زنند تا ديگران، کنه وجود آنان را نبينند و نشناسند. آنان به تجربه دريافته اند، هرگاه خود واقعي شان را عرضه و شفاف سازي کرده و يا خود ابرازگري و خود افشاگري داشته اند، به تنبيه هاي سنگين اجتماعي دچار شده اند، البته اين تنبيه ها بيشتر از اينکه حقوقي و براساس قوانين موضوعه باشد، بيشتر اجتماعي است که توسط قضاوت هاي عموم شکل مي گيرد و اين باعث مي شود، افراد به اين سمت کشيده شوند، معمولا جوامعي که سنتي تر بوده و قدمت تمدني بيشتري دارند، بيشتر در معرض اين بلا و بيماري اجتماعي قرار مي گيرند دليلش هم تجربه تاريخي است، در واقع به صورت تاريخي آموخته اند که هرچه خود واقعي را پنهان کرده و به رنگ جماعت شوند، محافظت فردي و اجتماعي بالاتري خواهند داشت.
*مردم، رياکاري را از مديران خود مي آموزند
او از ديگر دلايل اين ناهنجاري را ترجيح دادن منافع کوتاه مدت فردي بر منافع بلندمدت جمعي مي داند، به باور اين جامعه شناس، در جوامعي که افراد تصور مي کنند، کسي به فکر آنان نيست و تامين اجتماعي در معناي علمي و وسيع کلمه وجود ندارد، به همين علت دست به ريا، دو رويي و تزوير مي زنند تا يکسري منافع را به دست بياورند گرچه اين منافع در بلندمدت خلاف منافع جامعه حرکت مي کند. دليل بعدي هم برداشت ذهني مردم يک جامعه است که بعضا مديران، برنامه ريزان، راهبران، انديشه ورزان و اهل قدرت و ثروت را اهل ريا و تزوير و دو رويي مي بينند البته ممکن است اين برداشت درست يا غلط باشد و الزاما هم نبايد اين طور باشد اما وقتي برداشت ذهني اکثريت جامعه اينگونه است، باعث مي شود که افراد به اين رويه ناپسند روي بياورند.
شريفي يزدي، ساختار فرهنگي و اجرايي در کشور را در اين زمينه موثر دانسته و عنوان مي کند: گاهي افراد به دليل اينکه مي خواهند جايگاه اجتماعي بالاتري کسب کنند، نقاب زده و دچار ريا و تزوير مي شوند، چون رانت و تبعيض فرصت برابري براي عرض اندام به افراد عادي جامعه نمي دهد به همين علت به پديده اي
روي مي آورند که اساسا مصداق بارز بي اخلاقي است. نکته تاسف بارتر اينکه مديران يک جامعه هم از اين مسئله آگاه اند اما به دنبال مشارکت همه افراد جامعه و تقسيم قدرت نيستند.
او در ادامه تاکيد مي کند: اولين و مهمترين پيامد اين مسئله از بين رفتن سرمايه اجتماعي است، سرمايه اجتماعي برمبناي يکرنگي و شفافيت شکل مي گيرد، وقتي جامعه به سمت دو رويي و دو رنگي کشيده مي شود، طبيعتا سرمايه اجتماعي و هسته مرکزي آن که اعتماد عمومي است به شدت کاهش پيدا مي کند و افراد ديگر نمي توانند اعتماد خاصي به يکديگر داشته باشند. دومين پيامد منفي اين مسئله به لحاظ اجتماعي، مقوله کاهش انسجام اجتماعي است، به هرحال هرچه جامعه يکرنگ تر، يک دست تر و همراه تر و شفاف تر باشد، ميزان انسجام اجتماعي، بالاتر است ولي وقتي که ميزان دو رويي و دو رنگي افزايش مي يابد، آن انسجام لازم در جامعه به شدت دچار خدشه شده و امکان تفرقه، لايه لايه شدن و نفوذ بيگانه افزايش مي يابد.
شريفي يزدي در بيان ديگر پيامدهاي اين امر، ابراز مي دارد: نسل نو به دليل اينکه کمتر اسير بازي هاي دوگانه پرستي، چندگانه بودن و نقاب زدن مي شوند، به نسل هاي قبل خود نامومن شده و با اين اتفاق، انقطاع نسلي ايجاد مي شود. اين انقطاع ابتدا در تفاوت بين نسل هاست و بعد شکاف بين نسل و در نهايت گسست ميان نسلي را ايجاد مي کند، به همين دليل امروز آدمهاي پا به سن گذاشته اصلا نوجوان ها را نمي فهمند و درکشان نمي کنند. بنابراين بخش بزرگي از گسست و فاصله حاصل ديدن هايي است که توسط نسل نو شکل مي گيرد که چطور بزرگترها براي ما کلاس اخلاق مي گذارند درحالي که خودشان اقدامات بي اخلاقي سنگين انجام مي دهند و يکي ديگر از دلايلي که مقوله دو رويي و دو رنگي را افزايش مي دهد، شعار دادن برخي مديران در حوزه اخلاقيات، معنويات و مذهب است که انسان در طول تاريخ به عنوان بحث هاي حسنه مي شناخته اما در مقام عمل اين حرف ها در حد شعار باقي مي ماند و اين امر آدمها را هم به خودشان و هم به مديران جامعه نامومن کرده و در ارکان سياسي يک جامعه، زلزله ايجاد مي کند.
*عدم شفافيت ميان مسئولان و ظهور رياکاري
او در پاسخ به اين پرسش که آيا عدم اعتماد جامعه و بدبيني آنها به يکديگر در بروز و ظهور تزوير و ريا تاثير دارد، عنوان مي کند: اين امر يک جنبه روانشناسي و يک جنبه جامعه شناسي دارد. از بعد روانشناسي، بدبيني فقط مختص آدمهايي است که پارانوئيد دارند و چنين مسئله اي نمي تواند در نقاب زدن به چهره و ريا و تزوير نقش داشته باشد چون شمار اين آدمها کم است. اما در بعد اجتماعي، بدبيني؛ نتيجه و علت قضيه بوده و لازم و ملزوم يکديگر است. مطابق گفته هاي اين جامعه شناس، ما در ايران به لحاظ ريا و تزوير وضعيت مناسبي نداريم البته بخش زيادي از کشورهاي جهان سوم و خاورميانه به اين بليه دچار هستند. اين کشورها به دلايل فرهنگي و تاريخي با اين بيماري اجتماعي دست به گريبان اند و طبعا عدم شفافيت بين مسئولان، مديران و شعار دادن و دم زدن از اخلاقيت و عملکرد معکوس آن، باعث اين امر مي شود.
امنيت اجتماعي , جامعه شناس , رياکار , رياکاري , نقاب
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.