دور تازهچرخ هستهای
گروه سیاسی
صنعت هستهای در ایران عزیزمان داستان تلخ و شیرین طولانی دارد که طی ۶۴ سال گذشته فرازوفرود زیادی را از سر گذرانده است. روزگاری که رژیم پهلوی حُکم «رژیم سعودی امروز» را برای آمریکا داشت و منابع ملی ملت ایران را غارت میکرد، ازنظر این رژیم داشتن صنعت هستهای برای کشورمان نهتنها مشکلی نداشت بلکه «الزام» هم بود؛ بهطوری که همان سالها، مؤسسه تحقیقاتی استنفورد در یک گزارش اعلام کرد «ایران به ۲۳ هزار مگاوات برق هستهای نیاز خواهد داشت.» اولین گام ایران برای حرکت به سمت استفاده از انرژی هستهای در سال ۱۳۳۵ برداشته شد و ۱۴ اسفند همان سال «قانون مربوط به موافقتنامه همکاری بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت ایالاتمتحده آمریکا راجع به استفادههای غیرنظامی از انرژی اتمی» به امضای مجلس شورای ملی رسید. پروژه «راکتور تحقیقاتی تهران» نیز سال ۱۳۴۰ آغاز و ۶ سال بعد مورد بهرهبرداری قرار گرفت و آنطور که در تارنمای سازمان انرژی اتمی آمده این اقدام «سنگبنای علوم و فنون هستهای» در ایران شد و ۱۳ سال بعد نیز سازمان انرژی اتمی تأسیس و اکبر اعتماد اداره آن را بر عهده گرفت.بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی که ملت ایران طی آن نهتنها بیش از ۶۰ هزار مستشار آمریکایی را از کشور اخراج کرد بلکه برای همیشه دست این رژیم خبیث را از ساحت کشورمان برید و نشان داد «حکومت از دیدگاه اسلام، برخاسته از موضع طبقاتی و سلطهگری فردی یا گروهی نیست» و رژیم آمریکا کارشکنی در همه حوزهها را شروع و از همان فردای انقلاب تحریمهای ظالمانه غیرانسانی را اعمال کرد.
با عبور انقلاب از فرازوفرود تجزیه و جنگ و مشکلاتی که حتما یک سر آن به آمریکا منتهی میشد، این رژیم از اوایل دهه هشتاد با همراه کردن برخی کشورهای غربی دنبالهرو، در صدد ایجاد پرونده هستهای در مجامع بینالمللی علیه کشورمان برآمد و از همان زمان با ابزار «پرونده هستهای» به فشار علیه کشورمان روی آورد که این فشارها امروز حداکثری شده و انشاءالله با مقاومت فعال ملت ایران، متلاشی خواهد شد.
پیرو انعقاد قرارداد موسوم به برجام، که یکی از ارکان مهم آن «صنعت هستهای» بود، پرونده هستهای کشورمان تا حدودی به روال عادی برگشت، اما با خروج آمریکا از برجام، تلاشها برای گشودن مجدد این پرونده در دستور کار این رژیم قرار گرفت. هرچند با مقاومت فعال دیپلماتها و مسئولان مختلف کشورمان، آمریکا تاکنون موفق نشده است، اما این روزها بهشدت در تکاپوست تا شاید با ابزاری کردن آژانس بینالمللی انرژی اتمی به این خواسته خبیثانهاش برسد.
هرچند آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید بر اساس قواعد این آژانس عمل کند، اما ظاهرا متأثر از فشارهای رژیم آمریکاست و این روند پس از مرگ مشکوک «یوکیا آمانو» مدیرکل پیشین این آژانس و روی کار آمدن «رافائل گروسی» مدیرکل جدید آژانس، رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و تلاش می شود مسیر پرونده هستهای کشورمان از حقوقی – فنی به سیاسی تغییر کند. گروسی با تلاش و رایزنی مستمر از آذر ۹۸ رسما کار خود را در پست جدید آغاز کرد. این دیپلمات آرژانتینی طی چند مرحله رأیگیری صرفا توانست آراء مثبت ۲۴ کشور را از مجموع ۳۵ کشور عضو شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی کسب کند.البته مراودات کشورمان با آژانس بینالمللی انرژی اتمی کماکان طبق قواعد بینالمللی به قوت خود باقی است و در همین راستا، جمهوری اسلامی ایران از «رافائل گروسی» برای سفر به تهران دعوت کرد. طبق گفته کاظم غریبآبادی سفیر و نماینده دائم کشورمان نزد سازمانهای بینالمللی در وین، این سفر در راستای تعاملات و همکاریهای جاری ایران و آژانس است و هیچ ارتباطی به سازوکار برجامی موسوم به «مکانیسم ماشه» ندارد.البته برخی رسانههای غربی نظیر رویترز که وارونهنمایی حقایق ایران کار ویژه آنهاست درصدد القا این گزاره هستند که سفر گروسی به ایران درنتیجه اعمال فشار غرب به ایران انجام می شود. این ادعا در حالی است که ایران از مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی دعوت کرده است. طبق گفته سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان، بناست گروسی در این سفر دوروزه با برخی مقامات کشورمان ازجمله رئیس سازمان انرژی اتمی، وزیر امورخارجه، معاون اول رئیسجمهور و شخص رئیسجمهور دیدار و گفت وگو داشته باشد.رئیسجمهور کشورمان ۴ تیر امسال در جلسه هیئت دولت گفته بود: «آمریکا و رژیم صهیونیستی به آژانس بینالمللی انرژی اتمی فشار آوردند تا بر موضوعی که مربوط به ۱۸ سال پیش است، نظارت کنند و با این فشارها آژانس را از مسیر اصلی خود منحرف کنند. خود آژانس توجه داشته باشد با این فشارها از مسیر قانونی خود منحرف نشود. این آقای جدید (رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی) که وارد آژانس بینالمللی شده است بداند آبروی این سازمان بینالمللی باید حفظ شود.»
حال باید منتظر ماند و دید که اولین سفر مدیرکل جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران که پس از حدود ۸ ماه از انتصاب او به این سمت انجام میشود با چه کیفیت و با چه دستاوردی انجام میشود و آیا خواهد توانست به حفظ آبروی این نهاد بینالمللی کمک کند؟ پیشازاین «یوکیا آمانو» رئیس فقید آژانس بینالمللی انرژی اتمی حدود ۸ بار و محمد البرادعی مدیرکل پیشین این آژانس حدود۴ بار به ایران سفر کرده بودند.
بدیهی است انتصاب مسئولان بینالمللی بیشتر تحت تأثیر «عوامل سیاسی» است تا تخصص و توانایی، ولی همکاری جمهوری اسلامی ایران با این نهاد بینالمللی صرفا در «چارچوب قواعد» ممکن خواهد بود نه خارج از آن. تکرار سخنان روحانی در همان جلسه هیئت دولت خالی از لطف نیست: « ایران همچنان آماده همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و نظارت قانونی را میپذیرد و همچنین آماده است در چارچوب قانون و مقررات همکاری تنگاتنگی با آژانس داشته باشد.» باید بار دیگر منتظر گردش چرخ هستهای باشیم. چرخشی که امید میرود بر وفق مراد ملت ایران بچرخد و ضمن تضمین امنیت و پایداری صنعت هستهای به رفع مشکلات آن نیز کمک کند. هرچند سخت اما ممکن است.
رافائل گروسی , صنعت هسته ای ایران
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.