دشمن از پیشرفت ما میترسد
احمدرضا هدایتی
آیا تا به حال با خود اندیشیدهاید چرا بیشترین آمار ترورهای ناجوانمردانه غرب و صهیونیستها مربوط به شخصیتها و دانشمندان کشورهای اسلامی است؟ آیا میدانید، کدام دانشمندان با چه گرایشهایی بیشتر از دیگران هدف ترور جوخههای تروریستی رژیم صهیونیستی و آمریکا یا سایر کشورهای غربی قرار گرفتهاند؟
شواهد و قرائن بیانگر این واقعیت است، در کشورهای اسلامی علاوه بر رهبران و سیاستمداران، عمدتامخترعین، دانشمندان و نخبگانی مورد هدف دشمن قرار گرفتهاند که در رشتههایی پیچیده و هایتک مانند؛ هستهای، کامپیوتر، ماهواره، دفاعی و حتی پزشکی و یا علوم انسانی فعالیت داشته و حاضر به مهاجرت و یا همکاری با غربیها و یا رژیم اشغالگر قدس نشدهاند.
یعنی دشمنان اسلام در طول تاریخ همواره تلاش کردهاند تا به هر شکل ممکن امکان رشد و پیشرفت در علومی که میتواند، مزیتهای برتریسازی را برای کشورهای اسلامی به ارمغان آورد، از آنها سلب نمایند و این نکته بیانگر عمق کینه و دشمنی آنها با مسلمانان و ترس و نگرانی آنها از شکوفایی دین آسمانی اسلام است.
به همین دلیل بسیاری از دانشمندان و نخبگان کشورهای اسلامی از گذشته تاکنون مجبور بوده و هستند که برای حفظ موقعیت و جان خویش، یا تن به همکاری با دشمنان ملت و مملکت خود بدهند، یا به خاطر کشورشان، خطر احتمالی قرار گرفتن در فهرست ترور آنها را بپذیرند.بهعنوان مثال؛ برخی از رسانهها تعداد دانشمندان و نخبگان عراقی که به خصوص طی سالهای اخیر توسط تروریستهای آمریکایی و اسرائیلی ترور شدهاند را ۲۵۰ نفر و برخی دیگر تا ۷۳۰ نفر اعلام کردهاند.البته در این رابطه کشورهایی مانند؛ مصر، فلسطین، لیبی، سوریه، لبنان و سایر کشورهای اسلامی نیز از دشمنی و خباثت آشکار و پنهان نظام سلطه در امان نبودهاند و در این مسیر، تاکنون دهها و بلکه صدها شخصیت و دانشمند خود را از دست دادهاند.
جمهوری اسلامی ایران نیز یکی از کشورهایی است که اگرچه از دیرباز با این رفتار ناجوانمردانه دشمنان مواجه بوده است، اما بعد از انقلاب اسلامی بیش از پیش و به مراتب بیشتر از دیگران در معرض این پدیده نفرتانگیز قرار گرفته و بیش از ۱۷ هزار نفر از متعهدترین، کارآمدترین و بعضامحبوبترین شخصیتها علمی، مذهبی ، سیاسی و نیز دانشمندان، نخبگان و همچنین مردم خود را فقط طی ۴۰ سال گذشته از دست داده است.
در واقع ترس و نگرانی دشمن از ماهیت ضداستکباری و رویکرد عدالتخواهانه انقلاب اسلامی و عصبانیت آنها از روند رو به رشد و پیشرفت ایران اسلامی سبب شده تا از همان ابتدای ظهور انقلاب، ترور مسئولین و شخصیتهای ایرانی در دستور کار دشمنان اینمرزوبوم و مزدوران داخلی آنها قرار گیرد.
مرور ترورهای ۴ دهه گذشته نشان میدهد که این ترورها کاملاهدفمند صورت گرفته است و هر کجا دشمن احساس خطر بیشتری کرده، بلافاصله برای حذف افراد تأثیرگذار در آن بخش اقدام نموده است.
شاید به همین دلیل است که فعالیتهای تروریستی دشمنان در ابتدای کار با برنامهریزی و اقدام برای ترور پایهگذاران و شخصیتهای اصلی تأثیرگذار در شکلگیری و تداوم حیات انقلاب آغاز شد.
در این راستا طبیعی است که برای کشوری که دستخوش انقلاب شده است، وجود یک ارتش انقلابی و قدرتمند حائز اهمیت فراوان است، به همین دلیل سرلشکر محمدولی قرنی رئیس ستاد کل ارتش یکی از اولین افرادی بود که در تاریخ سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ با هدف تضعیف بخش دفاعی کشور، مورد هدف تروریستی قرار گرفت و به شهادت رسید.
اما همانگونه که قبلااشاره شد، هدف اصلی آنها حذف بنیانگذاران و عناصر اصلی انقلاب اسلامی بود تا شاید از این طریق بتوانند، مانع از تداوم حیات انقلاب اسلامی بشوند.
ترور شهید مرتضی مطهری که استاد حوزه و دانشگاه بودند و به عنوان ایدئولوژیست و از مغزهای متفکر انقلاب اسلامی بهشمار میرفتند، یکی از اهداف مهم ضدانقلاب محسوب میشد، لذا دشمن در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ نقشه ترور ایشان را عملی نمود.
ترور ناموفق مرحوم هاشمی رفسنجانی که در آن زمان جزء پایهگذاران انقلاب محسوب میشدند، نمونه دیگری از برنامه بیگانگان برای ایجاد اختلال در مسیر انقلاب بود که در ۴ خرداد ۱۳۵۸رخ داد.
ترور شخصیتهای علمی و مذهبی نظیر آیتالله سید محمود قاضی طباطبایی امام جمعه تبریز که در تاریخ ۱۰ آبان ۵۸ به شهادت رسیدند و یا حجت الاسلام دکتر محمد مفتح رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران که در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۵۸ هدف عملیات تروریستی قرار گرفتند، از این جملههستند.
در عین حال همزمان با ترور ارکان اصلی انقلاب، ترور عناصر حامی انقلاب در سطوح کاری پایینتر از جمله؛ حاجمهدی عراقی که کارمند روزنامه کیهان بود و فرزندش که به جرم همکاری با انقلاب اسلامی در تاریخ ۴ شهریور ۵۸ مورد خشم منافقین واقع شده بودند نیز برای آنها اهمیت داشت.
در ادامه این جنایتها، منافقین و سایر گروههای ضدانقلاب به منظور ایجاد رعب و وحشت در جامعه و برای جلوگیری از انسجام نیروهای انقلاب، با حمایت غربیها و صهیونیستها از تابستان ۱۳۶۰ تا اسفند ۱۳۶۲ و بلکه تا اواخر سال ۱۳۶۴ به ترورهای کور متوسل شدند و لذا در اکثر موارد کافی بود تا قربانیان که از اقشار و طیفها مختلف جامعه بودند، ظاهر اسلامی و انقلابی داشته باشند تا مورد هدف تروریستی قرار گیرند.
البته این نوع از ترورها سبب شد تا چهره پلید و خبیث منافقین و سایر گروههای تروریستی بیش از پیش آشکار و به نفرت افکار عمومی از این گروه منجر شود و همین مسئله باعث شد تا مجددا ترور شخصیتهای سیاسی و مذهبی و همچنین مغزهای متفکر و عناصر و گرداندگان اصلی انقلاب در دستور کار آنها قرار گیرد.
ترور ناموفق حضرت آیت الله خامنهای امام جمعه و نماینده امام (ره) در شورایعالی دفاع در ۶ تیر ماه سال ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر در همین راستا انجام شد.
با این حال باید از عملیات تروریستی ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ که با بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی توسط منافقین اجرا و به شهادت شهید بهشتی و ۷۲ تن از مسئولین و شخصیتهای علمی و سیاسی کشور منتهی شد، بهعنوان بزرگترین عملیات خصمانه ضدانقلاب نام برد.
پس از آن نیز شرارت دشمنان این مرز و بوم با ترور افرادی مانند؛ محمد کچویی دادستان تهران در ۸ تیر ۱۳۶۰ یا ترور سیدحسن آیت، نماینده مجلس و یکی از حامیان اصلی تصویب اصل ولایت فقیه در ۱۴ مرداد ۶۰ و همچنین عملیات تروریستی ۸ شهریور ۱۳۶۰ که توسط منافقین با بمب گذاری در ساختمان نخست وزیری انجام شد و شهادت شهیدرجایی و شهید باهنر را در پی داشت، ادامه یافت.
اما کار به اینجا ختم نشد و در همان سال شخصیتهای مذهبی و مردمی نظیر، آیتالله علی قدوسی دادستان کل کشور در ۱۴ شهریور، آیتالله مدنی امام جمعه تبریز در۲۰ شهریور، سید عبدالکریم هاشمی نژاد فعال انقلابی در ۷ مهر و آیتالله سیدعبدالحسین دستغیب امام جمعه شیراز در ۲۰ آذر ماه مورد هدف تروریستی قرار گرفته و همگی به شهادت رسیدند.
این روند با ترور آیتالله محمد صدوقی امام جمعه یزد در ۱۱ تیر سال ۱۳۶۱و ترور آیتاللّه عطاءاللّه اشرفی اصفهانی امام جمعه کرمانشاه در ۲۱ مهر همان سال توسط مزدوران بیگانه دنبال شد.پس از فرار بنیصدر و رجوی و هواداران آنها از کشور در سال ۱۳۶۰ و خروج و فرار تدریجی هواداران آنها از کشور در همان سال و سالهای پس از آن و به دنبال تقویت دستگاههای امنیتی کشور، تا مدتی امنیت نسبی در کشور برقرار شد،اما باردیگر در
۱ شهریور ۱۳۷۷ اقدامات تروریستی ضدانقلاب با ترور شهید سید اسدالله لاجوردی از اعضای اصلی حزب مؤتلفه و دادستان انقلاب کلید خورد و در ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ با ترور شهید صیاد شیرازی رئیس ستاد کل ارتش تکرار شد.تا ۱۰ سال پس از این ماجرا گروههای تروریستی به علل مختلف از جمله اقدامات پیشگیرانه سیستم دفاعی، امنیتی و اطلاعاتی کشور و شاید با امید به تغییر در ساختار حکومتی، نخواستند و یا نتوانستند عملیات تروریستی دیگری را علیه مسئولین و سایر شخصیتها در ایران اجرا نمایند،اما در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۸۸ ترور ماموستا برهان عالی امام جمعه موقت سنندج را که با هدف ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی صورت گرفت، در صفحات خود ثبت نمود و پس از آن نیز در ۲۶/۶/۱۳۸۸ ماموستا ملا محمد شیخالاسلام، نماینده مردم استان کردستان در مجلس خبرگان رهبری و استاد حوزه و دانشگاه ترور شد.
نورعلی شوشتری جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه که موقعیتهای زیادی را در ایجاد و گسترش وحدت بین شیعه و سنی و ایجاد امنیت در شهرهای مرزی شرق کشور ایفا نموده بود، نیز در ۲۶ مهر مورد خشم گروههای تروریستی واقع شد و به شهادت رسید.
چند تن از علمای انقلابی سیستان و بلوچستان نیز در مقاطع مختلف ترور شدند، از جمله مولوی مصطفی جنگی زهی امام جمعه شهر راسک شهرستان سرباز نیز صرفابه اتهام هواداری از انقلاب اسلامی و با هدف ایجاد تفرقه بین مسلمین، در ۳۰ دی ماه ۱۳۹۰ در جریان عملیاتهای تروریستی به شهادت رسید.
از ترور سردار سلیمانی در تاریخ ۱۲ دی سال ۱۳۹۸ باید به عنوان یکی از تلخترین اقدامات تروریستی نظام سلطه نام برد، حادثهای که خشم مردم ایران و جهان علیه آمریکا را در پی داشت و به نقطه عطفی در تقابل ایران با خصومت یانکیها تبدیل شد.
از آنجا که هیچ یک از اقدامات تروریستی دشمنان تاکنون نتوانسته مانع از گسترش اقتدار و تثبیت و پیشرفت روزافزون انقلاب اسلامی شود، لذا از اواخر سال ۱۳۸۸، استکبار جهانی همزمان با سایر اقدامات تروریستی، به ترور دانشمندان هستهای ایران نیز روی آورد.
شهید مسعود علیمحمدی که در تاریخ ۲۲/۱۰/۱۳۸۸ مورد هدف تروریستی قرار گرفت
اولین شهید هستهای کشور محسوب میشود.
پس از آن شهید مجید شهریاری در تاریخ ۸/۹/۱۳۸۹، فریدون عباسی دوانی (ترور ناموفق) در تاریخ ۸/۹/۱۳۸۹، شهید داریوش رضایی نژاد در تاریخ ۱/۵/۱۳۹۰ شهید مصطفی احمدیروشن در تاریخ ۲۱/۱۰/۱۳۹۰، شهید رضا قشقایی در تاریخ ۲۱/۱۰/۱۳۹۰ و در نهایت شهید محسن فخریزاده در تاریخ ۷/۹/۱۳۹۹ هدف عملیات تروریستی دشمن قرار گرفتند.البته طی این سالها دشمنان انقلاب اسلامی هرگز دست از عملیات تروریستی برنداشتهاند و همواره ترور مسئولین سطوح پایینتر و مردم عادی در مقاطع مختلف به شکل پنهان یا آشکار در دستور کار آنها قرار داشته و حتی برای بسیاری از دیگر مسئولین سطوح عالی نیز اقدام کردهاند که برخی از آنها با هوشیاری مردم و سیستم امنیتی خنثی شده است.با این حال این اقدامات ناجوانمردانه هرگز باعث توقف پیشرفت کشور نشده و نخواهد شد و به یاری خدا و با حضور گسترده و مقتدرانه مردم در صحنههای مختلف دفاع از انقلاب اسلامی، این مسیر ادامه خواهد یافت.
البته این وضعیت نباید باعث شود تا ضرورت پیگیری و مجازات مرتکبین این جنایات مورد غفلت واقع شود، ضمن اینکه کشورهای اسلامی باید توجه داشته باشند که پیشگیری از بروز و تکرار حوادث مشابه در جهان اسلام مستلزم وحدت و اقدام مشترک مسلمانان علیه برنامهها و فعالیتهای خصمانه دشمنان است.
احمدرضا هدایتی , شهدای هسته ای
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.