راه‌حل مشکلات، آویزان شدن به بایدن نیست - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 35474
  پرینتخانه » آخرین اخبار تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۹۹ - ۷:۳۱ |
سید مرتضی نبوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:

راه‌حل مشکلات، آویزان شدن به بایدن نیست

سیدمرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگو با تسنیم، روایت جالبی از احتجاج رهبر معظم انقلاب با مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی درباره مناسبات ایران با آمریکا را یادآوری کرده است.
راه‌حل مشکلات، آویزان شدن به بایدن نیست

سیدمرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگو با تسنیم، روایت جالبی از احتجاج رهبر معظم انقلاب با مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی درباره مناسبات ایران با آمریکا را یادآوری کرده است. موضوع چگونگی تنظیم مناسبات و روابط میان ایران و آمریکا همواره یکی‌از مسائل مورد مناقشه و بحث در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بوده است. 
متن کامل این گفت‌وگو را در ذیل می‌خوانید:
 روابط میان دو کشور براساس منافع مشترک شکل می‌گیرد
 اصلا ماجرای روابط ایران و آمریکا در طول این ۴ دهه‌ای که از عمر انقلاب می‌گذرد چیست؟ به‌نظر می‌رسد که الآن باز نیاز است که یک مروری کنیم تا ببینیم ریشه این چالش‌ها و دشمنی‌ها به کجا برمی‌گردد چون برخی در تحلیل‌ها و صحبت‌هایشان این‌طور ادعا می‌کنند که دشمنی ایران و آمریکا که منجربه قطع روابط شد، به موضوع تسخیر لانه جاسوسی برمی‌گردد، درصورتی‌که وقتی ما به تاریخ نگاه می‌کنیم، از چنددهه قبل حتی در زمان رژیم شاه و در دهه ۳۰ این دشمنی‌های آمریکا با ملت ایران را می‌توان دید.
نبوی: در مورد رابطه یک اصل وجود دارد، در دنیایی که زندگی می‌کنیم، کشورها می‌توانند انواع روابط را با همدیگر داشته باشند اما اصل‌بر این است که این رابطه در قالب یک چارچوب و قوانینی صورت می‌گیرد و البته یک‌وقت هم ممکن است این رابطه به جنگ بین دو کشور منتهی شود و یا رابطه دوستانه باشد.
  ماهیت آمریکا در قبال ایران از مرداد ۳۲ آشکار شد
بنابراین ماهیت آمریکا از همان ۲۸ مرداد ۳۲ برای مردم ما روشن شد و آن‌ها در مقاطع دیگر هم باز این دشمنی خود را نشان دادند، حالا این دشمنی‌ها همان‌طور که عرض کردم، گاهی با برخورد سخت بوده و وقتی این برخورد جواب نداده است، از طریق برخورد نرم و توطئه‌های پیچیده سعی بر براندازی نظام داشتند.
 باید از درون جمهوری اسلامی یک‌صدا به گوش برسد
* یکی از موضوعاتی که برخی به آن دامن می‌زنند، این است که رهبران نظام جمهوری اسلامی از طریق مخالفت با مذاکره در برخی مقاطع، همه راه‌ها را به بن‌بست می‌کشانند. شما سال‌ها در این نظام مسئولیت داشتید و سیاست‌های این نظام را می‌دانید و با بزرگان این نظام هم از نزدیک کارکردید، آیا این تحلیل را درست می‌دانید؟ و آیا رهبران نظام با نفس مذاکره با هرکه باشد، مخالفند؟
 چطور می‌توان به کسی که نقض پیمان می‌کند، اعتماد کرد؟
اما درخصوص رهبران نظام، ببینید مواضع حضرت امام(ره) که روشن است، برای مثال، شما اگر نامه معروف به «منشور برادری» و یا وصیت‌نامه ایشان را ببینید، موضوع دشمنی با آمریکا و دشمن‌شناسی مؤکداً آورده شده است.
حضرت امام در جواب برخی از چهره‌هایی که به اصلاح‌طلب معروفند نیز می‌گویند «ما با ملت [آمریکا] رابطه داریم ولی با دولت‌های آن‌ها نباید رابطه داشته باشیم و ضرورتی ندارد».
در زمان فعلی نیز ما صحبت‌های مکرری از رهبری داریم که می‌فرمایند «ما با همه دنیا مذاکره می‌کنیم غیر از رژیم صهیونیستی که اصلاً مشروعیت ندارد و آمریکا چون کشوری است که به هیچ پیمانی پایبند نیست».
 ماجرای احتجاج رهبر انقلاب با هاشمی رفسنجانی بر سر رابطه با آمریکا
* توضیح مفصل و مبسوطی بود ولی برخی افراد نظیر مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی که از شخصیت‌های مهم این نظام بودند معتقد بودند که از طریق رابطه با آمریکا باید مشکلات را حل کرد و دولت فعلی هم همان نگاه آقای هاشمی را دارد، این افراد هم حتماً استدلال‌هایی دارند، شما چقدر استدلال‌های این طیف را قابل‌قبول و منطقی می‌دانید؟
نبوی: واقعیت این است که این افراد یک مفروضاتی را دارند که صحیح نیست، برای اینکه این استدلال به نتیجه برسد، اول باید بپذیریم که طرف مقابل شما هم اهل مذاکره و منطق است و یک حداقل‌هایی را قبول دارد. چند بار ما باید تجربه کنیم؟ چند بار باید از یک سوراخ گزیده شویم؟
مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی از زمان ریاست جمهوری که رئیس شورای‌عالی امنیت ملی هم بودند، بحث‌هایی را با مقام معظم رهبری داشتند و چنین نظری را پیگیری می‌کردند که مشکلات را با ارتباط با آمریکا حل کنیم.
آقا در جلسه‌ای با تأکید ضمنی بر ضرورت مواجهه عقلانی و هوشمندانه با آمریکا، فرمودند؛«این روزها درباره صحبت‌های آقای هاشمی بحث‌هایی پیش‌آمده که خواستم در این جلسه عرض کنم برای این کار (صحبت‌های آقای هاشمی) بدترین وقت ممکن انتخاب شد». آقا گفتند که«البته ما درباره نظریه مذاکره یا عدم مذاکره با آمریکا با آقای هاشمی سال‌هاست بحث داریم و از زمان ریاست‌جمهوری ایشان در این زمینه بحث می‌کردیم اما اظهاراتی که آقای هاشمی اخیراً کردند نبایستی انجام می‌شد چراکه الآن آمریکایی‌ها در مقابل ما جبهه گرفته‌اند، اقدامات و تحریم‌هایشان را تشدید کردند و امید آن‌ها این است که این تحریم‌ها ما را به عقب‌نشینی وادار می‌کند».
درواقع آقا در ضمن بیاناتشان به آقای هاشمی تذکر دادند که این‌طور دم از ضرورت مذاکره و رابطه با آمریکا زدن، سیگنال چندپارچگی و انشقاق در طرف ایرانی و همچنین ضعف و استیصال ایران را به‌طرف مقابل می‌فرستد و باعث می‌شود روحیه دشمن تقویت و به کسب امتیازات زیاد از ایران امیدوارتر شود و نفعی برای ایران دراین‌بین نباشد، لذا این اصولاً خلاف مقتضای تشخیص مصلحت است، به‌عبارت روشن‌تر، در این نحو موضع‌گیری، مصلحتی برای ملت و کشور نیست.
البته جالب اینجاست که خود آقای هاشمی در این دیدار اذعان می‌کرد و البته جای دیگری هم گفته است که با امام(ره) درباره ــ فکر می‌کنم ــ ۷ موضوع صحبت کردم و گفتم «این مسائل باید در زمان حیات شما حل شود.»، مثلاً درباره عربستان و جنگ و… بود. خود آقای هاشمی می‌گوید «امام به بقیه موضوعات اعتنا کردند اما درباره رابطه با آمریکا کاری نکردند یعنی تغییر موضع ندادند.»، که البته با ارجاع به بقیه مواضع و فرمایشات امام(ره) کاملاً‌ مشخص است که نظر امام(ره) خلاف نظر آقای هاشمی بوده است.
رهبر معظم انقلاب در این دیدار به آقای هاشمی گفتند که «نباید این حرف‌ها را می‌زدید.»
مقام معظم رهبری در ادامه نکته بسیار مهمی گفتند که به‌نظرم تعیین‌کننده است، ایشان اشاره کردند که «درباره مسئله نحوه مواجهه با آمریکا از همان دوران ریاست‌جمهوری آقای هاشمی مباحثاتی وجود دارد.» آقا اشاره کردند که در زمان ریاست‌جمهوری آقای هاشمی این بحث در شورای‌عالی امنیت ملی ــ که خود آقای هاشمی ریاستش را به‌عهده داشت ــ مطرح شده بود. صورت مذاکرات برای آقا می‌آید که در آن منافعی دررابطه با آمریکا قید شده بود. آقا گفتند که “با آقای هاشمی دراین‌باره جلسات متعددی صحبت شده و حتی صدای آقای هاشمی هم همان‌طور که خودش می‌داند ضبط است که در شورای‌عالی امنیت ملی گفته‌اند «آیت‌الله خامنه‌ای در رد مواضع ما درزمینهٔ نحوه عمل در برابر آمریکا استدلال‌هایی دارد که ما جواب آن استدلال‌ها را نداریم.»
آقای هاشمی در همین جلسه این نقل‌قول آقا را تأیید کردند، یعنی گفتند که «بله، من این حرف را زده‌ام.» آقا برهمین‌اساس ادامه دادند«پس مشخص است که این حرف‌های ما بر مبنای استدلال است نه برمبنای عصبیت و عصبانیت و پایبندی به امور موهوم و این را خود آقای هاشمی هم می‌دانند».

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.