آقاياني كه در شوراي نگهبان هستند مي‌توانند بگويند كه چه اتفاقاتي وقت شمردن آراء افتاد و چطور آقايان القا مي‌كردند كه زودتر پيروزي را اعلام بكنيم؛ خب اين درست نيست. و به نظرم نبايد اين اتفاق بزرگ و اين شكوه بزرگ را و اين شيريني حضور را تلخ كرد با عصبانيت و ناراحتي. همان‌طور كه حضرتعالي فرموديد(۱) قانون هست، از طريق قانون كار را مي‌شود پيگيري كرد. چون فرموديد ما بايد مقيد به وقت باشيم، عذرخواهي مي‌كنم. والسلام عليكم و رحمه‌الله.
رهبر انقلاب: خيلي متشكر، عليكم‌السلام. خب آقايان بياناتشان را فرمودند. من يك جمع‌بندي كوتاهي بكنم. بعد نوبت برسد به نمايندگان مسئولان، يعني وزارت كشور و شوراي محترم نگهبان. به نظرم مي‌رسد حتما بايستي به اين شبهه‌هايي كه وجود دارد رسيدگي بشود؛ جمع‌بندي شده‌تر از همه، همان چيزي بود كه در اظهارات آقاي الويري بود؛ يعني آنچه كه دوستان گفتند، تقريبا يك بيان ديگري بود از همان شكل جمع‌بندي شده‌اي كه آقاي الويري بيان كردند. و خب اينها همه واقعا شبهه است و در ذهن كساني وجود دارد و بايد هم اين شبهات را برطرف كرد. يعني اگر چنانچه نگاه به مسائل ديگر هم نبود، بالاخره يك جمعي از دوستان و اهالي انقلاب نسبت به يك قضيه‌اي اگر ابهام دارند، درستش اين است كه ما ترتيبي بدهيم، كاري بكنيم كه اين ابهام برطرف بشود. [اما] راه دارد؛ راه قانوني دارد. البته شوراي محترم نگهبان معتقد است كه برخي از اين اشكالات حلش متوجه به شوراي نگهبان نيست؛ يعني شوراي نگهبان بعضي از اين موارد را خودش متكفل است كه پاسخگويي كند و رفع شبهه كند، بعضي چيزها را هم معتقدند كه مربوط به شوراي نگهبان نيست و مربوط به دستگاه‌هاي ديگر است كه خب مي‌شود مراجعه كرد. به هر حال از راه‌هاي قانوني بايستي دنبال بشود.
من فقط يك جمله‌اي‌ كه خارج از مسائل بررسي قانوني و اينها است در بيان آقاي دانش جعفري بود بگويم كه مطلقا آن‌جور كه شما تلقي كرديد، نيست. من در كردستان حرف‌هاي هميشگي خودم را زدم؛ آن چيزي كه من درباره عزت اسلامي بيان كردم. اينها حرف‌هاي امروز من كه نيست؛ اين‌ها حرف‌هاي بيست وچند سال من است. شما مراجعه كنيد به سابقه سخنراني‌هاي من، اظهارات من، در مراحل مختلف؛ خب، در اين بيست سال سه تا رئيس جمهور در اين كشور بودند. شما مراجعه كنيد، زمان آقاي هاشمي، حرف‌هاي من همين‌ها است؛ حرف‌هايم فرق نكرده. [آنجا] حرف‌هاي خودم را زدم؛ باز هم من همان حرف‌ها را مي‌زنم! يعني تا وقتي كه توان گفتن دارم، من همين حرف‌ها را خواهم زد؛ همان مباني، همان اصول، همان ارزش‌ها؛ آن چيزهايي را كه با آن حيات من شكل گرفته تكرار خواهم كرد. ممكن است منطبق بشود با بعضي، با بعضي منطبق نشود؛ يا بعضي با بعضي منطبق كنند،‌ بعضي ديگر با بعضي ديگر منطبق كنند. من يك سخنراني يكجا كرده بودم، آقاي كروبي آمد گفت كه من رفتن ايلام و گفتم اين حرف‌هايي كه فلاني زد، من را داشت مي‌گفت؛ آن منم. خب تلقي آقاي كروبي اين است. آن چيزي كه من گفتم كه بايد رئيس جمهور اين ‌جوري باشد، اين‌ جوري باشد، اين‌ جوري باشد، يك نامزدي تطبيق مي‌كند به خودش، نامزد ديگري تطبيق مي‌كند به خودش كه اين هم اتفاقا پيش آمد؛ البته غير از آقاي احمدي‌نژاد. يكي از آن دو نامزد محترم ديگر هم،‌ همين را گفته بود كه حرف‌هايي كه فلاني زده، آنها با من منطبق است. بنابراين به من كسي ايراد نگيرد كه چرا شما آن حرف را زديد؛ من حرف‌هاي خودم را گفتم. اين مطالب و مباني خود من است كه من با اين مباني زندگي كرده‌ام و اميدوارم ان‌شاءالله تا آخر عمرم – حالا هر چند ساعت ديگر، يا چند روز ديگر، يا چند سال ديگر باشد- با همين مباني زندگي بكنم.خب، حالا نوبت به آقايان رسيد؛ آقايان وزارت كشور و شوراي نگهبان؛ اول آقايان وزارت كشور اگر مطلبي دارند، [در] پنج دقيقه بفرماييد.